مقدمه:
مسلمانان از سپیده دم طلوع خورشید اسلام تاکنون حقانیت بشارت نبی اکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) به ظهور مردی از خاندان خود در آخرالزمان بنام «مهدی» را باور داشتهاند.
بنابراین چشم انتظاری و لحظه شماری برای ظهور مهدی خاندان عصمت و طهارت در طول قرنهای متمادی در میان آحاد امت اسلامی استمرار یافته، و مسلمانان همواره بر این عقیده پا فشاری نمودهاند.
اما با توجه به نقش سازندهای که این ایده و عقیده در بازسازی نیروهای جامعه داشته است این مکتب همواره اماج تحریفها و تخریبهای عدهای از غرضورزان و جاهلان واقع شده است. که همین معتقدان این مکتب و ابران میدارد که همواره از شیوهها و روشهای نوینی برای پاسخگویی از این ایرادات بهرهگیری نمایند.
بعضی از ایرادات و اشکالاتی که مطرح کرده عبارتند از:
1- انتظار اثرات منفی در کاربرد نیروهای اجتماعی دارد و باعث کند شدن و خردگی نیروهای اجتماع میشود.
2- وجود یک آینده روشن بازتابی از محرومیتهای شکست خورده است که غالباً در شکل مذهبی خودنمایی کرده است.
3- انتظار عالم تحمل دردها و شکستها، و شکیبایی در بربر ناسپاسیها و تن دادن به ظالم و سختیها و فرار از زیربار مسئولیتها میباشد. و باعث میشود که تودههای رنجیده در عالم رؤیا فرو روند و از این که در اطراف آنها میگذرد غافل شوند و آنها را به تنبلی و فرار از تعهدهای اجتماعی تشویق شوند.
4- ظهور مصلح و موعود مربوط به آینده است پس چه ثمرهای میتواند برای امروز ما داشته باشد؟ و ما امروز باید برای رفع مشکلات امروزمان چارهای بیاندیشیم و آینده خواهد آمد خوب یا بد، آنها که تا آن زمان زنده هستند از مواهبش استفاده میکنند.
و حال آنکه اگر ما با دیدی منصفانه به حوادث و رخدادهای عالم بنگریم خواهیم دید که جهان مرکب از واحدهای بههم پیوسته و انفکاک ناپذیر میباشد. و امروز از فردا و دیروز گسسته و جدا نمیباشد. و حوادث امروز ریشه در گذشته دارند و آینده را باید از همین امروز ساخت. و آیندهای تاریک یا درخشان اثرات فراوان و قابل توجهی در زندگی امروز و یا موضعگیریهای امروز ما دارد. و آینده درخشان است که به انسان طراوت و دلگرمی میدهد، تا همواره آینده را با نشاط و خوشبینانه تعقیب کند.
نوشتار حاضر درآمد بلکه پیشدرآمدی است بر آثار روانشناسی انتظار، و تبیین نقش سازندهای که میتواند این مکتب در بالندگی و پویایی جوامع داشته باشد میباشد. مقاله حاضر در دو ابتدا، کلیات که در آن به گذری کوتاه به واژهشناسی مفهوم لغوی و اصطلاحی انتظار دارد و سپس به نقش و جایگاه انتظار در متون اسلامی میپردازد. و سپس در بخش دوم به آثار و برکات روانشناختی که این ایده دارد میپردازد.
بخش اول:
کلیات:
- واژهشناسی انتظار
- جایگاه انتظار در متون اسلامی
واژهشناسی انتظار
1- انتظار در لغت:
انتظار در لغت بهمعنی: ترقب، نگهبانی، توقف، چشمداشت و امیدوار بودن میباشد.
ابن منظور میگوید: انتظار به معنی چشم به راهی و چشم داشتن و منتظر بودن میباشد.
2- انتظار در اصطلاح:
انتظار کیفیتی روحی است که موجب حالت آمادگی است برای آنچه که انتظار دارد. و ضد آن یأس و ناامیدی میباشد. حالت انتظار گاهی به پایهای میرسد که خواب را از چشم میگیرد و هرچه عشق به منتظر افزون شود آمادگی برای رسیدن به محبوب نیز افزون میگردد و دیر آمدن و فراق محبوب دردناکتر میگردد.
جایگاه انتظار در متون اسلامی
انتظار فرج با توجه به نقش تربیتی و سازندگی که در خود و جامعه دارد از همه عبادتهای فردی و اجتماعی برتر خواهد بود. زیرا چنین انتظاری عبارتست از ایمان استوار به امامت حضرت ولی عصر(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) که همه اعتقادهای اساسی را از یکتایی خدا و پیشوایی ائمه اطهار و اعتقاد به رستاخیز و سایر فروع دینی را در بردارد. و به همین جهت است که در روایات اسلامی از انتظار فرج به عنوان برترین عبادت و افضل اعمال یاد شده است. و منتظر شهید هم همانند کسی میماند که در رکاب مولی و جان عالم هستی به شهادت رسیده است.
بخش دوم
آثار روانشناسی انتظار:
1- امید 9- بصیرت
2- دستگیری و همیاری 10- خودپندار مثبت
3- صبر و بردباری 11- خودسازی
4- وحدت و همبستگی 12- تمییز و غربال
5- پویایی معطوف به هدف (زمینهسازی) 13- آمادگی نظامی
6- اقتدار ولایتپذیری 14- ایجاد تشنگی و عطش به آرمانهای حضرت
7- شوق دیدار و آرزوی وصال 15- مقاومت در برابر دشمن
8- یاد و ذکر 16- حزن و اندوه
(1) امید
از مهمترین آثار روانشناختی انتظار امید میباشد. امید چشمداشت و توقع امور عالی و والا میباشد برخلاف هوا و هوس که میل و آرزوی امور مادی میباشد که نقش در تکامل معنوی بشر ندارد.
اریک فروم میگوید: در هر تلاشی که برای تغییر اجتماعی صورت میگیرد و هدف آن زندگانی عالیتر و آگاهی و عقل است وجود امید قطعی است. وی در ادامه ضمن فرق گذاشتن بین امید و آرزو میگوید: اما آیا امیدوار بودن آنطور که بسیاری از کسان گمان میبرند داشتن هوش و آرزو است؟ اگر چنین باشد کسانی که هوس اتومبیل و خانههای بهتر در سر میپرورانند و به تنپروری میاندیشند مردمان امیدواری هستند، اما چنین نیست. آنان شهوت فراوان دارند مردمان امیدواری نیستند امیدوار بودن این است که موضوع امیدش نباشد بلکه موضوع آن زندگی برتر زندگی سرشار، رهایی از بیزاری و ملال دائمی میباشد، یا اگر اصطلاح مذهبی به کار بریم. رستگاری یا اگر اصطلاح سیاسی به کار بریم انقلاب میباشد چنین چشمداشتی امید است، اما اگر کیفیتامید حالتی انفعالی یا کنشپذیر بینم چنین کیفیتی امید نیست حقیقت این است که در چنین موضعی امید پوششی برای وا دادن، یا به یک ایدئولوژی محض تبدیل می شود. رهبر معظم انقلاب نیز در این زمینه میفرمایند: مبنای کار قدرتهای طاغوتی بر این است که فروغ امید را در دلها بمیرانند و همه امیدها را به یک نقطه مادی یعنی پول و زخارف کمارزش دنیا متمرکز کنند که سر رشته آن نیز در دست خود آنهاست.
نکته دیگری که باید پیرامون ماهیت امید مدنظر داشت این است که امید صرف یک حالت انفعالی نیست بلکه امید یک حالت فعال و پویا، همراه با تلاش و حرکت و پایداری میباشد. علی(علیه السلام) خطاب به شخصی که از وی درخواست موعظه نمود فرمود: (از کسانی مباش که بدون عمل امید سعادت آخرت را دارند و توبه را با آرزوهای دور و دراز تأخیری میاندازند ... برای دیگران به کمترین گناهی میترسد ولی برای خودش بیش از آنچه عمل کرده امیدوار است اگر بینیاز شود مغرور و مفتون میگردد و اگر فقیر شود ناامید است میگردد در عمل کوتاهی میکند و در خواهش مبالغه....)
شخصی به امام صادق(علیه السلام) گفت: (گروهی از دوستان شما مرتکب گناه میشوند و میگویند امیدواریم. حضرت فرمود: دروغ میگویند ... هرکس به چیزی امیدوار باشد در راه رسیدن به آن کار میکند و هرکس از چیزی بترسد از آن میگریزد.)
امید محرک انسان برای رویارویی با آینده میباشد که برخی آنرا انگیزه و برخی دیگر هم آنرا نیاز میدانند مزلو میگوید انگیزه او سر نیازهای مشترک و فطری که در سلسله موانهی از نیرومندترین تا ضعیفترین نیاز قرار میگیرد یعنی انسان برای تداوم زندگی و تحمل دشواریهای نیازمند انگیزهای نیرومند است که در پدیده امید به آینده تجلی مییابد آیندهای به مراتب جالبتر، زیباتر و بهتر از امروز (امید به فردایی بهتر). یکی از پژوهشگران عرصه روانشناسی هم با تعلیم امید به امیدهای واهی و امیدهای واقعی میگوید: امیدهای واهی نوعی ایده الها و یا آرمانها و آرزوهای گمشده هستند که انسان با حاضر کردن آنها در ذهن خود به نوعی آرامش (البته آرامش موقتی) دست پیدا میکند که تبعه آن احساس بیگانگی از واقعیات میباشد که از آن در روانشناسی تعبیر به «رفتارهای دفاعی» میشود. ولی امیدهای واقعی ریشه در اعتقادات و باورهای دینی دارند که نتیجه آن «سلامت روان» میباشد. دوان شوتس مینویسد: سلامت روانی پیشنگر است نه پسنگر دورنما چیزی اس که شخص امیدوار است بشود نه آنچه پیشتر روی او است و دگرگونی پذیر نیست من نگاهی را که به آینده مینگرد و بر هدفا، آمال، رؤیاهای دراز مدت تمرکز مییابد خوشایند مییابم البته پیشبینی و برنامهریزی و تلاش برای آینده، از ماندن در رویدادهای گذشته سالمتر به نظر میرسد.
پس امید حرکتی است که در آن پویایی، جهش و قصد عالی باشد نه توقف و رکورد، هستی، کاهلی و ایستایی.
با توجه به این توصیفات از امید، این سخن بنجامین فرانکل که میگوید: کسی که به امید زنده است از گرسنگی میمیرد، درست نیست.
الف) نقش امید:
در تمام حرکتهای انسان که نوعی توقع و چشمداشت است امید نهفته است. رسول خدا(صلّی الله علیه و آله و سلم) میفرماید: اگرامید نبود مادری فرزند خود را شیر نمیداد و کسی درختی را نمیکاشت. در روایات اسلامی ناامیدی و یأس از بزرگترین گناهان شمرده شده است. علی(علیه السلام) میفرماید: (اعظم البلا انقطاع الرجاء) «بزرگترین بلا و مصیبتها قطع رجا و امید میباشد». نهرو میگوید: در دنیایی که پر از کشمکش و نفرت و خشونت است اعتقاد بستن به سرنوشت انسانی ضروریتر از هر زمان دیگر است هرگاه آیندهای که با رای آن کار میکنیم سرشار از امید برای بشریت باشد نابسامانیهای دنیای کنونی چندان اهمیتی ندارد و کار کردن برای آینده حقانیت است.
گوستاو لوبول میگوید: بزرگترین خدمتگزاران عالم بشریت همان اشخاصی هستند که توانستند بشر را امیدوار نگه دارند.
ب) آثار امید:
رهآورد و آثار امید و امیدواری امور زیادی میباشد که ما به عنوان نمونه چند مورد آن را اشارهوار ذکر میکنیم چرا که به فرموده سید رضی(رحمه الله) ما در آرزو همواره آبستن فرزندان میمون و مبارک میباشد.
(الف) بازگشت و بازسازی. خداوند سبحان میفرماید: والذین صبروا ابتغا وجه ربهم و اقاموا الصلاة و انفقوا مما رزقناهم سراً وعلانیه و یدرؤن بالحسنۀ السید اولئک لهم عقبی الدار. «و کسانی که به خاطر خداوند صبر کردند و اقامه نماز نمودند و انفاق مخفی و آشکارکردند از آنچه روزیشان بود و بدیها را با حسنات از بین بردند پس برای آنها خانه اخوت است.» انسانی که با امید زندگی میکند با غنیمت شمردن فرصتها بدیها و کاستیهای گذشته را با تلاش جبران مینماید.
(ب) تحصیل خواستهها: در روایتی میخوانیم که الحوائج تطلب بالرجاء یعنی خواستهها با امید و امیدواری به دست میآیند. و اگر کسی امیدوار نباشد دنبال خواسته های خود هم نمیرود.
(ج) آسانی راه: با امید و شوق به فردا و فرداهایی بهتر است که انسانها کوهها و موانع پیشرفت را از جای بر میدارند و حتی سختیها و مصائب را احساس نمیکند.
(د) نیرو و نشاط: در روایتی میخوانیم که: لایزال قلب الکبیر شابا فی انثیین فی حب الحیاۀ و طول الامل. یعنی دل پیر همواره بین حب حیاۀ و زندگی و امید و آرزوی فراوان جوان و شاداب است.
(هـ) عمران و آبادانی: علی(علیه السلام) میفرماید: فانها (دنیا) عمرت بالامال. یعنی دنیا آباد شده است با امید و آرزو و اگر امید و آرزویی نبود دنیا نیز آباد نمیگشت.
(و) ظفر و کامیابی: هوگو، امید بشر را چون بال فرشتگان میداند که او را تا اوج به پرواز میکشاند.
ج) امید و انتظار
بر اساس قاعده مشهور تعرف الأشیاء براساس قاعده مشهور «تعرف الأشیاء باضدادها» نفیض انتظار یأس و ناامیدی میباشد پس انتظار به معنی امید و آرزو میباشد امید و انتظار دو مفهومی هسند که با یکدیگر عجین شدهاند به طوری که انتظار انسان را امیدوار نگه میدارد و امید به فردایی بهتر هم انسان را وادار به انتظار مینماید شهید مطهری میگوید: اصلانتظار فرج از یک اصل سهمی اسلامی و قرآنی استنتاج میشود هر آن اصل حرمت یأس از رَوحُالله است مردم مؤمن به عنایات الهی هرگز و در هیچ شرائطی امید خویش را از دست نمیدهد و تسلیم یأس و ناامیدی و بیهودهگرایی نمیگردد چیزی که هست این انتظار فرج و این عدم یاس از روح الله در مورد یک عنایت عمومی و بشری است نه شخصی و یا گروهی، و به علاوه توام است با نویدهای خاص و مشخص که به آن قطعیت داده است.
باری انتظار است که تداوم زندگی بسیاری از افراد ستم دیده و درد کشیده را توجیه مینماید و الا اگر انتظار «روز کار رهایی» نبود دیگر زندگی مفهوم و معنایی نمیداشت. الیورت میگوید: اشخاص برخوردار از سلامت روان فعالانه در پی هدفها و امیدها و رؤیاهای خوینشد و رهنمون زندگیشان معناجویی و ایثار و حسن تعهد است، تعقیب هدف هیچگاه پایان نمیپذیرد و اگر هدفی را باید کنار گذاشت باید بیدرنگ انگیزه نوینی آفرید افراد سالم به آینده میاندیشند و در آینده زندگی میکنند. جامعه منتظر هر حادثهای هرچند عظیم و ویرانگر، و هر عاملی هرچند بازدارنده و یاس آفرین، او را از تحققق هدفهای مورد انتظار مأیوس نمیکند، و در راه آن هدفها، از پویایی و تلاش نمیایستد و همواهر بر امام خود اقتدا میکند، امامی که در برابر مشکلات شکننده و حوادث کوبنده قرنها و عصرها، استوار ایستاده و ذرهای در اصالت راه و کار خود تردید نکرده است. امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) فرمود: لان الله معنای لا فاقۀ بنا الی غیر و الحق معنا فلن توحسنا من قعدنا «چون خدا با ماست ما را نیازی به غیر نمیباشد و چون حق با ما میباشد ترک گفتن عدهای ما را باعث وحشت ما نمیشود.» علی(علیه السلام) میفرماید: انتظر و الفرج و لاتیأ سوا من روح الله فان احب الاعمال الی الله عزوجل انتظار الفرج مادام علیه المؤمن. «یعنی منتظر فرج بمانید و از روح و عنایت الهی مأیوس نشوید چرا که بهترین اعمال نزد خداوند انتظار فرج میباشد مادامی کم مؤمن بر آن میباشد.»
امام صادق(علیه السلام) در ذیل آیه شریفه و لاتکونوا کالذین اوتوالکتاب من قبل فطال علیهم الامد فقست قلوبهم میفرماید: تاویل هذه الایه جاء فی اهل زمان الغیبۀ و ایامها دون غیرهم من اهل الازمنه و ان الله تعالی نهیالشیعه عن الشک فی حجۀ تعالی او ان یظنوا ان الله تعالی یخیلی ارضه منها طرفۀ عین. «ترجمه آیه و حدیث: و همانند کسانی نباشید که پیش از این برایشان کتاب نازل شد اما دوره طولانی بر آنها گذشت دلهایشان رنگ قساوت گرفت. امام میفرماید تاویلن این آیه در زمان غیبۀ میباشد نه در سایر زمانها و خداوند نهی کرد، شیعیان را از شک در حجۀ الهی و اینکه گمان کنند که خداوند زمینش را از حجۀ و لو یک لحظه خالی میگذارد.»
و خلاصه اینکه تأکیدات فراوانی در روایات اسلامی شده است که امیدوارانه منتطر فرج و گشایش الهی باشید هر صبح و شام فعندها فلیتوقع الفرج صباحاً و ساءً. یا در روایت دیگری میخوانیم توقع امر صابحک لیک و نهارک. «یعنی منتظر ظهور آن حضرت هر روز و شب باشید.» و مؤمنان منتظر با امید است که سختیها را آسان و دردها را شفا میپندارند و همواره به صبح روشن و آیندهای نویدبخش میاندیشند.
د) متعلق امید:
سؤالی که ممکن است مطرح شود این است که در بحث مهدویت و انتظار امید به چه داشته باشیم و به تعبیر دیگر متعلق امید چه میباشد؟ درجواب باید گفت که متعلق امید در باب مهدویت موارد زیادی میتواند باشد که ما به اختصار به مواردی از آنها اشاره میکنیم:
الف) دولت کریمه. با مطالعه سیرحیات بشری در مییابیم که همواره دولتمردان با به استضعاف کشاندن ملتها و تحقیر آنها سعی در چپاول و غارت اموال مادی و معنی آنها داشتهاند. مگر موارد و دول اندکی که بر اساس اصل کرامت و حفظ مهرورزی بر انسانها حکومت نمودهاند. میشود چنین گفت که مردم با تعوض سران و حاکمان همواره به دنبال گمشده خود بودهاند دولتی که مسیرش حریت، شخصیت و معنویت باشد به تحقیق آن دولت دولتی نمیتواند باشد و نیست مگر دولت کریمه: اللهم انا نرغب الیک فی دولۀ کریمۀ تغربها الاسلام و اهله و تذل بها النفقا و اهله. «خدایا من مشتاق دولت کریمهای هستم که اسلام و اهل آن عزت و کرامت داشته باشند و نفاق و منافقین ذلت و خواری.»
(ب) امید به لقاء خورشید عالمتاب مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف): امیدوار به رؤیت و ملاقات قطب عالم امکان نور الهی و کسی که با دیدنش غم و اندوه از دلها رخت بر میبندد و زمان به سبزی میگراید «اللهم ارنی الطلعۀ الرشید و الغرۀ الحمید. و اکمل ناظری بنظرۀ منی الیه» یعنی «خدایا به من بنما آن چهرۀ زیبا و ارجمند و پیشانی درخشان و نورانی را و سرمه وصال دیدارش را به یک نگاه به دیدهام بکش»
(ج) امید به عدل و عدالت: عدل را به عدم ظلم و اینکه هرچیزی را به موقع و جای خودش انجام داده باشند معنی کردهاند براساس روایات زیادی عدالت در همه زمینهها در زمان ظهور آن حضرت تجلی پیدا میکند و زمان اوست که ظلمی نخواهد بود. «این المرتجی لازالۀ الجور و العدوان.» یعنی «کجاست آن جایگاه امید برای برانداختن ستم و بیدادگری «این قاصم شوکۀ المعتدین» و کجاست در هم شکننده متجاوزین و ستمکاران.
پس در زمان آن حضرت ظالمی نمیماند که ظلم کند بلکه خداوند به وسیله او همه عالم را یکپارچه عدل و مساوات مینماید. فیملا الله الارض عدلاً و قسطا کما ملئت ظلماً و جوراً.
(د) وحدت در حاکمیت: در همه زمانها اختلالاتی بین افراد جوامع و رهبران حکومتها وجود داشته است اما تنها زمانی که وحدت در استراتژی به وجود میآید زمان ظهور آن حضرت میباشد (و یکون الدین کلمه لله) هو الذی ارسل سوله بالهدی و دین الحق لیظهره مع الدین کله و لو کره المشرکون. «و اوست کسی که رسولش را با هدایت و دین حق ارسال کرد برای اینکه بر همه ادیان فائلاید و کو اینکه مشرکان ناراحت و غمگین باشند.» و همچنین در زمان آن حضرت است که وحدت در حاکمیت پیش میآید و او براساس احکام الهی بر جهان حکم مینماید و دین واقعی را پیراسته از بدعتیها و خرافات به مردم عرضه مینماید به طوری که عدهای احساس میکنند که او با کتاب یا قضا جدیدی آمده است.
(2) دستگیری و همیاریپ
در روانشناسی اجتماعی بحثی با عنوان رفتارهای حمایتی مطرح میباشد و این روانشناسان رفتارهای حمایتی را اینگونه تعریف نمودهاند: رفتاری که به قصد کمک کردن به دیگران صرفاً به خاطر نوع دوستی و نه به منظور رسیدن به معرفت خاصی انجام شود. در منابع دینی و اسلامی هم از رفتارهای حمایتی با عناوینی چون: برادری ، مواسات، فریادرسی غمدیدگان، برآوردن نیازهای دیگران، تعاون و همکاری و ... یاد شده است.
در روایتی شیخ مفید به سند خود از جابر نقل میکند که من به همراه عدهای پس از اعمال حج خدمت امام باقر(علیه السلام) رسیدم برای خداحافظی، و از ایشان درخواست موعظه و نصیحت نمودیم که امام فرمود: لیعین قویکم ضعیفکم و لیعطف غنیکم علی فقهیرکم و لینفع الرجل افاه کنصحه لنفسه و اکتموا اسرارنا و لا تحملو الناس علی اعناقنا ... فإذاکنم کما اوصیناکم و لم یغد الی غیره فمان منکم میت قبل این یخرج قائمنا کان شهیداً و من ادرک قائمنا فقتل معه کان له اجر شهیدین و من قتل بین یدیه عدواً لنا کان له اجر عشرین شهیدا. یعنی «انسان قوی شما ضعیفان را کمک و یاری کند و ثروتمندان شما بر فقیران عطوفت نماید و برادر برای برادر خود خیرخواهی نماید همانطور که برای خودش میخواهد برای او نیز ببندد و اسرار ما را حفظ کند و با نام ما سربار مردم نشود ... و اگر اینگونه بودید که گفتم و از حد بیرون نرفتید و قبل از خروج قائم(علیه السلام) مردید شهید محسوب میشوید و اگر هم قائم را درک نمود و با ایشان به شهادت برسد اجر دو شهید را خواهد داشت. و کسی هم که در هنگام ظهور دشمنی از دشمنان ما را بکشد برای او اجر 20 شهید میباشد.»
باری انتظار در ابعاد گوناگون حیات انسانی آثار ژرفی دارد و بیشترین اثرگذاری آن در بعد تعهدها و مسئولیتهای اجتماعی و احساس دیگرخواهی و احسان و خوبی غنیمت مییابد، زیرا که در مفهوم انتظار انسانگرایی نهفته است. انسان منتظر پیوندی ناگسستنی با هدفها و آرمانهای امام موعود خود دارد و همان و همسوی آن اهداف و آرمانها حرکت میکند و همه جهتگریهات و گرایشها و گزینشهایش در آن چهارچوب قرار میگیرد. امام غمگسار راستین غمزدگان و یار واقعی مظلومان و حامی حقیقی مستضعفان است. رسول خدا(صلّی الله علیه و آله و سلم) میفرماید: الا فلاتتکلو اعلی الولایۀ وحدها و ادوا ما بعدها من فرائض الله و قضا حقوق الاخوان. «یعنی تمام اعتقادتان بر ولایت نهایت نباشد بلکه ادا کنید بعد از ولایت و اجنات را و او کنید حقوق برادرانتان را.»
(3) صبر و بردباری
صبر شاهراه سعادت دنیا و آخرت انسانها میباشد و انسانهایی میتوانند به موفقیت و ظفر برسند که در همه امور اعم از فردی و اجتماعی صابر باشند. صبر در فرامین دینی از جایگاه بسیار مهم و بالایی برخوردار میباشد در روایتی که پیرامون صبر آمده است میخوانیم: راس طاعۀ الله الصبر و الرضا فیما احب اوکره. یعنی صبر سرلوحه اطاعت خداوند در محبوبات و مکروهات میباشد. در برخی روایات پیرامون صبر آمده است: لاایمان لمن لاصبرله یا اینکه صبر برای ایمان همچون سر برای بدن میباشد و همانطور که بدن بدون سر نمیتواند باشد ایمان هم بدون صبر نمیتواند باشد. اینها چند روایت پیرامون اهمیت و نقش صبر بوده ما به همین مختصر اکتفا مینمائیم.
الف) اقسام صبر
در روایات و در تقسیم بندی برای صبر شده است که با به طور مختصر به آنها اشاره میکنیم هرچند ممکن است که مآل این تقسیم به یکی باز گردد. (الف) صبر بر محبوبات و صبر بر مکروهات در روایتی از علی(علیه السلام) میخوانیم که الصبر صبران صبر علی ما تحب و صبر علی ماتکره . یعنی گاهی صبر بر چیزهایی است که انسان به آنها اشتیاق دارد و آنها را می÷سندد و مانند صبر کشاورز برای رسیدن محصول یا صبر منتظر برای رسیدن زمان فرج و انتظار و گاهی هم صبر و مکروهات است یعنی صبر اموری که با طبع آدمی سازگار نمیباشد مانند صبر بر بلایای طبیعی و فقدان عزیزان، که از روایات بر میآید که قسم اول پرارزشتری میباشد.
(ب) تقسیم صبر بر معصیت، مصیبت و طاعت:
در ورایتی آمده است که الصبر ثلاثه صبر علی المصیبۀ و صبر علی الطعۀ و صبر علی المعصیه اعن المعصیۀ. قسم اول صبر در این تقسیمبندی صبر بر مصیبت میباشد یعنی صبر در مقابل ترس، گرسنگی و خشکسالی و فقدان عزیزان و کمی محصولات، دوم صبر بر طاعت یعنی اطاعت نمودن خداوند و انجام فرائض الهی همواره ممکن است سخت و دشوار بنماید لکن اگر انسان دستورات خداوند را عمل نمود و در برابر وساوس شیطانی تسلیم نشد این شخص را صابر میگویند. و قسم سوم صبر هم صبر نمودن انسان در مقابل هواهای نفسانی و تسلیم وساوس شیطان نشدن و گناه و معصیت نکند چرا که گناه باعث دوری و بعد از خداوند میشود.
ب) رهآورد و آثار صبر
در بحث رهآورد و آثار صبر میتوان به موارد زیادی اشاره نمود که ما به تعدادی از آنها اشاره میکنیم.
(1) وراثت زمین: در اعراف آیه 137 میخوانیم که: و ما پس از زوال فرعون طایفهای را که از سوی فرعونیان پیوسته ذلیل و ناتوان داشته میشوند وارث مشرق و مغرب سرزمینی که در آن برکت قرار داده بودم گردانیدیم و به خاطر صبر و بردباری که از خود نشان داده بود. وعدۀ نیکوی الهی بر بنی اسرائیل به حد کمال رسید و آنچه را فروعن ساخته و عمارت کرده بودند نابود و هلاک نمودیم.
ولایت ائمه(علیهم السلام) هم که از بزرگترین مواهب الهی است و سبب تکامل دین و اتمام نعمت ویژه الهی است نیز دارای مشکلات و سختیها میباشد. علی(علیه السلام) میفرماید: ان امر ناصعب مستعصب لایحمله الاعبدمؤمن امتحن الله قلبه للایمان ولایعی حدیثنا الاصدور امینه و احلام رزینه. یعنی «ولایتمداری ما اهلبیت بسیار دشوار است و کسی را تاب تحمل آن نیست مگر عبد مؤمنی که خداوند او را امتحان نموده است و حدیث ما را حفظ نمینمایند مکر سینههای امانتدار و عقلهای روشن.»
از طرفی روانشناسان میگویند و سختیهاست که استعدادها و تواناییهای انسان شکوفا میشود. ویکتور فرانکل میگوید: در وجود انسان تواناییهایی نهبته است که جز در موقعیتهایی نظیر برخورد با سختیها و تنگناها که آدمی را به پویایی و تحرک وا میدارند شناخته نمیشوند و همین خود انگیزیها عامل تحقق خویشتن و وجود شکوفایی انسان و جستجوی معناست.
امام حسین(علیه السلام) میفرماید برای او غیبتی است که گروهی در آن دوران از دین برگشته و برخی دیگر بر دین پایدار میمانند و مورد اذیت و آزار قرار خواهند گرفتو به آنان گفته میشود اگر راست میگویند. پس این وعده ظهور چه زمانی اتفاق خواهد افتاد لکن آن که در زمان غیبت بر آزارها و تکذیبها استوار بماند گویا مجاهدی که در رکاب رسول خدا با شمشیر به جهاد برخواسته است.
که خود این آیه گویای نتیجه بسیار بزرگی است که بنیاسرائیل به خاطر صبرشان به آن دست یافتند.
(2) پیشوایی و رهبری: وجعلنا منهم ائمه یهدون باسرنا لما صبروا و لانو بایاتنا یوقنون. یعنی وعدهای از بنیاسرائیل را به مقام امامت برگزیدیم به خاطر صبر و به خاطر یقین به آیات الهی. باری کسی که صابر باشد و دستورات الهی را انجام دهد و از منهیات الهی نیز پرهیز نماید او را به مقام امامت که از بالاترین مراتب کمالی انسانها محسوب میشود قائل میکنیم.
(3) ظفر و پیروزی: در روایات الهی صبر مرکب وسیله نجات معرفی شده است. و در برخی آیات هم آمده است که چه بسا گروه اندکی که در اثر صبر به مقام پیروزی رسیدند که من فئۀ قلیلۀ غلبت فئه کثیرۀ باذن الله و در آل عمران /120 میخوانیم که اگر صبر پیشه کنید و متقی شوید کید دشمنان به شما ضرر نمیرساند.
همانطور که از مجموع آیات و روایات بر میآید راه آور در نتیجه صبر سربلندی و پیروزی میباشد وانسان با صبر به توانمندی، عزت آفرینی، بزرگواری، فزایندگی نیروی مقاومت، طرفداری از حق و سامان رسیدن نشانههای حرمت و آزادگی دست مییابد.
(ج) صبر و انتظار
اهداف به نسبت عظمت و اهمیتشان مقدمات میخواهند و مشکلات و سختیها دارند و ثبات براستی آیا کسی که منتظر است آیا لحظهای غفلت مینماید از جلب رضایت آن مهر عالمتاب؟ و آیا امکان فلاح و رستگاری بدون ولایتمندی و تأسی وجود دارد. در حالیکه وسوسهها، غفلتها، جملها و شیاطین در کمینند. امام باقر(علیه السلام) به شخصی فرمود: کم الرباط عندکم قلت اربعون قال(علیه السلام): لکن رباطنا الدهر. راوی میگوید امام باقر(علیه السلام) از مدت مرزبانی از من سؤال کرد گفتم چهل روز است امام(علیه السلام) فرمود اما مرزبانی ما روزگار و تمام دوران است.
مرحوم علامه مجلسی در توضیح این حدیث میفرماید: یعنی واجب است بر شیعیان که با امامشان رابطه داشته باشند و در اطاعت او کوشش کنند و انتظار فرج اورا داشته باشند و آماده نصرت او باشند. مرحوم صاحب جواهر هم این روایت را حمل بر اراده ترقب و چشم انتظار فرج بودن در همه ساعات حمل میکند. منتظر مهدی میداند که (مثل الامام مثل الکعبه اذتوتی و لاتأتی) و باید به سراغ امام رفت و به او تمسک نمود. رسول خدا(صلّی الله علیه و آله و سلم) فرمود یا علی سزاوار است خداوند اهل ضلال و گمراهی را وارد بهشت کند و پیامبر اراده کرده است به این مؤمن کسانی که در زمان فتنه بنار ابر اتمام بر امام مخفی و منور گذاشتند در حالیکه به امامت او معتوف هستند و به ریسمان ولایتش چنگ میزنند و به ظهورش یقین دارندو صبر مینمایند در حالی تسلیم هستند که مکان امامشان را نمیدانند و میدانند که منفورترین مردم نزد پروردگار کسی است که سیره امامی را برگزیند ولی از کارهای او پیروی نکند.
رسول خدا(علیه السلام) : طوبی للصابرین فی غیبۀ طوبی للمقمین علی حجتهم اولئک الذین و صفهم الدین کتابه و قال هدی للمتقین الذین یؤمنون بالغیب ثم قال الله تعالی اولئک حرب الله الا ان حزب الله هم الغالبون . «خوشا بهحال صابران در زمان غیبت امام زمان و خوشا بهحال کسانی که بر محبت اهل بیت باقی میمانند اینها همان کسانی هستند که خداوند فرمود ایمان به غیبت دارند و ایشان حزب الهی هستندو به پیروزی هم میرسند.» و در روایت دیگری میخوانیم که میفرماید: چه نیکو است صبر کردن و منتطر فرج بود و ....
پس همانگونه که از این روایات بر میآید زمانه غیبت علاوه بر اینکه باید منتظر بود صبر هم باید پیشه نمود که صبر و انتظار دو واژهای هستند که هریک در معنا و مفهوم دیگری نقش دارند. حال اگ رکسی بر ناملایمات و زخم زبانها و تدبیلها و متعیلهای شیطان خبر نمود اجر و پاداش فراونی دارد که در بعضی از آنها آمد است صابر مقام 1000 شهید مثل شهدا بدر و احد را دارد.
(4) وحدت و همبستگی
روانشناسان اجتماعی رهبری را فرایندی میدانند که طی آن یکی از اعضا برای نیل به اهداف ویژه گروه سایر اعضا را تحت تاثیر قرار میدهد. و معتقدند که در فرآیند رهبری رهبر بیشترین تأثیر را بر اعضا گروه دارد ( هرچند سایر اعضا نیز بیتأثیر بر رهبر نمیباشند). در فرآیند رهبری صفات رهبر نقش و تأثیر بسزایی در گروه دارد مخصوصاً اگر آن رهبر جنبه «فرهمندی» یا به تعبیر لاتین آن «کاریزماتیک» داشته باشد چرا که رهبران کاریزما دارای ویژگیهایی چون بصیرت، آرمانگرایی، صداقت، بیان شورانگیز، استعارات و تشبهات هیجانانگیز میباشند.
از دیدگاه دینی مخصوصاً با نگاه شیعی رهبری نقش بسیار قابل ملاحظهای دارد و از رهبران دینی اینگونه یاد میشود (... و قادۀ الامم و سادۀ العباد و ارکان البلاد.) «یعنی شما (ائمه(علیهم السلام)) قاده و رهبر مردم هستید و سیاستگزاران عباد الهی و ستون امت میباشید.
حضور و بقاء رهبر هرچند که ممکن است آن رهبر بیمار یا در دسترس نباشد دارای آثار روانی بسیاری است که نمونه بارز آن در جریان جنگ اتفاق افتاد آن زمان که لشکریان اسلام با شنیدن شایعه کشته شدن حضرت رسول(علیه السلام) دچار رخوت و سستی شدند عدهای عقبنشینی و عدهای هم پا به فرار گذاشتند اما با تکذیب این شایعه مسلمین از گوشه و کنار کوه احد دوباره گردهم آمدند و به مبارزه پرداختند و سرانجام هم به پیروزی رسیدند. اثر بالندگی جامعه با حضور رهبر به حدی است که دشمنان اسلام سرّ سربلندی مسلمانان را حضور رهبری میدانند: میشل فوکو در بحث مبارزه با تفکر مهدی باوری ابتدا قیام امام حسین(علیه السلام) و بعد هم انتظار امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) را دو عامل پایداری شیعه معرفی میکند. در کنفرانس تل اویو نیز افرادی چون برنارد لویس مایکل ام جی. مارتین کرامر بر این نکته تاکید داشتند که شیعیان با امام حسین قیام میکنند و با اسم امام زمان هم قیامشان را حفظ میکنند.
پتروشفسکی تاریخدان و ایرانشناس علوم شوروی سابق میگوید چشمبراه مهدی بودن در عقائد عمومی مردمی که نهضتهای خون سیزدهم را در ایران برپا داشتند. مقام بلندی را داشته است. فهمی هویدی در کتابش به نام ایران من الدخل چند واژه کلیدی را عامل بقا و تداوم و ستمستیزی انقلاب ایران معرفی میکند. واژههایی چون ولایت فقیه، مذهب تشیع، امام غائب، غیبت صغری و کبری
باری دشمنان اسلام و شیعیان با شناسایی عوامل موفقیتآمیز و پیروزکننده شیعیان در طول تاریخ با شمشیر فقط برهنه به میدان نیامدهاند که با انواع و اقسام ابزارهای فرهنگی و در سدد مقابله بر آمدهاند و راهکارهایی از قبیل ترویج خرافات، فرقه و مکتبسازی. و ترویج خواب و رؤیا و با سرگرم نمودن مردم به لهو و لعب و ایجاد و یأس و ناامیدی و سرخوردگی میخواهند تا این باور سبز و آرامش بخش را، و این ساحل امن و خرم را از شیعیان پسگیرنده خیمزدار میگوید:
قولی که چنین اعتقادی دارد (که هر لحظه منتظر ظهور حق و امام مطلق هستند) را میتوان کشتار کرد اما مطیع نمیتوان ساخت.
پس بر منتظران مهدی است که با شناخت توطئههای دشمن همچنان تمسک به ریسمان و حبل الهی یعنی امامت داشته باشند و لحظه از آن دور نشوند که سرانجام جدای و غفلت شکست و نابودی میباشد.
(5) پویایی معطوف به هدف (زمینهسازی)
مؤمن منتظر بر کار نمیماند بلکه همچون یعقوب بوی پیراهن یوسف در او انقلاب ایجاد میکند و زمینه را برای حضورش مهیا مینماید چرا که انتظار مهدی فاطمه انتظار پویا سازنده، تعهدآور و نیروآفرین و حرکتبخش است نه انتظار مخرب بدون تحرک و حرکت و تلاش و اسارتبخش فلج کنند. و نوعی ابا حسگری منتظران ظهور مهدی مصداق: و یخرج ناس من المشرق و یوطئون للمهدی سلطانه. «مردمی از مشرقزمین خروج میکند و زمینه را برای حاکمیت مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) آماده میرساند». میباشند و ایان زمان را تعقیب میکنند نه اینکه زمان آنها را تسخیر نماید. دوان شوتس که یکی از روانشناسان مکتب کمال است میگوید: سلامت روانی پیش نگراست نه پسنگر دورنما چیزی است که شخص امیدوار است بشود نه آنچه پیشتر روی داده است و دگرگونیپذیر نیست آدمی افزاید من نگاهی را که به آینده مینگرد و بر هدفها، آمالها و رؤیاهای درازمدت تمرکز مییابد خوشایندی مییابم پیشبینی و بنرامهریزی و تلاش برای آینده ا زمانند در رؤیاهای گذشته سالمتر به نظر میرسد.
باری منتظران ظهور در پی رفع «معرومیت خودساخته» میباشند و به سراغ امام زمانشان میروند. مثل الامام مثل الکعبه اذتوتی و لاتأتی که فاطمه اطهر خطاب به ربایندگان علی(علیه السلام) فرمود مثال امام مثل کعبه است که باید به سراغ امام رفت همانگونه که باید به کعبه رفت.
امام موسی کاظم(علیه السلام) میفرماید: هرکس اسبی را به انتظار امر ما نگهدارد و سبب آن دشمنان ما را خشمگین سازد در حالیکه منسوب به ماست خداوند آرزویش را فراغ گرداند و به او شرح صدر عطا میکند و او را به آرزویش میرساند و در راه رسیدن به خواستههایش مأیوسش نمیکند.
رهبر معظم انقلاب میفرمایند: باید زمینه را آماده کنی تا آن بزرگوار بتواند بیاید و در آن زمینه آماده اقدام بکند از صفر که نمیشود شروع کرد جامعهای میتواند پذیرای مهدی موعود (ارواحنا فداه) باشد که در آن آمادگی و قابلیت باشد و لامثل انبیاء و اولیای تاریخ میشود چه علتی داشت که بسیاری از انبیای بزرگ اولیالعزم آمدند و نتوانستند دنیا را از بدها پاک و پیراسته کنند زمینه آماده نبود... اگر امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) در یک دنیای بدون آمادگی تشریف بیاورند همان خواهد شد. باید آمادگی باشد . مؤمن منتظر با نگاهی به آینده زمینه بوجود آمدن آن انقلاب عظیم را فراهم میکند زمینه فرهنگی، زمینه پذیرش عدل و قسط و ... را آماده میسازد و از خود شروع مینماید و بعبد آق آیه قواانفسکم و اهلیکم ناذا و قودها الناس و الحجاره. و پس به سراغ خانواده خود و اهل و عیال خود میرود و در آنها نیز این زمینه را ایجاد میکند.
نکتهای که باید در این زمینه دانست این است که با توجه به جهانی بودن انقلاب آن حضرت تشکیل گروهی ضربتی و آگاه و آماده ضروری به نظر میرسد، و این مقام اندیشه و به تعبیری اندیشهای بنیاسرائیلی است که دست روی دست بگذاریم و بگوییم حضرت خودش میآید و همه چیز را اصلاح میکند. همانگونه که بنیاسرائیل به حضرت موسی گفتند: (یا موسی) فاذهب انت و ربک فقاتلا انا ها هنا قاعدون «این موسی تو با خدایت بروید و بجنگید ما اینجا مینشینیم». که نتیجه چنین تفکر و اندیشهای سالها سرگردانی و سردرگمی است «قال فانها محرمۀ علیهم اربعین سنۀ ینیهون فی الارض فلا تأس علی القوم الفاسقین» یعنی « خدا به موسی گفت (چون مخالفت امر من کردند) آن شهر چهل سال بر آنها حرام شد که بایستی در بیابان سرگردان باشند پس تو بر گروه فاسق متأسف مباش.
(6) اقتدا و ولایتپذیری
یکی از آثار روانشناسی انتظار دلدادگی در حیطه عمل میباشد چرا که منتظر عاشق در تمام اقداماتش همسویی، همنوایی و همجهتی مدنظر میباشد. کسی منتظر واقعی است که سلوک و مسلک خود را مطابق آئین و روش متظر قرار دهد و به دنبال میل و خواست منتظر خود میگردد. علی(علیه السلام) در مذمت عدهای که خود را عالم میپندارند و عاشق اهلبیت میدانند میفرماید: لایقتصون اثر نبی و لایتقدون بعمل وصی .... و المعروف بینهم ما عرفوا و المنکر عندهم ما الکروا مفزعهم فی المعضلات الی انفسهم و تعویلهم فی المهمات علی ارائهم کان کل امرءسنهم امام نفسه . نه گام بر جای پای پیامبر مینهند و نه از رفتار جانشین او پیروی میکنند ... نیکی د رنظرشان همان است که میپندارند و زشتی همان است که آنها منکرند در حل مشکلات به خود پناه میبرند و در مبهمات تنها به رای خود تکیه میکنند گویا یا هرکدام امام و راهبر خویشند. در جای دیگری در همین نهجالبلاغه علی(علیه السلام) میفرماید مردم به کجا میروید؟ چرا از حق منحرف میشوید؟ پرچمهای حق برافراشته و نشانههای آن آشکار است با اینکه چراغهای هدایت رونشگر راهند. چون گمراهان به کجا میروید؟ چرا سرگردانید؟ در حالیکه عترت پیامبر شما دین شماست ... و همانند تشنگانی که به سوی آب شتابانند به سویشان هجوم ببرید. علی(علیه السلام) در این خطبه به ضرورت اقتدار تأسی به اهلبیت اشاره مینماید و میفرماید کسی که اقتدا و تأسی کوتاهی کند سرانجامی جز هلاکت نخواهد داشت.
(7) آرزوی وصال و شوق دیدار
ماهیت انتظار چشمبراهی و چشمداشت به لقاء و دیدار منتظر میباشد. و منتظر به امید رسیدن به محبوب خود شب و روز را پشت سر میگذارد و سختیها و ناملایمات فراق و دوری را به آرزوی سپیدهدم وصال به جان میخرد و در هر صبحگاه نغمه سر میدهد که: اللهم ارنی المطلعۀ الرشیده و الغرۀ الحمیده و اکمل ناظری بنظرۀ منی الیه. «خدایا!! به من بنما چهره زیبا و ارجمند را و پیشانی درخشان و نورانی را و سرمه وصال دیدارش را به یک نگاه به دیدهام بکش.»
و به درگاه خداوند شکوه میبرد که: اللهم انا نشکدام الیک فقد نبینا و غیبۀ و لینا. «خدایا به تو شکایت میکنم به خاطر فقدان پیغمبر و غیبت امام زمانم.» و خدایا ما نسبت به ورود حجت تو مشتاق هستیم و در انتظار منجی شدن وعدههای نیکو تو و عملی شدن و عبدهایت نسبت به دشمنان هستیم.
منتظران میدانند که برای رسیدن به لقاء آن یگانه دوران همتی بلند باید چرا که: من کبرت همته کبراهتمامه «هرکه همتی بلند دارد با همتش هم بیشتر باشد». و قدر الرجل علی قدر همته. «ارزش مرد به همت او میباشد.» و علی قدرانیۀ تکون من الله العطیه. «به اندازه نیت اشخاص خداوند عطا میدهد».
انسان منتظر که سالهای سخت هجران و فراق را به چشم خود دیده است روشنی دیده خود را درک حضور او میپندارد و به حدی شائق دیدار یار میباشد که پیری و فرسودگی بلکه مرگ هم نمیتواند مانع این عزم و آرزوی او شود و از خدا میخواهد که بعد از مرگ او را زنده کند تا در رکابش مبارزه نماید. و منتظر بهشت خود را رضا و لقای محبوب میداند و طعم زندگی را فقط با ذکر و حضور او احساس میکند. و چه خوب سروده است شاعر که؛
نذ ادی و طرفی یا سفان علیکم و عندکم روحی و ذکرکم عندی
و لست الذ العیش حتی اراکم و کنت فی الفردوس او جنۀ الخلد.
«دل و دیدهام برای شما اسفبار است و جان و دلم پیش شما و یاد شما و نزد من است
من از زندگی لذت نمیبرم تا اینکه شما را ببینم هرچند که در فردوس ی بهشت جاویدان باشم»
باری وقتی علی(علیه السلام) دستی به سینه میگذارد و آهی ازنهاد میکشد و فریادی میزند ... شوقاً الی رویته یا وقتی امام باقر(علیه السلام) میفرماید: لو ادرکت ذلک لاسبقت نفسی لصاحب هذا الامر . و وقتی امام صادق(علیه السلام) میفرماید اگر او را درک میکردم در تمام زندگی به او خدمت میکردم. ما نیز باید به همراه همه انسانهای مؤمن شوق دیدار او را در سر به پرورانیم که وعده الهی تخلف ناپذیر میباشد. و همواره همه انسانها د راحلام زرین خود و در رویاهای طلایی خود یک حکومت ایدهآل در مدینه فاضله را طلب داشته و دارند و همواره در مسیح جوییها، خضرخواهیها و سهدی پرستیهای خود اشتیاق سوزان و عمیق خود را برای یک قطب و یک پیرو مراد و بالاخره یک منجی بشریت ابراز داشتهاند. و ظهور مهدی موعودهانامتی است بر مستضعفان و خوارشمردگان و وسیلهای است برای پیشوایی و مقدمهای است برای وراثت آنها بر خلاف الهی را در روی زمین. و ظهور مهدی موعود تحقق بخش وعدهای است که خداوند از قدیمیترین زمانها در کتب آسمانی به صالحان و متثیان داده است که زمانی از آن آنان است و پایان کار تنها به متقیان تعلق دارد. و و ما نیز همراه منتظران جگرسوخته به اشتیاق لحظه ظهورش لحظه شماری میکنیم به امیدی که چشمانمان با رویش منور گردد.
(8) یاد و ذکر
دوران انتظار دوران هجوم فتنهها، مشکلات و گرفتاریهاست و آنچه باعث آرامش قلبی و قدرت روحی شیعه منتظر میشود وی را از غفلت، زینت، و وسوسه شیطان نجات میدهد ذکر و هوشیاری است. و هر اندازه که ایمان و معرفت بیشتر باشد ذکر و یاد هم بیشتر خواهد بود چرا که مؤمن منتظر خود ر در بلای فقدان ذخیره هستی میبیند و نفس بلاهم مذکر میباشد. خداوند میفرماید: و لقد اخذنا ال فرعون بانیسن و نقض من الثمرات لعلهم یذکرون. «و به تحقیق ما فرعونیان را با خشکسالی و کمبود محصولات دچار کردیم تا شاید متذکر شوند» و آنچه باعث امن و رضا میشود ذکر و یاد میباشد. ان الذین انقوا اذاسهم طائف من الشیطان تذکروا یاذاهم مبصرون. «در حقیقت کسانی که از خدا پروا دارند چون وسوسهای از جانب شیطان برایشان رسد خدا را به یاد آورند و بناگاه بینا شوند.»
مؤمن منتظر همیهش به یاد مولای خود ایام را سپری میکند و میداند که همه در برای و منتظر امام منتظر است و او ناظر بر اعمال و رفتارش میباشد. و قل اعملوا فسیری الله عملکم و رسوله و المؤمنون. «و کار خوب انجام دهید که خداوند و رسولش و امامان ناظر اعمال و کارهای شما میباشد» باری به یاد بودن و ذاکریت ذکر میرود و امام خودش فرموده انا نحیط علما بابنائکم و لایضرب عنا شیئی حق اخبارکم «همانا ما بر اخبار شما آگاهیم و چیزی از کارهای شما از ما مخفی نمیماند» و شنیده است که: انا غیرمهلین لمراعاتکم و لاناسین لذکرکم و لولاذلک لنزل لکم اللاواء و اصطلمکم الاعداء «ما شما را رها نکردهایم و یاد شما را فراموش نکردهایم و اگر یاد ما شما را نبود بلاها بر شما وارد میگشت و دشمنا را در متین قرار میدادند.» پس همانگونه که او به یاد انسان میباشد مؤمن منتظر نیز یعقوبوار به یاد آن یوسف میباشد و به هر نحوی که ممکن است میخواهد یاد و نامش را در درون دل و جامعه خود احیا دارد. مؤمن منتظر تنها یاد منتظرش را هلاکت نمیپندارد آنگونه که برادران یوسف میپنداشتند بلکه یاد او را سبب عمارت و آبادانی دل خود و صفای درون خود میپندارد.
مؤمن منتظر همچون مقداد حتی لحظهای از یاد امام خود غفلت نمیورزد بلکه چشم در چشم مویالیش منتظر دستور و فرمان او و ظهور امر او میباشد.
(9) بصیرت
قل هذه سبیلی ادعوا الی اله علی بصیرۀ انا و من ابتعنی و سبحانالله و ما انا من المشرکین «بگو این است راه من که من و هرکس پیرویم کرد با بصیرت و بینایی به سوی خدا دعوت میکنم و منزه است و من از مشرکان نیستم.»
مؤمن منتظر تلاشگر عرصههای مختلف سیاسی، نظامی، فرهنگی و اجتماعی است که در این راستا با فتنهها تردیدها، تزلزلها و شبههها روبرو میگردد و کسی میتواند علم مبارزه با اینها را بردارد که از سه خصلت صبر، علم و بصیرت بهرهمند باشد. علی(علیه السلام) میفرماید: و لایحمل هذا العلم الا اهل البصر و الصبر و العلم بمواضع الحق. «یعنی کسی حمل نمیکند علم مبارزه با دشمن را مگر کسانی که اهل بصیرت، صبر و علم به مواضع حق باشند.» حال که مؤمن منتظر باید با بینش سالهای سخت فراق را پشت سر بگذارد بهتر است که بدانیم بصیر کیست و علامتهای انسان بصیر چه میباشد؟
بصیر به فرموده علی(علیه السلام) کسی است که گوش شنوا و چشمی بینا داشته باشد فانما البصیرین من سمع فتفکر و نظر فابصر. یعنی بصیر با دیدن و ملاحظه نمودن حوادث روزگار و تجزیه و تحلیل آنها با چشمی باز به سوی آینده گام بر میدارد. در روایت دیگری از علی(علیه السلام) میخوانیم که بصیر همواره بر فراز شمشیرها مینگرد و اندیشه او مرغوب زور و ستم، وعده و وعید. و زرق و برق دنیا نمیشود برخلاف شخصی که بینش ندارد که همواره فکر و نظر او تحت لوای شمشیر و رزق و برق دنیا میباشد. انسان بصیر همواره افق طلایی فرداهایی بهتر را میبیند و حوادث روزگار نمیتواند جلو دید و گستره بینش او را بگیرند. اما نشانههای انسان بصیر: (الف) یقین و ایمان قوی.
انسانهای بصیری به مرحلهای از ایمان و یقین رسیدهاند که اگر اراده نمایند کوهها را از جای بر میکنند و سختیهای روزگار را که چون تیغ بدن انسانها را میآزارد غمل مینمایند و د راین راه هرگز لغزش ندارند پیامبر اکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) در سفارشی به علی(علیه السلام) میفرماید: یا علی و اعلم ان اعجب الناس ایمانا و اعظمهم یقینا قوم یکونون فی آخرالزمان لم یلحقوا النبی و حجبهم الحجۀ فامنوا بسواد علی بیاض. «یا علی بدان که شگفتانگیزترین مردم از حیث ایمان و والاترین آنها از حیث یقین مردمی هستند که در آخرت زمان میآیند و علی رغم اینکه پیامبر ا درک نکردهاند و حجتی را مشاهده نمینمایند به احادیث ما ایمان آوردهاند و به سخنان ما اعتقاد راسخ دارند و بر سر اصول دین و مذهبشان هرگز کوتاه نمیآیند.»
(ب) عقل و فهم و معرفت: امام سجاد(علیه السلام) میفرماید: یا اباخالد ان اهل زمانه القائلین بامامته و المنتظرین لظهوره افضل من کل زمان لان الله تبارک رهای اعطاهم من العقول و الافهام و المعرفۀ ما صارت به الغیۀ بمنزله المشاهده «ای اباخالد اهل زمان حضرت حجت که تأمل به امامت او و متظر ظهورش هستند افضل از هر زمانی هستند چرا که خداوند تبارک و تعالی بقدری عقل، فهم و معرفت به ایشان داده است که غیبها را بمنزله شاهدها میپندارند.»
در روایت دیگری امام صادق(علیه السلام) میفرماید: لایثبت علی امامته الامن قوی یقینه و صحۀ معرفته «ثابت قدم بر امامتش نمیماند مگر کسی که یقین قوی و معرفت و شناخت کاملی داشته باشد.»
با این بینش و معرفت است که مؤمن منتظر مانند کسی است که د رخیمه آن حضرت بلکه مانند کسی است که در پیشگاه آن حضرت به جهاد برخواسته است.
(10) خودپنداره مثبت
خودپنداره به مجموعه باورها و احساسات فرد در مورد خود را میگویند. طبق نظریه مارکوس این طرح ذهنی بر محور صفاتی سازمان مییابد که فردانها را مهمترین ویژگیهای خود بحساب میآورد و هنگام معرفی خویش غالباً از آنها بهره میگیرد. با این تعاریف معلوم میشود که انسان موجودی است که اگر دائماً نکات مثبت برای او گفته شود آیندهای روشن برایش تصویر میشود، امید در جای او نهادینه و تثبیت میشود و برای او خودنداره مثبت به وجود میآید که باعث حرکت و احیا اندیشههای مرده او میشود. حال اگر انسانی که در مواجه با حوادث روزگار هر روز با ناکامیها و شکستها روبرو است نکات مثبتی از آینده برایش گفته شود با نیرو و نشاط چشم به آینده خوش میدارد.
نکاتی از انقلاب حضرت مهدی که باعث تثبیت انی خودپنداره میشوند عبارتند از:
(الف) آیات و روایاتی که پیرامون عاقبت ننگین ظلم و ظالم و رنگ باختن جهل و بیدینی و پیروزی حق بر باطل و رسیدن به فلاح و صلاح وارد شده است.
(ب) روایاتی که بیان میکنند در زمان آن حضرت احکام الهی بدون هیچ کم و کاست اجرا میشوند و نعمتهای الهی به وفور یافت میشوند.
(ج) روایاتی که بیان میکنند رحمتهای الهی بر مردم نازل میشود و نشاط و شادابی واقعی همه جا و همه را فرا میگیرد. و نور علم و کمال همه راحتی زنهای درون منزل را در بر میگیرد.
(د) و خلاصه آیات و روایاتی که آینده را از آن مستضعفان میدانند علی(علیه السلام) میفرماید: لتعطفنَّ الدنیا علینا بعد شماسها عطف الفروس علی ولدها (وتلاعقیب ذلک) و نرید ان عن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلم ائمۀ و نجعلهم الوارثین. یعنی «دنیا پس از سرکشی به باروی میکند چونان شتر ماده بدخو که به بچه خود مهربان میگردد (پس حضرت این آیه را خواند) و اراده کردیم که بر مستضعفین زمین منت گذارده آنان را وارث حکومتهای میگردانیم» مؤمن منتظر چون به این ساحل خوشبین است با آسودگی بیشتر و با طمأنینه زیادتری دل به آیند خویش دار و حتی فکر مرگ و مردن هم او را از این پندار باز نمیدارد.
شهید مطهری میگوید: این اندیشه بیش از هرچیز مشتمل بر عنصر خوشبینی نسبت به جریان کلی نظام طبیعت و سیر تکامل تاریخ و اطمینان به آینده و طرد عنصر بدبینی مثبت به پایان کار بشریت است که طبق بسیاری از نظریهها و فرضیهها فوقالعاده تاریک و ابتر است. این پندار خوب در میان کسانی که معتقد به موعود نمیباشند وجود ندارد.
راسل در کتاب امیدهای نو میگوید: امروز دیگر غالب دانشمندان امیدشان را از بشریت قطع کرده و معتقدند که علم به جایی رسیده است که عن قریب بشر به دست علم نابود خواهد شد و میگوید یکی از افراد انیشتین است او معتقد است بشر با گوری که با دست خود کنده است یک گام بیشتر فاصله ندارد. اما مسلمانان خوشوقتیم که برخلاف این همه بدبینیها که در دنیای غرب برای بشریت به وجود آمده ما به آینده بشریت خوشبین هستیم که یک حکومت عادل جهانی بر مبنای ایمان و خداپرسی بر مبنای قرآن به وجود آید.
(11) خودسازی
در علم روانشناسی بحثی مطرح است با عنوان «حرمت خود» به این معنا که شخص به چه اندازه برای خودش ارزش و احترام قائل است و چه کارهایی را برای حفظ شخصیت و قداست خود انجام میدهد. که این مطلب خود آثار عمیقی بر بهداشت روانی و سلامت جسم و رفتار اجتماعی انسانها دارد.
از حرمت خود در ادبیات دینی به عزت و کرامت نفس یاد میشود. رسول خدا(صلّی الله علیه و آله و سلم) میفرماید اطلبو الحوائج بعزۀ الانفس «یعنی درخواستهایتان را همراه با حفظ عزت نفستان مطرح نمایید».
علی(علیه السلام) خطاب به فرزندش میفرماید: و اکرم نفسک عن کل دینۀ ان ساقتک الی الرغائب بانک لن تعتاض بما تبذل من نفکس عوضاً. و لانکن عبد غیرک و قد جعلک الله حراً «نفس خود را از هرگونه پستی بازدار هرچند تو را به اهدافت برساند زیرا نمیتوانی به اندازۀ آبرویی که از دست میدهی به دست آوری برد. دیگری مباش که خداوند تو را از او آفریده است.» حال برای حفظ این کرامت و عزت باید خودمان را بهتر بشناسیم چرا که: نال الفوز الاکبرس ظفر بمعرفۀ النفس «کسی به بالاترین مراحل رستگاری میرسد که بتواند نفس خودش را بشناسد.» یا در روایت دیگری میخوانیم که: معرفۀ النفس انفع المعارف «شناخت نفس برای انسان بالاترین معارف میباشد.» برای انسان با شناخت خود و تواناییهایش میتواند بر همه مشکلات فائقاید و گام در جهت کامیابی خویش بردارد. انسانی که منتظر حکومت صالحان است و انتظار درک آن را دارد باید خود نیز صالح باشد چرا که «علۀ الانضمام انسخیۀ» پیرو مهدی بودن جز با خودسازی و تقوی ممکن نیست و اصولاً عشق و علاقه و پیوند با چیزی. باعث هسمویی و همرنگی بین عاشق و معشوق میگردد. و محبت و علاقه است که منجر به حرکت بسوی سویات و اهداف محسوب میگردد و انسان عاشق پیوسته دلواپس و مضطرب است که نکند محبوبش از دست او دلگیر گردد و یا فلان کار و حرکت را نپسندد. و باید دانست که محقق خواهد شد وعدۀ الهی مبنی بر حکومت مستضعفان و صالحان است؛ وعدالله الذین امنومنک و عملوالصالحات یستخلفهم فی الارض کما استخلف الذین من قبلهم و لیمکنن لم دینهم الذی ارنقی لهم و لیبدنهم من بعد خوفهم امنا یعبد و نتی و لایشرکون برشیا و من کفر بعد ذلک فاولئک هم الفاسقون «و خدا به کسانی که ایمان آوردهاند و عمل صالح انجام دهند وعده داده است که در زمین خلافتشان دهد چنانکه اعم صالح پیامبران سلف جانشینان پیشینان خود شدند و علاوه بر خلاف دین پسندیده آنها را بر همه ادیان تمکین و تسلط عطا کند و به همه مؤمنان پس از خوف و اندیشه امینی کامل دهد که مرا به یگانگی بیهیچ شائبه شرک و ریا پرستش کند و بعد از آن هرکه کافر شود به حقیقت همان فاسقان و تبهکاران خواهند بود». که در ادامه همین آیه خداوند چند مورد از اعمال و کارهای صالحان را از جمله نماز و زکات و اطاعت رسول را بر میشمرد.
(12) آمادگی نظامی
در معنای انتظار گفته شد که انتظار به معنی ترقب و توقف آمادگی میباشد و کسی که منتظر است باید از همه جهات آمادگی داشته باشد در پذیرش عدالت و حق و همچنین آمادگی در حیطه اثیار و گذشت یکی از زمینههایی که منتظر باید آمادگی خود را حفظ نماید آمادگی نظامی و دفاعی میباشد چرا که تقابل حق و باطل و کفر و ایمان سابقهای باندازه تاریخ بشریت و تولد اولین انسانها (هابیل و قابیل) دارد. با مراجعه به تاریخ میبینیم که همیشه هر ابراهیمی نمرودی و هر موسایی فرعونی و هر محمدی(صلّی الله علیه و آله و سلم) ابوجهل و ابوسفیانی و هر علی(علیه السلام) معاویهای و ... را در مقابل داشتهاند. و طبیعی است که حکومت امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) هم که داعیه ظلم ستیزی و عدالت گستری را دارد با چالشها و تقابلاتی روبرو باشد، و این رویارویی میطلبد که در تمام دوران هرکسی در حد توان خود و لو با تهیه یک «تیره» یا تشکیل یک گروه ضربتی آگاه، آمادگی خود را حفظ نماید.
در روایتی آمده است: لیعداحکم لخروج القائم(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) و لوسهماً فان الله اذاعلم ذلک فی نیته روجت لانیسئی نی عمره حتی یدرکه و یکون من اعوانه و انصاره. یعنی «قبل از آنکه ولیعصر(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) ظهور کند خودتا را با یک تیرهم که شده آماده کنید چون اگر خدا چنین آمادگی را در کسی ببیند امید است که عمرش را طولانی کند تا از اصحاب و یاران آن حضرت باشد».
در روایت دیگری از امام صادق(علیه السلام) آمده است: پیامبر اکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) و ائمه(علیهم السلام) مأمور به نقیه بودند و گاهی بر اساس تقیه رفتار میکردند اما وقتی قائم ما قیام کند تقیه رخت بر میبندد و او شمشیرش را برهنه میکند و حقی را نمیستاند و به صاحبش نمیرساند مگر با شمشیر.
پس اگرچه آنحضرت به پیروزی نهایی میرسد و مستضعفان را حاکم بر زمین و وارث آن میگرداند و متکبران را نابود میسازد لکن ریشهکن کردن مستکبران رایگان بهدست نمیآید بلکه فداکاری، نبرد و مبارزه و قربانی دادن و قربانی شدن میطلبد. مؤمن منتظر همانگونه که خود تلاش و کوشش مینماید که خود را از حیث صفات فردی آماده نماید میکوشد تا از حیث تجهیزات نظامی هم خود را آماده سازد و در دعاهایش همواره از خدا میخواهد که: غلو تطاولت الدهور غادت لاعمارلم ازد دفیک الا یقیناً الاحباً و علیک الامتکلاً و معتمداً و لظهورک الا متوقفا و منتظر اً الجهادی بین یدیک مرتفباً نابذل نفس و لدی و اهلی و جمیع ماخولنی ربی بین یدیک و التصرف بین امرک و نهیک.
یعنی پس هرگاه زمان طولانی شود و عمرها بگذرد دروان غیبت در من جز آنکه بر نغیم بیافزاید و بر محبتم به تو و توکل و اعتمادم بر تو کاملتر شود تاثیری نخواهد داشت و موقع و انتظارم به حضور حضرتت بیشتر گردد و برای جهاد در رکاب ظفرانت حاضر و آمادهام و به بذل جان وصال و فرزند و جمع داراییم که همه را فدایت کنم و به تصرف امر و نهی تو دهم.
(13) ایجاد عطش و تشنگی نسبت به آرمانهای حضرت)
یکی از آثار روانی انتظار ایجاد حالت عطش و تشنگی است که این تشنگی گاهی نسبت به شخص منتظر است که ما این بحث را در بحث شوق دیدار مطرح کردیم، و گاهی عطش و تشنگی نسبت به برنامهها و اهداف وعده داده شده میباشد. انسانی که سالها طعم ظلم و فساد را چشیده و کسی که قرنها درد حرمانها و نابرابریها را حس نموده است. همواره به امیدی روزگار را سپری مینماید که این موعود سرآید و دلخوش دارد و به وعدههای الی: وعدالله الذین امنوا منکم وعملوا الصالحات لیتخلقنهم فی الارض کما استخلف الذین من قبلهم و لیمکنن لهم دینهم الذی ارتضی لهم الیبد لنهم من بعد خونهم امناً یعبد وقتی لایشرکون بر شیئا و من کفر بعد ذلک فاولئک هم الفاسقون. «و خدا به کسانی که ایمان آورده و عمل صالح انجام دهند وعده داده است که در زمین خلافت دهد چنانکه در اسم صالح پیامبران سلف جانشین پیشینیان خود شدند و علاوه بر خلافت دین پسندیده آنها را بر همه ادیان تمکین و تسلط عطا کند و به همه مؤمنان پس از خوف ایمنی کامل دهد که مرا به یگانگی بیهیچ شائبه مترک و ریا پرستش کند و بعد از آن هرکه کافر شود و به حقیقت همان فاسقان تبهکارند».
باری کسانی که در این دنیا صورت خود را به سیلی سرخ نگه داشتهاند این وعده خدا را شنیدهاند که اگر یک روز هم از این دنیا باقی مانده باشد آنرا آنقدر طولانی میکند تا آن امام قیام کند. و زمین را پر از عدل کند همانگونه که پر از ظلم شده بود.
همه این وعدهها یک حالت تشنگی و شیفتگی را در شخص منتظر نسبت به ایدهها و برنامههای موعود ایجاد مینماید و این آرمانها را نیز بر آن میدارد که تا در خود یک حالت آمادگی ایجاد کند. و اگر منتظر عدالت گستر است سعی مینماید تا خود ظلم نکند. و خانوادهاش را عدلپذیر نماید تا حرکت و قدمی در راه زمینهسازی دولت حقه او برداشته باشد.
(14) انتظار عامل مقاومت در برابر دشمن
بهخاطر مشخص بودن راه و راهنمای انسان منتظر، همواره منتظران از یک امنیت روانی و اجتماعی برخوردار میباشند، که این خود عاملی است که این شخص هیچگاه تسخیر فکر و حیله دشمنان و انحراف نشود، بلکه با تمام توان و با قوت و قدرت به پیش رود. مؤمنان منتظر ستمی در برابر دشمن را ناشی از نوعی خودکمبینی میداند و لازمه خودکمبینی هم سلطه و نفوذ اجابت در وجود انسان میباشد. و حال آنکه خداوند ما را به عدم ستم و رخوت فرا میخواند: و لا تهنوا و لاتحزنوا و انتم الاعلون ان کنتم مؤمنین یعنی «هرگز ستمی نکنید و اندوهناک نباشید زیرا شما تا حج پیروزمند هستیدو بلندمرتبهترین ملل دنیا هستید اگر در ایمان ثابت و استوار باشید».
پس احساس رهبر داشتن و خود را منتظر دانستن باعث مقاوم شدن مردم در برابر فتنهها و مبارزه نمودن با نقشههای دشمن (فساد، و انحراف) میشود خداوند سبحان همواره با پرهیزدادن مؤمنان از پیروی دشمنان میفرماید:
یا ایها الذین امنوا ان تطیعوا الذین کفروا یردوکم علی اعقابکم فتنقلبوا خاسرین. «ای اهل ایمان اگر از کافران پیروی کنید شما را از دین اسلام باز میدارند (و به کفر بر میگردانند) و آنگاه شما هم از زیانکاران خواهید بود.»
امام صادق(علیه السلام) میفرماید: ان صاحب هذا الامر محفوظ له اصحابه و لو ذهب الناس جمیعاً اتی الله باصحابه و هم الذین قال الله عز و جل (فان یکفر بها هؤلاء فقد و کلنابها قوماً لیوابها بکافرین) و هم الذین قال الله عز و جل (فسونی یاتی الله بقوم یحبهم و یحبونه اذله علی المؤمنین اعزۀ علی الاکافرین) یعنی صاحب الزمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) همواره مورد عنایت میباشد و همواره اصحاب و یارانی دارد بهنحوی که اگر همه مردم از دین خارج شوند اصحاب او را خداوند حفظ مینمایندو اصحاب امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) همان کسانی هسند که خداوند در وصفشان میفرماید (اگر این قوم به پیامبران کافر شوند بیگمان قوی را بر آن میگماریم که به آن کافر نشوند) و یاوران مهدی همان اشخاصی هستند که خداوند در وصفشان فرمود (ای کسانی که ایمان آوردید هرکه از شمااز دین خارج شود بهزودی خداوند قومی را بر میانگیزد که آنها را بسیار دوست دارد و آنها نیز خدا را خیلی دوست دارند نسبت به مؤمنان، فروتن و نسبت به کافران سرافراز و مقتدر هسند در راه خدا جهاد میکنند و در راه دین از نکوهش و ملامت حدی باک ندارند.»
باری همواره خطرات زیادی انسانهای مؤمن را تهدید مینماید اما کسی که برای خود مقتدا و رهبر قائل است و خودش را منتظر میداند همواره در برابر خطر ارتداد و انحراف همانند کوهی که در برابر سونامیها و امواج مقاومت میکند میایستد و از تهاجمات فرهنگی و نظامی هراسی ندارد چرا که خود را جزء حزب الهی میپندارد و حزب خدا هم در برابر ملامت ملامتگران و بیم و هراس دشمنان وحشتی به دل راه نمیدهد. چرا که با امید به آیندهای بهتر میاندیشد و وعدۀ الی را تخلف ناپذیری میپندارد، ان موعودهم الصبح الیس الصبح بقریب یعنی وعدهگاه عذاب ایشان صبحگاهانی است و صبح هم که نزدیک است.
کتابنامه
ردیف نام مؤلف نام کتاب ردیف نام مؤلف نام کتاب
1 ابن منظور لسان العرب 17 سدوق محمدبن علی بن بابویه خصال
2 اسحاقی سیدحسن سپیده مید 18 ع ـ ص علی صفایی تو میآیی
3 اریک فروم انقلاب امید 19 دکتر فرانکل (ترجمه میلانی) در جستجوی معنا
4 الهامی دارو آخرین امید 20 کامل سلیمان روزگار رهایی
5 بنیهاشمی سیدمحمد آفتاب در غربت 21 کلودتابیادتی مرتضی کتبی درآمدی بر روانشناسی اجتماعی
6 مرکز تخصصی مهدویت فصلنامه انتظار 22 مجلسی محمدباقر بحارالانوار
7 جمعی از نویسندگان رواشناسی اجتماعی با نگاهی به متون اسلامی 23 مصباح یزدی محمدتقی بهسوی خودسازی
8 حرانی ابومحمد تحف العقول 24 مطهری مرتضی مجموعه آثار
9 حکیمی محمد در فجر ساحل 25 سفید اختصاص
10 حیدری عزیزالله مهدی تجسم امید و نجات 26 مکارم شیرازی ناصر مهدی انقلابی بزرگ
11 دادگران سیدمحمد روانشناسی اجتماعی 27 موسوی اصفهانی سیدمحمدتقی مکارم الاخلاق
12 رضی سید نهجالبلاغه 28 مؤسسه معارف اسلامی معجم احادیث مهدی
13 سعید ابومعاش الامام المهدی فی القرآن و السنۀ 29 نعمانی غیبۀ نعمانی
14 شفیعی سروستانی ابراهیم انتظار بایدها و نبایدها 30 هاشمی و اناصدرالدین صبح امید
15 شمسی عباس مشهور خوبان 31 هندی علاءالدین کنزالعمال
16 سدوق محمدبن علی بن بابویه اکمال الدین و تمام النعمه