به گزارش خبرنگار آینده روشن، کتاب «از تبار دجال» به قلم دکتر نصرت الله آیتی، این کتاب به نقد ادعای احمد حسن که خود را یمانی خوانده و نیز به سایر ادعاهای مشابه پرداخته است.
معرفی کتاب:
دکتر نصرت الله آیتی در مقدمه، کتاب از تبار دجال را اینگونه معرفی کرده است:
با گذشت روزها، ماهها و سالها، بشر آخرالزمان آرامآرام به لحظۀ پرشکوه طلوع خورشید هستی نزدیکتر میشود و دوران ظلمت تاریخ، سینۀ خود را برای درخشش شفق حقیقت میگشاید.
این چشمانداز دلانگیز و افق روشن از یک سو دلدادگان روشنایی را سرشار از امید و طراوت میکند و بذر ایمان و استواری را در دلهایشان میکارد و از سوی دیگر، کارگزاران ظلمت را به تکاپو وامیدارد؛ تکاپویی با همۀ امکانات و توانمندیها و با بسیج همۀ نیروها برای ماندن و نابود نشدن. به راستی که برای جبهۀ تاریکی، این لحظات آخر بسیار حیاتی و قیمتی است و وقتی فرماندۀ این جبهه در بهشت، آن هم نسبت به پیامبری از پیامبران خدا فرصتسوزی نکرد و قدر لحظههای خود را برای فریب دانست، از این لحظات باقیمانده از واپسین ساعات تاریخ بشریت نیز غفلت نخواهد کرد.
از اینروست که با گذشت زمان، جریان فتنهها شتاب بیشتری میگیرد و موجهای سهمگین آن بلندتر و شکنندهتر میشود. رصد حیلهها و ترفندهای جبهه ظلمت برای اغوای بشر آخرالزمان کاری بس مهم و حیاتی و البته ظریف و پردامنه است که لحظهای غفلت از آن پیامدهایی خسارتبار و جبرانناپذیر در پی خواهد داشت.
یکی از این طرفندها پایهگذاری جریانهای انحرافی است که با ادعای مهدویت یا ارتباط با امام مهدی(عج) و امثال آن، مؤمنان سادهدل را اسیر هوسهای زودگذر خود میکنند و از جهل، مرکبی برای سوار شدن بر گردۀ آنان میسازند؛ گرگهایی که در پوستین گوسفند، ایمان خلایق را میدرند و به نابودی میکشانند و تبعات آن تنها دامنگیر گرفتار شدگان در دام این شیادان رهزن نمیشود، بلکه چهبسا اصل اندیشۀ مهدویت را از نظرها میاندازد و در دلها سست جلوه میدهد و این هدف غایی جبهۀ شیطان است که ایمان یک نفر و هزار نفر را نشانه نرفته، بلکه اصل ایمان را هدف قرار داده است.
معرفی احمد حسن
یکی از این جریانهای انحرافی که در سالهای اخیر در کشور عراق شکل گرفته و در گوشه و کنار در حال ترویج باورهای خرافی است، جریان احمد حسن است. مؤسس این جریان، شخصی به نام احمد بن اسماعیل از قبیلۀ صیامر است. او در سال ۱۹۷۳میلادی در منطقهای به نام هویر از توابع شهرستان زبیر از استان بصره به دنیا آمد و در سال ۱۹۹۹ از دانشکدۀ مهندسی نجف فارغالتحصیل شد. مدتی نیز در حوزۀ شهید سید محمد صدر تلمذ کرد. وی مدعی است ابتدا در خواب و سپس در بیداری با امام مهدی(عج) ملاقات کرده و آن حضرت به او مأموریت هدایت انسانها را داده است.
احمد حسن ادعاهای متعددی دارد از جمله اینکه:
۱. خود را فرزند با واسطۀ امام مهدی(عج) میداند و با این سلسله نسب خود را به آن حضرت منتسب میکند: «احمد بن اسماعیل بن صالح بن حسین بن سلمان بن امام مهدی».
۲. خود را امام سیزدهم معرفی میکند.
۳. خود را مهدی و قائم میداند. او معتقد است پس از امام مهدی، دوازده مهدی که همگی قائم نیز هستند از فرزندان آن حضرت به ترتیب جانشین او خواهند شد و او اول المهدیین است.
۴. خود را وصی و جانشین امام مهدی(عج) میداند که به زودی و پس از حیات آن حضرت جانشین ایشان خواهد شد.
۵. خود را یمانی مینامد.
۶. خود را دارای عصمت، علم و میراث اهل بیت(ع) میداند.
۷. مدعی است او همان کسی است که به جای عیسی(عج)به صلیب کشیده شده و همراه انبیای گذشته بوده است.
۸. اعتقاد دارد دو فرد با عنوان «دابة الارض» وجود دارد كه یکی از آنها بنا بر روایات، علی(عج) است که در زمان رجعت میآید و دیگری، خود اوست که در آخرالزمان و پیش از حضرت اميرالمؤمنين میآید.
۹. خود را فرستادۀ امام مهدی برای هدایت انسانها میداند که همه باید به او ایمان آورند و با وجود او دیگر تقلید از مراجع جایز نیست و همه باید مقلّد او باشند.
وی دعاوی خود را از حدود پانزده سال پیش آغاز کرد و توانست در کشور عراق، برخی از شیعیان سادهدل را بفریبد. وی پس از انجام اقدامات نظامی طرفدارانش در عراق از سوی پلیس بغداد تحت تعقیب قرار گرفت و از عراق گریخت و از آن پس تنها از طریق اینترنت با طرفداران خود ارتباط دارد. طرفداران وی معتقدند او هماکنون غایب شده است.
شیوههای نقد احمد حسنبرای نقد احمد حسن، از دو مسیر میتوان حرکت کرد:
مسیر نخست این است که صرفنظر از ادعای احمد حسن و مستندات او، ابتدا به این پرسش پاسخ داده شود که بر اساس روایات اهلبیت پس از حکومت امام مهدی چه رخ خواهد داد؟ آیا دوران رجعت آغاز خواهد شد و امامان معصوم(عج) به دنیا بازگشته و حکومت امام مهدی با سرپرستی آنان استمرار خواهد یافت؟ یا اینکه فرزندان امام مهدی جانشین آن حضرت خواهند شد؟ و یا اینکه احتمالات دیگری وجود دارد؟
پرسش دوم _ که نیازمند پژوهش مستقل دیگری است _ این است که اگر فرض کنیم پس از امام مهدی فرزندان آن حضرت جانشین ایشان خواهند شد، آیا آنان پیش از ظهور امام مهدی(عج) نیز جایگاه و نقشی خواهند داشت یا اینکه نقش و جایگاهشان منحصراً مربوط به پس از ظهور و رحلت یا شهادت امام عصراست؟
سومین پرسشی که باید به آن پاسخ داد این است که اساساً برای تشخیص مصادیق فرمایشات پیشوایان معصوم چه راهکارهایی موجود است؟ به تعبیر دیگر، برای تطبیق فرمایشات ائمه بر مصادیق خارجی، چه معیارهایی وجود دارد؟ حل این پرسش از این جهت در نقد احمد حسن راهگشاست که او مدعی است بسیاری از آنچه ائمه(ع) فرمودهاند بر او تطبیق میشود و او مصداق بسیاری از روایات است. بنابراین برای تطبیق روایات بر مصادیق خارجی نیازمند معیارهایی هستیم. با پاسخگویی به این سه پرسش اساسی، میتوان ادعای احمد حسن و امثال او _ که در گذشته بودهاند و در آینده نیز خواهند بود _ را به راحتی نقد کرد.
دومین مسیر برای پاسخگویی به ادعای احمد حسن، نقد و بررسی مستندات اوست؛ به این معنا که روایات مورد تمسک او و طرفدارانش و نیز میزان دلالت آنها بر ادعای وی یک به یک بررسی شوند.
از میان دو شیوۀ یادشده، شیوۀ نخست مبناییتر است و کاربرد بیشتری دارد و در کتاب پیش رو تا حدودی به پرسشهای نخست و سوم آن _ یعنی نسبت میان اعتقاد به مهدیون و رجعت و نیز معیارهای تطبیق _ پاسخ داده شده است و در انتها مسیر دوم پیموده شده و برخی از مستندات احمد حسن به نقد کشیده شده است.
پیش از ورود به نقد و بررسی، تذکر این نکته ضروری است که چهبسا فرقه مورد نظر از نظر اتقان و استحکام ادله و گستردگی در میان جامعه شایسته توجه و پاسخگویی نباشد، اما همین که آیات و روایاتی دستآویز فرقهای باطل قرار میگیرد، نشان از آن دارد که این آیات و روایات، استعداد بدفهمی و تفسیر باطل را دارند. از اینرو ضروری است برای تبیین مفهوم درست آنها و جلوگیری از این کجفهمی و سوء برداشتهایی که ممکن است در آینده رخ دهد تلاشی مضاعف انجام گیرد.140
معرفی کتاب:
دکتر نصرت الله آیتی در مقدمه، کتاب از تبار دجال را اینگونه معرفی کرده است:
با گذشت روزها، ماهها و سالها، بشر آخرالزمان آرامآرام به لحظۀ پرشکوه طلوع خورشید هستی نزدیکتر میشود و دوران ظلمت تاریخ، سینۀ خود را برای درخشش شفق حقیقت میگشاید.
این چشمانداز دلانگیز و افق روشن از یک سو دلدادگان روشنایی را سرشار از امید و طراوت میکند و بذر ایمان و استواری را در دلهایشان میکارد و از سوی دیگر، کارگزاران ظلمت را به تکاپو وامیدارد؛ تکاپویی با همۀ امکانات و توانمندیها و با بسیج همۀ نیروها برای ماندن و نابود نشدن. به راستی که برای جبهۀ تاریکی، این لحظات آخر بسیار حیاتی و قیمتی است و وقتی فرماندۀ این جبهه در بهشت، آن هم نسبت به پیامبری از پیامبران خدا فرصتسوزی نکرد و قدر لحظههای خود را برای فریب دانست، از این لحظات باقیمانده از واپسین ساعات تاریخ بشریت نیز غفلت نخواهد کرد.
از اینروست که با گذشت زمان، جریان فتنهها شتاب بیشتری میگیرد و موجهای سهمگین آن بلندتر و شکنندهتر میشود. رصد حیلهها و ترفندهای جبهه ظلمت برای اغوای بشر آخرالزمان کاری بس مهم و حیاتی و البته ظریف و پردامنه است که لحظهای غفلت از آن پیامدهایی خسارتبار و جبرانناپذیر در پی خواهد داشت.
یکی از این طرفندها پایهگذاری جریانهای انحرافی است که با ادعای مهدویت یا ارتباط با امام مهدی(عج) و امثال آن، مؤمنان سادهدل را اسیر هوسهای زودگذر خود میکنند و از جهل، مرکبی برای سوار شدن بر گردۀ آنان میسازند؛ گرگهایی که در پوستین گوسفند، ایمان خلایق را میدرند و به نابودی میکشانند و تبعات آن تنها دامنگیر گرفتار شدگان در دام این شیادان رهزن نمیشود، بلکه چهبسا اصل اندیشۀ مهدویت را از نظرها میاندازد و در دلها سست جلوه میدهد و این هدف غایی جبهۀ شیطان است که ایمان یک نفر و هزار نفر را نشانه نرفته، بلکه اصل ایمان را هدف قرار داده است.
معرفی احمد حسن
یکی از این جریانهای انحرافی که در سالهای اخیر در کشور عراق شکل گرفته و در گوشه و کنار در حال ترویج باورهای خرافی است، جریان احمد حسن است. مؤسس این جریان، شخصی به نام احمد بن اسماعیل از قبیلۀ صیامر است. او در سال ۱۹۷۳میلادی در منطقهای به نام هویر از توابع شهرستان زبیر از استان بصره به دنیا آمد و در سال ۱۹۹۹ از دانشکدۀ مهندسی نجف فارغالتحصیل شد. مدتی نیز در حوزۀ شهید سید محمد صدر تلمذ کرد. وی مدعی است ابتدا در خواب و سپس در بیداری با امام مهدی(عج) ملاقات کرده و آن حضرت به او مأموریت هدایت انسانها را داده است.
احمد حسن ادعاهای متعددی دارد از جمله اینکه:
۱. خود را فرزند با واسطۀ امام مهدی(عج) میداند و با این سلسله نسب خود را به آن حضرت منتسب میکند: «احمد بن اسماعیل بن صالح بن حسین بن سلمان بن امام مهدی».
۲. خود را امام سیزدهم معرفی میکند.
۳. خود را مهدی و قائم میداند. او معتقد است پس از امام مهدی، دوازده مهدی که همگی قائم نیز هستند از فرزندان آن حضرت به ترتیب جانشین او خواهند شد و او اول المهدیین است.
۴. خود را وصی و جانشین امام مهدی(عج) میداند که به زودی و پس از حیات آن حضرت جانشین ایشان خواهد شد.
۵. خود را یمانی مینامد.
۶. خود را دارای عصمت، علم و میراث اهل بیت(ع) میداند.
۷. مدعی است او همان کسی است که به جای عیسی(عج)به صلیب کشیده شده و همراه انبیای گذشته بوده است.
۸. اعتقاد دارد دو فرد با عنوان «دابة الارض» وجود دارد كه یکی از آنها بنا بر روایات، علی(عج) است که در زمان رجعت میآید و دیگری، خود اوست که در آخرالزمان و پیش از حضرت اميرالمؤمنين میآید.
۹. خود را فرستادۀ امام مهدی برای هدایت انسانها میداند که همه باید به او ایمان آورند و با وجود او دیگر تقلید از مراجع جایز نیست و همه باید مقلّد او باشند.
وی دعاوی خود را از حدود پانزده سال پیش آغاز کرد و توانست در کشور عراق، برخی از شیعیان سادهدل را بفریبد. وی پس از انجام اقدامات نظامی طرفدارانش در عراق از سوی پلیس بغداد تحت تعقیب قرار گرفت و از عراق گریخت و از آن پس تنها از طریق اینترنت با طرفداران خود ارتباط دارد. طرفداران وی معتقدند او هماکنون غایب شده است.
شیوههای نقد احمد حسنبرای نقد احمد حسن، از دو مسیر میتوان حرکت کرد:
مسیر نخست این است که صرفنظر از ادعای احمد حسن و مستندات او، ابتدا به این پرسش پاسخ داده شود که بر اساس روایات اهلبیت پس از حکومت امام مهدی چه رخ خواهد داد؟ آیا دوران رجعت آغاز خواهد شد و امامان معصوم(عج) به دنیا بازگشته و حکومت امام مهدی با سرپرستی آنان استمرار خواهد یافت؟ یا اینکه فرزندان امام مهدی جانشین آن حضرت خواهند شد؟ و یا اینکه احتمالات دیگری وجود دارد؟
پرسش دوم _ که نیازمند پژوهش مستقل دیگری است _ این است که اگر فرض کنیم پس از امام مهدی فرزندان آن حضرت جانشین ایشان خواهند شد، آیا آنان پیش از ظهور امام مهدی(عج) نیز جایگاه و نقشی خواهند داشت یا اینکه نقش و جایگاهشان منحصراً مربوط به پس از ظهور و رحلت یا شهادت امام عصراست؟
سومین پرسشی که باید به آن پاسخ داد این است که اساساً برای تشخیص مصادیق فرمایشات پیشوایان معصوم چه راهکارهایی موجود است؟ به تعبیر دیگر، برای تطبیق فرمایشات ائمه بر مصادیق خارجی، چه معیارهایی وجود دارد؟ حل این پرسش از این جهت در نقد احمد حسن راهگشاست که او مدعی است بسیاری از آنچه ائمه(ع) فرمودهاند بر او تطبیق میشود و او مصداق بسیاری از روایات است. بنابراین برای تطبیق روایات بر مصادیق خارجی نیازمند معیارهایی هستیم. با پاسخگویی به این سه پرسش اساسی، میتوان ادعای احمد حسن و امثال او _ که در گذشته بودهاند و در آینده نیز خواهند بود _ را به راحتی نقد کرد.
دومین مسیر برای پاسخگویی به ادعای احمد حسن، نقد و بررسی مستندات اوست؛ به این معنا که روایات مورد تمسک او و طرفدارانش و نیز میزان دلالت آنها بر ادعای وی یک به یک بررسی شوند.
از میان دو شیوۀ یادشده، شیوۀ نخست مبناییتر است و کاربرد بیشتری دارد و در کتاب پیش رو تا حدودی به پرسشهای نخست و سوم آن _ یعنی نسبت میان اعتقاد به مهدیون و رجعت و نیز معیارهای تطبیق _ پاسخ داده شده است و در انتها مسیر دوم پیموده شده و برخی از مستندات احمد حسن به نقد کشیده شده است.
پیش از ورود به نقد و بررسی، تذکر این نکته ضروری است که چهبسا فرقه مورد نظر از نظر اتقان و استحکام ادله و گستردگی در میان جامعه شایسته توجه و پاسخگویی نباشد، اما همین که آیات و روایاتی دستآویز فرقهای باطل قرار میگیرد، نشان از آن دارد که این آیات و روایات، استعداد بدفهمی و تفسیر باطل را دارند. از اینرو ضروری است برای تبیین مفهوم درست آنها و جلوگیری از این کجفهمی و سوء برداشتهایی که ممکن است در آینده رخ دهد تلاشی مضاعف انجام گیرد.140