عاشق که شد که یار به حالش نظر نکرد ای خواجه درد نیست وگرنه طبیب هست
نوشتار، از شیوههای رایج ارتباطی انسانها در طول تاریخ به شمار میرود. حضرت سلیمان(علیه السلام) برای دعوت بلقیس به یکتاپرستی به او نامه نوشت. نامهنگاری در زمان حیات معصومان(علیهم السلام) نیز رایج بوده است. پیامبر مکرم اسلام(صلّی الله علیه و آله و سلم) نامههایی را به پادشاهان فرستاد و آنها را به دین اسلام فراخواند. جانشینان بر حق پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلم) از امام علی(علیه السلام) تا امام مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) نیز نامههایی نوشتهاند که در صفحات تاریخ و در دل کتب احادیث ثبت و درج شده است. شیعیان و عاشقان اهلبیت(علیهم السلام) نیز به اغراض متفاوت برای امام زمانشان نامه مینوشتند. حتی برخی از مواقع خود امام(علیه السلام) دستور به نوشتن میداد. شیعیان پس از امام عسکری(علیه السلام) نیز به امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) نامه نوشتهاند. نامههای امام مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) را «توقیع» نام نهادهاند. برخی از نامههای شیعیان در عصر غیبت صغرا، در کتب روایی و جامع حدیثی ذکر شده که ارتباط دو سویه بین امام(علیه السلام) و شیعیان را نشان میدهد. طبیب عشق مسیحا دم است و مشفق لیک چو درد در تو نبیند که را دوا بکند
این نوشتار، با توجه گسترش عریضهنویسی به امام مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) و حمله برخی به این موضوع و خرافی جلوه دادن آن و بیانِ نبودن و نداشتن اصل و سند برای نامه نوشتن، در جهت شفافسازی و طرح اصولی، اثبات و حجت داشتن عریضهنویسی میکوشد. لذا با بیان مفهوم ماهیت، عریضه و ادله آن، متون عریضه و بررسی، و به سؤالاتی در اینباره، پاسخ داده میشود. مفهوم عریضه از حروف اصلی عریضه (عین، را، ضاد) کلمات و لغات فراوان ساخته شده که اصل و ریشه آنها به «ظهور» برمیگردد. آقای مصطفوی در اینباره مینویسد: ان الاصل الواحد فی المارّة هو جعل شیء فی مرائی و منظر لأیِّ منظور کان؛ اصل اولیه در این واژه، قرار دادن هر چیزی در برابر دیدهها برای هر منظوری است. بنابراین، «عرض» در آیات قرآن کریم نیز لذا به متاع دنیا که خودنمایی کیگمئ، اطلاق میشود و همچنین برای خواستگاری از زن که نوعی اظهار است، از همین واژه استفاده میکنند. عرضه در علم اقتصاد نیز از این واژه است: عرض البضاعة للبیع؛ کالا را برای فروش عرضه داشت. به جهت اینکه خشم، غم، ترس و یا خجالت نخست در گونه را تأثیر میگذارد، محل بروز و ظهور حالات انسان را «عارض» میگویند. بنابراین، «عریضه» به معنای ابراز خواسته و «عریضهنویسی» هم به همین معناست: انسان با نوشتن، خواسته و نیازش را به منصه ظهور میگذارد، یعنی همانطور که انسان با استفاده از زبان مکنونات قلبی خود را اظهار مینماید، با استفاده از دست و نوشتافزار نیز خواستة خود را ظاهر میکند. امیرمؤمنان حضرت علی(علیه السلام) میفرماید: الخط لسان الید؛ نوشتار زبان دست است. لذا امروزه نامه نوشتن به محضر امام مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) و بیان نیاز و خواسته به جهت اینکه او امام زمان و واسطة بین خالق و مخلوقان به شمار میرود، امری رایج شده که آن را «عریضهنویسی» یا «رقعهنویسی» یاد میکنند. بنابر متون و دستورالعملهای عریضههای موجود در کتب ادعیه، زیارات و احادیث، «عریضهنویسی» نوشتن خواستهها و نیازهای انسانهای نیازمند به بینیاز مطلق (خداوند متعال با واسطه قرار دادن معصومان) است. ماهیت عریضه با توجه به انواع متون عریضه، حقیقت و ماهیت آن چهار عنصر توجه، تقرب، توسل و توکل است. اللهم انی اتوجه الیک... و اتقرب و اتوسل الیک... [عریضه شماره 4] فانی اسئلک و اتوجه الیک و اتوسل الیک و اتقرب الیک و استشفع الیک... حسبنا الله و نعم الوکیل [شماره 10] کسی که عریضه مینویسد، به چند مسئله مهم توجه پیدا میکند که عبارتاند از: 1. توجه به عظمت پروردگار این مسئله در تمام متون عریضه با عبارتهای مختلف بیان شده است که برخی عبارتاند از: الی المولی الجلیل الذی لا اله الا هو الحی القیوم [شماره1 و 5 و 6] الی الله سبحانه و تقدست اسماؤه، رب الارباب... [شماره 2 و 12] الی الله الملک الدیان الرووف المنان الاحد الصمد [شماره 7 و 9] 2. توجه به مقام وساطت فیض از مقامهای ائمه(علیهم السلام) واسطه بودن آنان میان عنایات پروردگار به مخلوقان است. هنگام نوشتن عریضه با توجه به این مقام معصومان از خداوند متعال خواستار خرج میشود. این مسئله با عبارتهای مختلفی در متون عریضه منعکس شده است. اتوجه الیک بحق هذه الاسماء... [شماره 1 و 11] اللهم انی اتوجه الیک باحب الاسماء الیک و اعظمهم لدیک؛ [شماره4] اتوجه الیک... بجاه سیدنا محمد رسولک و بجاه اولیائک و خیرتک... [شماره10]؛ 3. توجه به فقر، نیاز و کوچکی خود در همه متون، عریضهنویس خودش را فقیر، ذلیل، مسکین، مستکین و... معرفی میکند که توجه تام به حقیقت و ماهیت انسان را نشان میدهد. دستآورد و نتیجه این توجهات تقرب و توسل و توکل است، یعنی توجه به پروردگار، موجب تقرب و توجه به مقام وساطت، موجب توسل و توجه به مقام خلق موجب توکل میشود. به عبارت دیگر بعد از توجه به عظمت پروردگار، تقرب حاصل میشود که در متون عریضه با عبارتهای مختلفی بیان شده است: و اتقرب الیک... [شماره10] فلجات فیه الیک... [شماره3] انت ثقتی و رجایی و الیک مهربی و ملجئی [شماره7] اللهم انی قصدت بابک و نزلت بفنائک... [شماره9] بعد از توجه به مقام وساطت فیض معصومان، توسل حاصل میشود که در متون عریضه با عبارتهای گوناگونی آمده است: اتوسل الیک بآبائک الطاهرین... ان تکون وسیلتی الی الله... توسلت بحجة الله... [شماره2] اسالک بکل نبی و وصی و صدیق و شهید... [شماره5] توسلت الیک یا اباالقاسم... ان تکون سفیری الی الله تعالی... [شماره13] کسی که توجه حاصل نمود و این توجه او را به تقرب پروردگار و توسل به معصومان(علیهم السلام) رساند و حرف دلش را در میان گذاشت، نوبت به توکل میرسد و بر ذات الهی توکل میکند تا هر آنچه او اصلاح میداند، همان شود. این عنصر (توکل) نیز در انواع متون عریضه جایگاه خاصی دارد که به نمونههایی از آن اشاره میشود: حسبی انت و کفی من انت حسبه؛ [شماره2] توکلت فی المسالة لله جل ثنا و علیه و علیک؛ [شماره3] و علیک توکلی و بک اعتصامی... [شماره7] توکلت علی الحی الدائم... حسبنا الله و نعم الوکیل؛ [شماره8] حسبنا الله و نعم الوکیل. [شماره10 و 11] ادله عریضهنویسی درباره جواز بلکه رجحان عریضهنویسی به خصوص به محضر امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) میتوان به دلیلهای ذیل تمسک جست: 1. اصل دعا و توسل از موضوعات دین مبین اسلام که آیات بسیاری بر آن تأکید دارد، اصل دعا و توسل است. این عمل ضمن آنکه نوعی عبادت محسوب میشود از اسباب و عللی به شمار میرود که خداوند متعال آن را برای عرض نیاز و رفع و دفع مشکلات قرار داده است. حکمت پروردگار متعال ایجاب میکند که در این عالم، هر امری توسط علتش حادث یا مرتفع شود. امام صادق(علیه السلام) در اینباره میفرماید: ابی الله ان یجری الاشیاء الا باسباب فجعل لکل شیء سببا؛ برادران حضرت یوسف برای حل مشکلشان به پدرشان متوسل شدند و خداوند متعال نیز توسل به پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلم) را آموزانده و در دستور جامعی انتخاب وسیله برای تقرب را سفارش فرموده است. به عبارت دیگر، عریضهنویسی از انواع توجه و توسل به پروردگار متعال است که اصل آن در متون دینی تأیید شده و هیچ نهی خاصی درباره این نوع وارد نشده است. لذا، با توجه به وجود اصل توسل و عدم ورع و منعی از سوی شارع مقدس و تنافر نداشتن این نوع توسل با عقل و ارشاد از ناحیة معصومان(علیهم السلام) و تأیید عقلا و علماء، عریضهنویسی در عصر غیبت کبرا اشکالی نداشته و عمل به آن مفید و مجرب است. 2. روایات مرحوم کفعمی(رحمه الله) چندین روایت به طور مرسل در اینباره نقل کرده است که عبارتاند از: 1. عن الصادق(علیه السلام): اذا کان لک حاجة الی الله تعالی اوخفت شیئاً تکتب فی بیاض بعد البسملة: اللهم انی اتوجه الیک... . 2. روی عن الصادق(علیه السلام) انه قال: من قلّ علیه رزقه اوضاقت معیشته او کانت لک حاجة مهمّة من امر دنیاه و آخرته، فلیکتب فی رقعة بیضاء و یطرحها فی الماء الجاری عند طلوع الشمس و تکون الاسماء فی سطر واحد بسم الله الرحمن الرحیم، الملک الحق المبین... . 3. قصة مرویة عن الهادی(علیه السلام) تکتب لیلاً فی ثلاث رقاع و تخفی فی ثلاثة أماکن تکتب بسم الله الرحمن الرحیم الی الله الملک الدیان... . اصل این روایت نیز اینچنین است: روی ان بعض موالی الهادی بعث الیه یعلمه ما هو فیه من البلاء و کان فی حبس المتوکل و کان المتوکل قد جهّز یستوعده بالعقوبة فاستعدّله اهل الثروة بالتحف و لم یکن عند الرجل شیء فأمره الهادی(علیه السلام) بکتابة هذه القصة لیلاً فی ثلاث رقاع... . علامه مجلسی(رحمه الله) نیز چندین روایت به طور مرسل از کتاب العتیق الغروی نقل نموده که عبارتاند از: 1. روی عن ابی جعفر الاول(علیه السلام) انه قال: اذا دهمک امر بهمک او عرض لک حاجة یعلم الله سبحانه حقیقتها و صدق القول فیها فهو عالم بالغیوب و خفیات الامور فکن طاهراً و صم یوم الخمیس اصبح یوم الجمعة فاکتب فی رقعة... . 2. یروی عن عبدالله بن جعفر الحمیری قال کنت عند مولای ابی محمد الحسن بن علی العسکری(علیه السلام) اذورت الیه رقعة من الحبس من بعض موالیه یذکر فیها ثقل الحدید و سوء الحال و تحامل السلطان و کتب الیه یا عبدالله ان الله عزوجل یمتحن عبادة لیخبتر صبرهم فَیُثیبَهُم علی ذلک تواب الصالحین فعلیک بالصبر و اکتب الی الله عزوجل رقعة... . نویسنده مفتاحالجنان نیز روایتی را از امام مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) این گونه نقل میکند: عن صاحب الامر(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) مذکور فی بعض النسخ ان یکتب عریضة اخری للحق سبحانه... . بنابراین روایات، معصومان(علیهم السلام) در برخی از موارد، افراد را به عریضهنویسی سفارش میکردند این سفارش کاملاً با آیات قرآن همآهنگ است. عریضهنویسی کاری مستند و بدون اشکال به شمار میرود که و میتوان آن را برای رفع نیاز و درخواست حاجت، به خداوند متعال و یا ائمه معصوم(علیهم السلام) نوشت. 3. سیره اصحاب ائمه(علیهم السلام) نامهنگاری از شیوههای ارتباطی شیعیان و اصحاب ائمه(علیهم السلام) در طول تاریخ حیات معصومان(علیهم السلام) بوده است. آنها با انگیزههای متفاوت، یا مستقیم و یا از طریق وکیل برای امام(علیه السلام) نامه مینوشتند و حضرات معصومان(علیهم السلام) نیز پاسخ آنها را میدادند. ارتباطات مکاتبه، از روشهای رایج در سازمان وکالت بین ائمه و شیعیان بوده است. این شکل ارتباط که در دورههای شدت و سختگیری حکومتها تشدید میشد، این نوع ارتباط، در عصر امامان عسکریین(علیهما السلام) به سبب سختگیریهای موجود و به جهت زمینهسازی و آشنا شدن شیعیان با عصر غیبت، رشد چشمگیری یافته است. سفیران ناحیه مقدسه،در عصر غیبت صغرا مهمترین واسطه تحویل نامههای شیعیان به امام عصر(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) بودهاند. البته در مواردی نیز نامههای سؤال یا درخواست از طریق برخی از خادمان یا کسانی که به خانه حضرت رفت و آمد داشتند، به ایشان رسانده میشد؛ محمدبنیوسف شاشی، نامهای را به وسیله زنی که به منزل امام(علیه السلام) رفت و آمد داشت، به نزد حضرت فرستاد و پاسخ گرفت. این پاسخ در برگیرنده بشارت به شفای بیمارش بود. بنابراین، مکاتبه با امام عصر(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) در هر زمانی به چشم میخورد و در عصر غیبت صغرا غالب ارتباطهای شیعیان و وکلا با امام عصر(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) به شکل نامهنویسی بوده است که منشأ برخی از توقیعات، پاسخ نامههای شیعیان به شمار میرود. مرحوم شیخ حر عاملی بیش از بیست مکاتبه را در موضوعهای مختلف و جزئی مانند درخواست وجه، کفن، تقسیط وجوه شرعی، رفتن به سفر حج، فرزنددار شدن، خرید و فروش، طلب دعا و... را تألیف کرده که حقیقت پاسخگو بودن امام را میرساند، اگر چه او در پس پرده غیبت است و امکان ارتباط مستقیم به طور عادی با او ممکن نیست، ولی او سرپرست انسانهاست و نیازمندان و حاجتمندان را چنانچه صلاح باشد، بیپاسخ نمیگذارد. اگر نامهنگاریهای عصر غیبت صغرا را به جهت اثبات وجود حضرت(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) و سرپرستی جامعه شیعه و رفع حیرت و اختلاف نوعی ارتباط لازم به جهت آن زمان بدانیم که باعث جذب، امید و هدایت افراد آن دوران میشد، این زمان نیز مقتضی موجود است، زیرا پاسخ به عریضه نوعی اثبات وجود و سرپرستی به شمار میرود که در این دوران نیز باعث جذب، امید، قوت قلب و هدایت انسانها میشود. تنها مانعی که فهم این مسئله را دشوار نموده، عدم واسطه (وکیل و نایب خاص) است و اینکه عریضه چگونه به محضر امام(علیه السلام) میرسد و حضرت از محتوایش آگاهی مییابد. در صورتی که بسیار واضح است، امام(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) از ضمیر انسانها مطلع است، به نیازها، حاجتها و درخواستها آگاهی دارد و اگر نامهرسانی در کار نباشد، امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) به محتوای عریضهها آگاهی کامل دارد. 4. سیره علما و متشرعه در طول عصر غیبت کبرا برخی از دانشمندان، علما و مراجع با نامه نوشتن به محضر امام مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) استغاثه و عرض حاجت نمودهاند و این عمل را مؤثر و مجرب دانستهاند. شیخ سلیمان صهرشتی صاحب کتاب قبس المصباح که از مصادر بحار است، بعد از نقل واقعه عریضه «کشمردیه» به نقل از ابومفضل محمد بن عبدالله بن بهلول بن همام بن مطلب شیبانی مینویسد: فهذا الرقعة معروفة بین اصحابنا یعملون بها و یعولون علیها فی الامور العظیمة و الشدائد...؛ این عریضه در بین اصحاب ما معروف است و به آن عمل میکنند و در کارهای مهم و سخت به آن تکیه مینمایند. مرحوم شیخ عباس قمی(رحمه الله) نیز مینویسد: علامه سید محمد تقی اصفهانی(رحمه الله) در مجموعهای که درباره معجزههای امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) ترتیب داده، یکی از معجزهها و کرامتهای آشکار آن حضرت را این گونه بیان کرده است که با انداختن رقعة حاجت و درخواست از آن حضرت، حاجتها برآورده میشود، این مطلب آشکار و تجربه شده است. علامه مرحوم شیخ عبدالحسین امینی(رحمه الله) ضمن حکایت عجیبی فرمودند: توسل به حضرت مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) را برای کارهای مهم و برآورده شدن حاجتها تجربه کردهام. لذا نمونههایی از عریضههایی را بیان میداریم که بزرگان به محضر امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) تقدیم کردهاند و در آن روح دعا، توسل، توجه، تقرب، توکل و اضطرار نمایان است: عریضه ورّام بن ابی فراس سید بن طاووس نقل کرده است که رشید ابوالعباس واسطی روزی در راه سامرا برایم حکایت کرد که شیخ ورّام حاجتی داشت که وقتی باخبر شد من از کاظمین قصد سفر به سامرا دارم، فرمودند: اگر مقدورت هست، این نامه مرا همراه خودت ببر و هرگاه به سرداب مقدس مشرف شدی، این نامه را بعد از آنکه همة مردم از آنجا بیرون آمدند، در آنجا بگذار و فردا صبح زود به آنجا مراجعت کن، اگر نامه را ندیدی دراینباره به کسی چیزی نگو! رشید میگوید: «وقتی به سامرا رسیدم بعد از زیارت عسکریین(علیهما السلام) صبر کردم تا سرداب خالی شد. نامه را آنجا گذاشتم. تقریباً آخرین نفری بودم که از سرداب خارج شدم. فردا صبح زود خودم را به آنجا رساندم، ولی اثری از نامه نبود. بعد از چند روز به کاظمین برگشتم. سراغ شیخ ورّام را گرفتم. گفتند: حاجتی را که در آن عریضه به محضر مبارک حضرت بقیةالله الاعظم(علیه السلام) نوشته و درخواست برآورده شدنش را نموده بود، به عنایت آن حضرت همان وقت برآورده شد و در نتیجه زودتر برگشتم.» عریضه میرزا ابراهیم شیرازی(رحمه الله) محدث نوری(رحمه الله) مینویسد: دانشمند گرانقدر، دارنده فضیلتها و توانمندیهای معنوی، پیش کسوت دوستان و همرتبگان، جناب آمیرزا ابراهیم شیرازی حائری فرمود: خواستههای مهمی در شیراز برایم پیش آمد که موجب حیرت اندیشه و تنگی سینهام گردید، از جملة این خواستهها زیارت سرور و سالارم حضرت اباعبدالله الحسین(علیه السلام) بود. در این زمینهها چارهای جز توسل به محضر مقدس و دریای کرامت امام حاضر(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) ندیدم. خواستههایم را با استفاده از «عریضه حاجت» که از امامان(علیهم السلام) روایت شده است، نوشتم و نزدیک غروب به طور پنهانی از شهر شیراز بیرون رفتم و به جایی رسیدم که آب فراوانی گرد آمده بود که فارسها به آن استخر میگویند. جناب ابوالقاسم حسین بن روح را صدا زده و سلام دادم و عریضهام را به آب انداختم... چندی نگذشت که به کربلای حسینی(علیه السلام) مهاجرت کردم و هماکنون نیز ساکن کربلا هستم. ناگفته نماند، سایر خواستههایم که در آن عریضه نوشته بودم نیز به طور کامل برآورده شدند. عریضه آیتالله قزوینی ایشان از طرف یکی از مراجع، به امور شهریه طلاب کربلا رسیدگی میکرد. شب اول یک ماه متوجه شد که پول ندارد و به هیچ وجه امکان تهیه پول حتی قرض هم برایش میسر نشد. آنگاه عریضهای به این مضمون برای امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) نوشت: اگر داستان آیتالله العظمی مرحوم سید مهدی بحرالعلوم در مکه معظمه صحت دارد، عنایتی بفرمایید، این پول را حواله کنید تا بتوانم مشکل طلاب را برطرف نمایم. سپس همان شب عریضه را در ضریح مقدس امام حسین(علیه السلام) انداخت. صبح زود یکی از تجار معروف بغداد پولی برایش آورد و گفت: هر کجا لازم میدانید صرف کنید. عریضه سید جواد آیتالله شیخ علی اکبر نهاوندی(رحمه الله) مینویسد: «حجتالاسلام شیخ مهدی از کتاب نوشته سید جواد که از معتمدان امامان جمعه اصفهان و دارای مقامات عالیه بود و آسمان بر راستگوتر از او سایه نینداخته است نوشتهای داد که اینگونه دیدم: روستای صالحآباد متعلق به من و چند شریکم بود، عدهای تصمیم گرفتند، روستا را از ما بگیرند و گروهی را به سوی ما فرستادند و هر چه صحبت کردیم، سودی نداشت. عریضهای برای امام(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) نوشتم و آن را در جوی آبی رها کردم و به تخت فولاد رفتم... شب بعد کارم به بهترین شکل درست شد». عریضه سید محمد جبل عاملی محدث نوری مینویسد: «عالم متقی مرحوم سید محمد جبل عاملی بر اثر تجاوز و ستم به حقوقش مجبور به ترک وطن شد و بعد از سختیهای فراوان در سفر، در نهایت به نجف اشرف رسید و در یکی از اتاقهای بالای صحن مقدس آن حضرت سکونت گزید. ایشان به جهت برطرف شدن فقر شدید تصمیم گرفت تا چهل روز عریضه بنویسد. لذا هر روز پیش از طلوع آفتاب نامه خود را گلاندود مینمود و آن را به یکی از چهار نائب میسپرد و به آب میانداخت. بالاخره 38 یا 39 روز گذشت که به مرادش رسید». عریضه آیتالله صافی گلپایگانی آیتالله شیخ لطفالله صافی گلپایگانی میگوید: پدرم به سر درد شدیدی مبتلا شدند و هر چه معالجه کردند، نتیجهای حاصل نشد، روزی مادرم که اهل دعا و توسل بود به ایشان میگوید: «عریضهای بنویسید و در چاه مسجد بیندازید. روبهروی منزل ما مسجدی بود که چاهی داشت و مردم در گرفتاریها عریضه مینوشتند و در آن میانداختند. پدرم عریضهای مینویسد و در چاه میاندازد و قبل از آنکه به حیاط منزل یا اتاقشان برسند، سردردش به کلی برطرف میشود و هیچ وقت دیگر سردرد نشدند». با توجه به اینکه عریضهنویسی مشهور، معروف و مرسوم علماء و بزرگان شیعه است و به اصطلاح جزء «سیره متشرعه» محسوب میشود، این سیره زمانی که کشف از فعل یا اقرار معصوم کند، حجت است. پر واضح است با مطابی که ذکر گردید نه تنها معصومان این عمل را نهی نفرمودهاند، بلکه سفارش به این نوع از توسل را نیز داشتهاند. به عبارت دیگر عریضهنویسی به لحاظ عرف عقلاء نیز تأیید میشود و حجیت عرف عقلاء نیز منوط به مخالف نبودن با نص و عدم ردع از سوی شارع مقدس است. بنابراین، عریضهنویسی از پشتوانه عرف عقلاء نیز بهرهمند است. زیرا: الف) مخالف نص (قرآن و سنت) نبوده، بلکه همسو با آیات و روایات است؛ ب) ردع و منعی از شارع مقدس نسبت به آن نگرفته است. لذا بزرگانی همچون محدث نوری(رحمه الله) از وظایف منتظران را استمداد، استعانت، استکفاء و استغاثت از امام زمان طرح نمودهاند و عریضهنویسی را در همین قالب بیان فرمودهاند. در طول تاریخ نمونههایی از عریضهنویسی بندگانی وجود دارد که با توجه به تمسک همین سیره و عرف به خواستههای خود نائل شدهاند، مانند عریضه مادر میرزا محمد حسین نائینی، مادر سعید جندانی و سید قاسم جمعه. انواع عریضه هیچ متنی از عریضه در کتب روایی معتبر و منابع اولیه وجود ندارد. تنها در کتب ادعیه و زیارات این متون درج شده که علامه مجلسی(رحمه الله) آنها را در یک باب مستقل تألیف نموده است. این عریضهها براساس قدمت و اعتبار منابع موجود عبارتاند از: 1. عریضه کشمردی سید بن طاووس در کتاب مصباح الزائر از محمدبنعبداللهبنعبدالمطلب شیبانی نقل میکند که از ابوالعباس کشمرد در خانهاش در شهر بغداد در برابر سؤال استادم این مطلب را شنیدم: استادم ابوعلی محمدبنهمامبنسهیل کاتب از ابوالعباس درخواست کرد تا اینکه حکایت آزادی از اسارتش را برایمان بیان کند. ابوالعباس گفت: «من و ابوالهیجاءبنحمدان در دست ابوطاهر سلیمانبنحسن اسیر بودیم. ابوطاهر به ابوالهیجاء اکرام و احترام میکرد و برای صرف غذا و شبنشینی او را فرامیخواند. لذا از او خواستم شبی با ابوطاهر از آزادی من چیزی بگوید. همان شب ابوالهیجاء به مهمانی ابوطاهر رفت، ولی وقتی برگشت نزد من نیامد. او عادت داشت هر شب که از مهمانی بر میگشت، نزد ما میآمد و از اوضاع و اخبار برای ما سخن میگفت. این رفتار مرا نگران ساخت، لذا نزد او رفتم. او شخص دیندار، ولایتمدار و مهربان با برادران دینی و دوستانش بود. همین که مرا دید شروع به گریه شدید نمود و گفت: ابوالعباس! به خدا سوگند، آرزو میکنم کاش مریض میشدم و مسئله آزادی تو را با ابو طاهر مطرح نمیکردم. گفتم: چرا؟ گفت: همین که حرف تو را به او گفتم. ناگهان به شدت عصبانی شد و قسم خورد که فردا صبح زود به هنگام طلوع خورشید گردن تو را بزند. به خدا سوگند! خیلی تلاش کردم تا او را از تصمیمش منصرف کنم، ولی نشد. او بر خواستهاش خیلی اصرار داشت». در ادامه گفت: «من نمیخواستم تو را از این واقعه باخبر سازم. با خود گفتم: شاید وصیت یا درخواستی داشته باشی، لذا به تو گفتم. با این همه به خداوند متعال توکل و به پیامبر و اهلبیت(علیهم السلام) توسل کن و حل این مشکل را از خداوند متعال به واسطه آنها درخواست کن. ابوالعباس گفت: مأیوس از زندگی به زندان خودم برگشتم. ابتدا غسل کردم و سپس کفن پوشیدم و رو به قبله نشستم و به راز و نیاز با پروردگار مشغول شدم. نماز خواندم، تضرع کردم، به گناهان اعتراف نموده و توبه کردم. در ادامه با توسل به پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلم) و اهلبیت(علیهم السلام) به خصوص امیرمؤمنان(علیه السلام) توجه به پروردگار نمودم و گفتم: یا امیرمؤمنان به وسیله تو، رو به سوی پروردگار دارم و کمک میخواهم. پیوسته این کلام و مشابه آن را تا نصف شب ادامه دادم تا وقت نماز شب شد. ناگهان در حالت خواب و بیداری امیرمؤمنان را دیدم که به من فرمود: ای پسر کشمرد! چه شده است که تو را در این حال میبینم؟ گفتم: مولای من! فردا مرا دور از وطن و اهل و عیالم اینجا میکشند. حضرت فرمود: ناراحت نباش خداوند متعال تو را کفایت و از تو دفاع میکند، به این ترتیب که میگویم بنویس! بسم الله الرحمن الرحیم من العبد الذلیل ـ فلان بن فلان ـ الی المولی الجلیل الذی لا اله الا هو الحی القیوم و سلام علی آل یس و محمد و علی و فاطمه و الحسن و الحسین و علی و محمد و جعفر و موسی و علی و محمد و علی و الحسن و حجتک یا رب علی خلقک، اللهم انی لمسلم و انی اشهد انک الله الهی و اله الاولین و الآخرین، لا اله غیرک و اتوجه الیک بحق هذه الاسماء التی اذا دعیت بها اجبت و اذا سئلت بما أعطیت، لما صلیت علیهم و هونت علی خروجی و کنت لی قبل ذلک عیاذاً [غیاثاً] و مجیراً ممّن أراد ان یضرط علیّ او یطغی؛ ترجمه؟؟ «سپس سوره "یس" را قرائت کن و آنگاه هر دعایی دوست داشتی بگو که خداوند دعایت را میشنود و اجابت میکند و غم و غصهات برطرف میگردد». سپس مولایم به من فرمود: «رقعة خودت را در میان گِل پاک بگذار و آن را در دریا بینداز!» عرض کردم: «مولای من! من از دریا دورم و در این حالت زندانی نمیتوانم». حضرت(علیه السلام) فرمود: «در چاه آب یا منابع دیگر آب بینداز!» ابوالعباس میگوید: «بلند شدم و دستورهای امیرمؤمنان حضرت علی(علیه السلام) را انجام دادم، ولی نگران و مضطرب بودم تا اینکه خورشید طلوع کرد. مأموران به سراغ من آمدند تا مرا نزد ابوطاهر ببرند. یقین کردم که برای اجرای فرمان و کشتن مرا میبرند. وقتی وارد مجلس ابوطاهر شدیم، ابوطاهر مرا به نزد خود خواند. نزدیک او رفتم دستور نشستن داد و گفت: ما قصد داشتیم با تو همان گونه رفتار کنیم که خودت شنیدهای، ولی از این تصمیم منصرف گشتیم. اکنون شما اختیار داری نزد ما بمانی و یا به وطنت برگردی.» گفتم: «در خدمت شما بودن مایه افتخار و شرف است، اما خانواده و مادر پیری دارم که رفتن نزد آنها هم ثواب دارد.» ابوطاهر گفت: «هر کاری که دوست داری انجام بده. گفتم برمیگردم». هنگامی که خواستم از مجلس او خارج شوم، ناگهان مرا صدا زد و گفت: «چه نسبتی با امیرمؤمنان حضرت علی(علیه السلام) داری؟» گفتم: «نسبت خانوادگی ندارم، ولی از دوستداران و پیروان آن حضرت(علیه السلام) هستم.» گفت: «به ولایت او(علیه السلام) چنگ بزن و هرگز از آن جدا مشو! آن بزرگوار به ما دستور داده تو را آزاد کنیم و ما هرگز نمیتوانیم از فرمایشهای آن حضرت(علیه السلام) سرپیچی کنیم. سپس ابوطاهر مرا با نیکی و احسان به همراه تعدادی از سربازان، به طرف وطنم رهسپار ساخت و خدا را شکر که نجات یافتم.» کفعمی(رحمه الله) درباره این عریضه مینویسد: سوره حمد، آیتالکرسی و آیه عرش را بنویس و سپس بنویس! «بسم الله الرحمن الرحیم من العبد الذلیل... او یطغی.» سپس هر دعایی را میخواهی بگو و بعد از آن، قصه کشمردی را در کاغذ بنویس و آن را داخل گِل پاک بگذار و سوره «یس» را بخوان و سپس آن را در چاه عمیق یا نهر یا چشمه آب بینداز. انشاءالله خداوند متعال تو را از آن گرفتاری نجات میدهد. 2. عریضه به خداوند همراه با عریضه امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) و عریضه کشمردی علامه مجلسی(رحمه الله) از کتاب شیخ سلیمان صهرشتی قبس المصباح نقل کرده است: شیخ الطائفه ابوجعفر طوسی(رحمه الله) در کتاب مصباح و مختصر المصباح میفرماید: این رقعه را نوشته و آن را میبندی، سپس نامة دیگری به محضر امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) مینویسی و نامه و عریضه کشمردی را درون نامهای که برای امام(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) نوشتی قرار میدهی و آن را گِلاندود کرده و درون دریا یا چاه آب میافکنی. پس این گونه بنویس! بسم الله الرحمن الرحیم الی الله سبحانه و تقدست أسماوه، رب الارباب، و قاصم الجبابرة العظام، عالم الغیب و کاشف الضر، الذی سبق فی علمه ما کان و ما یکون من عبده الذلیل المسکین الذی انقطعت به الاسباب، و طال علیه العذاب، و هجرهُ الأهلُ و باینه الصدیق الحمیم فبقی مرتهناً بذنبه، قد أوبقه جُرمُهُ و طلب النجا[ة] فلم یجد ملجاً و لا ملتجاً، غیر القادر علی حل العقد، و مؤبِّد الأبد، ففزعی إلیه و اعتمادی علیه و لا لجأ و لا ملتجأ إلا إلیه. اللهم انی أسالک بعلمک الماضی و بنورک العظیم و بوجهک الکریم و بحجتک البالغة، أن تصلی علی محمد و علی آل محمد و أن تأخذ بیدی و تجعلنی مِمَّن تقبل دعوته و تقیل عثرته و تکشف کربته و تزیل ترحته و تجعل له من أمره فرجاً و مخرجاً و ترد عنی بأس هذا الظالم الغاشم و بأس الناس یا رب الملائکة و الناس، حسبی أنت و کفی من أنت حسبه، یا کاشف الامور العظام فانه لا حول و لا قوة إلا بک. پس از این نامه درخواست حاجت از مولایمان صاحب الزمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) را چنین مینویسی! بسم الله الرحمن الرحیم توسلت بحجة الله الخلف الصالح، محمد بن الحسن بن علی بن محمد بن علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن الحسین بن علی بن أبیطالب، النَّبَإ العظیم، و الصراط المستقیم، و الحبل المتین، عصمة الملجإ و قسیم الجَنَّةِ و النار. أتوسل إلیک بآبائک الطاهرین الخیِّرین المنتجبین و امهاتک الطاهرات الباقیات الصالحات، الذین ذکرهم الله فی کتابه فقال عز من قائلٌ الباقیات الصالحات ، و بجدک رسول الله صلی الله علیه و آیه و خلیله و حبیبه و خیرته من خلقه، أن تکون وسیلتی إلی الله عزوجل فی کشف ضُرّی، حلِّ عقدی، و فرج حسرتی، و کشف بلیتی و تنفیس ترحتی و بکهیعص و بِیس و القرآن الحکیم و بالکلمة الطیبة و بمجار القرآن و بمستقر الرحمة، و بجبروت العظمة، و باللَّوح المحفوظ و بحقیقة الایمان و قوام البرهان، و بنور النور، و بمعدن النور و الحجاب المستور، و البیت المعمور و بالسبع المثانی و القرآن العظیم و فرائض الاحکام و المکلم بالعبرانی و المترجم بالیونانی و المناجی بالسِّریانی و ما دار فی الخطرات، و ما لم یحط به لِلظنون، من علمک المخزون، و بسرک المصون، و التوراة و الإنجیل و الزبور. یا ذالجلال و الاکرام صل علی محمد و آله و خُذ بِیَدی، و فرج عنی بأنوارک و أقسامک و کلماتک البالغة، إنک جواد کریم، و حسبنا الله و نعم الوکیل و لا حول و لا قوة إلا بالله العلی العظیم و صلواته و سلامه علی صفوته من بَرِیَّتِهِ محمد و ذریته. پس از نوشتن نامه دوم، هر دو نامه را خوشبو میکنی و نامه اول را (که به خداوند نوشتهای) در میان نامه دوم (که به امام(علیه السلام) نوشتهای) قرار میدهی و هر دو را در آب روان یا چاه آب میافکنی. البته پیش از این کار، نامهها را در قالبی که از گِل نرم (بدون سنگریزه) درست شده است، قرار ده. سپس دو رکعت نماز گزارده و به واسطة محمد و آل محمد(علیهم السلام) به خدای تعالی روی آور. نامهها را در شب جمعه در آب انداز. آنگاه یادآور میشود که آزمایشی عریضه ننویس، بلکه باور داشته باش که خواستهات اجابت میشود و نیز خواستهات باید تنها درباره سختیها و کارهای بسیار مشکل باشد. همچنین کسی را که شایستگی ندارد از این نکته مطلع نکن و این نامه را برایش ننویس، زیرا فایدهای برایش ندارد. از طرفی این نامهها، امانتی است که بر عهده توست که آن را باید حفظ کنی و درباره آن بازخواست خواهی شد. پس از انداختن نامهها، این دعا را بخوان! اللهم إنی أسالک بالقدرة التی لَحَظتَ بهَا البحر العِجاج، فأزبد و هاج و ماج و کان کاللیل الداج، طوعاً لِامرک، و خوفاً من سطوتک، فأفتق اُجاجُهُ، و ائتلق منهاجه، و سبحت جزائره و قدست جواهره، تنادیک حیتانه باختلاف لُغاتها إلهنا و سیدنا ما الذی نزل بنا، وَمَا الذی حل ببحرنا فقلت لها اُسکنی ساُسکنُکَ ملیّاً و اُجاور بک عبداً زکیّاً، فسکن و سبح و وعد بضمائر المنح. فلما نزل به ابن متی بما ألِمَ الظنون، فلما صار فی فیها سبح فی أمعائها، فبکت الجبال علیه تلهفاً، و اشفقت علیه الأرضُ تأسُفاً، فیونس فی حوته کموسی فی تابوته لامرک طائعٌ، و لوجهک ساجدٌ خاضعٌ، فلما أحببت أن تَقِیَهُ ألقیته بشاطی البحر شلواً لا تنظر عیناه، و لا تبطشُ یداه و لا ترکُضُ رِجلاهُ، و أنبَتَّ مِنَّةً مِنک علیه شجرةً من یقطینٍ، و أجرَیتَ له فراتاً من معین، فلما استغفر و تاب خرقت له إلی الجنة باباً، إنک أنت الوهاب. در پایان هر یک از چهارده معصوم(علیهم السلام) را نیز یاد میکنی و بر یکایک آنان سلام میدهی! 3. عریضه به امام مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) کفعمی(رحمه الله) (متوفای 900قمری) مینویسد: «یکی از راههای استغاثه به امام مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) نوشتن این رقعه و انداختن آن بر قبر مطهر یکی از ائمه(علیهم السلام) یا بستن آن و مهر کردن و قرار دادن در گِل پاک و انداختن آن در نهر یا چاه عمیق یا برکه آب است. این عریضه به محضر امام عصر(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) میرسد و خود آن حضرت حاجتت را برآورده خواهد کرد. پس این گونه بنویس! بسم الله الرحمن الرحیم کتبت یا مولای صلوات الله علیک مستغیثاً و شکوت ما نزل بی مستجیراً بالله عزوجل ثم بک، من امر قد دهمنی و اشغل قلبی، و اطال فکری و سلبنی بعض لبّی و غیّر خطیر نعمة الله عندی. أسلمنی عند تخیل وروده الخلیل المقلون عن تنجز حوائجهم لابواب الملوک و مطالبهم فیامن بیده نواصی العباد اجمعین و یا معزاً بولایته للمؤمنین و مذل العتاة الجبارین انت ثقتی و رجایی و الیک مهربی و ملجئی و علیک توکلی و بک اعتصامی و عیاذی فألن یا رب لی صعبه و سخر لی قلبه و رُدّ عنی نافره و اکفنی بائقه فان مقادیر الامور بیدک و انت الفعال لما تشاء لک الحمد و الیک یصعد الحمد لا اله الا انت سبحانک و بحمدک تمحو ما تشاء و تثبت و عندک ام الکتاب و صلی الله علی محمد و آله الطیبین و السلام علیهم و رحمة الله و برکاتة. و تبرّا منّی عند ترائی إقباله الی الحمیم و عجزت عن دفاعه حیلتی و خائنی فی تحمّله صبری و قوّتی، فلجأت فیه الیک، و توکلت فی المسألة لله جل ثناؤه علیه و علیک فی دفاعه عنی علماً بمکانک من الله رب العالمین ولی التدبیر و مالک الامور، واثقاً بک فی المسارعة فی الشفاعة الیه جلّ ثناؤه فی أمری، متیقناً لاجابته تبارک و تعالی ایاک باعطاء سؤلی و انت یا مولای جدیر بتحقیق ظنی، و تصدیق أملی فیک فی امر ـ کذا و کذا ـ فیما لا طاقة لی بحمله، و لا صبر لی علیه و ان کنت مستحقاً له و لا ضعافه، بقبیح افعالی، و تفریطی فی الواجبات التی لله عزوجل فاغثنی یا مولای صلوات الله علیک عند اللهف و قدم المسالة لله عزوجل فی امری قبل حلول التلف و شماتة الاعداء، فیک بسطت النعمة علی و أسال الله جل جلاله لی نصراً عزیزاً و فتحاً قریباً، فیه بلوغ الآمال و خیر المبادی و خواتیم الأعمال و الأمن من المخاوف کلِّها فی کُلِّ حالٍ، إنَّه جلَّ ثناؤُهُ لما یشاء فعال و هو حسبی و نعم الوکیل فی المبدء المال. سپس به طرف نهر یا برکه میروی و یکی از چهار نایب خاص که ابواب امام مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) بودند؛ عثمانبنسعید یا پسرش محمدبنعثمان یا حسینبنروح نوبختی یا علیبنمحمد سمری را انتخاب میکنی و میگویی! یا فلان بن فلانٍ، سلام علیک، أشهد أنَّ وفاتک فی سبیل الله و أنّکَ حَیٌ عندالله مرزوق، و قد خاطبتک فی حیاتک التی لک عند الله جل و عز و هذه رقعتی و حاجتی إلی مولانا(علیه السلام) فَسَلِّمها إلیه فأنت الثِّقَةُ الأمین. آنگاه نوشته را در نهر یا چاه یا برکه بینداز که انشاءالله خواستهات برآورده خواهد شد. 4. عریضه به خداوند همراه با ذکر چهارده معصوم(علیهم السلام) کفعمی(رحمه الله) عریضهای دیگر را در رقاع استغاثات به طور مرسل از صادق آل محمد(صلّی الله علیه و آله و سلم) اینگونه نقل میکند: اگر نزد خداوند متعال حاجتی داشتی یا از چیزی میترسی در کاغذ سفیدی بعد از نوشتن «بسم الله» این گونه بنویس! الاسماء الیک، و أعظمهم [اعظمها] لدیک، و أتقب و أتوسل الیک، بمن أوجبت حقه علیک، بمحمد و علی و فاطمة و الحسن و الحسین و علی و محمد و جعفر و علی و محمد و علی و الحسن و محمد المهدی صلوات الله علیهم اجمعین اکفنی شر کذا و کذا ثم تطوی الرقعة و تجعلها فی بندقة طین، ثم اطرحها فی ماء جار أو بئر فانه سبحانه یفرج عنک و مثل حول الورقة هذا المثال و هو.» 5. عریضه به خداوند متعال همراه با توسل به معصومان(علیهم السلام) کفعمی(رحمه الله) عریضهای دیگر را نیز به شکل مرسل از امام صادق(علیه السلام) نقل میکند: «هر کس رزق و روزیش کم باشد و زندگی بر او سخت بگذرد و یا حاجت مهم دنیوی یا اخروی داشته باشد، به روی ورقهای این متن را طوری بنویسد که اسماء ائمه(علیهم السلام) در یک سطر قرار گیرد و سپس آن را به هنگام طلوع شمس در آب جاری بیندازد: بسم الله الرحمن الرحیم، الملک الحق المبین، من العبد الذلیل الی المولی الجلیل، سلام علی محمد و علی و فاطمة و الحسن و الحسین و علی و محمد و جعفر و موسی و علی و محمد و علی و الحسن و القائم سیدنا و مولانا صلوات الله علیهم اجمعین ربّ مسّنی الضر و الخوف فاکشف ضری و آمن خوفی، بحق محمد و آل محمد و اسالک بکل نبی و وصی و صدیق و شهیدان تصلی علی محمد و آل محمد یا ارحم الراحمین، اشفعوا لی یا سادتی بالشأن الذی لکم عندالله، فان لکم عندالله لشانا من الشان، فقد مسّنی الضر یا ساداتی و الله ارحم الراحمین، فافعل بی یا رب کذا و کذا. 6. عریضه به خداوند متعال با توسل به پیامبر و اهلبیت(علیهم السلام) کفعمی نوع دیگر عریضه را اینگونه بیان میکند: همچنین بر روی کاغذ این گونه بنویس و در داحل آب بیانداز! بسمالله الرحمن الرحیم من العبد الذلیل الی المولی الجلیل رب انی مسنی الضر و انت ارحم الراحمین بحق محمد و آله صل علی محمد و آله و اکشف همّی و فرج عنی غمی برحمتک یا ارحم الراحمین. 7. عریضه به خداوند متعال کفعمی گونهای دیگر از عریضه را از امام هادی(علیه السلام) نقل میکند: در یک شب روی سه کاغذ این جملات را بنویس و در سه مکان آنها را مخفی کن! بسم الله الرحمن الرحیم الی الله الملک الدیان الرووف المنان الاحد الصمد من عبده الذلیل البائس المسکین فلان بن فلان اللهم انت السلام و منک السلام و الیک یعود السلام تبارکت و تعالیت یا ذالجلال و الاکرام و صلوات الله علی محمد و آله و برکاته و دائم سلامه أمّا بعد فان من بحضرتنا من اهل الاموال و الجاه قد استعدّو امن اموالهم و تقد موابسعة جاههم فی مصالحهم و لم شؤونهم و تأخر المستضعفون. 8. عریضه به امیرمؤمنان علامه مجلسی(رحمه الله) از کتاب العتیق الغروی نقل میکند: نسخه دیگری از رقعه برای توجه به مشهد امیرمؤمنان حضرت علی(علیه السلام) این است: عَبْدُكَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ فُلَانُ بْنُ فُلَانٍ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ كَثِيراً كَمَا هُوَ أَهْلُهُ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى السَّادَةِ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ مُحَمَّدٍ نَبِيِّهِ وَ آلِهِ الصَّادِقِينَ الْفَاضِلِينَ وَ سَلَّمَ تَسْلِيماً وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ وَ حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ أَقْوَى مُعِينٍ وَ أَهْدَى دَلِيلٍ يَا مَوْلَايَ وَ إِمَامِي يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْكَ وَ عَلَى أَخِيكَ رَسُولِهِ وَ نَبِيِّهِ وَ ابْنَيْكَ السِّبْطَيْنِ الْفَاضِلَيْنِ سَيِّدَيْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ مِمَّنْ خَلَقَ اللَّهُ وَ عِرْسِكَ الْبَتُولِ الطَّاهِرَةِ الزَّكِيَّةِ سَيِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ عَلَيْكُمُ السَّلَامُ أَشْكُو إِلَيْكَ يَا مَوْلَايَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ مَا أَنَا فِيهِ مِنْ كَذَا وَ كَذَا وَ أَسْأَلُكَ بِحَقِّ مَوْلَاكَ عَلَيْكَ وَ بِحَقِّ أَخِيكَ مُحَمَّدٍ نَبِيِّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْكُمَا وَ بِحَقِّكَ وَ مَوْضِعِكَ مِنَ اللَّهِ وَ بِحَقِّ أَبْنَائِكَ أَئِمَّةِ الْهُدَى صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ أَجْمَعِينَ وَ بِحَقِّ الزَّهْرَاءِ الطَّاهِرَةِ أَنْ تَشْفَعَ لِي إِلَى اللَّهِ الْكَرِيمِ فِي كَشْفِ ذَلِكَ وَ تَفْرِيجِهِ وَ إِغْنَائِي عَنْ كَذَا وَ كَذَا وَ رَدِّي إِلَى كَذَا وَ كَذَا وَ أَنْ يُبَارِكَ لِي فِي نَفْسِي وَ وُلْدِي وَ أَخِي وَ أُخْتِي وَ زَوْجَتِي وَ مَا تَحْوِيهِ يَدِي وَ أَنْ يَرْحَمَنِي وَ يَغْفِرَ لِي وَ يَرْضَى عَنِّي وَ يُلْحِقَنِي بِكُمْ وَ لَا يُفَرِّقَ بَيْنِي وَ بَيْنَكُمْ وَ يُمِيتَنِي عَلَى طَاعَتِكُمْ وَ مُوَالاتِي إِيَّاكُمْ وَ يُخْرِجَ أَوْلَادِي مُؤْمِنِينَ قَائِلِينَ بِكُمْ وَ أَنْ يُبَلِّغَنِي مَحَابِّي فِي نَفْسِي وَ جَمِيعِ إِخْوَانِي وَ أَنْ يَرْحَمَنِي وَ وَالِدَيَّ وَ أَهْلِي وَ وُلْدِي وَ يَرْضَى عَنِّي وَ عَنْهُمْ وَ يُدْخِلَ عَلَيَّ وَ عَلَيْهِمْ فِي قُبُورِنَا الضِّيَاءَ وَ النُّورَ وَ الْفُسْحَةَ وَ السُّرُورَ وَ أَنْ يَبْتَدِئَ فِي كُلِّ مَا دَعَوْتُ لِنَفْسِي وَ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ سَمِعَ اللَّهُ ذَلِكَ مِنْكَ فِي وَلِيِّكَ وَ شَفَّعَكَ فِيهِ وَ حَشَرَهُ مَعَكَ وَ لَا فَرَّقَ بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ تَوَكَّلْتُ عَلَى الْحَيِّ الدَّائِمِ أُشْهِدُكَ أَنِّي أُوَالِي مَنْ وَالاكَ وَ أَبْرَأُ إِلَى اللَّهِ مِنْ أَعْدَائِكَ وَ مِمَّنْ ظَلَمَكَ وَ ابْتَزَّكَ حَقَّكَ وَ قَدَّمَ غَيْرَكَ عَلَيْكَ وَ مَنْ قَتَلَكَ اللَّهُمَّ فَاكْتُبْ لِي هَذِهِ الشَّهَادَةَ وَ السَّلَامُ عَلَيْكَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ أَهْلَ الْبَيْتِ الْمُبَارَكِ وَ حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ. 9. عریضه به خداوند و انداختن آن در حرم امام حسین(علیه السلام) علامه مجلسی(رحمه الله) از کتاب العتیق الغروی عریضه دیگری را از عبداللهبنجعفر حمیری اینگونه نقل میکند: «نزد امام حسن عسکری(علیه السلام) بودم که نامهای از دوست زندانیم دریافت کردم. او از وضعیت بد زندان شکایت داشت. امام(علیه السلام) در پاسخش نوشت: «خداوند متعال بندگانش را امتحان میکند تا میزان صبر آنها مشخص شود و بر آن اندازه ثواب عطا فرماید. پس صبر نما و به سوی خداوند متعال رقعهای بنویس و آن را در مشهد امام حسین(علیه السلام) بینداز، به گونهای که کسی تو را نبیند. در رقعه به خداوند بنویس! إِلَى اللَّهِ الْمَلِكِ الدَّيَّانِ الْمُتَحَنِّنِ الْمَنَّانِ ذِي الْجَلَالِ وَ الْإِكْرَامِ وَ ذِي الْمِنَنِ الْعِظَامِ وَ الْأَيَادِي الْجِسَامِ وَ عَالِمِ الْخَفِيَّاتِ وَ مُجِيبِ الدَّعَوَاتِ وَ رَاحِمِ الْعَبَرَاتِ الَّذِي لَا تَشْغَلُهُ اللُّغَاتُ وَ لَا تُحَيِّرُهُ الْأَصْوَاتُ وَ لَا تَأْخُذُهُ السِّنَاتُ مِنْ عَبْدِهِ الذَّلِيلِ الْبَائِسِ الْفَقِيرِ الْمِسْكِينِ الضَّعِيفِ الْمُسْتَجِيرِ اللَّهُمَّ أَنْتَ السَّلَامُ وَ مِنْكَ السَّلَامُ وَ إِلَيْكَ يَرْجِعُ السَّلَامُ تَبَارَكْتَ وَ تَعَالَيْتَ يَا ذَا الْجَلَالِ وَ الْإِكْرَامِ وَ الْمِنَنِ الْعِظَامِ وَ الْأَيَادِي الْجِسَامِ إِلَهِي مَسَّنِي وَ أَهْلِيَ الضُّرُّ وَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ وَ أَرْأَفُ الْأَرْأَفِينَ وَ أَجْوَدُ الْأَجْوَدِينَ وَ أَحْكَمُ الْحَاكِمِينَ وَ أَعْدَلُ الْفَاصِلِينَ اللَّهُمَّ إِنِّي قَصَدْتُ بَابَكَ وَ نَزَلْتُ بِفِنَائِكَ وَ اعْتَصَمْتُ بِحَبْلِكَ وَ اسْتَغَثْتُ بِكَ وَ اسْتَجَرْتُ بِكَ يَا غِيَاثَ الْمُسْتَغِيثِينَ أَغِثْنِي يَا جَارَ الْمُسْتَجِيرِينَ أَجِرْنِي يَا إِلَهَ الْعَالَمِينَ خُذْ بِيَدِي إِنَّهُ قَدْ عَلَا الْجَبَابِرَةُ فِي أَرْضِكَ وَ ظَهَرُوا فِي بِلَادِكَ وَ اتَّخَذُوا أَهْلَ دِينِكَ خَوَلًا وَ اسْتَأْثَرُوا بِفَيْءِ الْمُسْلِمِينَ وَ مَنَعُوا ذَوِي الْحُقُوقِ حُقُوقَهُمُ الَّتِي جَعَلْتَهَا لَهُمْ وَ صَرَفُوهَا فِي الْمَلَاهِي وَ الْمَعَازِفِ وَ اسْتَصْغَرُوا آلَاءَكَ وَ كَذَّبُوا أَوْلِيَاءَكَ وَ تَسَلَّطُوا بِجَبْرِيَّتِهِمْ لِيُعِزُّوا مَنْ أَذْلَلْتَ وَ يُذِلُّوا مَنْ أَعْزَزْتَ وَ احْتَجَبُوا عَمَّنْ يَسْأَلُهُمْ حَاجَةً أَوْ مَنْ يَنْتَجِعُ مِنْهُمْ فَائِدَةً وَ أَنْتَ مَوْلَايَ سَامِعُ كُلِّ دَعْوَةٍ وَ رَاحِمُ كُلِّ عَبْرَةٍ وَ مُقِيلُ كُلِّ عَثْرَةٍ سَامِعُ كُلِّ نَجْوَى وَ مَوْضِعُ كُلِّ شَكْوَى لَا يَخْفَى عَلَيْكَ مَا فِي السَّمَاوَاتِ الْعُلَى وَ الْأَرَضِينَ السُّفْلَى وَ مَا بَيْنَهُمَا وَ مَا تَحْتَ الثَّرَى اللَّهُمَّ إِنِّي عَبْدُكَ ابْنُ أَمَتِكَ ذَلِيلٌ بَيْنَ بَرِيَّتِكَ مُسْرِعٌ إِلَى رَحْمَتِكَ رَاجٍ لِثَوَابِكَ اللَّهُمَّ إِنَّ كُلَّ مَنْ أَتَيْتُهُ فَعَلَيْكَ يَدُلُّنِي وَ إِلَيْكَ يُرْشِدُنِي وَ فِيمَا عِنْدَكَ يُرَغِّبُنِي مَوْلَايَ وَ قَدْ أَتَيْتُكَ رَاجِياً سَيِّدِي وَ قَدْ قَصَدْتُكَ مُؤَمِّلًا يَا خَيْرَ مَأْمُولٍ وَ يَا أَكْرَمَ مَقْصُودٍ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ عَلَى آلِ مُحَمَّدٍ وَ لَا تُخَيِّبْ أَمَلِي وَ لَا تَقْطَعْ رَجَائِي وَ اسْتَجِبْ دُعَائِي وَ ارْحَمْ تَضَرُّعِي يَا غِيَاثَ الْمُسْتَغِيثِينَ أَغِثْنِي يَا جَارَ الْمُسْتَجِيرِينَ أَجِرْنِي يَا إِلَهَ الْعَالَمِينَ خُذْ بِيَدِي أَنْقِذْنِي وَ اسْتَنْقِذْنِي وَ وَفِّقْنِي وَ اكْفِنِي اللَّهُمَّ إِنِّي قَصَدْتُكَ بِأَمَلٍ فَسِيحٍ وَ أَمَّلْتُكَ بِرَجَاءٍ مُنْبَسِطٍ فَلَا تُخَيِّبْ أَمَلِي وَ لَا تَقْطَعْ رَجَائِي اللَّهُمَّ إِنَّهُ لَا يَخِيبُ مِنْكَ سَائِلٌ وَ لَا يَنْقُصُكَ نَائِلُ يَا رَبَّاهْ يَا سَيِّدَاهْ يَا مَوْلَاهْ يَا عِمَادَاهْ يَا كَهْفَاهْ يَا حِصْنَاهْ يَا حِرْزَاهْ يَا لَجَئَآهْ اللَّهُمَّ إِيَّاكَ أَمَّلْتُ يَا سَيِّدِي وَ لَكَ أَسْلَمْتُ مَوْلَايَ وَ لِبَابِكَ قَرَعْتُ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ لَا تَرُدَّنِي بِالْخَيْبَةِ مَحْزُوناً وَ اجْعَلْنِي مِمَّنْ تَفَضَّلْتَ عَلَيْهِ بِإِحْسَانِكَ وَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِ بِتَفَضُّلِكَ وَ جُدْتَ عَلَيْهِ بِنِعْمَتِكَ وَ أَسْبَغْتَ عَلَيْهِ آلَاءَكَ اللَّهُمَّ أَنْتَ غِيَاثِي وَ عِمَادِي وَ أَنْتَ عِصْمَتِي وَ رَجَائِي مَا لِي أَمَلٌ سِوَاكَ وَ لَا رَجَاءٌ غَيْرُكَ اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ جُدْ عَلَيَّ بِفَضْلِكَ وَ امْنُنْ عَلَيَّ بِإِحْسَانِكَ وَ افْعَلْ بِي مَا أَنْتَ أَهْلُهُ وَ لَا تَفْعَلْ بِي مَا أَنَا أَهْلُهُ يَا أَهْلَ التَّقْوَى وَ أَهْلَ الْمَغْفِرَةِ وَ أَنْتَ خَيْرٌ لِي مِنْ أَبِي وَ أُمِّي وَ مِنَ الْخَلْقِ أَجْمَعِينَ اللَّهُمَّ إِنَّ هَذِهِ قِصَّتِي إِلَيْكَ لَا إِلَى الْمَخْلُوقِينَ وَ مَسْأَلَتِي لَكَ إِذْ كُنْتَ خَيْرَ مَسْئُولٍ وَ أَعَزَّ مَأْمُولٍ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ تَعَطَّفْ عَلَيَّ بِإِحْسَانِكَ وَ مُنَّ عَلَيَّ بِعَفْوِكَ وَ عَافِيَتِكَ وَ حَصِّنْ دِينِي بِالْغِنَى وَ احْرُزْ أَمَانَتِي بِالْكِفَايَةِ وَ اشْغَلْ قَلْبِي بِطَاعَتِكَ وَ لِسَانِي بِذِكْرِكَ وَ جَوَارِحِي بِمَا يُقَرِّبُنِي مِنْكَ اللَّهُمَّ ارْزُقْنِي قَلْباً خَاشِعاً وَ لِسَاناً ذَاكِراً وَ طَرْفاً غَاضّاً وَ يَقِيناً صَحِيحاً حَتَّى لَا أُحِبَّ تَعْجِيلَ مَا أَخَّرْتَ وَ لَا تَقْدِيمَ مَا أَجَّلْتَ يَا رَبَّ الْعَالَمِينَ وَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اسْتَجِبْ دُعَائِي وَ ارْحَمْ تَضَرُّعِي وَ كُفَّ عَنِّي الْبَلَاءَ وَ لَا تُشْمِتْ بِيَ الْأَعْدَاءَ وَ لَا حَاسِداً وَ لَا تَسْلُبْنِي نِعْمَةً أَلْبَسْتَنِيهَا وَ لَا تَكِلْنِي إِلَى نَفْسِي طَرْفَةَ عَيْنٍ أَبَداً يَا رَبَّ الْعَالَمِينَ وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ النَّبِيِّ وَ آلِهِ وَ سَلِّمْ تَسْلِيماً. 10. عریضه به خداوند متعال علامه مجلسی(رحمه الله) عریضة دیگری را از کتاب العتیق الغروی اینگونه بیان میکند: «دعایی همراه با رقعهنویسی، برای کارهای مهم و گرفتاریها بعد از نماز شب وجود دارد که باید با نیت خالص و بدون داشتن شک اینگونه عمل شود! بعد از نماز عشاء دو رکعت نماز نشسته میخوانید که در رکعت اول بعد از حمد، سورة "واقعه" و در رکعت دوم بعد از"فاتحه"، سوره "توحید" میخوانید و بعد از آن حرف نمیزنید و به هیچ کاری حتی تسبیح و ذکر مشغول نمیشوید. وقتی به محل خواب رفتید، تسبیح حضرت زهرا(علیها السلام) میگویید و بر پهلوی راست دراز میکشید و ذکر میگویید تا خوابتان ببرد و هنگام بیدار شدن ذکر بگویید. ثلث آخر شب از خواب برخیزید، وضو بگیرید و هشت رکعت پشت سر هم بخوانید که در رکعتی از آن سوره "حمد" و "توحید" پنجاه مرتبه خوانده شود و دو رکعت دیگر که در رکعت اول بعد از "حمد" سوره "اعلی" و در رکعت دوم بعد از "حمد" سوره "کافرون" خوانده شود. سپس یک رکعت وتر به جای آورید که در آن "حمد" و سوره "توحید" میخوانید. همچنین در حال قنوت دعای وتر را با خضوع و خشوع طولانی به انجام رسانید. بعد از خواندن نماز وتر میایستید و کاغذ شرح حال خود را با دست راست بالا میبرید. سر خود را برهنه میکنید، دست چپ را به پشت سر میچسبانید و تا قطع شدن نفس میگویید! "یا رب". آنگاه ذکر "یا سیدی" را تا قطع شدن نفس تکرار میکنید. سپس میگویید! "یا مولای" تا نفس قطع شود. سپس میگویید! این مقام ذلیل، خاشع، بیچاره، فقیر، مسکین و پناهنده به توست که هیچ کس را جز تو نیافته که چارهاش را بداند. و از تو به سوی کسی دیگر نمیرود. سرورم نیک میدانی اگر توفیق و کمک تو نباشد، بندگانت در عبادت ضعیف و در شکرگزاری قاصر هستند. به گناهان و جرمم اعتراف دارم و از تو میخواهم که از گناهانم چشم بپوشی و مرا بیامرزی! بر محمد و آل محمد(صلّی الله علیه و آله و سلم) درود فرست و همین ساعت بهترین درودها و تحیتها را به آنان برسان و مرا به وسیلة آنها قبول بفرما! پروردگارا، بر من رحم آور و دعایم را بپذیر. ای مهربانترین مهربانان! سپس گریه کن و یا خودت را چنان بنمای که میگریی و کاغذ شرح حالت را به سوی آسمان بالا ببر و اینگونه بیندیش که تنها در محضر ربوبی هستی و هیچ کس جز او تو را نمیبیند. اگر میتوانی تا طلوع فجر همین حالت را داشته باش و اگر اینگونه طاقت نداری، به سجده برو، گونهات را بر زمین بگذار و انگشت سبابه دست راستت را بالا ببر و به خداوند متعال پناهنده شو و از او کمک بخواه و بگو! آقای من! گناهان، گرفتاریها و پریشانیها مرا زمینگیر کردهاند و امیدم را از همه جز تو بریدهام. پروردگارا، با لطف و کرمت و جود و بخشش و احسانت مرا همین امشب پذیرا باش و حاجتم را برآور! دعایم را مستجاب فرما، و گرفتاریام را برطرف نما، و بیچارگیام را چارهساز و مرا از سرزنش دشمنانم دور نگه دار، و خواستههایم را بپذیر! ای مولای من، تو نزدیک و اجابتگری! در این حال تمام آنچه نیت و حال راز و نیازت را به هم میزند، ترک کن! پس بدان که خداوند متعال کریمترین فریادرس و نزدیکترین خوانده شده است. اما رقعه را اینگونه بنویس! بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ مِنَ الْعَبْدِ الذَّلِيلِ الْحَقِيرِ الْفَقِيرِ الْمُذْنِبِ الْجَانِي عَلَى نَفْسِهِ الْمُنْقَطَعِ بِهِ السَّائِلِ الْمُسْتَكِينِ الْمُقِرِّ بِذُنُوبِهِ الظَّالِمِ لِنَفْسِهِ الْمُسْتَجِيرِ بِرَبِّهِ إِلَى الْمَوْلَى الْكَرِيمِ الْعَظِيمِ الْعَلِيِّ الْأَعْلَى رَبِّ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرَضِينَ مَالِكِ الْأُمُورِ وَ عَلَّامِ الْغُيُوبِ مَنْ لَا ضِدَّ لَهُ وَ لَا نِدَّ لَهُ وَ لَا صَاحِبَةَ وَ لَا وَلَدَ لَهُ الْأَحَدِ الصَّمَدِ الَّذِي لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُولَدْ وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُواً أَحَدٌ أَقُولُ بِخُضُوعٍ وَ خُشُوعٍ رَبِّ عَمِلْتُ سُوءاً وَ ظَلَمْتُ نَفْسِي فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ اعْفُ عَنِّي وَ اغْفِرْ خَطَائِي وَ اصْفَحْ عَنْ زَلَلِي وَ خُذْ بِيَدِي بِجُودِكَ وَ مَجْدِكَ ثُمَّ أَقُولُ يَا أَكْرَمَ الْأَكْرَمِينَ يَا غَايَةَ الطَّالِبِينَ يَا مُجِيبَ دَعْوَةِ الْمُضْطَرِّينَ يَا مُنَفِّسُ عَنِ الْمَكْرُوبِينَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ إِلَهِي وَ سَيِّدِي أَنَا عَبْدُكَ ابْنُ عَبْدِكَ ابْنُ أَمَتِكَ فُلَانُ بْنُ فُلَانٍ أَنْشَأْتَنِي وَ كُنْتُ صَغِيراً وَ أَغْنَيْتَنِي وَ كُنْتُ فَقِيراً وَ رَفَعْتَنِي وَ كُنْتُ حَقِيراً وَ جَبَرْتَنِي وَ كُنْتُ كَسِيراً وَ مَنَنْتَ عَلَيَّ بِمَا أَنْتَ أَهْلُهُ وَ أَعْلَمُ بِهِ مِنِّي نَأَشْتَنِي وَ عِزَّتِكَ وَ جَلَالِكَ مِنَ الْمِحْنَةَ تَكَرُّماً وَ نَعَشْتَنِي بَعْدَ قِلَّةٍ وَ أَسْبَغْتَ عَلَيَّ النِّعْمَةَ وَ أَوْجَبْتَ عَلَيَّ الْمِنَّةَ وَ بَلَّغْتَنِي فَوْقَ الْأُمْنِيَّةِ لِتَبْلُوَنِي فَتَعْرِفَ شُكْرِي وَ مِقْدَارَ سَعْيِي وَ طَاعَتِي وَ إِقْرَارِي وَ إِنَابَتِي أَخْذاً بِالْفَضْلِ عَلَيَّ وَ تَأْكِيداً لِلْحُجَّةِ فِيمَا لَدَيَّ فَجَحَدْتُ حَقَّ نِعْمَتِكَ وَ نَسِيتُ مَا عِنْدِي مِنْ مِنَنِكَ وَ قَادَنِي الْجَهْلُ وَ الْعَمَى إِلَى رُكُوبِ الزَّلَلِ وَ الْخَطَاءِ حَتَّى وَقَعْتُ فِي غَوَايَةِ الرَّدَى وَ تَبَدَّلَتْ بِالتَّقْصِيرِ وَ الْعَمَى وَ رَكِبْتُ طَرِيقَ مَنْ حَارَ وَ طَغَا وَ رَكِبْتُ فَحَلَّ بِي مَا كُنْتَ أَخَفْتَنِي وَ بَرِحَ مِنِّي الْخَفَاءُ وَ صِرْتُ إِلَى حَالِ الْبُؤْسِ وَ الضَّرَّاءِ بَعْدَ إِحْسَانِكَ الْكَامِلِ وَ نِعْمَتِكَ الْمُتَرَادِفَةِ وَ سَتْرِكَ الْجَمِيلِ وَ صِيَانَتِكَ التَّامَّةِ إِلَهِي وَ سَيِّدِي وَ مَوْلَايَ فَقَدْ تَغَيَّرَ بِالزَّلَلِ حَالِي وَ كُسِفَ بَالِي وَ ظَهَرَ اخْتِلَاليِ وَ شَاعَتْ فَاقَتِي وَ شُهِرَ فَقْرِي وَ انْقَطَعَتْ مِنَ الْمَخْلُوقِينَ آمَالِي وَ أَنْتَ الْعَائِدُ عَلَى الْعَاصِينَ بِالنِّعَمِ وَ الْآخِذُ عَلَى الْمُسِيئِينَ بِالْإِحْسَانِ وَ الْمِنَنِ فَضْلًا مِنْكَ وَ طَوْلًا وَ جُوداً وَ مَجْداً وَ وَلِيٌّ بِإِتْمَامِ مَا ابْتَدَأْتَ فِي أَمْرِي مِنِّي وَ رَبِّ مَا أَسْدَيْتَ مِنْ مَعْرُوفِكَ عِنْدِي فَقَدْ ظَلَمْتُ نَفْسِي وَ فَرَّطْتُ فِي أَمْرِي وَ قَصَّرْتُ فِي حَقِّكَ عِنْدِي وَ أَنَا عَائِذٌ مِنْكَ بِكَ وَ هَارِبٌ إِلَيْكَ عَنْكَ مِنَ الْحِرْمَانِ وَ سُوءِ الْقَضَاءِ مُتَوَسِّلٌ بِكَ إِلَيْكَ فِي قَبُولِي وَ الصَّفْحِ عَنِّي وَ إِتْمَامِ مَا أَنْعَمْتَ بِهِ عَلَيَّ وَ إِصْلَاحِهِ لِي وَ كَشْفِ الضُّرِّ وَ الْفَقْرِ وَ الْفَاقَةِ عَنِّي وَ الْإِخْلَالِ وَ الْبَلْوَى حَتَّى يَجْرِيَ حَالِي عَلَى أَجْمَلِ حَالٍ وَ أَسْبَغِ نِعْمَةٍ كَانَتْ عَلَيَّ فِي وَقْتٍ مِنَ الْأَوْقَاتِ يَا رَبِّ إِنْ كَانَتْ ذُنُوبِي أَخْلَقَتْ وَجْهِي عِنْدَكَ وَ غَيَّرَتْ حَالِي فَإِنِّي أَسْأَلُكَ وَ أَتَوَجَّهُ إِلَيْكَ وَ أَتَوَسَّلُ إِلَيْكَ وَ أَتَقَرَّبُ إِلَيْكَ وَ أَسْتَشْفِعُ إِلَيْكَ وَ أُقْسِمُ عَلَيْكَ يَا مَنْ لَا مَسْئُولَ غَيْرُهُ وَ لَا رَبَّ سِوَاهُ بِجَاهِ سَيِّدِنَا مُحَمَّدٍ رَسُولِكَ وَ بِجَاهِ أَوْلِيَائِكَ وَ خِيَرَتِكَ وَ أَصْفِيَائِكَ وَ أَحِبَّائِكَ مِنْ خَلْقِكَ عَلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ وَ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ وَ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ وَ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى وَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ وَ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ وَ الْخَلَفِ الصِّدْقِ الصَّالِحِ صَاحِبِ زَمَانِكَ وَ الْقَائِمِ بِحُجَّتِكَ وَ أَمْرِكَ وَ عَيْنِكَ فِي عِبَادِكَ مِنْ وُلْدِ نَبِيِّكَ صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِمْ أَجْمَعِينَ وَ سَلَامُكَ وَ رَحْمَتُكَ وَ بَرَكَاتُكَ خَالِصاً وَ أَسْأَلُكَ بِحَقِّكَ عَلَيْهِمْ وَ بِالْحَقِّ الَّذِي جَعَلْتَهُ لَهُمْ عَلَيْكَ وَ عَلَى جَمِيعِ خَلْقِكَ أَنْ تُصَلِّيَ عَلَيْهِمْ أَجْمَعِينَ وَ تُبَلِّغَهُمْ سَلَامِي السَّاعَةَ السَّاعَةَ وَ تَكْشِفَ بِهِمْ ضُرِّي وَ تُفَرِّجَ بِهِمْ هَمِّي وَ تُخْرِجَنِي بِهِمْ عَنْ حَيْرَتِي إِلَى رَوْحِكَ وَ فَرَجِكَ وَ خَلَاصِكَ وَ عَافِيَتِكَ وَ أَنْ تَغْفِرَ ذُنُوبِيَ الَّتِي أَصَارَتْنِي إِلَى مَا أَنَا فِيهِ وَ أَنْ تَأْخُذَ بِيَدِي وَ تَعْفُو عَنِّي عَفْواً أَلْقَاكَ بِهِ وَ أَنْتَ مِنِّي رَاضٍ وَ تُتِمَّ مَا ابْتَدَأْتَ بِهِ مِنْ أَمْرِي إِحْسَاناً إِلَيَّ وَ تَكْمِيلًا لِلنِّعْمَةِ عِنْدِي وَ حِرَاسَةً لِي مَا أَبْقَيْتَنِي وَ تُفَتَّحَ مَا انْغَلَقَ مِنْ أَسْبَابِي فَتَرْزُقَنِي السَّاعَةَ السَّاعَةَ السَّاعَةَ مِنْكَ رِزْقاً وَاسِعاً وَاسِعاً وَاسِعاً صَبّاً صَبّاً صَبّاً حَلَالًا طَيِّباً مِنْ غَيْرِ كَدٍّ وَ لَا كَدَرٍ وَ لَا مِنَّةٍ مِنْ أَحَدٍ مِنْ خَلْقِكَ إِلَّا سَعَةً مِنْ عَطَايَاكَ السَّابِغَةِ وَ خَزَائِنِكَ الْعَظِيمَةِ فِي سَمَائِكَ وَ أَرْضِكَ فَمِنْ فَضْلِكَ أَسْأَلُ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ عَجِّلْ ذَلِكَ عَلَيَّ فِي يُسْرٍ مِنْكَ وَ عَافِيَةٍ وَ نِعْمَةٍ وَ سَلَامَةٍ وَ حَمِيدِ عَاقِبَةٍ وَ سَهِّلْ لِي قَضَاءَ دُيُونِي كُلِّهَا وَ صَلَاحَ شُئُونِي كُلِّهَا عَاجِلًا عَاجِلًا غَيْرَ آجِلِ وَ خُذْ بِنَاصِيَتِي إِلَى الْعَمَلِ بِطَاعَتِكَ وَ طَاعَةِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِمُ فِيمَا تَهَبُهُ لِي وَ احْرُسْهُ عَلَيَّ وَ عِنْدِي مَا أَبْقَيْتَنِي وَ أَقْبِلْ عَلَيَّ بِصَبَاحٍ يَكُونُ لِي فِيهِ كَامِلُ الْفَلَاحِ وَ الصَّلَاحِ وَ النَّجَاحِ وَ تَعْجِيلُ السَّرَاحِ يَا مَنْ بِيَدِهِ خَزَائِنُ كُلِّ مِفْتَاحٍ فَإِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ وَ مَا تَشَاءُ مِنْ أَمْرٍ يَكُونُ وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ وَ الصَّلَاةُ عَلَى رَسُولِهِ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ الْأَخْيَارِ الْأَبْرَارِ وَ عَلَى جَبْرَائِيلَ وَ مِيكَائِيلَ وَ جَمِيعِ الْمَلَائِكَةِ الْمُقَرَّبِينَ وَ الْأَنْبِيَاءِ وَ الْمُرْسَلِينَ وَ الْأَئِمَّةِ الطَّاهِرِينَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ وَ مَا شَاءَ اللَّهُ كَانَ وَ هُوَ خَيْرُ الْغَافِرِينَ وَ حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ ثُمَّ تَأْخُذُ الرُّقْعَةَ فَتَرْمِي بِهَا فِي بَحْرٍ أَوْ فِي نَهَرٍ جَارٍ يَقْضِي اللَّهُ حَوَائِجَكَ وَ يُفَرِّجُ عَنْكَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ. 11. عریضه به خداوند متعال علامه مجلسی(رحمه الله) نسخه دیگری از عریضه را از کتاب العتیق الغروی از قول امام محمد باقر(علیه السلام) این گونه ذکر میکند: «اگر از مسئله مهمی نگران یا حاجتی داشتی، بدان خداوند متعال حقیقت همه امور را میداند و بر همه چیز آگاه است. پس طهارت تحصیل کن و پنجشنبه روزه بگیر و روز جمعه خواستهات را در رقعهای بنویس و آن را بپیچ و رو به قبله در حالی که نام خدا را گفتی و درود بر پیامبر و اهلبیت(علیهم السلام) میفرستی، آن را وسط دریا بیانداز. انشاء الله خداوند متعال حاجتات را برآورده میسازد. در ورقه سوره حمد و آیةالکرسی را تا هم فیها خالدون و آیه الم الله لا اله الا هو الحی القیوم تا و قود النار و آیه قل اللهم مالک الملک را تا بغیر حساب و آیه ان ربکم الله الذی خلق السموات و الارض را تا قریب من المحسنین و آیه لقد جاءکم رسول من انفسکم را تا رب العرش العظیم و آیه قل ادعوا لله او ادعو ا الرحمن را تا کبّره تکبیرا بنویس و در ادامه بنویس: اللَّهُ أَكْبَرُ اللَّهُ أَكْبَرُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَكْبَرُ اللَّهُ أَكْبَرُ وَ لِلَّهِ الْحَمْدُ رَبِّ الْعَالَمِينَ وَ طه ما أَنْزَلْنا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقى تا له الاسماء الحسنی در ادامه بنویس: يَا اللَّهُ يَا اللَّهُ يَا كَهْفِي إِذَا ضَاقَتْ عَلَيَّ مَذَاهِبِي وَ عَظُمَتْ هُمُومِي وَ قَلَّ صَبْرِي وَ ضَعُفَتْ حِيلَتِي وَ كَثُرَتْ فَاقَتِي وَ سَاءَتْ ظُنُونِي وَ قَنَطَتْ نَفْسِي وَ عَجَزْتُ عَنْ تَدْبِيرِ حَالِي وَ تَحَيَّرْتُ فِي أَمْرِي خَلَقْتَنِي كَيْفَ شِئْتَ وَ كُنْتَ عَنْ خَلْقِي غَنِيّاً فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ فَرِّجْ هُمُومِي وَ اكْشِفْ غُمُومِي وَ أَزِلْ عَذَابَ قَلْبِي وَ غَيِّرْ مَا تَرَى مِنْ سُوءِ حَالِي وَ آمِنْ خَوْفِي وَ يَسِّرْ بِمَا قَدْ تَعَسَّرَ مِنْ أَمْرِي وَ اجْعَلْ لِي مِنْ أَمْرِي مَخْرَجاً وَ ارْزُقْنِي مِنْ حَيْثُ لَا أَحْتَسِبُ إِنَّكَ تَقْدِرُ عَلَى ذَلِكَ يَا مُحْيِيَ الْعِظَامِ وَ هِيَ رَمِيمٌ (سپس بنویس) مِنَ الْعَبْدِ الذَّلِيلِ إِلَى الْمَوْلَى الْجَلِيلِ اللَّهُ الَّذِي لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ الدَّائِمُ الدَّيْمُومُ الْقَدِيمُ الْأَزَلِيُّ الْأَبَدِيُّ بَدِيعُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ فَاطِرُهُمَا وَ نُورُهُمَا ذُو الْجَلالِ وَ الْإِكْرامِ وَ الْأَسْمَاءِ الْعِظَامِ وَ سَلَامٌ عَلَى آلِ يَاسِينَ فِي الْعَالَمِينَ مُحَمَّدٍ وَ عَلِيٍّ وَ فَاطِمَةُ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ وَ عَلِيٍّ وَ مُحَمَّدٍ وَ جَعْفَرٍ وَ مُوسَى وَ عَلِيٍّ وَ مُحَمَّدٍ وَ عَلِيٍّ وَ الْحَسَنِ وَ حُجَّتِكَ يَا رَبِّ عَلَى خَلْقِكَ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ يَا رَبِّ لِأَنَّكَ أَنْتَ إِلَهِي وَ خَالِقِي وَ إِلَهُ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ لَا إِلَهَ غَيْرُكَ وَ لَا مَعْبُودَ سِوَاكَ أَتَوَجَّهُ إِلَيْكَ بِحَقِّ هَذِهِ الْأَسْمَاءِ الَّتِي إِذَا دُعِيتَ بِهَا أَجَبْتَ وَ إِذَا سُئِلْتَ بِهَا أَعْطَيْتَ إِلَّا صَلَّيْتَ عَلَيْهِمْ أَجْمَعِينَ وَ فَعَلْتَ بِي (كَذَا وَ كَذَا) به جای این کلمه حاجت خود را در ورقه بنویس و صلوات بر محمد و آل محمد(صلّی الله علیه و آله و سلم) بفرست و بگو: وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ وَ حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ 12. عریضه به خداوند متعال همراه با عریضه به امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) صاحب مفتاح الجنان از کتاب انیس الصالحین از امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) عریضهای را اینگونه نقل میکند: برای خداوند متعال اینگونه عریضه بنویس و آن را معطر کن و آن را محکم ببند و در داخل گِل پاک بگذار و آن را در آب جاری بیانداز: بسم الله الرحمن الرحیم الی الله عزوجل جلاله و تقدست اسماؤه و عظمت الاوه من عبد الضعیف الذلیل الفقیر الحقیر الغریب الهارب فلان بن فلانة: الهی و سیدی و مولای و خالقی و المتکفل برزقی الیک اشکو بثّی و حزنی و بک استغیث من ظالمی و ما بغی علیَّ و تقوی علی ضعفی و تسلط بشره علی و تعرز عن ظلمی فانک قلت و قولک الحق ثم بغی علیه لینصرنه الله و قد علمت یا مولای انه قد بغی علی و ما لی من شره مجیر غیرک و ما استعین مع ضعفی الا بقوتک و لا حول و لا قوة الا بالله یا علی یا عظیم اجرنی منه و انصرنی علیه و لا تسلّمنی الی شره فقد شکوته و انتصرت بقوتک علیه یا مولای الغوث الغوث الغوث النصر النصر النصر یا سیدی لا اهلک و انت الرجاء و لا تخل یدک عن ضعفی و ارحم فقری و ذلی و غربتی اللهم اقهر سلطانی علی بسلطانک علیه حتی افوز مع المعتصمین منه بک یا ارحم الراحمین آمنت بالله الذی لا اله الا هو و انتصرت بالله العلی الاعلی و لجات الی العزیز الجبار و فزعت الی الباری القهار و تحصنت بمحمد و آله علیهم السلام و رمیت من یرید و یکیدنی بلا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم. 13. عریضه به امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) محدث نوری مینویسد: «نامهای برای استغاثه به امام عصر(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) به نامهای مختلف روایت شده و در کتابهای مشهور دعا موجود است، لیکن نسخهای که من یافتم در آن کتابها نیست، حتی در کتاب مزار و دعای بحارالأنوار که سعی در جمعآوری دعاها شده، به آن اشاره نشده، وجود روایت از عریضهها، کم استنساخ شده است، بدین جهت لازم دیدم که در اینجا نقل کنم: فاضل متبحّر، جناب محمدبنمحمد طیب ـ در کتاب خود به نام انیس العابدین از کتاب السعادات این عبارت را نقل کرده است: دعای توسل برای تمام کارهای مهم و خواستهها: بسم الله الرحمن الرحیم. توسلت إلیک یا أبا القاسم محمد بن الحسن بن علی بن محمد بن علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن الحسین بن علی بن ابیطالب، النبإ العظیم، الصراط المستقیم، و عصمة اللاجین. باُمِّکَ سیدة نساء العالمین، و بأبائک الطاهرین، و بامهاتک الطاهرات، بیاسین و القرآن الحکیم، و الجبروت العظیم و حقیقة الایمان و نور النور و کتاب مسطور، أن تکون سفیری إلی الله تعالی فی الحاجة لفلانٍ، أو هلاک فلان بن فلانٍ. این نامه را در خاک پاک، گلاندود کرده، و آن را در آب جاری یا چاه آب میافکنی و در این هنگام میگویی: یا سعیدبنعثمان و یا محمدبنعثمان، أوصلا قصتی إلی صاحب الزمان صلوات الله علیه. نسخة روایت یاد شده به این شکل بود که گفتم؛ لیکن اگر روایات دیگر و نیز روش دیگر عریضهنوسیها را بنگریم، درمییابیم که صحیح باید چنین باشد که هنگام افکندن نامه به آب، گفته شود: «یا عثمانبنسعید و یا محمدبنعثمان...» البته خداوند از واقعیت آگاه است. بررسی عریضهها با بررسی تمام متون عریضه به نکات مهمی درباره مخاطبان، محتوا، آداب و شرایط عریضهنویسی میرسیم که هر کدام را به طور مجزا بیان میداریم. مخاطبان عریضه نُه متن در میان این سیزده نوع عریضه، به طور مستقیم برای عرض حاجت به خداوند متعال نگاشته شده که گویای رصالت این نوع از دعا و توسل است و دیگر متون مخاطب خاص یا ضمیمه به عریضه دیگری دارد. لذا شخصی که حاجتمند، است میتواند عریضه را مستقیماً به خداوند متعال یا امامان(علیهم السلام) یا خصوص امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) یا تلفیقی بنویسد. عریضه به خداوند متعال [عریضه شماره 1 و 4 و 5 و 6 و 7 و 9 و 10 و 11 و 12]؛ عریضه به امام علی(علیه السلام) [عریضه شماره8] روشن است که ائمه(علیهم السلام) نور واحدند، لذا برای هر یک از آنان میتوان عریضه نوشت و مورد مخصص نیست. عریضه به امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) [عریضه شماره 3 و 13] عریضه تلفیقی [عریضه شماره2] محتوای عریضه وجه مشترک تمام عریضهها و درخواستها تقریباً حول و حوش چند مسئله است که عبارتاند از: 1. شروع با بسم الله الرحمن الرحیم؛ فقط در عریضه شماره نُه اینگونه شروع نشده است؛ 2. شهادت به عظمت پروردگار؛ سرلوحه تمام عریضهها بیان عظمت خداوند متعال است؛ 3. استفاده خاص از اسماء و صفات الهی؛ در تمام متون عریضه از اسماء و صفاتی استفاده شده است که رابطه مستقیم با همان خواسته دارد. از بحثهای مهم در شرح اسماء و صفات الهی، مقام و جایگاه هر یک از اسامی در میان سایر اسماء الهی است. تمام اسماء الهی حسن و مبارک است که برای هر گونه دعا میتوان از آن استفاده برد. وَلِلّهِ الأَسْمَاء الْحُسْنَى فَادْعُوهُ بِهَا، اما بنابر ادعیه و زیارتهای در مییابیم که ائمه معصوم(علیهم السلام) برای درخواستهای گوناگون از اسماء و صفات خاصی بهره بردهاند که به ما نیز تعلیم دادهاند. برای مثال کسی که طالب رزق و روزی است از اسم مقدس «رزاق» و کسی که طالب عفو و بخشش است از اسم مبارک «غافر»، «غفار» و برای چشمپوشی از خطا از «ستار» استفاده میکند. 4. توسل به معصومان(علیهم السلام)؛ در همه متون عریضه نام مقدس اولیاء الهی آمده است؛ 5. درود و سلام بر معصومان(علیهم السلام)؛ صلوات و درود بر معصومان(علیهم السلام) زینتبخش تمام متون عریضه است؛ 6. اقرار و اعتراف به عجز و کوچکی؛ شخصی که عریضه مینویسد به جنبه بشری بودن، سر تا پا نیاز بودن و اینکه مخلوق و بنده الهی است، اذعان میکند؛ 7. طرح درخواست و بیان نیاز؛ بعد از گذشت تمام مراحل سابق، نوبت به بیان نیاز و مشکل میرسد؛ 8. استمداد برای رفع حاجت؛ از خداوند متعال در تمام عریضهها برای رفع مشکل و رسیدن به حاجت طلب کمک و یاری میکند؛ 9. اقرار و اعتراف به عظمت پروردگار؛ پایانبخش متون عریضهها یاد و نام به عظمت و جلالت پروردگار و اینکه تمام امور به اذن و مشیت او تحقق مییابد؛ 10. توکل؛ همان طوری که در ماهیت عریضه آمد، توکل بر خداوند متعال نیز جزء محتوای عریضه است. آداب عریضهنویسی بنابر بررسی متون انواع عریضههایی که ذکر گردیده، توجه به برخی از زمانها، مکانها و رعایت برخی از حالات به هنگام عریضهنویسی و تقدیم آن شایسته است. 1. وضو داشتن؛ 2. خواندن نماز؛ 3. قرآن خواندن؛ 4. روزه گرفتن؛ 5. رو به قبله بودن به هنگام انداختن عریضه؛ 6. داشتن حالت بکاء یا تباکی؛ 7. صدا زدن یکی از نواب [در صورتی که عریضه به امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) باشد]؛ 8. استفاده از زمانهای خاص مانند صبح جمعه؛ 9. تقدیم عریضه به حرم امامان به خصوص امیرمؤمنان و سیدالشهداء؛ 10. پیچیدن عریضه در گِل؛ 11. انداختن عریضه در آب. رعایت این آداب و داشتن این حالات بسیار مناسب است، اما شرایط عریضهنویسی نیز بسیار مهم محسوب میشود. شرایط عریضهنویسی بنابر بررسی عریضههایی که ذکر گردید، شرایط تقدیم عریضه، نیاز شدید (استیصال) و قطع امید از تمام اسباب ظاهری و رسیدن به مقام «اضطرار» است. بنابراین، میتوان سه شرط اساسی را برای عریضهنویسی بیان داشت: 1. نیاز سخت و شدید؛ برخی از مشکلات سخت و جانکاه نیست. برای مثال نیاز به وسیله نقلیه و نیاز به فرزند هر دو نیاز است، ولی اگر نسبت این دو را با هم بسنجیم، نیاز اولی را نیاز سخت نمیگویند. اگرچه نیاز به وسیله نقلیه هم در برخی از مواقع سخت است. لذا هنگامی که مسئلهای حاد و مشکل رخ داد، یکی از شرایط عریضهنویسی محقق شده است. 2. قطع امید؛ به هنگام بروز مشکلات و ایجاد برخی نیازها، هر فردی برای برطرف شدن نیاز خود راه حلهایی را در ذهن مرور میکند، وقتی تمام راهحلها را تجربه کرد و همه راهها را بنبست دید و امیدش را از همه قطع و با تمام وجود رو به سوی پروردگار آورد، به آن قطع امید میگویند. لذا از شرایط مهم عریضهنویسی، قطع امید از دیگران، غیر از خداوند متعال است. 3. اضطرار؛ شخص درمانده و بیچاره را «مضطر» میگویند، خداوند متعال نیز روی همین عنوان تأکید نموده است. زیرا اضطرار سبب میشود که انسان چشم از عالم اسباب بردارد و تمام قلب و روحش را در اختیار خدا قرار دهد، همه چیز را از آن او بداند و حل هر مشکلی را به دست او ببیند، این درک و دید در حال اضطرار دست میدهد. این شرایط سهگانه با عبارتهای مختلف در متون عریضه آمده است: «من عبده... الذی انقطعت به الاسباب... فلم یجد ملجاء و لا ملتجاء...» [شماره2] «هذه قصتی الیک لا الی المخلوقین» [شماره9] «هذا مقام العائذ الضارع الذلیل الخاشع البائس الفقیر المسکین الحقیر المستکین المستجیر الذی لا یجد لکشف ما به غیرک» [شماره10] محدث نوری نیز درباره بحث عریضه مینویسد: «باب به سوی امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) باز و شارعش عام با صدق اضطرار و حاجت و عزم با صفای طویت و اخلاص سرپرست است...». در ادامه، بحث نسبتاً مفصلی در اینباره دارد که برخی از عبارات ایشان در همین مقاله ذکر میشود. فلسفه در گل پیچیدن، در آب انداختن و... در فقه شیعه، نامها و اسامی متبرکه احکام خاصی دارد. برای مثال بدون وضو، دست زدن به نام خدا و معصومان حرام است. بیاحترامی کردن، مانند نجس کردن و... نیز حرام است. از آنجایی که متون عریضه دارای اسماء مبارک و القاب مقدس، بعید نیست در دستورهای عریضهنویسی امر شده باشد که آن را در آب چاه انداخته و یا دفن کنند تا موجب بیحرمتی به این نامهای مبارک نشوند. آیا عریضه باید به زبان عربی باشد؟ آیا برای عریضهنویسی باید از متن خاصی استفاده کرد؟ بنابر مصادر، منابع عریضهها و مطالب ذکر شده، لازم نیست برای نوشتن عریضه از متون خاصی استفاده کرد یا به زبان عربی نوشت، مهم رعایت کردن عناصر اربعه (توجه، تقرب، توسل و توکل) و شرایط عریضه (اضطرار و تقوی) است. ضمن آنکه معصوم(علیه السلام) زبان همه موجودات را میفهمد و با هر لغتی بسیار خوب آشناست. حتی سفرای اربعه در عصر غیبت به زبان فصیح اقوام غیر عرب، سخن میگفتند، مانند سومین سفیر، حسینبنروح نوبختی با یک زن اهل آوه به لهجه فصیح «آوجی» سخن گفته است. همچنین رابطه مکاتبات با اعجاز ناحیه مقدسه و یا دانستن مضمون نامهها به نحو دیگری مؤید همین معنی است: حسن بن علی وجناء برای اثبات صدق دعوی سفارت حسین بن روح به محمد بن فضل موصلی که منکر این امر بوده پیشنهاد میکند با قلم بیدوات، سؤالاتی را روی کاغذ نوشته و به ابنروح بدهد تا پاسخ دهد. او همین کار را انجام میدهد و تا پس از نماز ظهر صبر میکند و جواب آماده میشود، در حالی که جوابها را دقیقاً مطابق سؤالاتی که در ذهن داشت، مییابد. ابو غالب زراری برای عرضه مشکلش به پیشگاه ناحیه مقدسه به خانه ابنروح مراجعه میکند و به امر دستیارش، نامش را روی کاغذ مینویسد، پس از بازگشت، توقیعی بر او عرضه میشود که در آن، اشاره به مشکل او و بشارت به رفع آن آمده بود. ضمن آنکه در برخی از نمونههای عریضه، مانند سید قاسم جمعه به امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) را به حضرت زینب قسم داد، و آیتالله قزوینی هم در عریضهاش به امام مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) مینویسد: «اگر عنایت شما به سید بحرالعلوم حقیقت دارد، مشکل مرا نیز حل بفرما» روشن میشود که هرگونه ابراز و اظهار خواسته مانعی ندارد. کما اینکه در کتاب مفتاح الجنان بعد از ذکر نوعی عریضه مینویسد: و هذه العریضه الی الله مذکورة بهذه العبارات لانها فی مقام التظلم و اذا کانت فی غیره ابدلت العبارة بما یناسب المقام، فانها مقضیة انشاء الله ان کانت شرعیة و ینال مقصوده. بنابراین، لازم نیست عریضه به زبان یا متن خاصی باشد، بلکه اگر محتوای آن همسو و همآهنگ با محتوای عریضههای ذکر شده باشد و عریضهنویس به مقام اضطرار رسیده باشد مقتضی موجود است و انشاءالله عریضه به نتیجه میرسد. آیا تمام عریضهها به نتیجه میرسد؟ و حاجات برآورده میشود؟ همان طوری که تمام دعاها براساس مصالحی به مرحله اجابت نمیرسد، عریضه نیز که نوعی از دعا و توسل است، همینگونه است. برخی از دعاها، توسلات و عریضهها شرایط استجابت را ندارند، برای مثال ترک گناه، نخوردن لقمه حرام و... از شرایط مهم استجابت است. ممکن است استجابت خواستهها و رسیدن به مقصود، مطلوب و مفید حقیقی انسان نباشد، بلکه موجب ضرر و خسران باشد. لذا خداوند متعال یا امام معصوم از روی محبت حاجت را برآورده نمیسازد و الحاح و اصرار فراوان بر آن مؤثر نمیباشد. همان طوری که شما تمام خواستههای کودکان را قبول نمیکنید، زیرا میدانید چه مطلبی برای آنان مفید است. خلاصه آنکه مخاطب عریضه، صد درصد از محتوای خواسته آگاهی مییابد، ولی براساس مصالحی ممکن است، نیاز برطرف نشود. همان طور که در عصر غیبت صغرا به امام عصر(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) نامه میرسید، ولی براساس مصالحی اجابت نمیشد که نمونههای زیر گویای این واقعیت است: فضل همدانی نامهای را به خط یکی از فقها برای ناحیه مقدسه ارسال میدارد، ولی پاسخی صادر نمیشود. پس از مدتی معلوم شد که آن فرد به مذهب قرامطه گرویده است.
ابوجعفر محمدبنعلی اسود به توصیه علیبنبابویه از حسینبنروح میخواهد که برای فرزنددار شدن ابنبابویه از ناحیه مقدسه طلب دعا کند، پس از سه روز بشارت اولادی برای ابن بابویه ابلاغ میشود، ولی برای درخواستی مشابه از سوی خود محمدبنعلی اسود برای وی پاسخی نمیآید و حسینبنروح به وی میگوید: راهی برای اجابت درخواست تو وجود ندارد. محدث نوری نیز در اینباره مینویسد: عریضهنویس باید علاوه بر دارا بودن مقام اضطرار، موانع قبول دعا را بردارد. ضمن آنکه برخی خود را مضطر میدانند و حال آنکه اینچنین نیست، مانند کسانی که در زندگی و معیشت از حدود الهیه و موازین شرعیه تجاوز میکنند و دچار گرفتاری میشوند و خود را مضطر میدانند، ولی با تأمیل صادقانه روشن میشود که اضطرار وی صادق نیست. علاوه بر آنکه اجابت عریضه او شاید به صلاح او یا صلاح کل نباشد. بله اجابت مضطر فقط به دست خدا و خلفایش است و این به معنی اجابت همه مضطرین نیست. چه بسا در زمان حضور و ظهور معصومان در مکه، مدینه و کوفه برخی از دوستان حضرات معصومان(علیهم السلام) مضطر بودند و درخواست هم میکردند، ولی اجابت نمیشد. چنان نیست که هر عاجز و درماندهای هر چه خواست به او داده شود، زیرا سبب اختلال نظام و برداشتن اجرها و ثوابهای عظیم اهل بلا و مصیبت میشود. و خداوند متعال با آنکه قدرت کامل و غنای مطلق و علم محیط به ذرات و جزئیات موجودات دارد. برخی حاجات را روا نمیدارد. عریضهها چگونه به محضر امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) میرسد؟ آیا امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) همه عریضهها را مطالعه میکند؟ آگاهی و علم امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) از محتوا و مضامین عریضهها به این معنا نیست که باید نامه به محضر ایشان برسد و متن آنها را بخواند، چه بسا هنگام نوشتن، امام(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) از طریق علم به غیب آگاهی کامل داشته باشد. در عریضههایی که به خداوند متعال تقدیم میشود، آیا میتوان گمان داشت که بعد از اتمام نامه و انداختن آن در آب، پروردگار متعال از مضمون آن آگاهی مییابد. امام(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) هم خلیفه خداست؛ چشم خدا در میان خلایق است. ولیِ خداوند است و خداوند متعال به او مقامی را عنایت فرموده که هرگاه از هر موضوعی بخواهد علم پیدا کند، علم و آگاهی مییابد. تمام دنیا نزد امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) مانند یک گردو حاضر و نمایان است و هیچ مسئلهای از امام مخفی و پوشیده نیست. امام علی(علیه السلام) میفرماید: لیس یغیب عنا مؤمن فی شرق الارض و لا فی غربها؛ هیچ مؤمنی در شرق و غرب زمین از ما غایب نیست. آگاهی و علم امام از مسائل و اعمال (جوارحی و جوانحی) همان لحظهای است که انسان عمل را انجام میدهد و یا نیتی را در دل خود میگذراند. مانند: شخصی به نام عبدالرحمن که در دل برای امام هادی(علیه السلام) دعا کرد و امام به او فرمود: «خداوند دعایت را مستجاب کند.» و او متعجب شد و به واسطه اینکه امام از نیت و آنچه در دلش میگذشت، خبر داد اعتقاد به امام پیدا کرد. امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) در بین مردم است و بر احوال انسانها آگاهی کامل دارد، لذا در پگاه هر جمعه در دعای ندبه عرضه میداریم «بنفسی انت من مغیب لم یخل منّا، بنفسی انت من نازح ما نزح عنا؛ جانم به فدایت، تو آن غایبی هستی که از میان ما بیرون نیستی، جانم به فدایت تو آن دور شده از وطنی که از ما دور نیستی.» بنابراین، امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) از مضامین نامهها مطلع هستند، بدون آنکه لازم باشد عین نامه به محضر او برسد و امام(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) آن را مطالعه فرماید. منتهی این نوشتن فایدههایی دارد. فایدههای عریضهنویسی با توجه به ماهیت عریضه که توجه، تقرّب، توسل و توکل است و میتواند از فوائد آن باشد. برخی از فایدههای آن را اشاره مینماییم: 1. تخلیه روانی و استراحت روحی؛ انسان نیازمند وقتی مشکلش را با کسی در میان میگذارد، احساس سبکی و آرامش میکند. فرو رفتن در غم و غصهها، فشار روانی زیادی را بر انسان وارد میکند، درد دل کردن و بروز و ظهور و خالی کردن دل و ذهن از گرفتاریها سبب نجات روحی میشود. لذا وقتی نیازمند، خواستهاش را بر صفحه سفید کاغذ بیان میکند، احساس آرامش میکند. به خصوص هنگامی که سخنش را به امام هستی ابراز نموده است و او به اذن و اراده پروردگار متعال میتواند گره از مشکلش باز کند. 2. تقویت ضمیر ناخودآگاه؛ نوشتن نیازها و دیدن آن کلمات و جملات موجب تقویت ضمیر انسان بر نیاز، خواستهها و فقر او به خداوند متعال میشود. 3. استفاده از قلم برای برقرار کردن ارتباط در عرصههای معنوی؛ استفاده از قلم به عنوان بهترین موهبت الهی برای ابراز خواستهها در قالب عریضه، موجب وارد کردن این موهبت در عرصه معنوی میشود. ضمن آنکه میتوان تمام فوائد دعا را نیز برای عریضهنویسی برشمرد، زیرا عریضهنویسی نوعی خاص از دعا و توسل است. خلاصه آنکه عریضهنویسی موجب توجه و تقرب به پروردگار میشود و انسان را به مبدأ تمام فیوضات عالم و چارهساز بودن خداوند سوق میسازد. برای رسیدن به این درگاه راههایی وجود دارد که همانا آنها ائمه(علیهم السلام) هستند و این شناخت و توجه، انسانها را از افتادن در درههای هلاکت و یا پناهنده شدن به سایر نیازمندان نجات میدهد. ضمن آنکه برای رسیدن و یافتن این حقیقت و هدف استفاده از این وسیله (عریضهنویسی) فوائدی مانند کاهش اضطراب و رسیدن به اطمینان و... دارد. چرا به هنگام تقدیم عریضه به امام مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) یکی از نواب را صدا باید زد؟ اولاً: صدا زدن یکی از نائبان خاص به هنگام انداختن عریضه در آب در برخی از دستورالعملهای عریضه کفعمی از قرن نهم به بعد آمده و در تمام دستورالعملها ذکر نشده است. لذا بعید نیست که از منشآت برخی علماء و نوعی تشریفات باشد. البته از لحاظ روانی این عمل تأثیر فوقالعادهای دارد. ثانیاً: توجیه این مسئله این گونه است که یکی از وظایف نواب اربعه در عصر غیبت صغرا، رساندن نامههای شیعیان به امام عصر(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) بوده و امروزه نیز در باطن و عالم معنا این مقام (نه به صورت ظاهر) برای آنان ثابت باشد، زیرا براساس منطق قرآن برخی از انسانها مانند شهید، پدر و مادر با کوچ به عالم برزخ مقام آنها خاتمه نمیپذیرد و میتوان از آنها استمداد جست و آنها نیز عنایاتی دارند. محدث نوری در این باره مینویسد: آن چهار شخص معظم چنانکه در غیبت صغرا واسطه بودند میان رعایا و آن جناب در عرض حوایج و رقاع و گرفتن جواب و ابلاغ توقیعات، در غیبت کبرا نیز در رکاب همایون آن جناب هستند و به این منصب بزرگ مفتخر و سرافرازند. آیتالله سید احمد مستنبط(رحمه الله) میگوید: ممکن است این چهار نفر از اصحاب بقیه ائمه(علیهم السلام) با فضیلتتر بوده، بلکه بعید نیست معصوم باشند و ممکن است در حال حاضر نیز واسطه بین امام و شیعیان باشند همانگونه که در دوران غیبت صغرا حدود هفتاد سال دارای این مقام بودند. و در زیارتنامه قبر مطهر جناب عثمانبنسعید که منسوب به حسین بن روح است، عرضه میداریم: اشهد انک باب المولی ادّیت عنه و ادّیت الیه... السلام علیک من باب ما اوسعک! گواهی میدهم که تو باب و راه رسیدن به مولایمان هستی، پیغام ما را از او به دیگران و از دیگران به او رساندی... سلام بر تو ای باب و واسطهای که دستت بسیار باز است. و در زیارت دیگر عرضه میداریم: اللهم انی اتوسّل الیک بعبدک عثمان بن سعید و اُقدّمه بین یدی حوائجی... قرعتُ بک یا سیدی باب الحاجة و رجوتُ منک جمیل سفارتک و حصول الفلاح بمقام غیاث اعتمد علیه و اقصد الیه؛ بارالها! من به واسطة بندة خوبت جناب عثمان بن سعید، به تو متوسل میشود و او را پیشاپیش حوائجم مقدم میدارم. و به واسطه اقدام به کوبیدن درب حاجت کردهام و از تو امید بهترین پیغامرسانی را دارم و امیدوارم به واسطة شما بتوانم مقام دادرسی که به آن اعتماد و به قصد دستیابی به آن نزد شما آمدهام رستگار شوم. آیا چاه مسجد مقدس جمکران، تنها محل انداختن عریضه است؟ آیا چاه عریضه جمکران ویژگی خاص و یا مستندی دارد؟ میلیونها نفر از عاشقان و شیعیان امام عصر(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) هر ساله برای راز و نیاز با پروردگار و عرض ارادت به محضر امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) به مسجد جمکران مشرف میشوند. چه بسا برخی از آنان برای رفع گرفتاری، عریضههایی نوشته و به آن مکان مقدس آوردهاند. هیئت امنای محترم این مسجد، برای رفاه حال زائران و ارادتمندان امام عصر(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) اقدام به حفر حلقه چاهی نمودهاند تا محل خاصی برای انداختن عریضه باشد. قدمت چاه عریضه جمکران حدود یکصد سال است و تاکنون چندین بار به جهت گسترش فضای مسجد و ساخت و ساز، این چاه جابهجا شده و هر دفعه در مکانی اقدام به حفر چاه نمودهاند. بنابراین، این چاه مستند خاص و تقدس ویژهای نداشته و ندارد و علت ایجاد آن رفاه حال زائرین بوده است. لذا برای تقدیم عریضه به محضر امام مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) این چاه امتیاز و تقدس خاصی ندارد و هر کس در هر محلی میتواند عریضهاش را تقدیم بدارد. از سوی دیگر برخی از مغرضان، این مسئله را دستآویزی برای طعن به مباحث مهدویت قرار دادهاند و با انتقاد تند در اینباره میگویند: شیعیان گمان میکنند امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) درون چاه است و حال آنکه هیچ کسی چنین اعتقادی نداشته و ندارد.