کار نایب اول، کمکم به دستگاه ولایت فقیه تبدیل شد فقهای بزرگ شیعه مانند مرحوم کلینی دستگاه نواب امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) را برای تداوم شیعه ضروری تشخیص داده و از آن پشتیبانی کردند و کمکم فقها جای کاسبان را گرفتند و در دوران صفویه آن را به اصل لایتغیر تبدیل نمودند که دیگر کسی جرأت سؤال از آن را ندارد؛
باید توجه داشت که ولایت فقیه ادامه نیابت خاصه نیست و نویسنده چنانکه نیابت خاصه را وارونه تفسیر کرده ولایت فقیه و نیابت عامه را نیز وارونه بیان میکند و این مغالطه و شیادی نویسنده است که میخواهد نیابت عامه را به نیابت خاصه مربوط کرده و ادامه آن القاء کند و بعد آنچه را میخواهد نتیجه بگیرد.
زیرا نایبان خاص تنها نقش واسطه را داشتند هر آنچه مردم میگفتند یا میآوردند آنها را به امام میرساندند و در مقابل پیام یا کمک مالی امام را به مردم تحویل میدادند اما بر کسی ولایت نداشتند و شما در هیچ منبعی پیدا نمیکنید که آنها فتوا دهند یا حکم صادر کنند یا ولایتی اعمال کنند.
اما ولایت فقیه چنانکه از اسم آن معلوم است ولایت است نه وساطت. هر چند نام هر دو نیابت است اما مفهوم نیابت در نایب خاص با نایت عام کاملاً متفاوت است. لذا شما هیچ فقیهی را نمییابید که برای اثبات ولایت فقیه به نیابت نایبان خاص استدلال کند. زیرا آنها اساساً ولایتی نداشتند تا ولایت فقیه جامعالشرایط ادامه ولایت آنها باشد.
یکی از دلایل نقلی ولایت فقیه علاوه بر دلایل عقلی آن روایت امام صادق(علیه السلام) است که فرمود:
ینظران الی من کان منکم ممن قدروی حدیثنا و نظر فی حلالنا و حرامنا و عرف احکامنا فلیرضوا به حَکَماً فإنی قد جعلته علیکم حاکما فإذا حکم بحکمنا فلم یقبله منه فإنما استخف بحکم الله و علینا رد و الراد علینا الراد علی الله و هو علی حد الشرک بالله.
نگاه کنند به هر کس از شما که راوی حدیث ماست و در حلال و حرام صاحبنظر است و احکام ما را میداند پس حاکمیت او را بپذیرند زیرا من او را بر شما حاکم قرار دادم، پس هرگاه بر طبق حکم ما حکم کند و از او پذیرفته نشود امر خداوند خوار شمرده شده است و ما (اهلبیت) را رد کردهاند و رد کردن ما رد کردن خداوند است و آن شخص به منزله مشرک است.
چنانکه ملاحظه میشود این ولایت را ائمه معصومین(علیهم السلام) سالیان بسیار طولانی قبل از نیابت خاصه به فقهاء دادهاند و ادعای «خشت اول عثمان ساختمان ولایت فقیه را به میراث گذاشته است» حرفی کاملاً دروغ و بیپایه و اساس است.
به تصریح این روایت و روایات دیگر مجتهد جامعالشرایط حتی در زمان حضور امام معصوم حتی در همان شهر امام این ولایت را دارد و حکم و فتوا میدهد و مردم موظف به پذیرش حکم و تقلید از او هستند. اساساً ولایت فقیه ویژه دوران غیبت نیست که ادامه نیابت خاصه باشد بله هنگام حضور امام رهبری جامعه بر عهده امام است و فقها یاوران امام هستند اما در نبود ظاهری ایشان، رهبری جامعه بر عهده فقیه جامعالشرایط است. اما این سعه و ضیق ولایت است نه اصل ولایت.