ـ درویش! ... برو اون وَرتر...درویش پول را از پیرزن افغانی گرفت و داخل کشکول انداخت. نگاه صمد به خادم جوان مسجد افتاد که با آن پر چند رنگ می زد روی شانه های درویش که از سر راه مردم کنار برود. درویش خود را جمع ...
چرا خطوط باید مودب باشند. بعد خطی کج تر از خطوطی که باز کمی استوارند و بام ها را تشکیل می دهند و خط و باز خط. مناره ها بلندترند و هیچ پرنده ای ندارد. از وقتی بچه بودی فکر می کردی پرنده ها نمادِ پروازند. ...
چراغ هنوز قرمز بود. ماشین ها ، رو به رویم از عرض چهار راه می گذشتند و در این سوی همه منتظر نوبت خود بودند. اما من به میله ی سفید و بلندی نگاه کردم که چراغ راهنمایی از آن آویزان بود. به دایره ی سرخ چراغ نگاه ...
با آن که مطمئن بودم انوار در این آخرین عکس هم مثل بیست و سه عکس دیگر محو است، از محلول درش آوردم و دیدم که عکس از وقار انوار خالی است. البته تعجبی ندارد، چرا که انوار موجودی است ماورایی نه زمینی. مگر در عکس هایی ...