کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

نقش باورهای آخرالزمانی مسیحیت پنطیکاستی در حمایت از اسرائیل

مهراب صادق‌نیا* الناز دباغ*کوثر طاهری

15 تير 1394 ساعت 11:42


نقش باورهای آخرالزمانی مسیحیت پنطیکاستی
در حمایت از اسرائیل
مهراب صادق‌نیا
الناز دباغ
کوثر طاهری
چکیده
جنبش پنطیکاستی از جمله جریان‌های مسیحی پروتستانتی به شمار می‌رود که رشدی سریع و جهانی داشته است. جنبش پنطیکاستی طیف وسیعی از فرقه‌ها را دربر می‌گیرد. نقطه افتراق این جنبش با دیگر گروه‌های مسیحیت سنتی تأکید بر تجربه فردی تعمید در روح‌القدس و عطایای روحانی است. پنطیکاست‌ها به لحاظ آموزه‌ای پروتستانی هستند و عقاید پیشاهزاره‌گرایی و بنیادگرایی در همۀ فرقه‌های آن مشترک است. این جریان به دلیل ویژگی‌های منحصربه‌فرد، در سطح جهانی رشدی سریع داشته است. ویژگی‌هایی که لزوماً اعتقادی و دینی نیستند و بیشتر از تکنیک‌های جذب مخاطب بهره برده‌اند. مؤلفه‌هایی همچون مخاطب‌شناسی، سرمایه‌گذاری بر کودکان و نوجوانان، جلب مشارکت اقشار آسیب‌پذیر، زنان و گروه‌های حاشیه‌ای، القای ناکارآمدی اسلام و تأثیر شگفت‌انگیز ایمان مسیحی بر زندگی ایمان‌داران، حمایت‌های مالی کلان بنگاه‌های بین‌المللی به رشد این جریان کمک کرده است. انتظار ایام آخر و حکومت مسیحایی در سرزمین مقدس موجب شده این جریان حمایت‌های همه‌جانبه‌ای از رژیم غاصب صهیونیستی داشته باشد و کشورهای مسلمان و ایران _ که دروازه ورود به کشورهای منطقه است _ آماج هجوم تبشیری این جریان باشد.
واژگان کلیدی
جنبش پنطیکاستی، تعمید در روح‌القدس، مسیحیت، پیشاهزاره‌گرایی، آخرت‌شناسی.
مقدمه
دنیای مسیحیت در قرن بیستم شاهد ظهور جنبش‌های جدید بسیاری بوده که از آن جمله می‌توان به جنبش‌ پنطیکاستی اشاره کرد. این جنبش _ که از دل پروتستانیسم سر برآورد _ اولین‌بار به طور رسمی در امریکای شمالی ظهور کرد. جنبش پنطیکاستی نام خود را از آیات اول اعمال رسولان اخذ کرده است که بر وقایعی که در روز پنطیکاست بر حواریون گذشت دلالت دارد (Whalen, 2000).
پنطیکاستی‌ها بر این عقیده‌اند که تمام مسیحیان باید نوعی تجربه دینی را بعد از ایمان جست‌وجو کنند. به این تجربه دینی، تعمید در روح‌القدس می‌گویند. نشانه تعمید در روح‌القدس، تکلم به زبان‌هاست. روح‌القدس با دادن «عطایای روحانی» به ایمان‌داران، آنان را قدرتمند می‌سازد. اصلی‌ترین آموزه جنبش پنطیکاستی این است که در زمان حاضر نیز دست‌یابی به «عطایای روحانی» امکان‌پذیر است. جنبش پنطیکاستی حول امور احساسی، شهودی، عرفانی و ماورایی می‌چرخد. اموری چون عطایای روح‌القدس، معجزه، شفا و خواب از مؤلفه‌های این سیاق از دین‌داری است که بر تجربه شخصی و انباشتگی از روح‌القدس تأکید دارد (Eliade, 1987: 229). به لحاظ الهیاتی، این جنبش اشتراک‌های بسیاری با بنیادگرایی مسیحی دارد؛ به طوری که اکثر جنبش‌های پنطیکاستی خود را بنیادگرا می‌دانند. گرچه همه بنیادگرایان خود را پنطیکاستی نمی‌دانند.
تاریخ جنبش پنطیکاستی را می‌توان به دو دوره تقسیم کرد:
1. پیش از رسمیت: این دوره از زمان حواریون آغاز شده که شواهد کتاب مقدسی برای آن وجود دارد و تا قرن نوزده درتاریخ مسیحیت وجود داشته است. در این دوره، جنبشی خاص با نام جنبش پنطیکاستی وجود نداشته است.
2. بعد از رسمیت: این دوره از همان ابتدای قرن بیستم آغاز شد و پنطیکاستی‌ها به طور رسمی در قالب یک جنبش به صحنه اجتماع وارد شدند.
پنطیکاست‌ها با تمسک به شواهد کتاب مقدسی به تبلیغ آموزه‌های خود در میان ایمان‌داران و مسیحیان می‌پردازند. برای مثال، به شواهدی از تجلیات غیرمعمول روح‌القدس که در عهد جدید آمده است اشاره می‌کنـند. در «اعمال رسولان» باب اول آیه 8، عیسی (ع) به آمدن روح‌القدس بشارت می‌دهد و در بـاب دوم، آیات اول تا چـهارم نیز تجلی روح‌القدس بر مردم را در اورشـلیم توصیف می‌کند. در «نامه اول پولس به قرنتیان» (باب 12-14) به معرفی عطایای روحانی به وسیله روح‌القدس می‌پردازد و از تکلم به زبان‌ها، نبوت و شفای معجزه‌آسا به عنوان عطایای روحانی یاد می‌کند. جنبش پنطیکاستی وام‌دار جریان‌ها و شخصیت‌های تأثیرگذاری است که پیش از این‌که به طور رسمی و در قالب یک جنبش مطرح شود، در بستر مسیحیت زمینه بروز و پذیرش آن را فراهم آورده بودند. برخی جنبش‌های کاریزمایی که در قرن 19 وجود داشتند و بر ظهور جنبش پنطیکاستی تأثیر گذاشتند از این قرارند: جنبش تقدس، کواکرها، متدیست‌ها و جنبش‌های درمان‌گرا.
خاستگاه جنبش پنطیکاستی
با وجود تشتت آرایی که در زمینه خاستگاه این جنبش وجود دارد، تعیین یک جنبش، فرقه یا شخصیت مشخص به عنوان پدیدآورنده آن بسیار مشکل است و نمی‌توان به طور متقن و صریح در مورد آن سخن گفت. دو شخصیت محوری در جنبش پنظیکاستی مطرح هستند. ویلیام جوزف سیمور _ بنیان‌گذار این جنبش شناخته شده _ و چارلز پرهام کسی بود که جنبش را در سطح جهانی معرفی کرد و آن را گسترش داد.
انشعابات
گرچه جنبش پنطیکاستی انشعابات و انشقاق‌های بسیاری را در خود شاهد بوده است؛ اما عمده‌ترین انشقاق در این جنبش بر سر مسایل الهیاتی است. درگیری‌های الهیاتی سبب شد سه گروه پنطیکاستی شکل گیرند:
1. تثلیث‌گرایان تقدسی قائل به عمل دوم مسیح؛
2. قائلان به نظریه بابتیستی فینیش ورک (تثلیثی بابتیستی)؛
3. قائلان به نظریه بابتیستی فینیش ورک (یگانه‌باور بابتیستی) (Blumhofer, 1989: 92).


عمل تمام شده مسیح
همه پنطیکاست‌ها به سه عمل فیض معتقدند: 1. تولد روحانی یا ایمان، 2. تقدس،
3. تعمید در روح‌القدس. نظریه فینیش ورک را ویلیام اچ دورهام در سال 1908 مطرح کرد؛
به این گونه که تولد روحانی و تقدس را یک فیض می‌دانست. این نظریه در میان
بیشتر پنطیکاست‌های امریکایی _ به‌ویژه افرادی که زمینه کزویکی و بابتیستی
(تعمیدگراها) داشتند مقبول افتاد. جماعت ربانی با این دیدگاه در سال 1914 تأسیس شد (mapes Anderson, 2005: 7029). در این نظریه عقیده بر این است که تنها دو تجربه «نجات» و «تعمید روح‌القدس» وجود دارد. کار مسیح بر صلیب عادل شمردگی و تقدس را حاصل کرده است. در واقع این دسته از پنطیکاست‌ها پیش‌زمینه غیر تقدسی دارند و دومین تجربه آنی (تقدس) را نمی‌پذیرند. افزون بر فرقه «جماعت ربانی» (-1914 ) کلیسای پنطیکاستی خدا (1919) کلیسای بین‌المللی انجیل چهار گوشه از این نظریه شکل گرفت (Rodgers Darrin j., Ibid: 360).
یگانه‌باوران از میان پنطیکاست‌های معتقد به عمل دوم مسیح ظاهر شدند. آنان معتقد بودند تعمید در آب را باید با نام مسیح انجام داد؛ یعنی طبق آیه 2:38 و نه طبق دستور متی28:16. به این گروه «فقط عیسی» نیز می‌گویند.
آندرو آرشال شبان شیکاگویی از 1910از طرفداران تعمید به نام مسیح بود (mapes Anderson, ibid & Darrin j. Rodgers, Ibid: 360). بر اساس نظریه یگانه‌باور، خدا یکی است نه سه شخص و عیسی مسیح (ع) تجلی کامل خداست، نه یکی از شخص‌های تثلیث (Bernard, 1999: 59).
معتقدان به عمل دوم مسیح (تقدس)
این گروه عمدتاً زمینه تقدس داشته و به سه عمل فیض معتقد ودر جنوب متمرکزند. از این رویکرد، فرقه‌های کلیسای خدا در مسیح، کلیسای خدا (کلیوولند تنسی) و کلیسای تقدس پنطیکاستی سر برآوردند. مناقشات و تفاوت دیدگاه‌های الهیاتی هر کدام از این شاخه‌ها در بخش باورها و فرقه‌ها به صورت مبسوط‌تر بررسی خواهد شد.
باورهای پنطیکاستی‌ها
پنطیکاست‌ها از منظر آموزه‌ای، پروتستانی به شمار می‌روند. وجه تمایز این جنبش با دیگر گروه‌های پروتستانی، تأکید بر تجربه عمیق دینی است که به آن تعمید در روح‌القدس می‌گویند. همه ایمان‌داران باید برای تجربه آن تلاش کنند. جامعه ایمان‌دار عطایایی از
جانب روح‌القدس دریافت می‌کند که به آن «عطایای روحانی» می‌گویند. محوریت روح‌القدس در این جنبش و تأکید بر عطایای روحانی موجب شده است نوع الهیات پنطیکاستی
نیز متفاوت باشد.
تنوع و گستردگی جنبش پنطیکاستی ناشی از تأکید آنان به مواجهه مستقیم با روح‌القدس و به تعبیری تجربه بلاواسطه است. بنابراین الهیات مشخص و تعیین شده‌ای برای آن نمی‌توان در نظر گرفت؛ اما می‌توان گفت از وجوه اشتراک همه آن‌ها تأکید بر تبشیر است. در همه فرقه‌های پنطیکاستی، پنج مؤلفه درباره تبشیر به چشم می‌خورد:
1. اساس معنوی همه مأموریت‌های تبشیری ارتباط بین عیسی و تجربه دوم تعمید در روح‌القدس است.
2. در امر تبشیر کتاب مقدس مرجع است.
3. بازگشت دوم مسیح مستلزم فعالیت‌های تبشیری در حال حاضر است.
4. تبشیر و شفا بر فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی مقدم است.
5. انعطاف پذیری سازمانی از قواعد این جنبش است (Bliese, 2004: 1394).
از دیگر وجوه اشتراک فرقه‌های مختلف این جنبش، ویژگی پیشاهزاره‌گرایی آنان است؛ به این معنا که معتقدند در طول تاریخ دوره‌های خاصی وجود دارد و زمان حاضر مهم‌ترین این دوره‌هاست. عصر فیض پایان یافته و وقایع دوره آخر که قبلاً پیش‌بینی شده در حال وقوع است. به زودی مسیح به زمین می‌آید و پیش از آن وعده خدا محقق می‌شود و تحول عظیمی در سراسر جهان رخ خواهد داد.
از منظر پنطیکاستی، تعمید در روح‌القدس و تکلم به زبان‌ها زمینه‌ساز تبلیغ مسیحیت است. در نگاه پرهام یکی از بنیان‌گذاران جنبش، نژاد و ایمان به هم پیوسته‌اند. او داستان تاریخی نژادی را بیان می‌کند که از فرمان خدا سرپیچی کرد. او معتقد است برخی نژادها قابلیت‌های معنوی بیشتری دارند و هم در دنیا و هم کلیسا نژاد بهتر باید حکم‌فرما باشد و این یک حقیقت ساده تاریخی است. پرهام معتقد بود پایان این عصر نزدیک است. نشانه‌های آن فراوان هستند: کشمکش‌ها، جنگ، انحطاط اخلاقی امریکاییان و افزایش تعداد یهودیانی که به اسرائیل برمی‌گردند، همه نشان‌گر این است که دوره حاضر تاریخ بشر رو به اتمام است. او معتقد بود با بازگشت هر یهودی به فلسطین، یک قدم به آمدن مسیح نزدیک‌تر می‌شویم. او تاریخ بازگشت مسیح را هفت سال پس از جمع شدن یهودیان در اورشلیم و اعلان احیای قوم تعیین کرده است. بیشتر دیدگاه‌های آخرت‌شناسانه پرهام شبیه دیدگاه‌های غالب جنبش‌های مکاشفه‌ای آن زمان بود که رهبران پروتستانی در جلسات و گردهمایی‌ها با هم به تأمل در باب مباحث آخرت‌شناسانه در پرتو کتاب مقدس می‌پرداختند. با وجود اختلاف نظرهای موجود، اکثریت بر این باور بودند که مرحله اخیر زندگی بشر همراه با دوره هفت ساله جنگ و بیماری و مرگ رو به اتمام است و آن را مصیبت عظمی می‌نامیدند. پس از این دوره مصیبت، دوره هزار ساله حکومت الهی آغاز می‌شود. سپس داوری تخت سفید صورت می‌گیرد و این داوری سرنوشت ابدی افراد را مشخص می‌کند. بسیاری از قائلان به مکاشفه معتقد بودند خدا مسیحیان واقعی را پیش از آغاز مصیبت عظمی با عمل ربوده شدگی به آسمان می‌برد. اما به باور پرهام، اکثر مسیحیان در این دوره بر روی زمین می‌مانند و بنابر این باید خود را برای رنج آماده کنند. در نگاه پرهام اسرائیلی‌ها محور و پیشروان در آخر الزمان هستند. او پیش‌بینی کرده اورشلیم به زودی به لحاظ سیاسی _ دینی و فکری قطب زمین خواهد شد و تبدیل به مرکز تجاری جهان می‌شود؛ زیرا یهودیان سه‌چهارم ثروت جهان را در اختیار خواهند داشت. همچنین سه هویت سیاسی خارج از اسرائیل، امپراتوری روسیه، اتحادیه اروپای غربی و کشور امریکا خواهند بود (Douglas, 2003: 20, 34, 36). اعتقاد به این مسئله سبب شده است حمایت‌های همه‌جانبه‌ای از رژیم صهیونیستی اسرائیل صورت پذیرد.
جنبش پنطیکاستی و اسرائیل
به زعم باورمندان جنبش پنطیکاستی و بر اساس نگاه پیشاهزاره‌گرایی آنان، سرزمین فلسطین محل استقرار قوم اسرائیل است واین نشانه بازگشت قریب الوقوع عیسی مسیح (ع) به شمار می‌آید. پنطیکاستی‌ها گسترش صهیونیسم را با عصرحضور روح‌القدس مرتبط می‌دانند. این امر، نوعی حس خویشاوندی در آن‌ها نسبت به اسرائیل ایجاد می‌کند.
آنان استقرار حکومت اسرائیل در سرزمین فلسطین در سال 1948 و تسخیر سرزمین اورشلیم را در سال 1967زمان پایان دوره غیر یهودیان تفسیر می‌کنند. آن‌ها هدف اصلی WWI را آزاد کردن سرزمین مقدس از دست ترک‌ها می‌دانند.
جنگ 1967 اسرائیل انتقادهای بسیاری میان مسیحیان در پی داشت. اما پنطیکاستی‌ها به شدت از اسرائیل حمایت می‌کردند، به طوری که رالف ام ریگز _ سرپرست جماعت ربانی، بزرگ‌ترین فرقه پنطیکاستی _ تأکید کرد جنگ 1967نشانه این است که خداوند فلسطین را به یهودیان داده است. اسرائیلی‌ها نیز از حمایت‌های پیشاهزاره‌گراها برای تأثیر بر اذهان عمومی به نفع خود استفاده می‌کنند. مثلاً از اورال رابرتس دعوت شد به سرزمین مقدس سفر کند و در آن‌جا با تشریفات رسمی از وی استقبال شد. حمایت از اسرائیل در جنگ یوم کیپور 1973، حمله به عراق در سال 1981 و و حمله به لبنان در سال 1982 ادامه پیدا کرد. جریان پنطیکاستی بر این باور است که باید پشت اسرائیل بایستند و از آن حمایت کنند و معتقدند عرب‌ها هرگز قادر به از بین بردن اسرائیل نیستند. آن‌ها معتقدند یهودیان قوم برگزیده خدا هستند و خداوند کسانی که آن‌ها را تکریم کنند جلال می‌دهد. حمایت‌ها به جایی رسید که پنطیکاستی‌ها به جمع‌آوری پول و فرستادن آن برای لابی‌گری با امریکا پرداختند تا سفارت خود را در اسرائیل مستقر کند و ادعای اسرائیل را در مورد قلمرو فتح شده در جنگ به رسمیت بشناسد.
در مقابل، جنبش پنطیکاستی نسبت به مسلمانان و ترک‌ها حس قرابتی ندارد، در حالی که معتقدند با یهودیان و مسیحیان در تمدن غربی اشتراکات فراوان دارند. آن‌ها نسبت به بومیان فلسطین بی‌تفاوت‌اند و حتی از تخریب اماکن مقدس مسلمانان ابراز خرسندی می‌کنند. با این‌که برخی اقدامات یهودیان علیه مسلمانان را نادرست می‌دانند، اما معتقدند طبق پیش‌گویی‌ها، به هر حال یهودیان به ارض موعود برمی‌گردند و اعراب به سرزمین‌های خدادادی یهودیان دست‌درازی کرده اند؛ بنابراین مستوجب این مکافات هستند (D. J. Wilson: 601-2). جریان پنطیکاستی نسبت به روسیه هم حس خصومت دارد. علت این خصومت را ویژگی ضدیهودی بودن روسیه و مصداق پیش‌گویی‌های مربوط به آرماگدون در حزقیال و مکاشفه می‌دانند. این باور پنطیکاستی موجب شده است فعالیت‌های تبشیری گسترده‌ای در منطقه خاورمیانه و ممالک اسلامی آغاز شود.
پنطیکاست‌ها نیز مانند دیگر گروه‌های مسیحی به امر تبشیر، اهمیتی ویژه می‌دهند. هاروی کاکس در کتاب آتش از آسمان معتقد است این جریان قدرت انعطاف‌پذیری بالا و توان تطبیق با فرهنگ جامعۀ هدف و به‌کارگیری زنان و اقشار حاشیه‌ای جوامع را دارد. این ویژگی‌های جنبش، به رشد سریع آن در جوامع مختلف کمک کرده است. از روش‌های کارآمد این گروه‌ها ایجاد مدارس و امکانات رفاهی در مناطق فقیرنشین مسلمان برای جذب آنان به مسیحیت است. در این مدارس مبانی مسیحی و انجیل آموزش داده می‌شود. یک مبشر مسیحی می‌گوید: باید کودکان را پیش از این‌که به بلوغ برسند به سمت مسیحیت کشاند و پیش از آن‌که اسلام با روح اطفال درآمیزد، باید روح آنان را تسخیر کرد. این جریان در قالب کلیساهای خانگی و زیرزمینی در کشورهایی مانند ایران در پی سست کردن اعتقادات مردم و جایگزینی اندیشه‌های آخر الزمانی خود با اندیشه مهدویت و انتظار اسلامی است. آنان مسلمانان _ به‌ویژه ایرانیان _ را مصداق ضدمسیح توصیف شده در کتاب مقدس می‌دانند و معتقدند تشیع ملتزم به ولایت فقیه بزرگ‌ترین دشمن است و مصاف با آن وظیفه دینی آن‌هاست.
نتیجه
یهودیان، در نزد مسیحیان مسبب اصلی بر صلیب رفتن حضرت عیسی (ع) هستند. در طول تاریخ هم چالش‌های فراوانی در مناسبات یهودیت و مسیحیت به ثبت رسیده است. اما در سده‌های اخیر شاهد نوعی تغییر رویه در این مناسبات هستیم، به گونه‌ای که بخش وسیعی از مسیحیان، پشتیبانی‌های چشمگیری از صهیونیست‌ها می‌کنند. یکی از جریان‌های مدافع اهداف صهیونیست‌ها جریان پنتیکاستی است. جنبش پنتیکاستی در حال حاضر بزرگ‌ترین گروه مسیحی بعد از کلیسای کاتولیک است. این جنبش بین دهه‌های 1900 تا 2000 توانست به حدود نیم‌میلیون عضو دست پیدا کند و در حال حاضر یک‌چهارم جمعیت مسیحیت را به خود اختصاص داده است.
از محوری‌ترین باورهای پنتیکاستی، هزاره‌گرایی و باور به بازگشت قریب‌الوقوع عیسی مسیح (ع) بعد از استقرار حکومت یهودی در سرزمین مقدس اورشلیم است. کشمکش‌ها، جنگ، انحطاط اخلاقی امریکاییان و افزایش تعداد یهودیانی که به اسراییل برمی‌گردند، همه نشان‌گر رو به اتمام بودن دوره حاضر تاریخ بشر به شمار می‌روند. آن‌ها معتقدند با بازگشت هر یهودی به فلسطین، یک قدم به آمدن مسیح (ع) نزدیک‌تر می‌شویم. این باور الهیاتی پنتیکاستی منشأ حمایت‌های همه‌جانبه این جریان وسیع مسیحی از سیاست‌های صهیونیستی است. پنتیکاست‌ها با تکیه بر تبشیر به عنوان زمینه‌ساز بازگشت مسیح (ع) تمام قدرت خود را به کار گرفته‌اند که با ایجاد کلیساهای خانگی در خاورمیانه و مقابله با اندیشه مهدوی و مفهوم ولایت، اندیشه آخرالزمانی خود را حاکم کنند.

منابع
Anderson, Allen, AN INTRODUCTION TO PENTECOSTALISM, Cambridge university press, 2004.
Bernard, David k, A history of christian doctrine, v. 3, 1999.
Bliese, Richard, “HMissionary organizations”, the encyclopedia of Protestantism, Rutledge, 2004.
Blumhofer, Edith, restoring the faith: Assemblies of god, 1989.
D. J. Wilson; Pentecostal perspectives on eschatology, new dictionary of Pentecostalism, pp 601-2.
Douglas G. Jacobsen, thinking in the spirit: theology of early pentecostalism, 2003.
Eliade, Mircea, "PENTECOSTAL AND CHARISMATIC CHRISTIANITY", Encyclopedia of Religion (ed.), New York, v11, 1987.
Eliade, Mircea, encyclopedia of religion, editor Lindsay jones ,second edition, vol10.
Mapes Anderson, Robert, “Pentecostal and charismatic Christianity”, Encyclopedia of Religion (Lindsay jones), Thomson, v. 10, 2005.
The new international dictionary of Pentecostal charismatic movements, Edited by Stanley m. burgess , Zondervan publisher 2002-3.
Whalen, Robert k. , pentecostalism,encyclopedia of millennianism and millennial movements, Routledge, 2000.


کد مطلب: 1177

آدرس مطلب :
https://www.ayandehroshan.ir/article/1177/نقش-باورهای-آخرالزمانی-مسیحیت-پنطیکاستی-حمایت-اسرائیل

آینده روشن
  https://www.ayandehroshan.ir