زمینهسازی رسانهای _ تبلیغاتی ظهور مهدی موعود(عج)
دکتر کاظم عظیمی خرمآبادی
چکیدهزمینهسازی برای ظهور مهدی موعود(عج)، یکی از وظایف و رسالتهای خطیر شیعه بصیر و آگاه در جهان امروز است و زمینهسازی رسانهای _ تبلیغاتی یکی از مهمترین شاخههای آن است که سایر موضوعات و عرصهها را به صورت مستقیم و غیرمستقیم تحت تأثیر قرار میدهد؛ چرا که رسانه و تبلیغات در دنیای امروز نقش برجستهای دارد، تا حدی که در نظر کارشناسان، جایگزین سلاح و گلوله شده است. موضوع زمینهسازی ظهور منجی عالم(عج) یکی از بهترین عرصهها برای استفاده از تواناییها و ظرفیتهای حوزه رسانه و تبلیغات با بهکارگیری آخرین دستاوردها و فناوریهای روز بشری است و گستردگی تأثیر و تنوع ابزارها و شیوههای مورد استفاده در رسانه و تبلیغات، زمینههای تازه و متعددی را برای نوآوری و خلاقیت در حوزه بیان اصول و مبانی مهدویت، منجی، آخرالزمان، ضرورت زمینهسازی، نقش مهم تلاشهای محبان و منتظران و... پیش رو قرار میدهد. رسانه و تبلیغات انواع آنها اعم از مکتوب، دیداری _ شنیداری، مجازی _ سایبری، دینی _ عرفی، در سایه ایجاد سازمان و تشکیلات منظم و استفاده از ظرفیتهای هنر، طراحی، چاپ و... ظرفیتهای بالقوهای است که لازم است توسط محبان و منتظران قدوم منجی عالم(عج)، مورد توجه و استفاده جدی قرار گیرد. در این مقاله سعی شده است که مسئله زمینهسازی ظهور مهدی موعود(عج) در حوزه رسانه و تبلیغات و چگونگی ایفای نقش مؤثر توسط منتظران و محبان ظهور، مورد طرح و آزمون قرار گیرد.
واژگان کلیدی
حضرت مهدی(عج)، زمینهسازی، ظهور، رسانه، تبلیغات.
مقدمه
زمینهسازی برای ظهور مهدی موعود(عج)، از جمله وظایف و رسالتهای خطیر شیعه بصیر و آگاه در جهان امروز به شمار میرود و زمینهسازی رسانهای _ تبلیغاتی یکی از مهمترین شاخههای آن است که سایر موضوعات و عرصهها را به صورت مستقیم و غیرمستقیم تحت تأثیر قرار میدهد؛ چرا که رسانه و تبلیغات در دنیای امروز نقشی برجسته دارد، تا حدی که جایگزین سلاح و گلوله شده است. موضوع زمینهسازی ظهور منجی عالم(عج) یکی از بهترین عرصهها برای استفاده از تواناییها و ظرفیتهای حوزه رسانه و تبلیغات با بهکارگیری آخرین دستاوردها و فناوریهای روز بشری است و گستردگی تأثیر و تنوع ابزارها و شیوههای مورد استفاده در رسانه و تبلیغات، زمینههای تازه و متعددی را برای نوآوری و خلاقیت در حوزه بیان اصول و مبانی مهدویت، منجی، آخرالزمان، ضرورت زمینهسازی، نقش مهم تلاشهای محبان و منتظران و... پیش رو قرار میدهد. رسانه و تبلیغات و انواع آنها در سایه ایجاد سازمان و تشکیلات منظم و استفاده از ظرفیتهای هنر، طراحی، چاپ و... ظرفیتهای بالقوهای است که لازم است توسط محبان و منتظران قدوم امام عصر(عج) مورد توجه و استفاده جدی قرار گیرد.
برای زمینهسازی رسانهای _ تبلیغاتی ظهور مهدی موعود(عج) ضرورتهای نظری و عملی مختلفی وجود دارد که مهمترین آن عبارتاند از:
1. تهاجم فرهنگی گسترده غرب بر ضد باور مهدویت تحت عناوینی چون: آخرالزمانگرایی، آمادگی برای جنگ جهانی آرماگدون و... ؛
2. تلاش گسترده امپریالیسم و صهیونیسم برای مصادره به مطلوب مکتب مترقی مهدویت به وسیله طرح نظریاتی چون جهانیسازی، دهکده جهانی، پایان تاریخ، سکولاریسم سیاسی و پلورالیسم فرهنگی _ دینی و... ؛
3. تشکیل جنبش صهیونیسم _ مسیحی در ایالات متحده به منظور فعالیت در حوزه آخرالزمان و منجی؛
4. ضرورت افزایش آگاهی و معرفت محبان و منتظران درباره امکان و ضرورت زمینهسازی رسانهای _ تبلیغاتی؛
5. رواج اعتقاد به رجعت مسیح(ع) منجی و ضرورت زمینهسازی آن در نظر منحرفان یهودی _ غربی؛
6. وارونهسازی حقایق مربوط به منجی و آخرالزمان توسط دنیای غرب؛
7. وقوع انقلاب اسلامی ایران و تقویت گفتمان برپایی دولت کریمه مهدوی در آخرالزمان؛
8. وارونهسازی حقایق مربوط به منجی و آخرالزمان در هالیوود و دنیای تصویر غرب؛
9. سوء استفاده یا کجفهمی برخی افراد از مفهوم زمینهسازی ظهور و شیوههای یاری امام زمان و ... .
درباره موضوع این پژوهش کتابها و مقالات درخور توجهی نگاشته شده است که مهمترین آنها عبارتاند از غرب، رسانه و سازه معنایی انتظار در روابط بینالملل نوشتۀ دکتر علیرضا صدرا و امین پرتو؛ ظرفیتها و محدودیتهای رسانه در جامعه و دولت زمینهساز ظهور منجی موعود نوشتۀ دکتر سید محمد مرتضوی؛ رسانه و آموزه مهدویت نگاشتۀ امیرمحسن عرفان؛ کارکردهای رسانه زمینهساز اثر دکتر زهرا شیخوند.
این مقالات مطالبی را درباره نقش رسانه در موضوع مهدویت، انتظار و زمینهسازی طرح و بررسی کردهاند که چکیده آن عبارت است از ضرورت اصلاح کژدیسهنمایی نسبت به مفهوم انتظار در سطح رسانهای (صدرا و پرتو، 1389: 16)، ناامیدی از رسانههای مشهور (صوتی _ تصویری، مکتوب، سایبری و...) به دلیل 1. وابستگی به احزاب، اشخاص و دولتها، 2. نفوذ قدرتها، 3. ضعف محتوا و... و امیدواری به رسانههای مغفول (مراسم مذهبی، اماکن مذهبی و مناسبتهای مذهبی) در راستای تحقق جامعه و دولت زمینهساز ظهور منجی موعود (مرتضوی، 1390: 68- 69). رسالت رسانه مهدوی، زمینهسازی و تشکیل جامعه منتظر قبل از ظهور است که با ترویج
باورها، ارزشها و رفتارهای مهدوی حاصل میشود (عرفان، 8-336). رسانههای زمینهساز نهتنها آینه روندهای فرهنگ مهدویت هستند، بلکه میتوانند مسیر این زمینهسازی را نیز برای آمادهسازی جامعه به سمت مؤلفههای عصر ظهور تعیین نمایند (شیخوند، 1390: 299).
در این نوشتار سعی شده است علاوه بر همپوشانی موضوعات مطرح در مقالات یادشده، مسئله زمینهسازی ظهور مهدی موعود(عج) در حوزه رسانه و تبلیغات همراه با شرح و بسط جزئیات کاربردی آن و چگونگی ایفای نقش مؤثر توسط منتظران، در قالب سنجش فرضیات زیر مورد مورد طرح و آزمون قرار گیرد:
1. تشکیل اتاق فکر زمینهسازی رسانهای _ تبلیغی ظهور مهدی موعود(عج) نخستین گام در این زمینه است.
2. تعیین الزامات، مبانی فعالیت و نظریهپردازی در حوزه زمینهسازی رسانهای _ تبلیغی ضروری است.
3. باید اهداف رسانهای _ تبلیغی زمینهسازی به صورت کوتاه مدت و بلندمدت، دقیقاً مشخص شوند.
4. شیوهها و روشهای انجام فعالیتهای رسانهای _ تبلیغی زمینهساز به طور مفصل تبیین گردد.
5. ابزارها و وسایل مورد نیاز در انجام فعالیتهای رسانهای _ تبلیغی زمینهساز دقیقاً تعیین شود.
6. چارچوب سازمانی _ تشکیلاتی زمینهسازی ظهور همراه با تقسیم مسئولیتها و تکالیف مشخص گردد.
7. سامانه دقیق نظارتی و ارزیابی برای پایش فعالیتها و اصلاح کمبودها و کاستیها تعریف شود.
برای بررسی فرضیههای یادشده در این نوشتار، در آغاز مبانی نظری پژوهش مانند دین، رسانه، تبلیغات، امپریالیسم رسانهای و... مورد شرح و بسط قرار گرفته، سپس با استفاده از روش تحلیلی _ کیفی مبانی و فرصتهای زمینهسازی رسانهای _ تبلیغاتی ظهور مهدی موعود(عج) مورد طرح و آزمون قرار میگیرد. به نظر میرسد روش، کیفیت و نوع ابزار فعالیت رسانهای _ تبلیغاتی محبان و منتظران ظهور منجی، نقش برجستهای در تقویت فرهنگ زمینهسازی و آمادگی برای ظهور و تحقق اهداف مقدس آن دارد.
چارچوب نظری
امروزه نقش مهم رسانهها در ارتباط با فرد و جامعه بر کسی پوشیده نیست و همه آحاد و گروههای جامعه به نوعی با رسانهها سرو کار دارند. علاوه بر این برای کسب اطلاع از رخدادهای جهان به رسانهها وابستهایم تا تصویری از جهان از حیطه شخصی خود به دست آوریم (ویلیامز، 135) و اطلاعات لازم برای ایجاد تعامل سازنده با محیط پیرامونی را کسب کنیم. از نظر اجتماعی، رسانه رسالت سنگینتری بر عهده دارد که عبارت است از ایجاد فضای تفاهم و همکاری مسالمتآمیز که به نظر میرسد این مهم در رسانههای الکترونیکی بیشتر دیده میشود؛ زیرا شیوههای ارتباطی الکترونیکی دستاندرکار خلق فضایی هستند که در آن م ردم به فکر یکدیگرند و هر چه صدای افراد بیشتری شنیده شود، روحیه درک و تفاهم بینالملی گسترش مییابد و از تضادها و اختلافات کاسته میشود (همو: 234) که همفکری ایجاد شده در بعضی موضوعات خارج از توجه رسانههای استکباری مانند نوعدوستی، ایجاد مراکز خیریه و... از این دست به شمار میآیند. قدرت رسانهها در دنیای امروز به ایجاد همفکری و تفاهم خلاصه نمیشود، بلکه به نظر میرسد رسانهها در دنیای حاضر و آینده مأموریتهای بیشتری برای خود تعریف کردهاند. رسانهها نهتنها میتوانند به مردم بگویند چگونه فکر کنند، بلکه حتی میتوانند بر معیارهای ارزشگذاری آنها بر خبرها و خبرسازان نیز اثر بگذارند (همو: 198 - 199) و شیوه و معیار خاصی برای تهیه و داوری در محتویات رسانهای تعریف کنند. علت این امر چیزی نیست جز ویژگی تعامل رسانهای که در آن محدودیتهای زمانی، مکان و مخاطب برداشته میشود. تعامل رسانهای در طول زمان و مکان گسترده است و شرکت کنندگان در آن در بافتهایی قرار دارند که از نظر مکانی یا زمانی متمایز و مجزایند و در یک سیستم مرجع مشترک زمانی _ مکانی سهیم نیستند (تامپسون، 1389: 105). این سخن به این معنا نیست که مردم در همه مسائل و امورات خود از رسانهها تأثیرهای روزانه میگیرند، بلکه این مطلب بیانگر آن است که سنت در جستوجوی معیشت و روشنفکری، لزوماً کنار گذاشته نمیشود، بلکه بهعکس هیئتی دوباره یافته و دگرگونی میپذیرد و حتی شاید از طریق رویارویی با دیگر شیوههای زندگی، تقویت و تحکیم شود (همو: 236) و زمینه روزآمدسازی سنتها را فراهم نماید، به طوری که مردم در شرایط پیچیده انفجار اطلاعات امروز با روشها و برداشتهای نوینی از سنت و آداب و رسوم مرتبط شوند. دین اسلام و مذهب پویای شیعه یکی از بهترین و کاملترین مذاهب برای بهروزرسانی رسانهای است، به گونهای که ظرفیتهای گسترده اجتماعی _ علمی آن زمینه مساعدی را برای حفظ و حراست از سنتها و ارزشهای توحیدی فراهم کرده و نمونههای آن در دنیای معاصر بسیار است. انقلاب ایران شاهدی زنده بر قدرت نوزایی اسلام است که در آن تحرک و تجهیز اعتقادات مذهبی سنتی _ که با انتشار نوارهای صوتی و آثار چاپی در گردش از طریق شبکههای غیررسمی ارتباط و خارج از حوزه رسانههای دولتی تسهیل شده بود _ در بیاعتبار کردن سیاستهای غربگرایی شاه ورژیم سلطنتی مؤثر افتاد (همو) و در نهایت موجب تغییر در نظام سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی ایران شد؛ تحولی که آغازی برای ایجاد دگرگونیهای اساسی را در سراسر جهان فراهم آورد که ایجاد جنبش بیداری اسلامی اخیر در منطقه عربی نمونه آن است. این جنبش میرود تا با جهانگیر شدن خود صفحاتی جدید از حیات بشری را در کره خاکی بنا سازد.
برای اینکه نقش و تأثیر رسانه در جامعه امروز مورد دقت قرار گیرد، مناسب است نگاهی به معنای لغوی، مفهوم و انواع رسانه داشته باشیم. در فرهنگ فارسی عمید در معنای واژه رسانه آمده است: «هر وسیله که مطلب یا خبری را به اطلاع مردم برساند» (عمید، 1379: واژۀ رسانه). اندکی دقت در ریشه رساندن نیز بیانگر معنای انتقال مطلب یا خبر از کسی یا چیزی به کسی دیگر است. رسانه تاریخچهای طولانی دارد که بیان آن در حوصله این نوشتار نیست، اما نقطه عطف آن مربوط به زمانی است که نوشتار الفبایی، چاپ را بر اولین رسانه کار آمد جهانی، برای ذخیره و تبادل ایدهها و دانش تبدیل کرد و حروفچینی متحرک در اروپا اختراع شد. این اختراع آغازی بود برای آنکه اطلاعات و تولیدات فکری و علمی بشر در معرض دید و نقد دیگران قرار گیرد.
پس از اختراع حروفچینی متحرک و گسترش صنعت چاپ در جهان، دستاوردهای فراوانی در حوزه رسانه و فناوری اطلاعات نمایان شد که زمینه ایجاد انواع مختلف رسانهها را فراهم کرد. آخرین دستاوردهای بشری در حوزه رسانه و فناوری اطلاعات و ارتباطات نشانگر آن است که رسانهها به طور عام به سه دسته تقسیم میشوند: 1. رسانههای ادراک حسی (صدا، حالات چهره، اشارات دست و...)، 2. رسانههای نشانه شناختی (تصویر، زبان، خط، موسیقی)، 3. رسانههای فنی انتقالی (رسانههای مکتوب، رادیو، تلویزیون، اینترنت) (حسینی، 1388: 31). به نظر میرسد این تقسیمبندی همه انواع قدیم و جدید رسانه را دربر میگیرد و شایسته توجه و دقت کارشناسان رسانه و ارتباطات است. گرچه تقسیمبندیهای دیگری نیز در این زمینه وجود دارد؛ ولی عناوین انتخاب شده در این تعریف دایره شمول بیشتری نسبت به تعاریف مشابه دارد که موجب آسانی فهم موضوع و سهولت یافتن مصادیق آن میشود. یکی از راههای فهم نقش و تأثیر رسانه، دقت در رابطه رسانه با جنبههای مختلف زندگی انسان و تغییرات ناشی از آن است. وسایل ارتباط جمعی بر ما تأثیر میگذارد و نتایج آنها از جهات شخصی، اجتماعی، سیاسی، روانی، اقتصادی و اخلاقی به قدری عمیق است که هیچ گوشه از جسم و روان ما را دستنخورده باقی نمیگذارد (همو: 169). کمتر انسانی یافت میشود که در دنیای معاصر به نوعی متأثر از رسانههای گروهی نباشد؛ زیرا هجمه رسانههای مختلف در ساعات شبانهروز و به شکلهای گوناگون چنین امری را تقریباً محال کرده است. در دنیای امروز، دیگر افراد و افکار با وجود اهمیت و ارزشمندی خود، تعیین کننده افکار عمومی و منشأ تحولات نیستند؛ بلکه سیستم ارتباطات و وسایل ارتباطی منشأ تحولات است. وسایل ارتباطی جدید، تنها رابط بین انسان و طبیعت نیست، بلکه طبیعت انسان جدید است و فرهنگ جوامع مبتنی بر رسانههایی که پدید میآیند، همواره در حال باز تعریف شدن هستند (همو). این بدان معناست که چگونگی و کیفیت فعالیت رسانهای عامل تعیین فرهنگ است و نه افراد و جریانهای علمی _ فکری که در نقاط مختلف دنیا هراز چند گاهی رخ مینماید.
دین یکی از عوامل مهم، ساخت و بافت فرهنگ است. دین به دلیل ارتباط با مبدأ فاعلی و غایی زندگی بشر، در تلاش است که همه جوانب زندگی بشر را به سوی کمال سوق دهد. به عبارت دیگر، دین مجموعهای از نمادها و نظامهای اعتقادی است که از لحاظ فرهنگی معنادار هستند و محل تلفیق این نمادها با یکدیگر است (هوور و لاندی، 1389: 29). البته نمادهای دینی، سطحی، بیمعنا و ناظر به خیال و وهم یا ارضای حس زیباییدوستی انسان نیست، بلکه دارای ریشههایی بس عمیق و گسترده است؛ زیرا با معادلات اساسی زندگی او سرو کار دارد و در تلاش است به سؤالات اساسی درباره آغاز و انجام دنیا _ که دیر زمانی است ذهن او و همنوعان را به خود مشغول داشته است _ پاسخ دهد. از اینرو دین به صراحت با ابعاد تجربی و هستیشناسی وجود یعنی با ابعاد هستی و معنا سرو کار دارد؛ دین با هدف قراردادن حیات فرد در متن هدف کیهانی و وسیعتر، به زندگی او معنا میبخشد (همو) و به همه فعالیتهای فکری و عملی انسان جهت میدهد؛ معنایی که از سویی به عنوان دلگرمی برای پیگیری فعالیتهای روزمره و از سوی دیگر، به عنوان غایت و هدف آنها در بلندمدت مورد توجه وی واقع میگردد. اینجاست که موضوع تفکر دینی مطرح میشود؛ موضوعی که به عنوان برآیند و نتیجه تلاشهای، فکری _ عملی فرد و جامعه درباره دین محسوب میشود و رسانه یکی از عوامل مهم شکلگیری و پایداری تفکر دینی است، تا حدی که گفته شده است رسانهها جزوی از تفکر دینیاند و نه ابزار صرف نشر و پخش آن و اگر ما خواهان اثبات و تأیید کلیت این تفکر هستیم، نباید توجه خود را تنها به یک رسانه محدود کنیم (همو: 139)؛ بلکه باید از توانایی همه رسانهها و ابزارهای مورد استفاده آنها در راستای شکلدهی به تفکر دینی ناب اسلامی _ شیعی بهرهمند شویم تا از ظرفیت بالای دین در سعادت و آرامش نوع بشر استفاده کنیم.
در میان انواع رسانههای موجود در جهان کنونی، به نظر میرسد نقش رسانههای تصویری نیازمند توجه بیشتری است. به این دلیل که انسان در دوران حاضر، از فرهنگ شفاهی و نوشتاری گذر کرده و دل به دنیای تصویر بسته است. درباره رسانه دینی و تفکر دینی باید دانست که فیلم و سایر رسانههای دینی افراد را وارد مرحلهای میکنند که طی آن از زندگی روزمره خود فاصله میگیرند و برای تحول آمادگی پیدا میکنند (همو: 41). این مسیر البته بسیار پیچیده و ظریف است؛ زیرا یک فیلم با استفاده از عناصر مختلف خود مانند گفتوگوی نقشآفرینان، صحنهها و موقعیتها و زمان و مکان موجود زمینهای مناسب برای ایجاد تأثیر عمیق و پایدار در مخاطب فراهم میسازد؛ تا حدی که ممکن است تأثیری که یک بیننده از دیدن یک فیلم پنج دقیقهای در فکر جان خود مییابد از خواندن هزاران صفحه کتاب و مجله و.... حاصل نشود. اینگونه است که نقش و رسالت تلویزیون دینی در زمینه ساخت و بافت تفکر دینی پر رنگ میشود و در اهمیت نقش و جایگاه آن همین بس که ماهیت آیینی تلویزیون دینی، ظرفیت و توانایی گسترده کردن افق دید بینندگان را به آنها میدهد. تلویزیون دینی برای بینندگان مجال و امکان انعطاف در اعتقادات و سبک زندگی سنتیشان را فراهم میآورد (همو: 252)؛ تغییری که رسالت بزرگ حکومت دینی به صورت کلی و رسانه دینی به صورت خاص است تا مردم در همه زمینههای زندگی خود معیارها و اصول اعتقادی را لحاظ کنند و از جاده فطرت و کمال به باتلاق زر و زور و تزویر و شهوت سقوط نکنند.
رسانه در دنیای امروز ابزار قدرت و حکومت است و این ابزار در نظر امپریالیسم جهانی امریکا و صهیونیسم وسیله غارت و چپاول منابع و سرمایههای جهانی و تنها مسیر شکلدهی و هدایت افکار و اندیشههاست. امروز در جهان هیچ قدرتی بالاتر از قدرتی نیست که در امریکا در دست فریبدهندگان افکار عمومی قرار دارد؛ زیرا ابتدا تصوری از جهان را برای ما شکل میدهند، سپس به ما میگویند که درباره این تصور چگونه فکر کنیم (رجبینیا، 1389: 18). این تصور شکل یافته و چگونگی تفکر، چیزی نیست جز آنچه منافع سیاسی _ اقتصادی آنان را تأمین مینماید. ریشه چنین دیدگاهی نسبت به مردم در جامعه غرب و بهویژه امریکا آن است که به نظر میرسد اصولاً مردم جایگاهی در تصمیمگیریها و اداره کشور خود ندارند و همیشه باید تحت فرمان بزرگان سیاست و سرمایه باشند. یکی از صاحبنظران سیاست در غرب معتقد است عامه مردم، بیگانگانی جاهل و مداخلهگر هستند که ما باید ایشان را از عرصه عمومی دور نگه داریم؛ زیرا اگر آنها وارد این امور شوند، تنها دردسرساز هستند؛ آنها فقط اجازه دارند هر چند وقت یکبار پای صندوقهای رأی بروند و یکی از ما افراد باهوش را انتخاب کنند؛ سپس به خانههای خود برگردند و به تماشای مسابقات فوتبال بپردازند (همو: 7) و به پیروزی تیم محبوب خود در مسابقات مختلف فکر کنند و موضوع سیاست و کشورداری را به ما بسپارند تا با استفاده از درایت، صداقت، هوش و توانایی بینظیر خود همه امور آنها را رتق و فتق نماییم.
این سخنان سران امپریالیسم چندان عجیب نیست؛ زیرا اربابان صهیونیست آنها سالهای خیلی دور، به اهمیت نقش و تأثیر رسانه در ساخت و تغییر افکار عمومی داخلی و بینالمللی، بیپرده و در راستای تقویت و توسعه ابزار و تأثیرات آن، سرمایههای هنگفتی هزینه کردهاند. تئودور هرتزل درباره اهمیت نقش رسانهها در پیگیری اهداف شوم صهیونیسم میگوید:
اگر طلا نخستین ابزارها در سیطره و حکومت بر جهان است، بیتردید مطبوعات و روزنامهنگاری دومین ابزار کار ما خواهد بود. نباید بگذاریم دشمنانمان به روزنامهها و رسانههای خبری که بیانگر آرا و نظرات آن است دست یابند. (الرفاعی، 1381: 8)
در این صورت دست باطل صهیونیسم و نقشههای شوم آنان برای انسان و جهان رو میشود و موجبات ضعف و نابودی دولت غارتگر اسرائیل فراهم میشود. با اندک نگاهی در مطبوعات و انواع رسانههای جهانی به خوبی میتوان تحقق سخنان هرتزل را مشاهده کرد و دست پنهان و پیدای صهیونیسم را در ورای همه مطبوعات و رسانهها ملاحظه کرد به طوری که میتوان اذعان نمود صهیونیسم سیطرهای نسبتاً کامل بر شرکتهای تولید و تهیه فیلمهای سینمایی دارد. برخی آمار نشان میدهد بیش از نود درصد از مجموعه کسانی که در امر تولید، کارگردانی، بازیگری، فیلمبرداری و مونتاژ شبکههای سینمایی امریکا فعالیت میکنند، یهودی هستند (همو: 43 - 44). این مطلب در موضوع سینما و فیلم است و اندکی تأمل درباره میزان نفوذ یهودیان و صهیونیستها در رسانهها، شبکهها و خبرگزاریهای مرتبط با پخش و نقد اخبار داخلی و بینالمللی در کشورهای اروپایی _ امریکایی، نشانگر گستردگی نفوذ آنها در رسانههاست.
البته دنیای استکبار و صهیونیسم بینالملل در مقابله با تفکر اسلامی _ شیعی، به در اختیار گرفتن رسانهها و بنگاههای خبر پراکنی اکتفا نکرده است؛ بلکه به تهاجم و حمله به نهادها و مقدسات اسلامی _ شیعی متوسل شده است. در لندن لباسهای زیری تولید شده که بر لایه درون آنها عبارت «لا اله الّا الله» حک شده است. همچنین صهیونیستها نام مقدس مکه را برای مراکز فساد و هرزگی در شهرهای گلاسکو انگلستان و برخی دیگر از شهرهای اروپایی برگزیدهاند تا مسلمانان را استهزا کنند (همو: 75) و بدین وسیله اعتقادات و نمادهای مقدس مسلمانان را کماهمیت و بیارزش جلوهگر سازند. اگر نگاهی کوتاه به نقش رسانهها در جنگافروزی و زمینهسازی قتل و کشتار مردم بیگناه بیفکنیم روشن خواهد شد که رسانهها عوامل زمینهساز تهاجمهای خارجی کشورهای جاهطلبی مانند امریکا هستند که پیوسته به عنوان بازوی اصلی در راستای اقناع مردم در داخل کشور و تشویق سربازان به جنگ و آدمکشی و توجیه افکار عمومی در خارج از کشور و همراه کردن جامعه بینالمللی برای حمله و تجاوز به کشور هدف مانند ویتنام، عراق، افغانستان و... عمل میکنند. یکی از فرماندهان امریکایی حاضر در جنگ امریکا علیه ویتنام میگوید:
با توجه به اینکه ما در دنیای مجازی و واقعی همچنان با خشونت دست و پنجه نرم میکنیم و در لوحهای فشرده و شبکههای پخش فیلم سینمایی، به راحتی صحنههای کشتار و قتل عام به نمایش درمیآید، آیا اصولاً ما تمایل به پایان دادن خشونت و جنگ داریم؟ (رجبینیا، 1389: 69)
اینگونه است که فروش اسلحه و آدمکشی در هر کوی و برزن ایالات متحده به چشم میخورد و ریخته شدن خون افراد بیگناه در سینماها و مدارس و.... توسط نوجوانان مسلح، وجدان هیچ سازمان داخلی و خارجی را به درد نمیآورد و لشکرکشی امریکا و ناتو در افغانستان و عراق و کشتارهای دستهجمعی مردم بیگناه در مراسم عروسی و عزا در خواب و بیداری اندوهی بر چهره مدعیان حقوق بشر و دیگران نمینشاند. البته نباید هم چنین توقعی داشت؛ چرا که به قول رئیس جمهور کنونی امریکا: «تیراندازی میراث ملی ماست!» آری، میراثی که ابزار فریب مردم در داخل و تهاجم و کشتار انسانهای بیگناه و بیدفاع در خارج از کشور است و گرمی بازار فروش اسلحه و مهمات به کشورهای مرتجع خاورمیانه و خلیج فارس وابسته به آن است.
در اینجا مناسب است به موضوع تبلیغ بپردازیم؛ تبلیغ و تبلیغات واژهای است که در کنار رسانه و به صورت فراوان شنیده میشود، اما به راستی رابطه تبلیغات و رسانه در چیست و علت اینکه این دو واژه در کنار هم به کار میروند چیست. برای اینکه درباره تبلیغ و تبلیغات و رابطه آن با رسانه افق روشنی در پیش روی داشته باشیم لازم است از معنای لغوی آن وارد بحث شویم در فرهنگ لغت درباره معنای بَلّغَ آمده است: «رساندن، ابلاغ کردن و مطلع ساختن» (شیخو، 1996: واژۀ بَلّغَ)؛ یعنی پیام، خبر یا موضوعی که از طریق شخص یا چیزی به شخص دیگری منتقل شود و ویژگی رسانهای این واژه با اندکی دقت در این معانی روشن و آشکار است و تعریف اصطلاحی آن هم برگرفته از همین معانی است. تبلیغات آمیختهای است از صنعت و هنر. همچنین وسیلهای است برای اطلاعرسانی صحیح یا غلط. به عبارت دیگر، تبلیغات مجموعهای از دانشهای متفاوت است که توسط آن میتوان مجموعه اطلاعاتی را به جامعه القا کرد (حسینی و همکاران، 24-23) و پیامهای مختلفی را با اهداف متنوع به جامعه عرضه نمود. تبلیغات میتواند در خدمت بشر به کار گرفته شود یا اینکه علیه او به کار رود. مهمترین اهداف رایج در تبلیغات تجاری _ بازرگانی عبارتاند از: اطلاعرسانی، آگاه کردن مشتری از محصول جدید با قیمت یا طرز کار یا خدمات موجود برای آن، تصحیح برداشتهای غلط مشتریان، کاهش ترس مشتریان، ایجاد تصویر مناسب برای شرکت، حفظ و نگه داری جایگاه محصول در ذهن مشتری (همو: 24-25) و... . تبلیغات با همه علوم و دانشهای موجود بشر در ارتباط نزدیک و فعال است و از همه آنها در راستای بهجا نهادن بیشترین تأثیر بر مخاطب خود بهره میجوید. البته در ساخت و ارائه تبلیغات باید نکات و شاخصهایی را مورد توجه قرار داد؛ از جمله اینکه در ساخت تبلیغات باید به ارزشهای فرهنگی جوامع، دیدگاههای موجود درباره مصرف، درآمد، صرفهجویی و همچنین ارزشهایی مانند چگونگی روابط والدین با یکدیگر و با فرزندان و جوانان توجه شود (همو: 61 - 73) تا نیازها و خواستههای ایشان ابتدا شناسایی شود و در جهت رفع آن اقدامات لازم و کار آمد انجام گیرد.
تبلیغات ارتباط نزدیکی با دانش روز دارد و اگر گفته شود تبلیغات همیشه به دنبال کاروان علم و دانش، در حرکت است سخن گزافی نیست. البته برای اینکه تبلیغات به صورت جامع و مانع طراحی و تولید شود باید بر اساس ویژگیهای جمعیتشناسی _ مانند سن، جنس، شغل، آموزش، مذهب و نژاد _ باورها، نگرشها، شیوه زندگی، امکان دسترسی، منابع اقتصادی، نوع رسانه، مجرا و پیام (همو: 77 - 82) ارائه شود تا بیشترین تأثیر را در کمترین زمان بر بیشترین مخاطب خاص و عام داشته باشد و لازمه این هدف آن است که در گام نخست، یک برنامه تبلیغاتی توسط مدیر تبلیغات شرکت یا مؤسسه مربوط تدوین گردد و همه عناصر لازم برای تولید یک تبلیغات مناسب و مؤثر لحاظ شود. مراحل نگارش یک برنامه تبلیغاتی به صورت علمی _ کاربردی عبارت است از: 1. تحلیل موقعیت، شرح وضعیت، عرضه، تقاضا، رقبا و... ؛ 2. تعیین هدف تبلیغاتی؛ 3. تعیین استراتژی؛ 4. اجرا؛ 5. ارزیابی نتایج و تأثیرات (همو: 173-176). تردیدی نیست که دنیای کنونی، عرصه رقابت بر اساس دانش است و کسی در آن موفق است که بتواند بیشترین نصیب را از این دو از آن خود کند میزان تأثیر تبلیغات نیز با همه شاخههای آن مانند بازرگانی، سیاسی، مردمی و آموزشی (همو: 180-181) در گرو میزان اعتقاد و پایبندی مجری آن به اصول مذکور است تا نیل به اهداف تعیین شده میسر گردد و تأثیر مطلوبی رادر ذهن و جان مخاطب بر جای نهد.
تبلیغات و رسانه در جهان کنونی با آینده ارتباط مستحکمی برقرار کرده است تا حدی که برای تعیین نوع رفتار و بهرهبرداری از شرایط آینده در هر کار و حرفهای، برنامهریزی دقیق و جزئی تبلیغاتی _ رسانهای اجتنابناپذیر است و اهمیت این موضوع تا حدی است که به نظر برخی صاحبنظران تبلیغات علم تشخیص آینده است و همین امر مستلزم استفاده از تکنیکهایی برای پیشبینی آینده تبلیغات است که اقداماتی انجام دهیم تا احتمال وقوع رخدادهای مطلوب تبلیغات افزایش یابد (روستا و خویه، 1390: 195) و در نتیجه اهداف تبلیغاتی محقق شود و راه توسعه و پیشرفت سازمان یا شرکت مجری
هموار شود.
بحث و بررسی
تبلیغات و رسانه در دنیای امروز تحولات شگرفی را ایجاد کرده است و همه معادلات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و... را دستخوش تغییر و دگرگونی مبنایی قرار داده است. این نقش تا حدی پررنگ است که میان جایگاه رسانهها و تبلیغات رسانهای با جایگاه، کارکرد و فهمی که از اندیشهها و عقاید در محیط بینالمللی حاصل میشود نسبتی مستقیم و بدون تردید وجود دارد (صدرا و پرتو، 1389: 83). این همان امری است که به شکلگیری گفتمانهای بینالمللی منجر میشود؛ یعنی برنامهریزان رسانهای _ تبلیغاتی در پی آناند که گفتمان خاصی در فضای بینالمللی حاکم سازند تا بتوانند منافع خود را از طریق پیامدهای مستقیم و غیرمستقیم آن محقق سازند.
یکی از وظایف رسانهها و تبلیغات آن، تصویرسازی از موضوعات مهم و ارزشمند در سطح بینالمللی است و موضوع آخرالزمان و منجی در حال حاضر مهمترین موضوع مورد توجه رسانههای بینالمللی در حوزه مهدویت است. رسانههای منحرف غربی _ صهیونیستی کارکرد تصویرسازی خود از مفاهیم و اندیشهها را درباره انتظار و زمینهسازی برای ظهور منجی عملی میسازند که در راستای آن، این معنای جدید ساخته شده است از انتظار و زمینهسازی، همچون ابزاری ساده برای به راه انداختن جنگ رسانهای و تبلیغاتی به کار میرود (همو) و گفتمان و سازه معنایی بینالمللی را به سویی سوق میدهد که منافع آنها اقتضا دارد، نه حقیقت و واقعیت آن گفتمان و سازه معنایی. این همان هدفی است که دنیای استکبار و سران صهیونیسم بینالمللی در پی آن هستند؛ یعنی مکانیسم ساخت سازه معنایی وارونه از انتظار و زمینهسازی ظهور مهدی موعود(عج) برای مخاطبانی در محیط بینالمللی در جهت تأثیرگذاری بر افکار عمومی و اقناع آن (همو: 84) به گونهای که اصل و مبنای آن تغییر میکند و صرفاً به وسیلهای در خدمت دنیای امپریالیسم تبدیل میشود. دلیل عمده این امر آن است که تفکر موعودگرا و آخرالزمانی در غرب، پایان جهان را تیره و تار میداند و معتقد است آخرالزمان چیزی جز جنگ، قتل، نابودی و ویرانی انسان و جهان نیست و در نتیجه چنین القا میشود که زمینهسازی برای ظهور منجی دارای این پیامد است که همه راحتیهای سبک زندگی کنونی شما و ارزشهایی که حیاتتان بر محور آن قرار دارد باید زوال یابد و نیست گردد (همو: 86) و همه هستی انسان و دستاوردهای مادی و معنوی او باید در راه زمینهسازی ظهور منجی موعود غرب نیست و فنا شود. این بدترین وضعیت ممکن درباره گفتمان زمینهسازی برای ظهور منجی در طول تاریخ بشری است چه معنای لغوی کلمه منجی خود گویای این حقیقت است که فلسفه و هدف ظهور منجی نجات انسان و جامعه بشری از مشکلات و گرفتاریهای به وجود آمده در طول تاریخ است؛ منجی یگانه امید انسان برای تحقق حکومت عدالت، توحید، ایمان، رفاه و... برای همه آحاد بشر به صورت مساوی است. اندک دقتی در وعدههای الهی در قرآن کریم یادآور این حقیقت است که ظهور منجی، همان برپایی آرمانشهر یا مدینه فاضله در جامعه بشری است و پایان خوش حیات انسان در کره خاکی است.
زمینهسازی رسانهای _ تبلیغاتی ظهور مهدی موعود(عج) به دور از تعیین زمان برای ظهور از وظایف خطیر و تاریخی نخبگان و دانشمندان متعهد شیعه در روزگار کنونی است. دنیای غرب و امپریالیسم زر و زور و تزویر به رهبری امریکا و اسرائیل تمام امکانات مادی، معنوی، رسانهای، هنری و... خود را وارد میدان ساخته تا به قیمت کشته شدن همه انسانها، اهداف خود را مبنی بر ترویج آموزههای غلط و تحریف شده تورات و انجیل درباره رجعت مسیح و ضرورت زمینهسازی آن و سیطره سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، هنری و... بر همه دنیا را محقق سازند.
موضوع رسانه و تبلیغات با توجه به گسترش فناوریهای ارتباطی، مجازی و دیجیتالی در دنیای امروز حساسیت و اهمیت حیاتی در حوزه مهدویت و زمینهسازی رسانهای _ تبلیغاتی یافته است که برای روشن شدن جنبههای مختلف رابطه رسانه و تبلیغات و مهدویت بهتر است نخست علل و ضرورتهای پرداختن به زمینهسازی رسانهای _ تبلیغاتی برای حضرت صاحب الامر(عج) مورد توجه قرار گیرد.
1. قطعیت رجعت مسیح(ع) و ضرورت زمینهسازی آن در نظر منحرفان غربی
پس از اینکه حضرت عیسی(ع) در جریان آزار و اذیت مردم به گمان آنها به دار آویخته شد، ولی در حقیقت و طبق آنچه در قرآن آمده است خداوند او را به آسمانها عروج داد (نساء: 157 - 158) این عقیده در میان مسیحیان تقویت شد که او به زودی بازمیگردد و اسباب کمال و رفاه آدمیان را در سراسر کره زمین مهیا میسازد. در انجیل درباره این واقعه آمده است:
پسر انسان خواهد آمد در جلال پدر خویش، به اتفاق ملائکۀ خود، و در آن وقت هر کس را موافق اعمالش جزا خواهد داد. به شما میگویم که بعضی در اینجا حاضرند _ که تا پسر انسان را نبینند که در ملکوت خود میآید _ طعم مرگ را نخواهند چشید. (انجیل متی، 16، 28 -27)
این عبارت یعنی نفی موعود حقیقی خداوند _ یعنی امام دوازدهم شیعیان حضرت صاحبالامر(عج) _ و اینکه حضرت عیسی(ع) موعود آخرالزمان است.
اگرچه در روایات رسیده از پیشوایان معصوم ما بر حضور مبارک حضرت عیسی(ع) در رکاب حضرت مهدی موعود(عج) تأکید شده است (مجلسی، 1404: 383). اما اینکه این معادله به صورت محور قرار دادن ظهور حضرت عیسی(ع) و ضرورت زمینهسازی برای آن تبدیل میشود، به این دلیل است که گفتمان غربی _ صهیونیستی در موضوع آخرالزمان و منجی در جهان حاکم شود و معنای آن یعنی بدعت، نفی موعود حقیقی، جنگافروزی در جهان و در یک کلام حاکمیت صهیونیسم که درصدد سیطره بر همه امور اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و... در همه کشورهای جهان است و هر ساله در مراسم سالگرد تأسیس دولت منحوس اسرائیل غاصب، این دعا را زمزمه میکنند: «اراده خداوند ما چنین باد که به لطف او شاهد سپیدهدم آزادی باشیم و نفخ صور مسیحا گوش ما را نوازش دهد» (شفیعی سروستانی و همکاران، 1383: 34). این همان اصلی است که مبنای اشغال فلسطین و کشتار مردم بیگناه آن در سرزمینهای اشغالی است و برای تحقق آن، چارهای جز سیطره یهود بر نیل تا فرات و به راه انداختن جنگ جهانی دیگری برای زمینهسازی رجعت عیسی(ع) وجود ندارد.
2. وارونهسازی حقایق مربوط به منجی و آخرالزمان به وسیله دنیای غرب
یکی از مسائل و موضوعات پیچیده و مهم در حوزه منجی و آخرالزمان، وارونهسازی حقایق و اصول مربوط به آن توسط سران امپریالیسم و صهیونیسم به شمار میرود که هزینههای جانی و مادی گزافی را به جامعه انسانی تحمیل کرده است. البته این نوع تبلیغات تازه نیست و حضرت علی(ع) در ضمن یکی از خطبههای خود درباره یاران و اصحاب معاویه میفرماید:
آگاه باشید! معاویه گروهی از گمراهان را گرد خود جمع کرده و اخبار و حقایق را بر آنها پوشانده و مشتبه ساخته تا کورکورانه گلوهایشان را آماج تیر و شمشیر کنند. (شریف رضی، 1379: 51)
یعنی عده زیادی از انسانها فدای خواست و هدف تعدادی انگشتشمار میشوند و خود را در معرض نابودی و دیگران را دچار زیان و زحمت میسازند.
در حال حاضر موضوع دولت آخرالزمان و منجی، به عرصه سوء استفاده و جولان جنود استکبار و صهیونیسم تبدیل شده است و اندک دقتی در گفتمانها و موضوعات مطرح در سطح بینالمللی همچون جهانیسازی، پایان تاریخ، دهکده جهانی، خاور میانه بزرگ و جدید و... همه حکایت از آن دارد که تنهاانگیزه دنیای استکبار و صهیونیسم برای طرح و بسط این موضوعات، وجود دولت آخرالزمان و منجی و تحقق وعدههای الهی مانند رفاه، کمال و مساوات برای همه آحاد بشر است و این امری است که موافق ذائقه استعماری و تمامیت خواه سران استکبار و رژیم غاصب اسرائیل نیست.
3. پیروزی انقلاب اسلامی ایران و تقویت نظریه برپایی دولت کریمه مهدوی در آخرالزمان
وقوع انقلاب اسلامی ایران در سال 1979میلادی به رهبری امام خمینی باعث شد اهداف و شعارهای دولت کریمه آخرالزمان مانند عدالت، رفاه، توحید، محبت، پیشرفت همهجانبه و... که با دستان مبارک حضرت بقیةالاعظم برپا خواهد شد، مطرح شود. پژواک این شعارها و آرمانهای الهی در جهان استعمارزده آن روزگار و تداوم و تقویت آنها در طول حیات نظام جمهوری اسلامی ایران، همه و همه باعث شد موجی از امید و خوشبینی نسبت به برپایی دولت کریمه آخرالزمان و تحقق وعدههای الهی در سراسر جهان طنینانداز شود و دشمنان و جنود استعمار و استکبار نیز به خوبی اهمیت تأثیر انقلاب اسلامی ایران و جهانی شدن شعارها و اهداف آن را دریافتهاند و به همین سبب همه تلاش، ابزارها، امکانات و همت خود را برای رویارویی با آن وارد میدان ساختند.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، نشانههای اعتقاد به ظهور حضرت مهدی منتظر(عج) در میان ملل جهان اسلام و حتی غیر اسلام، یعنی پرسش از او و سخن گفتن پیرامون او و مطالعه و تألیف درباره او به اوج خود رسید، تا جایی که این لطیفه شایع شده که وزارت اطلاعات امریکا پروندهای از تمام اطلاعات لازم درباره امام مهدی(عج) تهیه و تنظیم کرده که تنها نقص آن، تصویر آن حضرت است (کورانی، 1382: 17). گرچه تلاشها و و سخنان دشمنان مهدویت در برابر وعدههای تخلفناپذیر الهی مبنی بر جانشینی صالحان و پرهیزکاران بیهوده و باطل است، اما این مطلب نباید باعث کوتاهی یاران و محبان ظهور حضرتش در زمینهسازی رسانهای _ تبلیغاتی آن شود؛ بلکه ضروری مینماید که شیعه صالح منتظر مصلح، گوی سبقت را از دشمنان و بدخواهان برباید و تلاشهای پیدا و پنهان ایشان را برای مصادره و انحراف باور الهی _ جهانی منجی و مهدویت خنثی سازد.
4. وارونهسازی حقایق مربوط به منجی و آخرالزمان در هالیوود و دنیای تصویر غرب
سینمای غرب و بهویژه هالیوود در امریکا از همان آغاز پیروزی انقلاب ایران تلاشهای فراوانی را برای تحریف و دگرگونی مفهوم منجی، آخرالزمان و انتظار آغاز کرده است که علت آن را باید تأثیر شگرف تصویر و فیلم بر مخاطب جستوجو کرد؛ زیرا زمان حاضر دنیای سیطره تصویر و فیلم است و دوره حاکمیت سخن و قلم به طور مطلق سپری شده است (پستمن، 1375: 67) فیلم و تصاویر با استفاده از عناصری چون تنوع رنگ، حرکت، گفتوگو، صحنهسازی، پیرنگ و درام قابلیت بالایی در تأثیر بر انواع مخاطبان دارد و پیامهای مختلفی که در پس هر فیلم و تصویری نهفته است به صورت ناخود آگاه و عمیق به بیننده منتقل میشود.
درباره اهمیت و جایگاه هالیوود در سینماها و تلویزیونهای دنیا، همین بس که بدانیم سالانه حدود هفتصد فیلم تولید میکند و شانزده میلیارد دلار سود خالص در سال دارد و نزدیک به 78% سینماها و تلویزیونهای جهان از آن تغذیه میشود (شفیعی سروستانی و همکاران، 1383: 128). این امر بدان معناست که بخش عمده فیلمهای ارائه شده در رسانههای عمومی و شخصی جهانی، ماده خام خود را از سینمای هالیوود امریکا و فرهنگ غرب دریافت میکند که نتیجه طبیعی آن سیطره مبانی فکری، فلسفی و حتی دینی و اعتقادی امریکا و لیبرال دموکراسی آن بر ذهن و جان جهانیان است.
برای اینکه تلاش غرب و سینمای هالیوود در راستای مقابله با مکتب مهدویت شیعه روشن شود کافی است نگاهی کوتاه بر فیلمهایی مانند روز استقلال، پیشگوییهای نوسترآداموس، اینک آخرالزمان، ماتریکس، آرماگدون، دجّال، پایان روزگار، ارباب حلقهها و... (همو: 118 - 120) بیفکنیم تا تلاش هنرمندان و دستاندرکاران سینمایی را برای معرفی دولت امریکا و مکتب لیبرال _ دموکراسی به عنوان منجی دنیا ملاحظه کنیم. در این فیلمها _ که با محوریت آخرالزمان و نزدیک شدن پایان دنیا ساخته شدهاند _ همه شخصیتهای قهرمان و اول داستانها به عنوان امریکایی یا برخاسته از تفکر امریکایی معرفی میشوند به گونهای که بیننده هیچ چارهای جز چنگ زدن به ریسمان نجات آنها نمیبیند و این یعنی مصادره مهدویت، منجی و آخرالزمان به صورت حرفهای و هنری.
بهترین نمونه برای شرح و فهم مقاصد پیدا و پنهان سینمای هالیوود و دنیای غرب در راستای سوء استفاده از موضوع منجی آخرالزمان فیلم 2012 است و در این فیلم _ که سال 2012 به عنوان پایان دنیا در نظر گرفته شده است _ حوادث و وقایعی در قالب یک داستان به وقوع میپیوندد که بیننده را برای مرگ و نابودی آماده میکند؛ اشکهای او را جاری میسازد و باعث تلاش فراوان وی برای نجات خود و خانوادهاش میشود تا جایی که وی حاضر میشود مبالغ هنگفتی را برای سکونت موقت یا دائم در منطقهای در روسیه یا سفر به کرات و سیارههای دیگر بپردازد و خلاصه به دنبال هر راهی برای نجات باشد.
5. تهاجم فرهنگی غرب بر ضد باور مهدویت
یکی دیگر از ضرورتهای مهم طرح و بسط موضوع زمینهسازی رسانهای _ تبلیغاتی است. دشمنان قسم خورده صهیونیستی _ غربی تلاش دارند باور مترقی مهدویت شیعه را تحت عناوینی چون: آخرالزمانگرایی، جنگ جهانی آرماگدون، نزدیکی ظهور مسیح در سرزمین موعود و ضرورت زمینهسازی برای آن، تشکیل جنبش صهیونیسم _ مسیحی در ایالات متحده (همو: 6) و... به نفع خود مصادره کنند. این مدعا بدان سبب است که حجم اطلاعات جدید وارد شده در سیستم فرهنگی مهدویت به حدی است که افزون بر ایجاد اضمحلال، از طریق ایجاد تراکم فرهنگی در عناصر فرهنگی نوظهور توسط غرب، موجب زوال تدریجی فرهنگ خودی مهدویت میشود؛ زیرا تناسب بین عناصر جدید و قدیم را به شدت به هم میزند (بنی فاطمه، 1379: 38). در اهمیت و بحرانی بودن این وضعیت، همین بس که یادآور شویم تهاجم فرهنگی غرب بر ضد مهدویت باعث ایجاد بحران شده و به تغییر در رفتارها، اندیشهها، ارزشها، تعاملات و به طور کلی الگوهای قبلی و سنتی میانجامد (همو: 39). این امور همه به شیعۀ قرن 21 خاطرنشان میسازد که همه توان و امکانات خود را برای مقابله با این تهاجم فرهنگی ضد مهدویت به کار گیرد و در نقطه مقابل آن، تلاش خود را برای معرفی حقیقت مهدویت به جهانیان متمرکز سازد.
6. نظریه جهانی کردن
نظریه جهانی کردن، ترفندی است که از سوی استکبار جهانی و صهیونیسم بینالملل طراحی شده است تا به وسیله ابزارهای علمی، ارتباطی، تبلیغاتی، هنری، ادبی و فرهنگی قدرتمند خود، هدایت امور سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و ... جهان را در دست گرفته و همه کشورها را همچون مومی در دست خود قبضه کنند.
کشورهای اسلامی امروز باید آگاه باشند که جهانی شدن یعنی امریکایی شدن ، یعنی مکدونالدی شدن و یعنی مدرنیزه شدن . سردمداران سیاسی _ اقتصادی غرب، سالها پیش به این نتیجه رسیدهاند که جوامع جهان سومی برای پیشرفت و توسعه اقتصادی و دستیابی به استقلال، باید همان مسیری که کشورهای نوسازی شده غرب در قرن نوزدهم شامل فرایندهای شهری شدن، صنعتی شدن و سکولاریزه شدن طی کردهاند، بپیمایند (Hayness, 1998:3). این عبارات نمایانگر آن است که جهان غرب برای تغییر مسیر سایر جوامع و بهویژه کشورهای آسیای مرکزی که خاستگاه ادیان توحیدی است برنامهریزی گستردهای کرده و در تلاش است بدون جنگ و خونریزی و از طریق ابزارهای تبلیغاتی _ رسانهای، زمینه اجرای اهداف پلید سیاسی، اقتصادی و فرهنگی خود را فراهم سازند.
به نظر میرسد جنگ نرم، بهترین واژهای است که برای تلاشهای جدید استعمارگران غربی در قالب جهانی کردن و استیلای همهجانبه بر کشورهای جهان سوم، میتوان در نظر گرفت که در تعبیرات و مکتوبات آنان نیز به صورت گسترده قابل مشاهده است. یکی از اندیشمندان غربی در اینباره میگوید:
جهانی شدن پدیدهای است که تشدید روابط اجتماعی جهانی را در پی دارد؛ روابطی که موقعیتهای مکانی دور از هم را چنان پیوند میدهد که هر رویداد محلی تحت تأثیر رویدادهای دیگر که کیلومترها از آن فاصله دارند، شکل میگیرد. (Giddens, 1990: 53)
شرایط نیز به گونهای خواهد شد که دیگر تصمیمات مهم در امور کشورهای جهان سوم نه در پایتختها و توسط اندیشمندان و نخبگان علمی، دینی و سیاسی آنان، بلکه در واشنگتن ، لندن ، پاریس ، تلآویو ، سازمان ملل و... رقم خواهد خورد و این هدفی است که دنیای استکبار تمام امکانات خود را برای وصول آن، بسیج کرده و هر روز در پی توسعه آن است.
7. دیپلماسی رسانهای و جنگ روانی و نرم
در دنیای امروز قلم و رسانه جای خود را به اسلحه و تفنگ داده است و کلمات و تصاویر هم به خوبی جای فشنگ و خشاب را پر کردهاند تا حدی که موضوع دیپلماسی رسانهای و جنگ نرم در زمینه هدف قرار دادن افکار، عقاید، ارزشها، باورها و... و تلاش برای کنترل و تغییر آن از الویتهای کاری _ سیاسی دولتهای بزرگ استعمارگر و حتی کشورهای ضعیف و جهان دوم و سوم قرار گرفته است تا بدون خشونت و جاری شدن قطرهای خون، خواست خود را بر مقررات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی کشورهای مورد نظر تحمیل کنند و سپس در بهرهبرداری از آن اقدام کنند.
کارشناسان و مدیران رسانهای غرب و بهویژه کشور سلطهگر امریکا سالها پیش به این امور پی برده و همه تلاش خود را برای حصول کامل آن متمرکز کردهاند. امریکا با شش درصد جمعیت کل جهان، 75 درصد تبلیغات و عملیات روانی دنیا را انجام میدهد. بنگاههای تبلیغاتی این کشور سالانه بیش از 45 میلیارد دلار صرف تبلیغات میکنند و دولت امریکا هر ساله بیش از 400 میلیون دلار برای استخدام هشت هزار کارمند تبلیغاتی صرف میکند تا برای دستگاه تبلیغاتی این کشور پیامهای مناسب تهیه کنند. حاصل کار این گروه، هر سال بیش از 90 فیلم، 12 مجله به 22 زبان و 800 ساعت برنامههای صدای امریکا به 37 زبان برای چندین میلیون شنونده است (رضاییان، 1387: 89 - 90) تا راه اجرای سیاستهای خصمانه دولت امریکا در سراسر جهان و البته نقاط مورد نظر سران سیاسی _ فکری آن فراهم شود. برای اینگونه زمینهسازی رسانهای _ روانی نمونههای فراوانی وجود دارد که از آن جمله میتوان به حمله به ویتنام، حمله به گرانادا در اسپانیا، حمله به عراق و افغانستان اشاره کرد.
دیپلماسی رسانهای و جنگ نرم و روانی در موضوع منجی، آخرالزمان و مهدویت از اهمیتی ویژه بر خوردار است؛ زیرا این موضوعات همه منشأ دینی و اعتقادی دارد و با دل و جان مردم در ادیان مختلف پیوند خورده است. در همه ادیان توحیدی و غیرتوحیدی درباره ظهور منجی و پایان کار جهان آموزههای مشهور و شناخته شدهای وجود دارد که اغلب پیروان ادیان آن را میدانند و عدهای هم به آن ایمان دارند و بیصبرانه منتظر ظهور دولت کریمه آخرالزمان و تحقق وعدههای الهی نشستهاند (شفیعی سروستانی و همکاران، 1383: 14). این موضوع باعث شده است در جهان موجی از انتظار و اشتیاق برای دیدار منجی جهان بشری به وجود آید و دستگاه تبلیغاتی _ رسانهای غرب و بهویژه امریکا و صهیونیسم با آگاهی از این موضمع همه امکانات مادی _ معنوی خود را برای بهرهبرداری از آن و هدایت آن به سوی اهداف و خواستههای پلید خود به کار گرفتهاند.
نگاهی گذرا به تعداد رسانهها، شبکههای تلویزیونی و رادیویی، پایگاههای الکترونیکی و وبلاگها، روزنامهها و مجلات موجود در سطح جهان که با موضوعات منجی، آخرالزمان، انتظار، آرماگدون و... نشان میدهد سران سیاسی _ مذهبی دنیای استکبار و غرب برنامهریزی و طرحهای فراوانی را برای مصادره مهدویت، منجی و آخرالزمان در سر دارند که ریشه آن در اهداف سیاسی _ اقتصادی یا تحریفات ایجاد شده در کتب آسمانی عهد قدیم و عهد جدید جا دارد.
جستوجویی کوتاه در شبکه جهانی اینترنت در موضوعات آخر الزمان، منجی و پایان دنیا نشان میدهد تعداد زیادی پایگاه الکترونیکی، وبلاگ و... در سراسر جهان نسبت به این موضوع اهتمام دارند و اگر تعداد شبکههای رادیویی، تلویزیونی و ماهوارهای را هم به آن اضافه کنیم، عددی خیرهکننده نمایان خواهد شد.
تعریف زمینهسازی رسانهای _ تبلیغاتی ظهور مهدویت و عناصر آن رابطه رسانه و زمینهسازی ظهور مهدی موعود(عج) بسیار حیاتی و مهم است تا حدی که به نظر نگارنده این سطور، رسانه و انواع آن مهمترین رسالت را در موضوع مهدویت برعهده دارد؛ به این سبب که اردوگاه استعمار و امپریالیسم جهانی با استفاده از قدرت و تنوع رسانهها، همه حقایق و اصول مربوط به منجی و آخرالزمان را وارونه ساخته و درصدد بهرهبرداری از آن در سطح جهانی است.
گام نخست در راستای روشن ساختن رابطه رسانه مهدویت توجه به تعریف رسانه زمینهساز و عناصر آن است تا بتوان در سایه این تعریف به ارائه ابزارها و روشهای زمینهسازی رسانهای پرداخت. برای رسانه زمینهساز تعاریف مختلفی از دیدگاه پژوهشگران محترم مطرح شده است؛ مانند این رسانه زمینهساز، رسانهای است که با اشکال گوناگون زمینههای رشد، آگاهی و بالندگی را در میان مردم محقق و موجبات ترویج گفتمان موعودخواهی وظلمستیزی را فراهم مینماید و بدین وسیله به موضوع زمینهسازی و تحقق نصابها برای ظهور منجی مدد میرساند (پوررستمی، 1389: 32). این تعریف گرچه قابل تحسین و پسندیده است، اما با توجه به ضرورتهای مطرح شده برای زمینهسازی رسانهای و شرایط پیچیده دنیای امروز رسانه و ارتباطات، دو اشکال عمده بر آن وارد است: نخست اینکه این تعریف محوریت را بر رسانه قرار داده و نه زمینهسازی و این امر باعث میشود شخص صالح منتظر مصلح، اول رسانه را انتخاب کند و در مرحله بعد روشها و شیوههای زمینهسازی را جستوجو نماید و این موضوعی است که از نظر حرفهای مشکلساز است، به این دلیل که بدون داشتن شناخت کافی از موضوع زمینهسازی و شاخههای آن، نمیتوان درباره نوع رسانه مورد نیاز نظری ارائه کرد؛ زیرا مفهوم و دانش مقدم بر ابزار و روش است. اشکال دوم این تعریف در آن است که موعودخواهی و ظهور منجی را به عنوان یک گفتمان لحاظ کرده است، در حالی که طبق اصول و مبانی مذهب شیعه، امامت و جانشینی پیامبر جزو خدشهناپذیر اصول مذهب است و باید به آن به عنوان یک مکتب و اصل بنیادی نگرسته شود که در قرآن، احادیث و روایات رسیده از پیشوایان مورد تأکید و توجه قرار گرفته است.
به نظر میرسد برای ارائه تعریف صحیح از زمینهسازی رسانهای، محوریت قرار دادن معرفت و آگاهی ضروری است؛ زیرا هدف ظهور منجی بشریت، تجلی و اجرای حقیقت بدون کم و زیاد است و این معیاری است که تعریف زمینهسازی رسانهای باید مورد دقت قرار گیرد. به نظر نگارنده، زمینهسازی رسانهای ظهور مهدی موعود(عج) عبارت است از انعکاس صحیح حقیقت و جوهره ناب مفاهیمی چون منجی، آخرالزمان، ظهور، زمینهسازی، انتظار، جنبههای وجود مقدس حضرت صاحب الزمان(عج)، شیوههای یاری حضرت بقیةالله، اهمیت خواست وتلاش محبان و منتظران و... برای فراهم ساختن زمینه ظهور و حضور مبارک حضرت بقیة الله الاعظم(عج) با استفاده از همه رسانههای صوتی _ تصویری، نوشتاری و مکتوب، ماهوارهای، اینترنتی _ مجازی، دولتی _ غیردولتی، عرفی _ مردمی و... با بهرهگیری از آخرین دستاوردهای فنی و علمی روز بشر و در قالب خبر، فیلم و انواع آن، گفتوگو، روزنامه، مجله، وبسایت، وبلاگ، نمایشنامه، مقاله و... . بنابراین دغدغه رسانه زمینهساز مهدویت و ظهور، کشف حقیقت است نه صرفاً مقابله با انحرافات، راه رسیدن به مقصد است، نه ازدحام وسایل حرکت، روشن ساختن دروغ و تزویر دشمنان است، نه افزایش ابهامات، آماده ساختن یاران و محبان است، نه افزودن دشمنان، ایجاد شور و علاقه در جهانیان است، نه افزودن تنفر و وحشت، تلاش برای کسب حداقل آمادگیهای لازم برای درک وجود مقدس صاحب الامر(عج) است، نه تعیین وقت برای ظهور و در نهایت اینکه تلاش برای جهانیسازی توحید، ایمان، برابری و رفاه همه آحاد بشر است نه تبلیغ ناخواسته لیبرال _ دموکراسی، امپریالیسم، پلورالیزم و اومانیسم و... .
اصول و مبانی زمینهسازی رسانهای _ تبلیغاتی برای ظهور مهدی موعود(عج)
برای اینکه زمینهسازی رسانهای _ تبلیغاتی برای ظهور مهدی موعود(عج) بتواند در مسیر درست آغاز شود و براساس اصول و جهتگیری صحیحی تداوم یابد، لازم است اصول و مبانی آن وضع شود تا به نتیجه مورد نظر در تعریف ارائه شده منجر گردد و از ضمانت اجرایی و تأثیرگذاری قدرتمتندی نیز برخوردار باشد. برای نیل به این مقصود به نظر میرسد اجرای اصول و مبانی هفتگانهای ضروری است که به آنها میپردازیم؛
1. تشکیل اتاق فکر زمینهسازی رسانهای _ تبلیغی ظهور مهدی موعود(عج)
هیچ کاری بدون داشتن آگاهی و احاطه علمی در جزئیات و شاخههای مربوط به آن به نتیجه نمیرسد. دانش کلیدی است که همه درها به وسیله آن باز میشود تا حدی که امام جواد(ع) فرمود:
هر كس كاری را بدون دانش انجام دهد تباه كردنش بیش از اصلاح كردنش خواهد بود. (مجلسی، 1404: ج78، 364)
برای اینکه موضوع زمینهسازی رسانهای _ تبلیغاتی ظهور مهدی موعود(عج) به صورت علمی و کاربردی مورد طرح و بسط قرار گیرد، لازم است در قدم اول اتاقی فکری متشکل از اندیشمندان معتقد و متخصص در زمینههای مهدویت، رسانه، ارتباطات، فناوری اطلاعات و تبلیغات از حوزه و دانشگاه تشکیل شود تا موضوعات، عناصر، شاخهها و زمینههای مورد اهتمام زمینهسازی رسانهای _ تبلیغاتی مورد طرح وبررسی قرار گیرد و لوازم و مبانی آن به طور دقیق مشخص شود. برای اینکه این اتاق فکر بتواند رسالت خود را در راستای تعیین چارچوب و مبانی علمی _ عملی زمینهسازی رسانهای _ تبلیغاتی، به خوبی ایفا کند داشتن ویژگیهای زیر ضروری است:
1. استفاده از نخبگان و صاحبنظران معتقد به ضرورت زمینهسازی رسانهای _ تبلیغاتی؛
2. لحاظ کردن آخرین پیشرفتهای رسانهای _ تبلیغاتی در برنامههای خود؛
3. معیار قرار دادن تفکر جامع آیندهنگر؛
4. برگزاری جلسات به صورت هفتگی و منظم؛
5. رصد منظم تهاجم دشمنان غربی و شرقی علیه مهدویت و آخرالزمان و تلاش برای مصادره آن؛
6. آشنایی با جنبش صهیونیسم مسیحی امریکا و افکار و برنامههای آنان؛
7. ایجاد ارتباطات منظم با مراجع عظام تقلید و صاحبنظران عرصه مهدویت.
پس از اینکه اتاق فکر مذکور بر اساس معیارهای گفته شده تشکیل شد و اعضای آن برای ادامه مسیر خود هماهنگ و همراه شدند قدم اول آن است که وظایف و اولویتهای کاری خود را مشخص کنند و نقشه راه خود را برای حرکت در مسیر مبارک زمینهسازی _ تبلیغاتی، ترسیم نمایند تا همه امور و تلاشها با توجه به نقشه از پیش تعیین شده انجام شود و از افزایش ابهام و خطا در مسیر آنان کاسته شود.
اتاق فکر زمینهسازی رسانهای _ تبلیغاتی، برای حصول اهداف و اولویتهای کاری خود لازم است فعالیتها و وظایف زیر را انجام دهد:
1. تعیین دقیق مرزهای زمینهسازی رسانهای _ تبلیغاتی؛
2. تعیین اهداف زمینهسازی رسانهای_ تبلیغاتی به صورت کوتاهمدت و بلندمدت؛
3. تعیین روشهای زمینهسازی رسانهای_ تبلیغاتی به صورت کوتاهمدت و بلندمدت؛
4. تعیین ابزارها و وسایل مورد نیاز برای زمینهسازی رسانهای_ تبلیغاتی ظهور مهدی موعود(عج)؛
5. تعیین تشکیلات سازمانی برای فعالیت رسمی و مشخص کردن شاخههای کاری _ اجرایی آن؛
6. گزینش افراد مناسب و صالح برای مدیریت شاخههای کاری _ اجرایی آن؛
7. تعیین سیستم نظارت و ارزیابی فعالیتها به صورت پیوسته و منظم؛
8. تعیین منابع مالی و بودجه برای اجرای فعالیتها و تحقق اهداف؛
9. حمایت مادی و معنوی همهجانبه و دائم از فعالیتها.
2. تعیین الزامات و مبانی فعالیت و نظریهپردازی در حوزه زمینهسازی رسانهای_ تبلیغی
فعالیت در عرصه مهدویت، آخرالزمان و منجی بسیار حساس و مهم است به دلیل اینکه در هر یک از ادیان و مذاهب بشارت ظهور منجی به انواع مختلف آمده است و همه در راه زمینهسازی برای ظهور وی، در حال تلاش و تکاپو هستند. البته ایشان غالباً منجی موعود خود را همان شخص حقیقی وعده داده شده در ادیان آسمانی میپندارند و برای خود دلایل و مدارکی دارند غافل از اینکه منجی حقیقی عالم بشریت امام دوازدهم شیعیان، حضرت بقیةالله الاعظم(عج) است و سایر افراد مطرح شده در ادیان مختلف، دروغ و سرابی بیش نیستند.
موضوع منجی، آخرالزمان، موعود و... از اصلیترین موضوعاتی است که در دنیای غرب مورد سوء استفاده و مصادره قرار گرفته و در نظریاتی چون جهانیسازی، دهکده جهانی، پایان تاریخ، برخورد تمدنها و... مطرح شده است که همه آنها در خدمت تأمین منافع اقتصادی _ سیاسی دنیای امپریالیسم غرب و صهیونیسم بینالملل است. در این شرایط رسالت شیعه صالح زمینهساز ظهور مصلح، از اهمیت و پیچیدگی فراوانی برخوردار است؛ گویا تاریخ صدر اسلام در حال تکرار است و دشمنان در سقیفه رسانهها و تبلیغات قرن 21 قصد مصادره مهدویت و حکومت را دارند؛ زیرا وارد دورهای شگفتانگیز از تاریخ شدهایم که دیگر تبلیغات تنها در خیابانها و تلویزیون نیست، بلکه در پشت رایانهها و در مغزها نیز هستند (روستا و خویه، 1390: 47) و این جاست که لازم است موارد، نکات و اصول مبانی زیر در راستای زمینهسازی تبلیغاتی _ رسانهای برای ظهور یار غایب از نظر مورد توجه و پیگیری قرار گیرد تا زمینه روشنی چشم همگان به جمال بیمثال آن امام همام، فراهم آید و تبلیغات منفی رسانههای غربی در راستای انحراف آن خنثی شود:
1. اعتقاد قلبی به نقش مهم خواست و تلاش محبان و منتظران در تعجیل ظهور؛
2. ایمان به قاعده لطف الهی مبنی برحضور امام در بین مردم؛
3. شناخت عمیق نسبت به موضوع مهدویت، منجی، آخرالزمان و... ؛
4. شناخت عمیق نسبت به موضوع انتظار پویا، زمینهسازی و... ؛
5. آشنایی کامل با انواع رسانه و ابزارهای آن در دنیای معاصر؛
6. شناخت ترفندهای غرب و صهیونیسم برای مصادره مهدویت، منجی و آخرالزمان؛
7. آشنایی با مهارتهای هفتگانه رایانهای ICDL ؛
8. آشنایی با مبانی هنر، سینما و فیلمسازی.
3. تعیین اهداف رسانهای _ تبلیغی زمینهسازی به صورت کوتاهمدت و بلندمدت
هدفگذاری اصل اول موفقیت است و برای اینکه تلاشها و پیگیریها در نقطه درستی متمرکز شود چارهای جز هدفگذاری دقیق نیست. از آنجا که برنامهریزی اصولاً چند مرحلهای است، باید هدفهای کوتاهمدت و مقاصد بلندمدت معلوم و مشخص شود. البته منظور از هدفها، هدفهای هر مرحله است (حمیدی زاده، 1388: 97). در موضوع زمینهسازی رسانهای _ تبلیغاتی، لازم است مشخص شود دقیقاً چه کارهایی باید در چه زمانی انجام شوند تا مسیر تعیین شده برای این موضوع به خوبی طی گردد.
یکی از نکات مهم درباره هدفگذاری، زمانبندی و تعیین مهلت زمانی است که دارای اهمیت فراوان است؛ زیرا اولاً اهداف اولیه باید کوچک و سهلالوصول باشند تا موجب یأس و ناامیدی مجریان نشوند؛ ثانیاً اهداف مانند حلقههای زنجیر به هم متصل هستند و تحقق هر یک مقدمه دستیابی به هدف بعدی است؛ ثالثاً هر هدفی برای زمان خاصی لحاظ میشود و هر کاری را نمیتوان در هر زمانی انجام داد؛ زیرا شرایط و زمینههای انجام کارها در هر زمان فراهم نیست و در نهایت اینکه تجربیات به دست آمده در ضمن انجام فعالیتها از اهمیت بالایی برخوردار هستند. به نظر میرسد هدفگذاری زمینهسازی رسانهای _ تبلیغاتی ظهور مهدی موعود(عج) در دو حوزه کوتاهمدت و بلندمدت _ به شرح زیر قابل طرح و بسط و پیگیری است:
الف) اهداف کوتاهمدت
1. تشکیل کمیته زمینهسازی رسانهای _ تبلیغاتی برای ظهور مهدی موعود(عج)؛
2. تشکیل شاخه زمینهسازی رسانهای؛
3. تشکیل شاخه زمینهسازی تبلیغاتی؛
4. گزینش و جذب نخبگان رسانهای مذهبی؛
5. تعیین مبانی، اصول، روشها و ابزارهای فعالیت زمینهسازی رسانهای_
تبلیغاتی ظهور؛
6. تعیین چالشها، موانع و محدودیتهای فعالیت در این دو عرصه؛
7. نقد و بررسی مستمر فعالیتها و تلاشهای جنبش صهیونیسم مسیحی امریکا درباره منجی، آخرالزمان در رادیو، تلویزیون، اینترنت، ماهواره، روزنامه، مجله و... .
ب) اهداف بلندمدت زمینهسازی رسانهای_ تبلیغاتی
1. راهاندازی شبکه24 ساعته ماهوارهای به نام «خورشید مغرب» به سه زبان فارسی، عربی و انگلیسی؛
2. تأسیس رادیوی24 ساعته بینالمللی _ اینترنتی به نام«مدینه فاضله» به سه زبان فارسی، عربی و انگلیسی؛
3. تأسیس پایگاه اینترنتی به نام « آخرالزمان حقیقی» به سه زبان فارسی، عربی و انگلیسی؛
4. تأسیس روزنامه الکترونیکی بینالمللی به نام «منجی جهان» به سه زبان فارسی، عربی و انگلیسی؛
5. تهیه و ساخت مجموعههای داستانی در افشای مصادره آخرالزمان به دست امپریالیسم و صهیونیسم به سه زبان فارسی، عربی و انگلیسی؛
6. اجرای میزگرد تلویزیونی با حضور کارشناسان بینالمللی داخلی_ خارجی با عنوان «نسیم وصل» در طرح و بسط زمینهسازی ظهور در جنبههای مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، علمی، روانشناسی، اجتماعی و... ؛
7. تهیه خبرنامه، کاتالوگ، بروشور و تیزر تبلیغاتی در موضوعات مرتبط؛
8. راهاندازی مجله علمی _ پژوهشی بینالمللی زمینهسازان به سه زبان فارسی، عربی
و انگلیسی.
4. تعیین شیوهها و روشهای انجام فعالیتهای رسانهای_ تبلیغی زمینهساز
در انجام هر کاری شیوه و روش انجام آن بسیار مهم است. به این معنا که برای رسیدن به یک هدف یا انجام یک کار و فعالیت، روش انجام آن، ضامن تحقق یا عدم تحقق آن است. برای اینکه رسانه زمینهساز بتواند بهترین نقش را در دنیای انفجار اطلاعات و دهکده جهانی امروزی ایفا نماید لازم است پس از هدفگذاری رسانهای در سطوح مختلف، شیوه رسیدن به آنها را هم تعیین کند و اصحاب رسانه و تبلیغات زمینهساز بدانند که به وسیله چه روشهایی میخواهند اهداف معین خود را محقق سازند و گام نخست برای تعیین روش نیل به اهداف شریف زمینهسازی رسانهای_ تبلیغاتی آن است که رسانهها با بهرهگیری از فناوری در حال رشد و پیروی از اصول ششگانه کنشپذیری، تبدیلپذیری، تحرک، اتصالپذیری، حضور در همه جا و جهانی شدن بیش از گذشته میتوانند ذهن جهانیان را تحت تأثیر خود قرار دهند (عیوضی، 1388: 261). هیچ جامعهای در دنیای امروز نمیتواند ادعا کند رسانهها در آن تأثیر و نقش ایفا نمیکنند گسترش روزافزون اینترنت، شبکههای ماهوارهای، تلویزیون اینترنتی، لوحهای فشرده صوتی _ تصویری و... همه برنامهریزیها و هدفگذاریهای مدیران، کارشناسان و مجریان رسانههای داخلی یک کشور را شدیدا تحت تأثیر قرار داده است و به نظر میرسد اینک زمان آن فرا رسیده است که نخبگان و کارشناسان و دلسوزان رسانهای _ تبلیغاتی در جهان اسلام و شیعه بهویژه ایران، در این زمینه طرحی نو درافکنند و تا حد امکان تبلیغات مسموم و گسترده بوقهای رسانهای غربی _ صهیونیستی را خنثی نمایند.
تعیین روش و شیوه پرداختن به جزئیات زمینهسازی رسانهای_ تبلیغاتی برای ظهور مهدی موعود(عج) گام اساسی در اینباره است؛ چرا که بدون داشتن اصول و مبانی جامع علمی _ دینی در شیوه انجام کارها، نمیتوان امیدی به تحقق اهداف تعیین شده داشت. به نظر میرسد برای حرکت در مسیر زمینهسازی رسانهای _ تبلیغاتی ظهور مهدی موعود(عج) میتوان روشها و شیوههای زیر را مورد استفاده قرار داد:
1. تکیه بر دانش و مبانی اعتقادی شیعه در همه امور کلی و جزئی؛
2. معیار قرار دادن قرآن و روایات 14 معصوم در موضوعات: مهدویت، انتظار، زمینهسازی و... ؛
3. استفاده از جدیدترین فناوریهای اطلاعاتی_ ارتباطی و هنری در
موضوعات فعالیت؛
4. استفاده از کارشناسان و نخبگان دینی_ مذهبی در یرنامهریزی و اجرای فعالیتهای مختلف؛
5. حرکت در مسیر زمینهسازی رسانهای_ تبلیغاتی بر اساس تفکر و عمل همهجانبه آیندهنگر (سیستمی_ استراتژیک)؛
6. شرح و تبیین اصول، اهداف و ویژگیهای دولت کریمه مهدوی(عج)؛
7. بیان انحرافات و کجرویهای یهود و مسیحیت افراطی در موضوع منجی و آخرالزمان؛
8. ارائه الگوی جامع و مانع از شرایط و وظایف فرد صالح زمینهساز ظهور مصلح؛
9. استفاده از ظرفیت تمام انواع رسانههای صوتی _ تصویری، مکتوب، دیداری _ شنیداری، مجازی و اینترنت و... .
5. مشخص کردن ابزارها و وسایل مورد نیاز در انجام فعالیتهای رسانهای_ تبلیغی زمینهساز
انجام هر عملی نیازمند منابع و ابزار است و بدون استفاده از ابزار، انجام کوچکترین فعالیتها ناممکن است. از اینرو برای رسیدن به هر هدف باید در مرحله نخست ابزار آن مشخص شود. هر مؤسسه با تکیه بر قابلیتها و منابعی که داراست و با توزیع مؤثر منابع بین ترکیبات مختلف محصول/ بازار سعی میکند در دراز مدت موفق شود و توسعه یابد (امیرکبیری، 1389: 52). در میان امور و مسائل انسانی رسانه و تبلیغات یکی از مهمترین مواردی است که باید برای تعیین و شناخت ابزار آن، توجه فراوانی مبذول شود دلیل این ادعا آن است که رسانه و تبلیغات نقش اساسی در تعیین مسیر فکر و عمل مخاطب خود ایفا میکند و این مهم نشانگر آن است که مدیران و مجریان رسانهای_ تبلیغاتی در جزئیترین فعالیتهای خود نیز لازم است اهتمام خاصی نسبت به تعیین ابزار انتقال پیامها مبذول دارند.
تحقق اهداف زمینهسازی رسانهای _ تبلیغاتی مهدویت مستلزم استفاده از ابزارها و وسایل مناسب و تأثیر گذار است و به نظر میرسد استفاده از ابزارها و وسایل زیر برای رسیدن به اهداف زمینهسازی رسانهای _ تبلیغاتی مفید است:
1. تلویزیون کابلی و ماهوارهای: یکی از مهمترین ابزارها و وسایل تأثیرگذاری بر توده عظیم مخاطبان داخلی و خارجی در جهان امروز تلویزیون کابلی و ماهوارهای است. دلیل این امر آن است که کمتر کسی یافت میشود که در طول روز دقایقی از تلویزیون استفاده نکند. البته گسترش روزافزون شبکههای ماهوارهای به صورت مداوم زمان استفاده مخاطبان را افزایش میدهد و افراد بیشتری را به خود جذب میکند. یکی از ضروریترین موضوعاتی که جای خالی آن در سطح شبکههای تلویزیونی ماهوارهای به وضوح احساس میشود، موضوع زمینهسازی رسانهای تبلیغاتی حقیقی برای ظهور منجی عالم بشریت(عج) است. البته کشورهای غربی و صهیونیسم بینالملل شبکههای تلویزیونی فراوانی را برای مصادره موضوع منجی و آخرالزمان به نفع خود تأسیس کردهاند و تلاش گستردهای در این زمینه دارند و جبهه باطل وظیفه خویش را تمام و کمال انجام میدهد؛ اما دریغ از تحرک و فعالیت صالحان و منتظران جبهه حق در ایران و سایر کشورهای اسلامی عربی که با کمتوجهی و غفلت خود، عرصه را برای فعالیت سران کفر و الحاد خالی نهادهاند و خود به کنج عافیتطلبی خریدهاند.
2. رسانههای مکتوب (روزنامه، مجله، فصلنامه و...): گرچه در فضای علمی، رسانهای و تبلیغاتی امروز حضور قدرتمند شبکه اینترنت و شاخههای آن پررنگ است، اما حقیقت آن است که رسانههای مکتوبی که از قدرت محتوایی و زیبایی ظاهری و مضمونی برخوردارند، همچنان جایگاه خود را در میان عامه مردم، نخبگان و اصحاب رسانه و تبلیغات حفظ کردهاند.
تصور اینکه در دنیای انفجار اطلاعات کنونی، مردم از رسانههای مکتوب و سنتی به کلی دور شده و همه اطلاعات خود را از منابع اینترنتی و مجازی یا رادیو و تلویزیون، به دست میآورند غیر واقعی است؛ زیرا با اندک نگاهی گذرا به عرصه رسانههای مکتوب میتوان دلایل زیر را برای رونق آن ارائه داد:
_ نبود اینترنت دارای سرعت بالا برای بخش گستردهای از مردم؛
_ وجود شک و تردید نسبت به اعتبار علمی _ پژوهشی محتویات پایگاههای اینترنتی از دید پژوهشگران حرفهای؛
_ گستردگی دامنه فعالیتهای تبلیغاتی _ تجاری و بروز ضعف علمی در پایگاههای پژوهشی؛
_ نگرانی از ابتلا به بیماریهای عصبی _ جسمی در اثر استفاده بیش از حد از فضای اینترنت و مجازی؛
_ کمبود منابع دست اول رایگان علمی در فضای اینترنت و عدم امکان پرداخت مبالغ سنگین برای دریافت مقالات از پایگاههای معتبر جهانی مانند: Science Direct , Elsevier, Cambridge Journals , Emerald , Highwire Press JSTOR , NTIS (EV2) Scopus ,Web of Science (ISI), IEEE , Springerk , ACM , Proquest
_ اتلاف وقت بخش زیادی از مردم در فضای مجازی و اینترنت با ورود به سایتهای غیراخلاقی یا عرفانهای منحرف نوظهور شرقی و غربی؛
_ گسترش پدیده اعتیاد اینترنتی و افزایش ساعات استفاده از اینترنت که کاربر را دچار بیماری ساخته است.
در چنین شرایطی جای آن است که محبان و منتظران ظهور مبارک حضرت صاحبالامر(عج) نسبت به استفاده از فضای مغفول رسانههای مکتوب اهتمام ورزند و از ظرفیتهای بالای آن برای نیل به اهداف متعالی زمینهسازی رسانهای _ تبلیغاتی، تلاش خود را متمرکز سازند. از اینرو به نظر میرسد که در حوزه رسانههای مکتوب، انجام فعالیتهای زیر ضروری مینماید:
_ انتشار روزنامه زمینهسازان برای پوشش همهجانبه امور مربوط به زمینهسازی با صفحات سیاسی، اقتصادی، بینالملل، فرهنگی، هنری، علمی، پژوهشی، اجتماعی، روانشناسی و... ؛
_ انتشار مجله علمی _ پژوهشی مهدییاوران به منظور انعکاس پژوهشها و تحقیقات مربوط به جنبههای مختلف زمینهسازی؛
_ انتشار کتابهای تخصصی در موضوعات و شاخههای مختلف زمینهسازی با استفاده از پژوهشگران برجسته برای فرهنگسازیِ زمینهسازی در شاخههای مختلف.
3. رسانههای مجازی و سایبری: شاید با اختراع اینترنت در سال1980 کسی تصور نمیکرد که این ابداع متفاوت بشری، نقش اصلی ارتباطات انسانی را در دنیای آینده ایفا کند؛ اما حقیقت آن است که واژههای دهکده جهانی و عصر انفجار اطلاعات، پس از ابداع اینترنت وارد ادبیات رسانهای _ اجتماعی دنیا شد. این امر بیانگر آن است که هر عمل، هدف و فعالیتی بدون توجه جدی به فضای گسترده اینترنت و وبسایتها، تالارهای گفتوگو، انجمنهای تخصصی، خبرگزاریهای اینترنتی، کتابها و مجلات الکترونیک، پست الکترونیک (ایمیل)، پایگاههای تخصصی علمی، دانشنامههای اینترنتی، شبکههای اجتماعی، فروشگاههای آنلاین و... محکوم به انزوا و شکست است و موضوع زمینهسازی برای ظهور مبارک مهدی موعود(عج) نیز از این اصل جدا نخواهد بود؛ زیرا در زمانی که نامهها و پیغامهای کتبی در قرون گذشته و سالهای دور ظرف چند روز یا حتی چند ماه توسط کبوتران نامهبر یا پیک نامهرسان (چاپار) از کشور یا شهری به کشور یا شهری دیگر منتقل میشد، در دنیای امروز تنها با یک کلیک نیمثانیهای میتوان نامهای را به هر نقطه از دنیا و برای چند گیرنده متفاوت ارسال نمود و فوراً جواب آن را نیز دریافت کرد. حتی در سالهای اخیر با استفاده از دوربین اینترنتی و گفتوگوی تصویری (Webcam) میتوان به صورت زنده و تصویری با دوستان و آشنایان خود در سراسر جهان به گفتوگو نشست، در حالی که در زمانهای گذشته، افراد دوستان و آشنایان خود را در سرزمینهای دور حتی سالی یکبار هم نمیتوانستند ملاقات کنند و بعضاً در آرزوی دیدار دوستان و آشنایان خود سر به بالین خاک نهادند.
آگاهی از قدرت، ظرفیت و تواناییهای فضای مجازی در فعالیتهای تبلیغاتی_ رسانهای دینی_ مذهبی در جهان امروز نهتنها یک ضرورت است، بلکه استفاده از آن بهویژه در موضوع زمینهسازی برای ظهور مهدی موعود(عج) واجب است تا بتوان با تلاش در این عرصه جهانی و کمهزینه، اسباب نیل اهل زمین به قلههای ایمان، رفاه، توحید و عدالت در دولت کریمه مهدوی فراهم شود. به نظر میرسد برای رونق هرچه بیشتر موضوع زمینهسازی رسانهای_ تبلیغاتی برای ظهور مهدی موعود(عج) انجام اقدامات و فعالیتهای زیر مفید است:
_ راهاندازی پایگاه جامع www.zaminesazan.com برای پوشش اطلاعاتی خبری فعالیتهای زمینهسازی در موضوعات مختلف؛
_ راهاندازی انجمن «جوانان فداییان مهدی» برای تمرکز اطلاعات افراد آماده برای جانفشانی در رکاب ایشان؛
_ راهاندازی انجمنهای تخصصی فرعی با عناوین: الف) انجمن زمینهسازان سیاسی؛ ب) انجمن زمینهسازان اقتصادی؛ ج) انجمن زمینهسازان فرهنگی؛ د) انجمن زمینهسازان اجتماعی) هـ ) انجمن زمینهسازان امنیتی _ نظامی؛ و) انجمن زمینهسازان رسانهای_ تبلیغاتی؛ ز) انجمن زمینهسازان علمی _ پژوهشی؛ ح) انجمن زمینهسازان هنری؛ ط) انجمن زمینهسازان روانشناسی؛ ی) انجمن زمینهسازان؛
_ راهاندازی کتابخانه تخصصی زمینهسازی ظهور با حجم بالای کتابهای
pdf مرتبط؛
_ راهاندازی پرتال جامع اطلاعرسانی درباره مهدویت، منجی و آخرالزمان در غرب و شیوههای مصادره آن؛
_ راهاندازی مجله، ماهنامه، فصلنامه و هفتهنامه الکترونیک در موضوعات مختلف زمینهسازی؛
_ تشکیل بانک اطلاعات زمینهسازی و مهدییاوران در گستره ملی و جهانی.
6. تعیین چارچوب سازمانی _ تشکیلاتی زمینهسازی ظهور همراه با تقسیم مسئولیتها و تکالیف
انجام کارها و دستیابی به اهداف در دنیای پیچیده امروز نیازمند مدیریت قوی، کارشناسان مجرب، مجریان توانمند و سازماندهی پایدار است. سازماندهی، فرایندی است که طی آن تقسیم کار میان افراد و گروههای کاری و هماهنگی میان آنان، به منظور کسب اهداف صورت میگیرد (رضاییان، 1389: 138). بدون توجه به این سلسلهمراتب، نیل به اهداف و مقاصد در کوچکترین گروهها و سازمانها نیز اگر ناممکن نباشد، بسیار مشکل و طولانی خواهد بود. در اهمیت داشتن سازمان و نظم در کارها همین بس که پیشوای راستین شیعیان امام علی(ع) فرمود:
اوصیکم بتقوی الله و نظم امرکم؛ (شریف رضی، 1379: نامه 47)
شما را به رعایت تقوای الهی و نظم در کارها سفارش میکنم.
این مطلب بیانگر آن است که تجلی نظم و انضباط درکارها و لوازم آن، ضامن رسیدن گروهها و مجموعههای مختلف به اهداف ازپیشتعیینشده است.
برای اینکه زمینهسازی رسانهای _ تبلیغاتی ظهور مهدی موعود(عج) به صورت مؤثر و کارآمد انجام شود لازم است در قدم اول ساختار تشکیلاتی آن تعریف و در مرحله بعد نمودار سازمانی آن ترسیم شود تا همه مسئولیتها و وظایف مشخص گردد و اهداف و برنامههای مشخص شده در زمان معین، محقق شوند. به نظر نگارنده، بهتر است تشکیلات و ساختار سازمانی ذیل برای افزایش ضریب بازدهی وتأثیر فعالیتهای رسانهای _ تبلیغاتی مهدویت، لحاظ شود:
مدیریت زمینهسازی رسانهای_ تبلیغاتی
الف) معاونت امور رسانه ب) معاونت امور تبلیغات
1. واحد کارشناسان علمی و تهیه محتوا 1. واحد کارشناسان علمی و تهیه محتوا
2. واحد رسانههای مکتوب 2. واحد تبلیغات سایبری و مکتوب
3. واحد رسانههای عرفی_ دینی 3. واحد تبلیغات عرفی_ دینی
4. واحد رسانههای سایبری و مجازی 4. واحد تبلیغات صوتی_ تصویری
5. واحد رسانههای صوتی_ تصویری 5. واحد تبلیغات خارجی و روابط عمومی
6. واحد نظارت بر رسانههای ضد مهدویت 6. واحد گرافیک، طراحی و امور هنری
7. واحد روابط عمومی و امور بینالملل 7. واحد چاپ و نشر
7. تعریف سامانه دقیق کنترل و ارزیابی برای پایش فعالیتها و اصلاح کمبودها و کاستیها
کنترل و پایش از ارکان مسلّم مدیریت است و بدون داشتن هیچ سامانه دقیق نظارتی _ ارزیابی از فعالیتهای یک مجموعه یا گروه، تلاشهای مدیران و کارکنان در هالهای از ابهام باقی خواهد ماند. هیچ برنامهای بدون کنترل به درستی اجرا نمیشود و کنترل نیز بدون وجود برنامه، مفهوم و معنا پیدا نمیکند (رضاییان، 1389: 261). به عبارت دیگر، نظارت و پایش وسیلهای است که میتواند میزان و کیفیت تحقق اهداف را مشخص سازد و مشکلات و موانع احتمالی را از سر راه بر دارند و مسیر نیل به اهداف از پیش تعیین شده را هر چه بیشتر هموار سازد.
برای اینکه زمینهسازی رسانهای تبلیغاتی برای ظهور مهدی موعود(عج) به اهداف
خود محقق شود لازم است یک سامانه دقیق رایانهای سراسری برای پایش، نظارت و ارزیابی فعالیتها تعریف شود که به نظر نگارنده، میتواند در قالب نرمافزاری قدرتمند تهیه شود و لازم است کارشناسان و مدرسان حوزه مهدویت، رسانه، تحقیقات و برنامهنویسی رایانه در ضمن برگزاری جلساتی تهیه نرمافزاری را در دستور کار قرار دادند که دارای ویژگیهای زیر باشد:
1. امکان دسترسی آنلاین آن در سراسر کشور و در شاخههای مختلف؛
2. تعریف پنجره (لینک) برای همۀ واحدهای کاری_ اجرایی؛
3. امکان تعریف شرح وظایف هفتگی برای واحدهای کاری به صورت جزئی و دقیق؛
4. امکان درج نتایج کارهای انجام شده روزانه توسط کارشناسان و مجریان؛
5. امکان نظارت بر فعالیتهای انجام شده توسط مدیران عالی و میانی در سطح کشور و استانها؛
6. امکان برگزاری جلسات تخصصی بر خط (آنلاین) در سطح کشوری و استانی؛
7. تعریف فرم نظرخواهی از کارشناسان و مجریان برای بهبود روزافزون فعالیتها و تشویق شایسته از ایدههای ممتاز؛
8. امکان گزارشگیری از فعالیتهای انجام شده توسط واحدهای کاری و تخصصی؛
9. تعریف سامانه ارسال و دریافت پیام کوتاه به شماره 3000313 برای دریافت پیشنهادها و انتقادهای عامه مردم و نیز ارسال پیامهای تبلیغاتی _ آموزشی؛
10. تعریف سامانه الکترونیک انجام مکاتبات اداری _ رسمی برای کاهش هزینه و افزایش سرعت تحقق اهداف.
نتیجهگیری
بدون شک خواننده محترم این سطور دریافته است زمینهسازی رسانهای_ تبلیغاتی برای ظهور مهدی موعود(عج) در حال حاضر وظیفه اصلی و ضروری شیعه صالح منتظر مهدی است؛ چرا که روشن شد که دشمنان و بدخواهان منجی حقیقی و مهدویت به صورت شبانهروزی از همه ابزارها و وسایل رسانهای _ تبلیغاتی خود برای مصادره مهدویت به نفع اهداف پلید سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و... استفاده میکنند و هیچ جایگاهی برای موعود حقیقی و منجی واقعی بشریت قائل نیستند. البته این امر طبیعی است؛ چرا که صحبت از منجی حقیقی و تلاش برای کمک به حضور و ظهور ایشان، یعنی جمع شدن بساط سرمایهداری، لیبرالیسم، امپریالیسم و صهیونیسم که این مطلب برای سران جبهه باطل پسندیده نیست.
خداوند در قرآن وعده داده است زمین را بندگان صالح او به ارث میبرند (نک: انبیاء: 105). بنابراین حقیقت چیزی دیگر است و تلاش جبهه استکبار و صهیونیسم برای مصادره مهدویت و انحراف آن، تلاشی مذبوحانه به شمار میآید؛ اما به راستی آیا این طوفان تبلیغاتی، هیاهوی رسانهای باید طرفداران حقیقت و محبان و منتظران قدوم مبارک آخرین ذخیره الهی را از انجام فعالیت سازنده و جدی در این راه منحرف سازد؟
منتظران و محبان قدوم مبارک حضرت صاحب الامر(عج) هرگز از عظمت و قدرت پوشالی سران امپریالیسم و صهیونیسم ترسی به دل راه نمیدهند و از انجام وظایف اصلی خود ناامید و دلسرد نمیشوند و زمینهسازی رسانهای_ تبلیغاتی ظهور مهدی موعود(عج) مهمترین بخش از شاخههای مربوط به زمینهسازی _ شامل سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، امنیتی، روانشناسی، دینی و... _ است؛ زیرا سیطره رسانه و تبلیغات در زندگی افراد و جوامع در دنیای معاصر، فرصت خوبی است که از آن در راستای ترویج و تقویت جبهه حق استفاده شود و با استفاده از ابزارهای مختلف ادبی، هنری، صوتی، تصویری، سایبری و... زمینه فرهنگسازی زمینهسازی و ظهور آخرین ذخیره الهی، اطلاعرسانی درباره شاخهها و فعالیتهای مختلف مرتبط، افشاگری تلاشهای پیدا و پنهان دشمنان و بدخواهان مهدویت و مدینه فاضله الهی، فراهم شود و چشم همه ما با دیدار یار غایب از نظر روشن گردد.
منابع
امیرکبیری، علیرضا، مدیریت استراتژیک، تهران، نگاه دانش، 1389ش.
بنیفاطمه، حسین، «تحلیل جامعهشناختی تهاجم فرهنگی»، نشریه دانشكده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تبریز، دوره 43، ش174، بهار 1379ش.
پستمن، نیل، زندگی در عیش، مردن در خوشی، ترجمه: صادق طباطبایی، تهران، مؤسسه اطلاعات، 1375ش.
پوررستمی، حامد، «نقش معناشناسی دجال در رسالت رسانه زمینهساز»، فصلنامه مشرق موعود، سال چهارم، ش16، زمستان 1389ش.
تامپسون، جان. ب، رسانهها و مدرنیته، ترجمه: مسعود اوحدی، تهران، نشر سروش، چاپ دوم، 1389ش.
حسینی، حسن، زیباشناسی و فلسفه رسانه، تهران، مهرنیوشا، چاپ اول، 1388ش.
حلینی، حمید؛ احمد روستا؛ وهاب خلیلی شجاعی، تبلیغات از تئوری تا عمل، تهران، حروفیه، چاپ اول، 1389ش.
حمیدیزاده، محمدرضا، برنامهریزی استراتژیک و بلندمدت، تهران، انتشارات سمت، 1388ش.
رجبینیا، داود، رسانه سلطه؛ سلطه رسانه (تبلیغات رسانه در خدمت سیاست امریکا)، قم، مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما، چاپ اول، 1389ش.
رضاییان، علی، اصول مدیریت، تهران، سمت، 1389ش.
رضاییان، مهدی، «راهبردها و اهداف جنگ رسانهای غرب علیه جمهوری اسلامی ایران»، مجله پژوهشهای ارتباطی، سال پانزدهم، ش55، سال 1387ش.
الرفاعی، فؤاد بن عبدالرحمن، نفوذ صهیونیسم بر رسانههای خبری، ترجمه: حسین سروقامت، تهران، انتشارات کیهان، چاپ دوم، 1381ش.
روستا، احمد؛ علی خویه، تاکتیکها و تکنیکهای تبلیغات، تهران، سیته، چاپ سوم، 1390ش.
شریف رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، ترجمه: محمد دشتی، قم، انتشارات سید جمالالدین اسدآبادی، 1379ش.
شفیعی سروستانی، اسماعیل؛ مجید شاهحسینی؛ حسن بلخاری، پیشگوییها و آخرالزمان، تهران، مؤسسه عصر4، چاپ چهارم، 1383ش.
شیخو، الاب لویس، المنجد فی اللغة، بیروت، دارالمشرق، چاپ سی و پنجم، 1996م.
شیخوند، زهرا، «کارکردهای رسانه زمینهساز»، مجموعه مقالات هفتمین همایش بینالمللی دکترین مهدویت (ج2)، قم، مؤسسه آینده روشن، 1390ش.
صدرا، علیرضا؛ امین پرتو، «غرب، رسانه و سازه معنایی انتظار در روابط بینالملل»، فصلنامه علمی _ پژوهشی مشرق موعود، سال چهارم، ش16، زمستان 1389ش.
عرفان، امیرمحسن، «رسانه و آموزه مهدویت»، مجموعه مقالات هفتمین همایش بینالمللی دکترین مهدویت (ج1)، قم، مؤسسه آینده روشن، 1390ش.
عمید، حسن، فرهنگ فارسی عمید، تهران، انتشارات امیرکبیر، چاپ شانزدهم، 1379ش.
عیوضی، محمدرحیم، «مدیریت رسانهای و مهندسی افکار عمومی»، فصلنامه مطالعات تربیتی و روانشناسی دانشگاه فردوسی مشهد، دوره دهم، ش2، 1388ش.
کورانی، علی، عصر ظهور، ترجمه: عباس جلالی، تهران، شرکت چاپ و نشر بینالملل، چاپ هفتم، 1382ش.
مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، بیروت، مؤسسة الوفاء، 1404ق.
مرتضوی، سید محمد، «ظرفیتها و محدودیتهای رسانه در جامعه و دولت زمینهساز ظهور منجی موعود»، مجموعه مقالات هفتمین همایش بینالمللی دکترین مهدویت (ج3)، قم، مؤسسه آینده روشن، 1390ش.
ویلیامز، کوین، درک تئوری رسانه، ترجمه: رحیم قاسمیان، تهران، نشر ساقی، چاپ اول، 1386ش.
هوور، استوارت. م؛ نات لاندی، بازاندیشی درباره رسانه، دین و فرهنگ، ترجمه: مسعود آریایینیا، تهران، سروش، چاپ اول، 1389ش.
Giddens, A. the consequence of Modernity, oxford, Basil Blackwell, 1990.
Hayness, J. Religion Globalization and political culture in the third word, London: Guild Hall University, 1998.