تاریخ انتشاردوشنبه ۲۹ تير ۱۳۹۴ ساعت ۰۸:۵۱
کد مطلب : ۱۱۸۵
۱
plusresetminus
فضای ظهور منجی موعود در عرصه شعر فارسی
منصور نیک‌پنا
چکیده
شعر، بازتاب و عصاره عقیدتی و فرهنگی یک جامعه است. شعرا در سروده‌هایشان بر مواردی تأکید دارند که مکنونات قلبی یا انتظارات و آرزو‌های آن‌ها را دربر می‌گیرد. ظهور مصلح جهانی به عنوان یک آرمان و وعدۀ الهی همواره مد نظر شعرا و عرفا قرار گرفته است و در این میان تمایزی بین فرق مختلف، مذاهب مختلف و ممالک مختلف دیده نمی‌شود. البته این مورد در دوره‌های مختلف نوسان دارد و در عین حال در بین طبقات مختلف سرایندگان زبان فارسی از قبیل شاعران درباری و آیینی این تفاوت قابل رصد است، تا جایی‌که بخش درخور توجهی از شعر شاعران مذهبی را در قالب شعر انتظار یا غیبت می‌توان منفک کرد و مجموعه‌ای کامل فراهم ساخت. نویسنده در این مجال بر آن است که با سیری کلی فضای سروده‌های مهدوی و ویژگی‌های آن‌ها را به تحریر درآورد.
واژگان کلیدی
شعر فارسی، منجی، موعود، حضرت مهدی(عج).
مقدمه
اسلام با توجه به این‌که دین تعقل و تفکر و علم و دانش است و از طرف دیگر طرفدار آزادی بیان و عقیده است، دارای شقوق و فرق متعددی شده که در هیچ‌یک از ادیان دیگر چنین رویکردی را نمی‌توان دید. این نیست، مگر به دلیل آزادی اندیشه و در عین حال، اهمیتی که اسلام نسبت به سایر ادیان، برای تفکر قائل است. از این‌رو، سه هزار و پانصد فرقه مذهبی را در بین مسلمانان برشمرده‌اند که در میان همۀ آن‌ها ظهور منجی با شاخصه‌های حضرت مهدی(عج) با اشتراک اسم و لقب ذکر شده است؛ یعنی تفاوت مذهب در بین فرق اسلامی تفاوتی در اصل ظهور ایجاد نکرده است و این بیان‌گر آن است که همچنان که فرق اسلامی از یک مشرب مشترک بهره‌مند شده‌اند، از مقصدی مشترک نیز برخوردارند.
بازتاب تصویر دوران رسالت امام عصر در شعر فارسی شامل مبارزه بنیادی و فراگیر با بیداد و بیدادگران در عرصه جهانی، رویارویی تمام‌عیار با کفر جهانی و ایادی آن، برقراری نظام قسط و عدل واقعی در گستره جهان، تحقق جهان‌شمولی دین مقدس اسلام و احیای ارزش‌های دینی، برقراری حکومت جهانی اسلام و حاکمیت فرهنگ اصیل اسلامی و رسوایی داعیه‌داران دروغین مهدویت و تبیین زشتی و پلیدی دجالان است.
شعرای فارسی علاوه بر ترسیم تصویر جهان مصادف با ظهور،به شکوه و عظمت و جاذبه جهان آرام و سرتا پا عدل امام عصر اشاره کرده و لذت آن دوران را با ذره‌ذرۀ وجود خود حس نموده‌اند و از یادآوری آن دوران، سرخوشی و امید را به جمع مخاطبان خود ارمغان بخشیده‌اند.
این درون‌مایۀ غنی شعری تا جایی سایه برکتش را بر دامنه وسیع ادب فارسی می‌گستراند که مضمونی خاص موسم به شعر غیبت و انتظار را ایجاد می‌کند. این محتوا در دوران معاصر، صبغه‌ای پررنگ در شعر دارد و مشتاقان و علاقه‌مندان پر شماری اعم از سرایندگان و مخاطبان را با خود همراه کرده است. از لحاظ محتوایی و درونی در قالب اشعار توصیفی و مناقبی، غیبت، انتظار، ظهور، توسل و نیایش...را عرضه می‌دارند.
در شعر غیبت، با موضوعاتی شامل فلسفه و آثار غیبت امام زمان(عج)، اقامه براهین عقلی و نقلی درباره طول عمر، پیدایی و ناپیدایی،حالات و نحوۀ ارتباط، وظایف مسلمانان در ایام غیبت و حالات شیفتگان آن حضرت در زمانه غیبت روبه‌روهستیم. شعر انتظار از مهم‌ترین زیرمجموعه‌های شعر مهدوی در زبان فارسی است. شور و حالی در شعر انتظار موج می‌زند که روایت‌گر انقلاب درونی شاعران مسلمان است. ردیف زیبای «بیا» در سروده‌های شعرا بیان‌گر شور و اشتیاق آن‌ها برای تجلی و ظهور حضرت ولیّ‌عصر(عج) است. این ردیف شعری، مشکل شاعران آیینی را برای تبیین ابعاد انتظار، برطرف می‌سازد.
دجّالیان به فتنه و غوغا برآمدند
مهد جلال مهدی دشمن‌فکن بیا

(ابن حسام، 232:1366)
درون‌مایه غنی دیگر که در شعر مهدوی قابل رؤیت است، شعر دیدار با مضامینی از قبیل توسل و نیایش است.نیاز و تمنا در این نوع از شعر مهدوی، موج می‌زند و شاعر آیینی با برقراری ارتباطی باطنی با آن کانون نور و روشنی، ر‌هایی خود را از چنگ ظلمت‌های درونی و بیرونی آرزو می‌کند. شعر دیدار نیز خاص آن کسانی است که در عالم بیداری به فیض دیدار جمال جمیل مهدوی نایل آمده‌اند و همچنین رباعی، مثنوی، دوبیتی، قصیده، ترکیب‌بند، ترجیع‌بند، مسمط، سرود و شعر آزاد از قالب‌های مرسوم مورد استفاده شاعران است.
از دیرباز، ذکر حضرت در شعر سرایندگان فارسی‌زبان به چشم می‌خورد؛ اگرچه در دوره‌های ابتدایی و آغازین وجه اعتقادی کمتر لحاظ می‌شود و بیشتر نماد ارزشمند و معتبر برای قیاس ممدوحان با مقام جلیّ حضرت است و در عین حال، اکثر سرایندگان سنی‌مذهب هستند. افرادی همچون حسن بصری، ابوالفرج رونی و قطران تبریزی از همان آغاز در سروده‌هایشان از امام عصر(عج) یاد می‌کنند. اما انوری با گلایه از اوضاع روزگار خویش، آرزوی ظهور آن حضرت را دارد. خاقانی از جهت بسامد، نام امام را بیشتر تکرار می‌کند. از نظر این شاعر، امام سمبل عدالت و ستیز با گمراهی گمراهانی از قبیل دجال است، گرچه در نهایت، محور یادکرد این شاعر نیز به رخ کشیدن هنر ممدوح است. نظامی در ستایش ملک‌مظفر قزل‌ارسلان، نام امام را در شعرش می‌گنجاند. خواجوی کرمانی نیز در همای و همایون در ذکر ممدوح، نام حضرت را می‌برد.
شاعران آیینی توجه عمیق‌تر و اعتقادی‌تری به حضرت مهدی(عج) داشته و با ژرفای درون به راز و نیاز می‌کردند.
سنایی غزنوی (م545ق) شاعر و عارف پرآوازۀ اهل‌سنت، در قصیده‌ای دردناک که درباره انقلاب حال مردم و تغییر دور زمان سروده، از غیبت حضرت مهدی(عج) با حسرت بسیار می‏کند و از این‌که در جهانی پر از دجالان عالم‌سوز حضور دارد، گلایه‏مند است. مطلع شعر وی چنین است:
ای مسلمانان، خلایق حال دیگر کرده‏اند
از سر بی‏حرمتی، معروف، منکر کرده‏اند

(سنایی غزنوی، 148:1388)
این راز و نیاز دردمندانه در قصاید و مقطعات دیگری نیز قابل دیده می‌شود. خاقانی هم از سرودن اشعار آیینی درباره حضرت بی‌بهره نیست. در قصیدۀ «منطق الطیر» به این مورد توجه نشان داده شده است. عطار بارها به ذکر امام، کلامش را متحلی می‌سازد. تنها نکته‌ای که در سخن عطار علی‌حده محسوب می‌شود، یکی دانستن امام عصر(عج) با حضرت عیسی(ع) است. نکته جالب در کلام عطار، عقیده به عصمت امام همام است که با عنایت به سنی بودن شاعر، ارزش بالایی دارد:
ای گوهر کان فضل و دریای علوم
وز رأی تو دُرُ درج گرد ون منظوم

بر هفت فلک ندید و در هشت بهشت
نُه چرخ چو تو پیشرو ده معصوم

(عطار نیشابوری، 1375: 20)
در دیوان خواجوی کرمانی ترکیب‏بندی در هفده بند با نام «فی نعت الانبیاء و مناقب الائمة الاثنی‏عشر(علیهم السلام)» وجود دارد که بند شانزدهم آن به مهدی موعود(عج) تعلق گرفته است. ابن‌یمین فریومدی دو قصیدۀ غرّا در وصف حضرت دارد.
اما شاعری که ذکرش در این مقام ضروری است، ابن حسام خوسفی است که بارها به ذکر حضرت پرداخته و همچون سنایی از فساد و آشفتگی روزگار گلایه‌مند است و آرزوی قیام امام عصر(عج) را دارد:
مرحبا ای مهدی آخر زمان
آشکارا باش، پنهان تا به کی؟

(خوسفی،126:1366)
ابن‏حسام خوسفی سروده‌های فراوانی در ذکر حضرت دارد؛ از جمله سه ترکیب‌بند مناقبی در ستایش حضرت ولیّ‌عصر(عج) که در پیشینۀ شعر مهدوی در زبان فارسی بی‏سابقه است: الف) مناقب هفت‌رنگ با ردیف قرار دادن رنگ‏‌های سپید، سرخ، زرد، سبز، کبود، بنفش و سیاه؛ ب) مناقب هفت معدن با ردیف قرار دادن گوهر، لعل، یاقوت، عقیق، پیروزه، مروارید و مرجان؛ ج) مناقب هفت گل با ردیف قرار دادن نرگس، لاله، گل، نیلوفر، سنبل، سمن و سوسن. ابن‏حسام با ردیف ساختن هر یک از این رنگ‏ها و سنگ‏‌های قیمتی و گل‏ها، دست به کاری کارستان در شعر مهدوی زده و به خوبی از عهده آن برآمده است.
شاه قاسم، انوار بشارت ظهور امام را در شعرش آورده است و بابافغانی نیز شعر مناقبی در وصف آن پیشگاه دارد. وی در ترکیب‌بند معروف خود در بند ششم به اوصاف حضرت می‌پردازد.
اهلی شیرازی (م942ق) در بسیاری از اشعار مناقبی خود، از مهدی موعود(عج)
یاد می‏کند و با عرض ارادتی بی‌شائبه، میزان ارادت قلبی خود را به آن وجود نازنین
ابراز می‏دارد:
ای جان همه جان‌ها، روح‌القدسی گویا

پنهان ز نظر اما، در دیدۀ جان پیدا

در مکه و در یثرب، شاهنشه ذوموکب

در مشرق و در مغرب، خورشید جهان‌آرا

عیسای فلک‌رتبت، موسای ملک‌همت

دانا به همه حکمت، در علم نظر بینا

هم مهدی و هم حارث، بی‌ثانی و بی‌ثالث

در علم نبی وارث، عالم به همه اشیا

ای در همه جا معروف، از خلق و کرم موصوف

مهدی‌صفتی موقوف، از غیب برون فرما

(اهلی شیرازی،421:1344)
سروده‌های این شاعر در یادکرد امام پر‌شمار است، به‌ویژه ترکیب پانزده بیتی.
طالب آملی (م1036ق) ملقب به «ملک الشعراء» در قصیدۀ گلایه‏آمیز خود با خطاب قرار دادن حضرت ولیّ‌عصر(عج) از نابسامانی‏‌هایی که دامن‌گیر امت اسلامی شده
سخن می‏گوید:
طبعم کند در آتش معنی، سمندری
وان‌گه فشاند از پر و بال، آب کوثری

(طالب آملی، بی‌تا: 107)
آثار ملامحسن فیض کاشانی _ که سرشار از سروده‌های دل‌انگیز در وصف امام عصر است _ در قصیدۀ آیینی ضمن به تصویر کشیدن آلامی که از مردم زمانۀ خود دیده، راز کامیابی خویش را چنین بیان‌می‏کند:
بر عشق، هزار آفرین فیض
کز دولت او، به حق رسیدم

(فیض کاشانی، 380:1371)
ملا محمد رفیع واعظ قزوینی _ شاعر سبک هندی _ از ارادتمندان مصلح آخر زمان است. وی چنین می‌سراید:
شد ز انتظار صاحب ما، چشم ما سفید
ما را به درد دوری آن مقتدا ببخش

(واعظ قزوینی، 269:1359)
شیخ محمدعلی حزین لاهیجی (م1181ق) قصاید مهدوی پرشوری در سبک اصفهانی دارد که از مضامین بکر و نازک خیالی‏ها سرشار است:
مهدی بگو و از شرف نام نامی‌اش
طغرای فخر، بر ورق آفتاب کش

(حزین لاهیجی،628:1374)
حضرت امام خمینی انقلاب اسلامی ایران را مقدمه نهضت جهانی امام
عصر(عج) می‌داند:
انقلاب مردم ایران، نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچمداری حضرت حجت _ ارواحنافداه_ است که خداوند بر همه مسلمانان و جهانیان منت نهد و ظهور و فرجش را در عصر حاضر قرار دهد. (خمینی، 1371: ج 21، 108)
با احیای فرهنگ مهدویت، شعر پارسی نیز جانی تازه یافت و حلاوتی و حرارتی نو در آن دمیده شد و شاعران باشعور ایران‌زمین، در ابعاد مختلف به نشر و ترویج فرهنگ با عظمت مهدویت پرداختند. بسیاری از شعرای بنام معاصر نیز که برخی هنوز در قید حیات‌اند، آثاری گران‌سنگ در زمینۀ شعر مناقبی دارند که برای نمونه می‏توان از محمود شاهرخی (جذبه)، عباس کی‌منش (مشفق کاشانی)، حمید سبزواری، علی معلم، سید علی موسوی گرمارودی، قیصر امین‏پور، سید حسن حسینی، نصرالله مردانی، علی‏رضا قزوه، حسین آهی، خسرو احتشامی، غلامحسین جواهری(وجدی)، عبدالجبار کاکایی، قادر طهماسبی (فرید)، محمدجواد محبت، عباس براتی‏پور، حسین اسرافیلی، سیمین‌دخت وحیدی، محمدجواد غفورزاده(شفق)، علی انسانی، سیدرضا مؤید و غلامرضا سازگار نام برد.
در این دوره، شعرای فارسی را به دو دسته تقسیم می‌کنیم که شعر مهدوی را در آثار هر دو دسته می‌توان ملاحظه کرد: 1. شاعران درباری، 2. شاعران آیینی.
یکم. شاعران درباری
شاعران درباری به آن دسته از شعرایی اطلاق می‌گردد که ارتزاق آن‌ها از طریق شعر است و در واقع با تعریف و تمجید از ممدوح که همانا حاکم یا از درباریان بانفوذ و دارای مکنت و ثروت است پاداش دریافت می‌کنند. از این‌رو همّ و غم چنین شعرایی، چاپلوسی و برشمردن اوصافی است که ممدوح را به ذوق آورد و این انبساط خاطر و خوش‌آمدن درونی او را به گشاده‌دستی سوق دهد. با این حال، در حین بیان فضایل ممدوح به حق یا ناحق، ذکر حضرت مهدی را به عنوان نماد عدالت، کفرستیزی، مبدع نظم نوین، دجال‌ستیز و... آن هم برای قیاس با ممدوح و به رخ کشاندن اوصافش مطرح کرده‌اند؛ به گونه‌ای که عنصری در وصف سلطان غزنوی می‌سراید:
سیاست تو به گیتی، علامت مهدی‌ست
کجا سیاست تو،نیست فتنۀ دجال

(عنصری بلخی، 167:1342)
عنصری در ستایش امیر ابوالمظفر نصر فرزند ناصرالدین سبکتکین می‌گوید:
یکی گوید که مهدی گشت پیدا
یکی گوید: نبی، الله اکبر

(همو: 40)
ابومنصور قطران تبریزی ملقب به امام الشعراء (م466ق) به مناسبت زلزلۀ
شهر تبریز، ویرانی‏‌های ناشی از این بلای طبیعی را به تصویر کشیده و فتنۀ دجال را
فراگیر دیده است:
همی به دیده بدیدم چو روز رستاخیز
ز پیش، رایت مهدی و فتنۀ دجال

(قطران تبریزی، بی‌تا: 207)
سروده‌های دیگر شاعران درباری نیز از همین دست است.
دوم. مهدویت در شعر آیینی
حضرت مهدی(عج) در اشعار مناقبی شعرای آیینی، دارای حضوری گسترده است؛ حضوری که در قسمت اعظمی از شعر آیینی جریان دارد و مسائلی مانند غیبت، ظهور، فرج، انتظار و یاران آن حضرت در زمانۀ غیبت، در شعر مهدوی مطرح است. در این قسمت می‌توان از سروده‌های شاعرانی همچون سنایی، عطار، حافظ، خواجو و... که تمامی آن‌ها از مشاهیر ادب فارسی و سنی مذهب هستند، نمونه‌هایی را شاهد آورد. از دورۀ سبک هندی به بعد به‌ویژه شعر معاصر، رویکرد شاعران آیینی به موضوع غیبت و ظهور، به روی مشتاقان منجی عدالت‌گستر باز شده است.
دلایل شوق و دلدادگی
شاعران در سرایش شعر مهدوی به یک‌سری چشم‌اندازهای دلکش نظر داشته‌اند که هر لحظه نویدبخش روح جست‌وجوگر آن‌هاست که باعث رونق هرچه بیشتر این درون‌مایه شده است؛ از جمله:
1. آرزوی عدالت‌گستری
تنگنای خفقاق‌گونه جهان، شاعران را بر آن داشته که آرزوی ظهور منجی عدالت‌گستر را همواره در قلب و جانشان مزه‌مزه کنند و در کلام سرایندگان، نماد واقعی عدالت، دوران امام عصر است.
بلقیس بانوان و سلیمان شه، اخستان
کز عدل و دین مبشر مهدی، زمان اوست

(خاقانی، 77:1344)
یا الهی! مهدی‌ای از غیبت آر
تا جهان عدل گردد آشکار

(عطار نیشابوری، 7:1345)
2. جهان تازه
امید به برپایی جهانی با جلوه‌های پررنگ و ساختار دینی و دمیدن هوایی تازه در جهان کلام شاعران را معطوف خود نموده است.
مانا که بهر تاختن مرکبان عقل
مهدی به عالم آمد و میدان تازه کرد

(خاقانی،111:1344)
3. دجال‌سوز
ظهور امام عصر در دورانی است که ظلم و ستم رو به افول و نزول می‌گذارد و ظالمان و فاسدان راهی دیار گمنامی و عدم می‌گردند:
به تأیید مهدی خصالی که تیغش
روان‏سوز دجال طغیان نماید!

(همو: 138)
4.مغرب‌نشین است
از دیدگاه شاعران ایرانی، حضرت در سرزمین مغرب نزول فرموده است؛ زیرا مغرب را محل غروب، یعنی پنهان شدن خورشید می‌دانستند. لذا از دیدگاه نظامی _ شاعر اهل‌سنت _ حضرت خورشیدی است که از نظرها غایب شده است:
چو مهدی گرچه شد مغرب وثاقش
گذشت از سرحد مشرق، یتاقش

(نظامی گنجوی، بی‌تا: 25)
5. منجی است
ظهور حضرت باعث ر‌هایی هر آدم دربند است:
از آن عهده که در سر دارد این عهد
بدین مهدی، توان رستن ازین مهد

اگر توفان بادی سهمناک است
سلیمانی چنین دارد، چه باک است؟

(همو:28)
این بیت همچون سرودۀ سعدی در وصف پیامبر است:
چه غم دیوار امت را که دارد چون تو پشتیبان

چه باک از موج بحر آن را که باشد نوع کشتیبان

(سعدی،1382: 32)
6. غیبتش معجزه است
همچنان که ظهور امام تحول و شگفتی بزرگی قلمداد می‌شود، غیبتش نیز معجزه است و حکمت الهی برشمرده می‌شود:
گه مهدی آرد در جهان، پنهان کند او را چو جان

از دیدۀ نامحرمان، ما العشق الا معجزه!

(فیض کاشانی،413:1371)
7. روشنگر دین است
امام عصر دین اسلام را از ابهام و آلودگی به خرافات و نحله‌ها و گرایش‌ها انحرافی ر‌هایی می‌بخشد:
حضرت صاحب زمان، محمد هادی
مهدی موعود و دین حق را تبیان

(ادیب کرمانی،74:1376)
ای شرع تو، مروج دین پیمبری
زیب از تو یافته روش شرع گستری

فتوای او که نسخۀ عیسای ملت است
جان‏ها دمیده در تن شرع پیمبری

(طالب آملی، بی‌تا:107)
8. مجموع صفات نیک است
خواجوی کرمانی در سروده‌ای دلکش و دل‌انگیز به بر شمردن اوصاف حضرت می‌پردازد. این شاعر بلند قدر و خلاق که به نخل‌بند شعرا معروف است از شعرای اهل سنت به شمار می‌آید که اوصاف حضرت را به نیکی و با جزئیات دقیق برشمرده است. او چنین می‌سراید:
به مقدم خلف منتظر، امام همام
مسیح خضرقدوم و خلیل کعبه‌مقام

شعیب مدین تحقیق، حجة القائم
عزیز مصر هدی، مهدی سپهرغلام

خطیب خطۀ افلاک، منهی ملکوت
ادیب مکتب اقطاب، محیی اسلام

شه ممالک دین، صاحب‌الزمان که زمان
به دست رایض طوعش سپرده است زمام

به انتظار وصول طلیعش، خورشید
زند درفش درفشنده صبح‌دم بر بام

(خواجوی کرمانی، 1348)
9. از نسل پاک نبوت است
سرایندگان فارسی تأکید داشته‌اند که ایشان از اعقاب و فرزندان پاک نبی است:
مهدی که از نهال وجود، آخرین بر است
او نیز، میوه‏ای ز نهال محمد است

(اهلی شیرازی،424:1344)
10. حکمش نافذ است
فرمان امیر عصر قاطع و نافذ و محکم است:
امرش همچون قضای مبرم، نافذ
حکمش همچون قدر به کار، شتابان

(ادیب کرمانی، 75:1376)
ظهور مهدی قائم که چون سلیمانش
مسخرند به رغبت، وحوش و جن و طیور

(ابن‌حسام،239:1366)
11. محو کننده بدعت‌هاست
عصر ظهور زمانی است که بدعت‌ها دامن دین را آلوده و آغشته کرده، امام با ظهرش بدعت‌ها را می‌زداید.
تا نیاید دامن عهدت به کف، ایام را
کی تواند پاک شد از گرد بدعت روی دین

(واعظ قزوینی، 520:1359)
12. دوستداران روسپیدند
مهرورزان حضرتش مورد عنایت و توجهات خاص ایشان قرار می‌گیرند:
چون نباشد بر سر بازار محشر، رو سفید
هر که چون مه گشت نور مهر او را مشتری

(مجاهدی، بی‌تا:388)
13. جلالش جلیل است
کعبۀ جلال و عظمت آن حضرت سخت رفیع است:
قصر جلالش چنان رفیع که هرگز
وهم و گمان را بدان رسیدن نتوان

(ادیب کرمانی، 75:1376)
14. راست قامت است
گل‌عذاری ز گلستان جهان ما را بس
زین چمن سایۀ آن سرو روان ما را بس

(حافظ شیرازی،363:1387)
با توجه به روایت امام صادق(ع) این بیت را در وصف حضرت قائم پنداشته‌اند
مهدی(عج) راست‌قامت است ولی نه در حد دراز، چهار شانه است و سینه فراخ و پیشانی باز دارد. (مجلسی، 1403: ج3:51)
15. مشکین‌چشم است
خال مشکین که بر آن عارض گندمگون است

سرّ آن دانه که شد رهزن آدم با اوست

(حافظ شیرازی، 81:1387)
ای روی ماه منظر تو نوبهار حسن
خال و خط تو مرکز حسن و مدار حسن

(همو: 536)
در حدیثی از علی(ع) چنین می‌خوانیم:
مهدی(ع) دیدگانی مشکی، مو‌هایی پرپشت، چهر‌ه‌ای چون ماه تابان و خالی بر گونه راست دارد. (مجلسی، 1403: ج52:51)
16. منتقم خون سالار شهیدان است
امام عصر(عج) با ظهورش انتقام جدش امام حسین(ع) را از خاندان یزید می‌گیرد:
اینک ظهور مهدی آخر زمان رسید
زین، رایت یزید نگون‌سار کرده است

بعد از هزار سال، به شمشیر انتقام
حق، لشکر یزید گرفتار کرده است

شکر خدا که شاه به خون‌خواهی حسین
دل‌ها ز بار غصه، سبکبار کرده است

(اهلی شیرازی،425:1344)
17. هماره ظفرمند است
قیام حضرت به گونه‌ای است که فتح و ظفر در رکاب حضرت حرکت می‌کنند؛ چنان‌که حزین لاهیجی در وصف حضرت می‌گوید:
دست قدر امروز در آن قبضۀ تیغ است
پشت ظفر امروز بر آن پشت کمان است

(حزین،629:1374)
18.خصایص عصر ظهور در شعر شاعران
بروز فتنه‌ها در آخرالزمان در اثر پیدا شدن دجال با ویژگی خاص خودش _ از قبیل:یک‌چشمی (اعور)، کریه‌المنظر بودن، خرسوار و... _ از هشدار‌های ادیبان فارسی است؛ به‌ویژه شعرای اهل‌سنت بیشتر به این موضوع پرداخته‌اند:
خنجر او، چو حربۀ مهدی‌ست
که به دجال اعور اندازد

(خاقانی،138:1344)
کجاست صوفی دجال‌چشم ملحدشکل؟
بگو بسوز که مهدی دین‌پناه رسید

(حافظ شیرازی،327:1387)
19. رکاب‌دارن ظهور
در شعر فارسی از شخصیت‌های معتبری نام برده می‌شود که همراه و هم‌دوش امام به امر قیام کمک می‌کنند؛ از جمله حضرت عیسی(ع):
در قبه: مهد مهدی، در قبله: عهد عیسی

در فرضه: روض جنت، در روضه: حوض کوثر

(خاقانی،187:1344)
به مقدم خلف منتظر، امام همام
مسیح خضرقدوم و خلیل کعبه مقام

(خواجوی کرمانی، 1348)
20. اصفهان محل خروج دجال
در این اشعار، بارها به چاه اصفهان به عنوان محلی که دجال از آن‌جا سر برافراشته و دعوت ضلالت‌بخش خود را آشکار می‌سازد اشاره شده است:
ذات او مهدی است از مهد فلک زیر آمده
ظلم دجالی ز چاه اصفهان انگیخته

(خاقانی،405:1344)
مشابه روایاتی که در باب خروج دجال از سیستان، خراسان، فلسطین و... دیده شده است، روایات ضعیفی مبنی بر خروج دجال از اصفهان نقل شده که قابل استناد نیستند. در عین حال، در شعر فارسی شاهد رد شدن نظریۀ اصفهان نیز هستیم:
چاه صفاهان مدان نشیمن دجال
مهبط مهدی شمر فنای صفاهان

(همو: 358)
21. بیرق برافراشته
حضرت مهدی(عج) در هنگام ظهور، پرچم اسلام را به جهانیان عرضه می‌کند:
یکی، گنج محمود پرداخته
یکی، رایت مهدی افراخته

(خواجوی کرمانی، 238:1348)
22. جهان غرق در فساد
زمانی که جهان در شرایط نامطلوب فرو رفت و ساکنانش درغفلت غرق شدند زمینۀ ظهور است. باز هم شاعران شیعه و سنی در بیان این عقیده اشتراک نظر دارند:
ای سنایی، پند کم ده، کاندر آخر زمان
در زمین مشتی خر و گاو سر و بر کرده‏اند

(سنایی، 150:1388)
عالم از جور و از ستم، پر شد
الوحا! الوحا! جعلت فداک!

(فیض کاشانی، 348:1371)
خواجوی کرمانی در منظومۀ گل و نوروز در سروده‌ای به زیبایی جهان آخر الزمان را
ترسیم می‌کند:
دگر پرسید: از بحر معانی
چو ابر بهمنی در درفشانی

مراد از فتنۀ آخر زمان چیست؟
به عهد آخرین، صاحب زمان کیست؟

جوابش داد کز استاد کتاب
حدیثی کرده‏ام اصغا در این باب

که جز عیسی، فلک در آخرین عهد
نبیند هیچ مهدی را، در این مهد!

زمانی، کآن زمان باستان بود
نه آخر آن زمان آخر زمان بود

کنون ما خود در این ره، راندگانیم
چه پیش آییم؟ کز پس‌ماندگانیم

نرفته، کی زمانی با خود آییم؟
که در آخر زمان، خود فتنه مایی

(خواجوی کرمانی،247:1350)
عالم از ظلمت، سواد شب گرفت
آخر ای خورشید تابان، تا به کی؟

(ابن‌حسام ،125:1366)
23. انتظار پاک و صادقانه
برای نیل به دیدار آن امام همام باید از سر عشق و ارادت، انتظاری یقینی و
بی‌شائبه داشت:
صد هزاران اولیا رو بر زمین
از خدا خواهند مهدی را یقین

(عطار، 7:1345)
بعد از او،صاحب زمان کز سال‏‌های دیرباز
دیده‏ها در انتظار روی آن فرخ‌لقاست

(ابن‌یمین، 38:1344)
ز اصل خاکش، ز نسل پاکش، امام مهدی هادی دین

چه روز باشد که بر سر افسر به پادشاهی حشم برآرد

(خوسفی،152:1366)
دوستان، درهم و پریشانند
ز اشتیاق شما، جعلت فداک!

در فراق تو، تیره شد بر من
هم زمین، هم سما، جعلت فداک!

جای آن است کز غم تو رود
خونم از دیده‏ها، جعلت فداک!

رحم کن بر غریب خسته‌دلی
بی‌کس و بی‌نوا، جعلت فداک!

چشم بر درگه تو دوخته‏ام
به امید لقا، جعلت فداک!

(فیض کاشانی،349:1371)
24. دوران شادی و نشاط است
عصر ظهور حضرت زمان شادمانی و فرح بی‌سابقه‌ای است که جهان آن‌سان به خود ندیده است:
موسی به کوه طور، به نور عیان رسید
توفیق وصل یار، عنان بر عنان رسید

(انوار،163:1337)
دلایل ذکر نام حضرت در کلام شاعران
اگرچه شاعران مسلمان اعم از شیعه و سنی بنا به ارادتی که به حضرت داشته‌اند، تمایل به ذکر نام والاگهر ایشان دارند، انگیزه‌هایی نیز باعث شده است بیشتر به یادکرد نام حضرت بپردازند، از جمله:
1. فساد زمانه شاعران
آلودگی جامعه دوران شاعران سبب شده است با ذکر نام حضرت، زمینه را برای بیان این آلودگی‌ها مناسب بدانند و با آرزوی ظهور آن حضرت امید به از بین رفتن این فتنه‌ها داشته باشند:
دجّالیان به فتنه و غوغا برآمدند
مهد جلال مهدی دشمن‌فکن بیا

(ابن‌حسام،232:1366)
2.شکایت از حاکمان وقت و اوضاع زمانه
دیوان طمع به ملک سلیمان همی کنند
هان ای شهاب و صاعقۀ تیغ‌زن بیا

(همو: 232)
3. آرزوی ظهور
حزین لاهیجی این‌گونه دردمندی خودش را در شوق زیارت حجت بیان می‌کند:
تا دیده ز دل، نیم‌قدم ره به میان است
از پرده برآ! چشم جهانی نگران است

(حزین لاهیجی، 629:1374)
4. ذکر القاب و صفات حضرت
امام اممم، صاحب عصر، مهدی
که نامش علم شد به مشکل‌گشایی

فلک، کرده هر صبح با کاسۀ مهر
ز دربار دردی کشانش، گدایی

(همو: 631)
5. معرفی مهدی(عج) به عنوان مصلح جهانی
وجودش چراغی به فانوس دان
جهانی ازو روشن و خود نهان

(واعظ قزوینی،622:1359)
تبیین رسالت‏‌های جهانی امام زمان(عج)
انعکاس این رسالت که ابعاد جهانی دارد، در شعر فارسی شامل مواردی همچون مبارزه بنیادی و فراگیر با بیداد و بیدادگران در عرصه جهانی، رویارویی تمام‌عیار با کفر جهانی و ایادی آن، برقراری نظام قسط و عدل واقعی در گسترۀ جهان، تحقق جهان‌شمولی دین مقدس اسلام و احیای ارزش‌های دینی، برقراری حکومت جهانی اسلام، حاکمیت فرهنگ اصیل اسلامی، رسوایی داعیه‌داران دروغین مهدویت و تبیین زشتی و پلیدی دجالان است.
شاعرانی که در شعرشان به حضرت پرداخته‌اند
موضوعات مختلف شعر انتظار
در اشعار شاعران انقلاب اسلامی که به انتظار و ظهور امام زمان(عج) پرداخته‌اند، موضوعات ذیل به چشم می‌خورد:
1. امام زمان(عج) و شهدا، 2. ارتباط عاشورا و قیام حضرت مهدی(عج)، 3. تمنای وصال، 4. شرح هجران و شکوه از ایام فراق، 5. اظهار عشق و محبت به امام مهدی(عج)، 6. سیمای مختلف حضرت ولیّ‌عصر(عج)، 7. نزدیک شدن ظهور امام زمان(عج)،
8. جهان قبل از ظهور، 9. جهان پس از ظهور، 10. مسجد جمکران و امام عصر(عج)،
11. رجعت و ظهور امام مهدی(عج)، 13. انتقام گرفتن از دشمنان اهل‌بیت(علیهم السلام).
نتیجه‌گیری
با سیری اجمالی بر آن‌چه نقل شد می‌توان چنین نتیجه گرفت:
_ درون‌مایه شعر غیبت و انتظار در پهنۀ ادب فارسی از ابتدا تا انتها گسترده شده است.
_ با نگاهی عمیق می‌توان دریافت که هر چه به دوران معاصر نزدیک‌تر می‌شویم، شعر از فضای غیبت بیشتر به فضای انتظار منتقل می‌گردد. در واقع هرچه زمان غیبت امام طولانی‌تر می‌شود، چشم‌به‌راهی برای فرج نیز افزون‌تر و تشنگی ملاقات شدیدتر می‌شود.
_ نام حضرت مهدی(عج) در شعر فارسی به عنوان سمبل و الگویی است که شعرای مداح ستایش ممدوح آن را به کار می‌گیرند تا با نمادی کامل قیاس گردند. در کل این نوع سنجش از جهت ادبی خلاف مذهب کلامی است.
_ سروده‌های مهدوی در ادب فارسی از قرن ششم اوج می‌گیرد و از قرن هشتم به بعد کاملاً فراگیر می‌شود.
_ سیر سرایش سروده‌های مهدوی را از قرن ده و یازده می‌توان در نهایت درخشش ملاحظه کرد.
_ انقلاب اسلامی با شعار‌های ویژه خود به شعر غیبت و انتظار شتاب مضاعف می‌بخشد تا جایی که انقلاب ایران را مقدمه ظهور منجی آخرالزمان قلمداد می‌کنند.
_ بخشی عمده از سروده‌های شعرای فارسی‌زبان اهل‌سنت هستند. گویی اعتقاد به نحله و مذهب خاص باعث غفلت از این اصل تشکیک‌ناپذیر اسلامی نشده است.
_ شعرای عارف و صوفی‌مسلک ایران نیز در دیوان‌های خود به شعر انتظار و غیبت توجهی ویژه نثار کرده‌اند.
_ محدودیتی در قالب‌های فارسی برای سرودن شعر مهدوی دیده نمی‌شود، به گونه‌ای که تقریباً در تمام قالب‌ها، این نوع مضامین را می‌توان یافت؛ قالب‌هایی از قبیل رباعی، مثنوی، دوبیتی، قصیده، ترکیب‌بند، ترجیع‌بند، مسمط، سرود و شعر آزاد از این دست قالب‌ها به شمار می‌روند.
_ ابن‌حسام خوسفی در بین شاعران فارسی در سرودن اشعاری در منقبت امام(عج)جایگاهی ویژه دارد.

منابع
انوار، قاسم، کلیّات اشعار، تصحیح: سعید نفیسی، تهران، انتشارات سنایی، 1337ش.
اهلی شیرازی، محمد بن یوسف، کلیّات اشعار، به کوشش: احمد ربانی، تهران، انتشارات سنایی، 1344ش.
حافظ شیرازی، شمس‌الدین محمد، دیوان اشعار، به کوشش: خلیل خطیب رهبر، تهران، انتشارات صفی‌علیشاه، چاپ چهل و چهارم، 1387ش.
حزین لاهیجی، محمدعلی بن ابوطالب، دیوان اشعار، تصحیح: ذبیح الله صاحبکار، دفتر نشر میراث مکتوب، چاپ اول، 1374ش.
خاقانی شروانی، بدیل بن علی، دیوان اشعار، به اهتمام: محمدتقی مدرس رضوی، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، 1344ش.
خمینی، سید روح‌الله، صحیفه نور، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1371ش.
خواجوی کرمانی، محمود بن علی، منظومۀ گل و نوروز، به اهتمام: کمال عینی، تهران، انتشارات بنیاد فرهنگ ایران، 1350ش.
______________________________ ، منظومۀ همای و همایون، تصحیح: کمال عینی، تهران، انتشارات بنیاد فرهنگی ایران، 1348ش.
خوسفی، ابن‌حسام، دیوان اشعار، به اهتمام: احمد احمدی بیرجندی و محمدتقی سالک، مشهد، اداره کل حج و امور خیریه استان خراسان، 1366ش.
دوانی، علی، مهدی موعود (ترجمه جلد سیزدهم بحارالانوار ) تهران، مؤسسه تحقیقات و نشر معارف اهل‌البیت، چاپ اول، 1380ش.
سعدی شیرازی، مصلح‌الدّین بن عبدالله، گلستان سعدی، بر اساس نسخه محمدعلی فروغی، تهران، نشر سرایش، چاپ اوّل، ۱۳۸۲ش.
سعدی، مصلح‌الدین بن عبدالله، گلستان سعدی، به کوشش: دکتر خطیب رهبر، بی‌جا، بی‌نا، ۱۳۴۸ش.
سنایی غزنوی، مجدود بن آدم، دیوان اشعار، به اهتمام: مدرس رضوی، تهران، انتشارات سنایی، چاپ هفتم، 1388ش.
طالب آملی، محمد، کلیّات اشعار، به تصحیح: محمد طاهری‌شهاب، تهران، انتشارات سنایی، بی‌تا.
عطار نیشابوری، فریدالدین محمد بن ابوبکر، مختارنامه، مقدمه و تصحیح: دکتر محمدرضا شفیعى كدكنى، تهران، انتشارات سخن، 1375ش.
________________________________________________ ، منظومۀ مظهر العجایب و مظهر الاسرار، تصحیح: احمد خوش‌نویس (عماد)، تهران، انتشارات سنایی، 1345ش.
عنصری بلخی، حسن بن احمد، دیوان اشعار، به کوشش: محمد دبیر سیاقی، تهران، انتشارات سنایی، 1342ش.
فریومدی، ابن‌یمین، دیوان اشعار، تصحیح: حسین‌علی باستانی‌راد، تهران، انتشارات سنایی، 1344ش.
فیض کاشانی، محمد محسن، دیوان اشعار، تصحیح: مصطفی فیضی کاشانی، تهران، انتشارات اسوه، چاپ اول، 1371ش.
قطران تبریزی، ابومنصور، دیوان اشعار، تهران، انتشارات ققنوس، چاپ اول، بی‌تا.
مجاهدی، محمدعلی، خوشه‌های طلایی، قم، انتشارات مسجد مقدس جمکران، چاپ دوم، بی‌تا.
مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، مؤسسة الوفاء، چاپ دوم، 1403ق.
مصاحبی نایینی، علی، تذکرۀ مدینة الادب، تهران، کتابخانه و موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی، 1376ش.
نظامی گنجوی، الیاس بن یوسف، منظومۀ خسرو و شیرین، تصحیح: حسن وحید دستگردی، به کوشش: سعید حمیدیان، تهران، نشر قطره، بی‌تا.
واعظ قزوینی، محمدرفیع، دیوان اشعار، به کوشش: دکتر سیّد حسن سادات ناصری، تهران، مؤسسۀ مطبوعاتی علی اکبر علمی، 1359ش.
https://ayandehroshan.ir/vdcg.79qrak9qnpr4a.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما