تاریخ انتشارسه شنبه ۶ آبان ۱۳۹۳ ساعت ۰۸:۳۹
کد مطلب : ۷۹۴
۱
plusresetminus
معيارهاي درستي داستان‌هاي ديدار با امام زمان (عج)
معيارهاي درستي داستان‌هاي ديدار با امام زمان (عج)
حسن ملایي
چكيده
ديدار با امام زمان (عج) و بحث درباره درستي داستان‌هاي نقل شده در اين باره، از مباحث مهم مهدويّت است كه در قسمت آسيب‌شناسي مهدويّت مطرح مي‌شود. با توجه به آثار تربيتي فراوان مطالعه و بازگويي داستان‌هاي ديدار و ملاقات با امام زمان (عج) بر ذهن و روح افراد و بازخوردهاي اجتماعي آن، براي پيش‌گيري از آثار سوء تربيتي كه از ناحيه برخي حكايات نادرست و غير‌واقعي در آحاد جامعه كم و بيش به وقوع مي‌پيوندد، آموزش و ارائه ملاك‌هايي براي تشخيص درستي يا نادرستي اين داستان‌ها، بايسته‌اي تربيتي به شمار مي‌رود. اين نوشتار نيز با هدف عرضه معيارهايي براي تشخيص درستي داستان‌هاي ديدار با امام زمان (عج) سامان يافته و تلاش نموده است تا با ارائه دوازده معيار صدق حكايات ديدار، در دو دسته كلي معيارها به اعتبار ناقل داستان و معيارها به اعتبار محتواي داستان، اين رسالت را به انجام رسانده و از سوء‌استفاده فرصت‌طلبان عرصه مهدويت كه خود عاملي براي تضعيف باورداشت به مهدويت و رواج خرافات در اين زمينه است جلوگيري نمايد.
مقدمه
شايد نخستین پرسشي كه درباره بررسي مسئله ديدار با امام زمان (عج) به ذهن مي‌رسد، اين است كه مردم در زمان ساير ائمه (ع) با آنان ملاقات و ديدار داشته و مسائل و مشكلات خود را به آنها مطرح مي‌نمودند و جواب خود را دريافت مي‌كردند، چرا ديدار با حضرت مهدي (عج) موضوعي است كه هميشه با حساسيت خاصي درباره آن صحبت مي‌شود؟ روشن شدن علت حساسيت اين موضوع، نيازمند توضيحاتي است.
از آن‌جا که اطاعت از امامان معصوم (ع) در رديف اطاعت خداوند متعال و رسول اكرم (ص) قرار گرفته و به عنوان مرجع معارف اسلامی معرفي شده‌اند، همواره محل رجوع عام و خاص بوده‌اند. اين مراجعه‌ها و ديدارها با يازده امام همام، يعني حضرت علي(علیه السلام) تا امام حسن عسكري (علیه السلام) به صورت معمولي صورت مي‌گرفته و اگرچه در برهه‌هايي ديدارها و ملاقات مردم با ائمه (ع) محدودتر شده، ولي در همه اين دوران، رسيدن به امام امكان‌پذیر بوده است.
اما عصر امام مهدي (عج) عصري است كه اين ارتباط دوطرفه، طي دو مرحله، كاملاً قطع شد كه به اين دو مرحله عصر غيبت گفته مي‌شود. احاديث بسیاری از رسول اكرم (ص) و امامان معصوم (ع) به ما رسيده كه عصر غيبت براي امام دوازدهم را پيش‌بيني كرده و فرموده‌اند حضرت قائم دو غيبت دارد كه يكي كوتاه و ديگري بلندمدت است؛ حتي موضوع غيبت كبرا از جانب خود حضرت ولي‌عصر (عج) در توقيع شريف علي بن محمد سمري نیز بيان شده است. بنابراين، وقوع غيبت براي امام مهدي(عج) امري اجتناب‌ناپذير به شمار می‌رود.
در مرحله اول از دوران غيبت يا همان غيبت صغرا، تنها چهار نایب خاص آن حضرت مي‌توانستند با امام ارتباط برقرار كنند و پيام‌ها، مسائل، مشكلات، وجوهات و مواردي از اين دست را به محضر امام زمان(عج) برسانند و اين‌ها واسطه‌هاي بين مردم و حضرت مهدي(عج)بودند. اما در مرحله دوم غيبت يا همان غيبت كبرا، ديگر هرگونه ارتباطي كه دو طرفه بود، حتی به واسطه نایبان خاص قطع گرديد و عصري پيش آمد كه ديگر كسي نمي‌توانست با ميل و اختيارش به خدمت حضرت مهدي(عج) شرفياب شود و بر اساس توقيع مبارك خود حضرت، مردم موظف شدند به فقها و علماي دين مراجعه نمايند.
با طولاني شدن غيبت امام عصر(عج) از سویي و گسترده شدن بساط ظلم و جور از سوی ديگر و نيز نبود امكان ارتباط اختياري با حضرت، زمينه امتحان سرنوشت‌ساز شيعه فراهم آمد و به تبع آن، آرام‌آرام آثار منفي آن در ميان مردم پيدا شد، به گونه‌اي كه اين امر باعث ترديد مردم در تولد امام زمان(عج) و تضعيف ايمان آن‌ها نسبت به وجود مبارك حضرت شد.
با توجه به اين مشكلات، علماي دل‌سوز شيعه، تلاش نمودند اعتقاد به حضرت مهدي(عج) و ارتباط معنوي و عاطفي با ايشان را به عنوان يكي از اركان دين، زنده نگه دارند؛ از اين‌رو سعي كردند با دلايل عقلي و مستندات نقلي، قلوب شيعيان را از معرفت حضرت مهدي(عج) سرشار و شبهات اين عرصه را برطرف كنند، اما شيوه‌هاي ارائه شده پيشين، براي تحكيم باورهاي مردم، تا حدي عقلي بود و همين امر در برخی موارد، براي عامه مردم، تأثير مورد نظر را نداشت؛ زيرا اساساً توده مردم، روش حسي تبيين مسائل را بر روش عقلي ترجيح مي‌دهند. از اين‌رو علماي شيعه بر آن شدند براي رفع اين مشكل نیز از روشي بهره گيرند كه ايمان مردم نيز از آفات شبهات محفوظ باشد، لذا به بيان ديدارهاي واقعي افراد با امام مهدي (عج) پرداخته و در اين زمينه كتاب‌هايي را نيز تأليف نمودند و شايد بتوان ادعا كرد كه براي قابل فهم بودن موضوع وجود مبارك حضرت وليّ‌‌عصر (عج) و هدايت‌ها و الطاف و مهرباني‌هاي مخفيانه ايشان، نقل حكايت‌هاي واقعي در اين زمينه بهترين وسيله بود.
اگرچه شيوه بيان حکایت‌های ديدار با امام زمان (عج) در تقويت باور به حضرت مهدي (عج) تأثيری مثبت داشته و دارد، اما از آن‌جا كه اين روش، برخلاف روش عقلي، در قالب منطقي و ضوابط خاص و صحيح خود بيان نشد، در طول تاريخ همواره باعث بروز انحرافات و مشكلاتي شد و دغل‌كاراني پيدا شدند كه به خاطر هواي نفساني و رسيدن به مطامع دنيوي خويش، با ادعاهاي دروغ ارتباط و ملاقات با امام زمان (عج)، بسياري را تحت تأثير قرار داده و با سوء‌استفاده از شيفتگي مردم به امام عصر (عج) و شوق وصال وي، ذهن‌ها و سرمايه‌ها را به سوي خود منحرف نمودند و تعداد چشم‌گیری از محبان حضرت نیز به خاطر سستي در كسب معارف اسلامي و نداشتن ضوابط و معيارهاي درستي ديدارها، فريب فريب‌كاران را خورده و عقايد و امكانات خود را بازيچه دست اين افراد قرار دادند. طرح داستان‌هاي ديدار و ملاقات با حضرت مهدي (عج) مانند شمشيری دولبه است كه با داشتن معيارهاي درستی آن، مي‌تواند براي عموم جامعه مفيد باشد. اما در صورت جهل و ناداني به اين ملاك‌ها نيز خسارت‌هاي مادي و معنوي و عقيدتي فراوان و بعضاً جبران‌ناپذيري را به دنبال خواهد داشت؛ زيرا به فرموده امام صادق (ع):
كسي كه بدون بصيرت و آگاهي در راهي قدم بگذارد، مانند كسي است كه در بيراهه گام نهاده است. حركت سريع چنين شخصي نيز تنها او را از مقصد دورتر خواهد ساخت.
و طبق فرمايش حكيمانه اميرالمؤمنين(علیه السلام) «علم است كه مانع و حجاب از آفات خواهد بود.» بنابراين تنها راه رهايي از آسيب‌هاي پرداختن به داستان‌هاي ديدار و بهره‌گيري صحيح از آنها شناخت اين معيارهاست.
...
https://ayandehroshan.ir/vdcd2o056yt0n.a2y.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما