ظرفيتها و محدوديتهاي رسانه در جامعه و دولت زمينهساز ظهور منجي موعود
سيدمحمد مرتضوي
چکیدهاز جمله تحولات جهاني كه بر اساس متون ديني بايد رخ دهد، قيام جهاني امام عصر است. بر اساس انديشه ديني، هيچ تحولي در جامعه بشري رخ نميدهد، مگر آنکه ابتدا تحولي در انسانها ايجاد گردد. از طرفي بر اساس نظر دانشمندان علوم اجتماعي، خاستگاه تحولات اجتماعي رسانههاي ارتباط جمعي هستند. از اينرو براي ايجاد آمادگي در انسانها و مشاركت آنان در قيام جهاني حضرت مهدي نيازمند بهكارگيري رسانههاي ارتباط جمعي هستيم. با اين حال، پرسش اساسي اين است كه ظرفيتها و محدوديتهاي اين رسانهها چيست؟
مقاله حاضر با بررسي ابعاد سختافزاري و نرمافزاري رسانههاي ارتباط جمعي و ظرفيتها و محدوديتهاي آنها به اين نتيجه رسيده است كه نميتوان در راستاي تحول جهاني قيام حضرت مهدي به آنها اميدي بست، ولي با توجه به تعريف رسانه كه عبارت است از هر پديدهاي كه عامل انتقال فكر و فرهنگ باشد، در جهان اسلام رسانههاي مغقول شدهاي وجود دارد كه در صورت بهرهبرداري درست، بسيار كارآمدتر از رسانههاي موجود هستند. اين رسانهها در سه بخش مراسم (مانند حج، نماز، عيدفطر، نماز جماعت، جلسات مذهبي)، اماكن (مانند كعبه، مشاهد و مساجد) و مناسبتها مانند عاشورا، اربعين، فاطميه، شهادتها و ولادتها) بررسي و ظرفيتها و محدوديتهاي هر يك مشخص شده است.
مقدمه
برخي در تعريف رسانه گفتهاند: مقصود از رسانه يا وسایل ارتباط جمعي وسایلي هستند كه مورد توجه تعداد كثيري بوده و از تمدنهاي جديد به وجود آمدهاند. البته اين تعريف دقيق نيست؛ زيرا اينگونه وسایل، محدود و منحصر به وسایل ارتباط جمعي نيستند. افزون بر اين، وسایل ارتباط جمعي، به چند رسانه مشهور محدود نيست. بنابراين به نظر ما رسانه عبارت است از هر وسيله يا شيء يا شخصي كه عامل ارتباط و انتقال فكر، عقيده و فرهنگي باشد.
با توجه به تعريفي كه از رسانه ارائه كرديم، ميتوان رسانهها را به دو گروه مهم ـ مشهور و مغفول ـ تقسيم كرد.
رسانههاي مشهور
رسانههاي مشهور، ابزاري به شمار ميروند كه در سطح جهان و افكار عمومي به رسانه مشهورند. اين نوع رسانهها از نظر سختافزاري عبارتند از: 1. شبكههاي راديويي، 2. شبكههاي تلويزيوني، 3. خبرگزاريها، 4. روزنامهها، 5. مجلات، 6. مؤسسات، 7. اينترنت.
به جز اينترنت، هر يك از اين ابزارها با توجه به حوزه كاري و نوع فعاليت، انواع متعددي از قبيل سياسي، اجتماعي، فرهنگي، خبري و... دارند كه بسيار گسترده هستند و از نظر نوع مخاطب، قدرت پيامرساني، تأثيرگذاري بر مخاطب و... متفاوتند كه بررسي اين مسائل از موضوع اين مقاله خارج است.
از نظر نرمافزاري نيز اين ابزار را گروههايي بدينشرح تغذيه ميكنند: 1. خبرنگاران،
2. روزنامهنگاران، 3. گويندگان، 4. هنرمندان، 5. سياستمداران، 6. سرمايهداران، 7. نظاميان،
8. دانشمندان و... .
با توجه به افكار، انديشهها، اهداف، نيازها و تفاوت شخصيت اين گروهها و وابستگي، استقلال و نوع نگاه آنها به جهان و انسان، محتواي توليداتشان بسيار متفاوت است. از اينرو ميتوان گفت آنچه در اين رسانهها توسط گروههاي ياد شده توليد ميشود، بيشتر در راستاي اهداف خود آنهاست، تا در راستاي صلاح و سعادت انسانها.
مالكيت رسانهها
از نظر مالكيت و تأمين بودجه ميتوان رسانههاي ياد شده را به چند گروه تقسيم كرد:
1. رسانههای دولتی
مقصود از رسانههاي دولتي، رسانههايي هستند كه با بودجه دولتي ايجاد و اداره ميشوند. مالكيت اين نوع رسانهها در اختيار دولت است.
2. رسانههای عمومی
رسانههاي عمومي، رسانههايي هستند كه از پشتيباني دولت بهره ميبرند و به ميزان كمكهايي كه دولت به آنها ميكند، بر آنها نظارت دارد. اين رسانهها در مالكيت و سلطه دولتها نيستند، بلكه بيشتر هزينههاي خود را از طريق كمكهاي مردمي، حق اشتراك عمومي، ارائه خدمات و... تأمين ميكنند.
3. رسانههای خصوصی یا شخصی
مقصود از رسانههاي خصوصي يا شخصي رسانههايي هستند كه افراد، احزاب، گروهها و... آنها را ايجاد ميكنند و با بودجه شخصي اداره ميشوند و مالكيت اين نوع رسانهها در اختيار مؤسسان آنهاست. بسته به تنوع مالكيت رسانهها و اهدافي كه مؤسسان از راهاندازي آنها دارند، توليداتشان متفاوت و در راستاي اهداف آنان خواهد بود.
بيگمان در دنياي پيچيده سياست در سطح بينالملل بسياري از رسانهها توسط قدرتهاي بزرگ و سرمايهداران بينالمللي ايجاد شده، در راستاي منافع آنها تلاش ميكنند، ولي براي تأثيرگذاري بيشتر، ادعاي استقلال و مردمي بودن دارند.
ظرفيتها
رسانههاي ياد شده ظرفيتهاي متفاوتي دارند كه شرح آنها به درازا ميكشد، ولي همه آنها داراي ظرفيتهاي مشتركي هستند كه به ذكر اين نوع ظرفيتها ميپردازيم:
1. سرعت انتقال
يكي از ظرفيتهاي رسانههاي ياد شده سرعت انتقال است. گرچه همه آنها در اين ظرفيت يكسان نيستند، ولي در مقايسه با رسانههاي مغفول از سرعت انتقال برخوردارند؛ بهويژه اينترنت كه در كوتاهترين زمان ممكن، مطلب را به مخاطبان خود در سراسر جهان منتقل ميكند.
2. جذابیت پیام
يكي از ويژگيهاي رسانههاي مشهور، جذابيت پيام آنهاست؛ يعني آنها با بهکارگيري شيوههاي هنري، صوت، تصوير، رنگآميزي و شناخت مخاطب، پيام را به گونهاي ارائه ميكنند كه داراي جذابيت بوده، مخاطبان را تحت تأثير قرار ميدهد. جذابيت بعضي از آنها را ميتوان در حد سحر و جادو دانست.
3. تأثیرگذاری سریع و قوی
يكي از ظرفيتهاي اين رسانهها، تأثيرگذاري سريع و قوي است. اين رسانهها به دليل كاربرد فنون و روشهاي گوناگون تبليغي و بهرهگيري از كارشناسان قوي رسانهاي و رعايت اصول روانشناسي، جامعهشناسي و... به سرعت مخاطبان خود را تحت تأثير قرار ميدهند و به دليل داشتن جذابيت، تأثير آنها قوي است.
4. وسعت حوزه نفوذ
از جمله ظرفيتهاي اين رسانهها، وسعت حوزه نفوذ يا كاركرد آنهاست. البته حوزه نفوذ هر يك از اين رسانهها متفاوت است و در اين ميان، اينترنت از حوزه نفوذي بسيار گسترده و جهانشمول برخوردار است.
5. تنوع پیامها
مقصود از اين ظرفيت، آن است كه هرگونه پيام سياسي، اقتصادي، فرهنگي، نظامي، ديني و... را ميتوان از طريق آنها منتقل كرد. گرچه هر يك از اين رسانهها با توجه به كاربردي كه براي خود تعريف كردهاند در حوزه خاصي فعاليت ميكنند، ولي در مجموع از طريق اين رسانهها هر نوع پيام زشت و زيبا، سعادتآور و شقاوتآور، سودمند و زيانبار و... را ميتوان به مخاطبان منتقل كرد.
6. در دسترس بودن
يكي از ظرفيتهاي اين رسانهها، در دسترس بودن آنهاست، به گونهاي كه هر لحظه مخاطب اراده كند ميتواند از آنها استفاده كند. گرچه در كيفيت استفاده نيز هر يك با ديگري تفاوتهايي دارند. براي مثال، روزنامه، راديو، تلويزيون و اينترنت در دسترس مخاطبان هستند، ولي كيفيت دسترسي به آنها متفاوت است.
افزون بر ظرفيتهاي مشترك رسانهها، هر يك از ظرفيتهاي خاصي نيز برخوردارند كه طرح آنها به درازا ميكشد.
محدوديتها
رسانههاي ياد شده در كنار ظرفيتهايي كه دارند، داراي محدوديتهايي نيز هستند كه استفاده از آنها را با مشكلاتي روبهرو ميكند. محدوديتهاي اين رسانهها نيز بعضي اختصاصي و برخي مشترك است كه در اینجا به محدوديتهاي مشترك آنها اشاره ميكنيم:
1. وابستگی به احزاب، اشخاص و گروهها
يكي از محدوديتهاي رسانهها، وابسته بودن به اشخاص، احزاب و گروههاست. اين نوع رسانهها به دليل وابستگي در برنامهريزيها، سياستگذاريها و روشها از سياستهاي حاكم بر احزاب و گروهها و اشخاص پيروي ميكنند، چه اين رسانهها داخل كشور اسلامي باشند و چه در خارج. بنابراين اگر احزاب و گروهها دغدغه فرهنگ مهدويت را داشته باشند ميتوان از اينگونه رسانهها در راستاي گسترش فرهنگ مهدويت استفاده كرد، وگرنه در اين زمينه قابل استفاده نيستند.
2. وابستگی به قدرتها و کارتلها و کمپانیهای بینالمللی
يكي ديگر از محدوديتهاي اين رسانه در خارج كشور، وابستگي آنها به قدرتهاي جهاني و كارتلهاي بينالمللي است و به دليل وابستگي به قدرتها اعم از قدرتهاي سياسي، اقتصادي، نظامي و... برنامهريزيها، سياستگذاريها و روشها در راستاي تأمين منافع آنها خواهد بود و حاضر نيستند خارج از آن چهارچوب كار كنند. با يك بررسي اجمالي روشن ميشود كه رسانههاي بينالمللي وابسته به قدرتها، بهويژه صهيونيستها هستند. (رنجبران، 1388: 224 - 237)
3. نفوذ قدرتها
يكي ديگر از محدوديت اين است كه به دليل نقش حساس رسانه در سطح بينالملل و زيادهخواهي قدرتها، اگر رسانهاي بخواهد در دنيا مستقل عمل كند، مخالفان و رقباي آن كه قدرتها و كارتلهاي بينالمللي هستند با نفوذ دادن عوامل و مزدوران خود در درون اين رسانه، در درازمدت آنها را منحرف ميكنند، يا به شيوههاي متفاوت كار را به جايي ميرسانند كه آنان ورشكست شده، كار را ادامه ندهند. (همو)
4. محدودیت پیام
از جمله محدوديتهاي اينگونه رسانهها محدوديت پيام است؛ يعني هر رسانهاي با توجه به مالكان آن و سرمايهاي كه براي آن در نظر گرفتهاند، در راستاي تأمين اهداف آنها فعاليت ميكند و پيام آنها جهت خاصي دارد و با فرهنگ مهدويت بيگانه است. از اينرو پيام مهدويت در راستاي پيامرساني آنها قرار نميگيرد.
5. ضعف محتوا
با توجه به تفاوت شخصيت توليدكنندگان انديشه و فكر و برنامه و بهويژه نداشتن
انديشه ديني و تربيتي، نيروهايي كه در اينگونه رسانهها برنامه توليد ميكنند، نهتنها در
راستاي فرهنگ مهدويت فعاليتي نميكنند بلكه چهبسا به دليل تضاد فرهنگ مهدويت با منافع ستمگران و زورگويان، اينگونه رسانهها همه تلاش خود را براي حذف فرهنگ مهدوي به كار ميگيرند.
6. دغدغه تأمین معیشت
يكي از محدوديتهاي رسانههاي مشهور، آن است كه همه كساني كه در بخش نرمافزاري اين رسانهها فعاليت ميكنند مشكل تأمين هزينه زندگي را دارند. بنابراين بر فرض سلامت فكري و روحي و شايستگي آنان براي تلاش در جهت گسترش فرهنگ مهدويت، به دليل وابستگي مالي به اين مؤسسات نميتوانند وظيفه خود را درست انجام دهند.
با توجه به محدوديتهاي ياد شده ما نميتوانيم به رسانههاي بينالمللي نسبت به گسترش فرهنگ مهدويت اميدوار باشيم. گرچه ميتوانيم به صورت محدود و بسيار ظريف با انتشار مقالات، مصاحبهها، سخنرانيها و فيلمهايي كه هنرمندانه توليد شده باشند، از اين رسانهها استفاده كنيم كه بدين منظور سياستگذاري، برنامهريزي بلند مدت و سرمايهگذاري كلان اجتنابناپذير است.
چنانچه بخواهيم خود به تأسيس اينگونه رسانهها اقدام كنيم با چند محدوديت جدي به شرح زير روبهرو هستيم:
1. تأمین بودجه
با توجه به هزينه كلان راهاندازي، گسترش و تداوم فعاليت اينگونه رسانهها، تأمين بودجه آن كار بسيار دشوار است.
2. تأمین نیروی انسانی متخصص و متعهد
محدوديت ديگري كه در راهاندازي اينگونه رسانهها وجود دارد در بخش توليد محتواست، به گونهاي كه بتوانند با رسانههاي باسابقه و قدرتمند رقابت كند. سوگمندانه بايد گفت با اینکه بيش از سيسال از پيروزي انقلاب اسلامي ميگذرد هنوز مسائل ديني و فرهنگي، آنگونه كه بايد و شايد مورد توجه جدي مسئولان و دولتها نبوده و نيست. در نتيجه نتوانستهايم در جبهه جنگ نرم، به اندازهاي كه تهاجم فرهنگي و به گفته مقام معظم رهبري ـ دامظلهالعالي ـ قتل عام فرهنگي را دفع كند، نيرو تربيت كنيم، بهويژه در حوزه سينما، تئاتر و... و نيروهاي موجود در اين حوزهها در داخل اين كشور، نهتنها شايسته كار جدي در حوزه فرهنگ مهدوي نيستند، بلكه چهبسا در تضاد با فرهنگ ديني تلاش جدي ميكنند. متأسفانه نگاهي به مراسم رسمي از قبيل: جشنواره فيلم فجر و برندگان آن، اين واقعيت تلخ را برملا ميسازد.
3. ضعف مدیریت
يكي ديگر از ضعفها يا به تعبيري محدوديتها در اين حوزه، نداشتن مديران شايسته در اين عرصه است. اگر ما در اين سيسال و اندي كه از پيروزي انقلاب اسلامي سپري شده است، مديران شايستهاي در حوزه وزارت ارشاد و سازمانها و نهادهاي متولي برنامههاي فرهنگي كشور ميداشتيم، با اين همه استعداد و انگيزهاي كه در جوانان كشورمان وجود دارد ـ چنانكه در هشت سال دفاع مقدس آن را به نمايش گذاشتند ـ بايد در حوزة جنگ نرم ـ با اين همه تأكيدات مقام معظم رهبري (حفظهالله) ـ امروز لشكرهاي آمادهاي داشته باشيم، ولي دردمندانه بايد گفت نهتنها چنين لشكرهايي وجود ندارد، بلكه انگيزه ايجاد آن هم در بيشتر دستاندركاران به چشم نميآيد.
به نظر ميرسد مهمترين ضعفي كه در اين زمينه وجود دارد، غفلت و بيتوجهي از اين
نياز است، وگرنه چنانچه اين احساس در دستاندركاران وجود داشته باشد ميتوان راههايي
يافت كه حتي بدون استفاده از بودجههاي دولتي، اقدام به اين كار كرد؛ براي مثال، زكات به عنوان بودجهاي عمومي است كه بر اساس فقه اسلامي يكي از موارد مصرف آن، «في سبيلالله» است.
إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاء وَالْمَسَاكِينِ وَالْعَامِلِينَ عَلَيْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِي الرِّقَابِ وَالْغَارِمِينَ وَفِي سَبِيلِ اللّهِ وَابْنِ السَّبِيلِ فَرِيضَةً مِّنَ اللّهِ وَاللّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ. (توبه: 60)
فقهاي اسلامي نيز در تعيين مصداق «سبيلالله» ساختن پل، جاده و... را ياد كردهاند. (غروی، 1428: ج24، 112؛ طوسی، 1428: ج1، 344) با اين وصف، آيا نشر انديشه مهدويت و تبليغ از بقيةالله و شناساندن او كمتر از ساختن پل و جاده است؟ با اینکه در روايات ما تأكيد شده است كه اگر كسي كه بميرد و امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلي از دنيا رفته است. به عنوان نمونه، امام باقر ميفرمايد:
من مات و ليس له امام، فميتته ميتة جاهلية و من مات و هو عارف الامامه لم يضره تقدم هذا الامر و تأخر و من مات و هو عارف لامامه كان كمن هو مع القائم في فسطاطه؛ (کلینی، ج2، 198؛ صدوق، 1382: ج2، 695؛ قمی، 1422: ج1، 128)
هر كس بميرد و امامي نداشته باشد مرگش مرگ جاهلي است و هر كس امامش را بشناسد برايش ضرري ندارد كه آن قيام جهاني در زمان او اتفاق بيفتد يا بعد از او هر كس بيمرد، در حالي كه امام زمانش را ميشناخته است همانند كسي خواهد بود كه در خيمه امام عصر همراه اوست.
يا آنکه يكي از موارد مصرف زكات «مؤلفة قلوبهم» است.
إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاء وَالْمَسَاكِينِ وَالْعَامِلِينَ عَلَيْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِي الرِّقَابِ وَالْغَارِمِينَ وَفِي سَبِيلِ اللّهِ وَابْنِ السَّبِيلِ فَرِيضَةً مِّنَ اللّهِ وَاللّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ. (توبه، 60)
بسياري از فقهاي اسلام تصريح كردهاند كه بايد مصاديق «مؤلفة قلوبهم» از كفار باشند. (طوسی، 1428: ج1، 249؛ عاملي، بيتا، 194) و «مؤلفة قلوب» كساني هستند كه با دريافت زكات، در مبارزه با كفار با مسلمانان همكاري ميكنند يا به مسلمان شدن تمايل پيدا ميكنند. (خميني، 1390: ج1، 336؛ کرکی، 1408: ج3، 31؛ حلّی، 1414: ج5، 250؛ عاملی، 1410: ج5، 213؛ ابنقدامه، 1405: ج2، 281؛ حکیم، 1397: ج9، 246؛ جزیری، 1406: ج1، 621) اين بدان معناست كه به نفع اسلام ما را ياري كنند.
يا آنکه موقوفات با اين گستردگي در اختيار ماست، ولي ما نتوانستهايم آنها را درست هدايت كنيم. به راستي آيا غذا دادن به مردم و سير كردن شكم آنها مهمتر است، يا تبليغ اسلام و امام زمان؟ ما اگر بتوانيم اين موقوفات را درست هدايت كنيم و مردم را آگاه و آشنا كنيم كه در چه مواردي وقف كنند، ميتوانيم تحول جهاني ايجاد كنيم. دشمنان ما از همين شيوهها استفاده كردهاند. براي مثال، جورج سـورس ـ ميلياردر امريكايي و صاحب بنياد و فروشگاههاي زنجيرهاي سورس در جهـان ـ اموال خود را وقف تغيير و براندازي حكومتهاي مخالف امريكا نموده است. از جمله روشهاي او پرداخت هزينه و تأمين بودجه مورد نياز اپوزيسيون و گروهها و اعطاي بورس تحصيلي، تأسيسNGO و نشريات و رسانههاي واقعي و مجازي است (رنجبران، 1388: 22) و بابت تغييرات حكومتي در اكراين مبلغ هفتاد ميليون دلار هزينه كرده است. (همو: 116) او با اين روش چندين حكومت را سرنگون كرده است. به هر حال، چرا ما نتوانستهايم با موقوفات گستردهاي كه در اختيار داريم و با ترويج فرهنگ درست آن، در راستاي تبيين و نشر آموزههاي مهدوي اقدام كنيم.
رسانههاي مغفول
با توجه به تعريفي كه از رسانه ارائه كرديم مقصود از رسانههاي مغفول، رسانههايي است كه در فرهنگ اسلامي، بهويژه در فرهنگ شيعي وجود دارد، ولي از ظرفيتهاي آنها غافليم يا آنکه نتوانستهايم به درستي از آنها استفاده كنيم. اين نوع رسانهها را ميتوان به سه دسته تقسيم كرد:
1. مراسم
مقصود از رسانه بودن مراسم اين است كه از اين مراسم ميتوان به عنوان ابزاري براي تبليغ مهدويت استفاده كرد. اين مراسم گوناگون هستند كه به چند نمونه آن اشاره ميكنيم:
الف) حج
حج مراسمي است كه با توجه به ظرفيت بالايي كه دارد ميتوان به عنوان يك رسانه قوي از آن استفاده كرد.
خداوند به حضرت ابراهيم دستور داد مردم را به حج دعوت كند تا شاهد منافع خودشان باشند.
وَأَذِّن فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجَالًا وَعَلَى كُلِّ ضَامِرٍ يَأْتِينَ مِن كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ * ِيَشْهَدُوا مَنَافِعَ لَهُمْ وَيَذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ فِي أَيَّامٍ مَّعْلُومَاتٍ عَلَى مَا رَزَقَهُم مِّن بَهِيمَةِ الْأَنْعَامِ فَكُلُوا مِنْهَا وَأَطْعِمُوا الْبَائِسَ الْفَقِيرَ. (حج: 27 ـ 28)
زمخشري ميگويد:
خداوند در آيه ياد شده واژه منافع را نكره آورده است؛ زيرا مقصود خداوند از اين
منافع، منافع دنيوي و اخروي بوده است كه در عبادات ديگر يافت نميشود. (زمخشری، 1415: ج3، 152)
او از شافعي نقل ميكند كه پيش از انجام اعمال حج، به برتري بقيه عبادات بر حج باور داشت، ولي پس از آنکه به حج رفت منافع حج را مشاهده كرد معتقد شد كه حج برترين عبادت است. (همو)
علامه طباطبايي ذيل آيه ميفرمايد:
لام در «ليشهدوا» يا براي تقليل است يا غايت. در هر صورت، تأمين منافع مسلمانان از ويژگيهاي مهم حج است. (طباطبایی، 1974: ج14، 405)
آنگاه ايشان بعضي از منافعي را كه در مراسم حج تأمين ميشود بيان مينمايد كه نقل آنها به درازا ميكشد. علامه نيز بر اين باور است كه منافع حج به منافع اخروي اختصاص ندارد بلكه، منافع دنيوي را نيز دربر ميگيرد. حتي ايشان حل مشكلات سياسي مسلمانان را در مراسم حج جزء منافع حج ميداند. (همو)
در روايات نيز بر اين نكته تأكيد شده است كه منافع حج به منافع اخروي اختصاص ندارد، بلكه شامل منافع دنيوي نيز ميشود؛ براي مثال، ربيع بن خيثم ميگويد: شاهد بودم که امام صادق به شدت مريض بود و توان طواف كردن نداشت. سوار بر محمل طواف ميكرد و همين كه به ركن يماني رسيد، دستور ميداد او را بر زمين بگذارند و دستش را به زمين ميكشيد و ميفرمود محمل را بلند كنند و چون در تمام دورها چنين عمل كرد. نزديك شدم و عرض كردم: اي فرزند رسول خدا، فدايت شوم، اين كار براي شما بسيار سخت است! فرمود: من از خداوند شنيدهام كه ميفرمايد:
لِيَشْهَدُوا مَنَافِعَ لَهُمْ فقلت: منافع الدنيا او منافع الآخرة؟ فقال: الكل. (همو: 414)
رسول خدا با استفاده از اين رسانه مهم توانست مقدمات هجرت به مدينه را فراهم كند. آن حضرت با استفاده از آزادي كه در مراسم حج وجود داشت و قريش نميتوانست جلوي كارهاي او را بگيرد، به تبليغ انديشه خود پرداخت و در مراسم حج عدهاي از يثربيان را يافت و آنان مسلمان شدند. در سال بعد باز در مراسم حج با يثربيان پيمان عقبه اول را بست. (ابناثير: ج2، 94) و در سال ديگر باز در مراسم حج توانست پيمان عقبه دوم را ببندد و مقدمات هجرت را فراهم كند. (همو: 98)
ظرفيتها
مراسم حج ظرفيتهاي فراواني دارد كه به بعضي از آنها اشاره ميكنيم:
1. انگیزه قوی برای شنیدن حق
با توجه به اینکه حاجي با انگيزه زيارت خانه خدا از شهر و ديار خود كوچ كرده و با پوشيدن لباس احرام و گفتن تلبيه قصد توبه و بازگشت به سوي خدا را دارد، انگيزهاش براي شنيدن آنچه او را به خدا نزديك كند بسيار قوي است و بايد از اين انگيزه در راستاي تبليغ مهدويت استفاده كرد.
2. آمادگی روحی
انسانها از نظر روحي شرايط متفاوتي دارند و اگر اين شرايط درست درك نشود تبليغات تأثيري نخواهد داشت. امام علي ميفرمايد:
ان للقلوب اقبالاً و ادباراً... . (شريف رضی، بيتا: حكمت312)
در مراسم حج به دليل شرايط مكاني و زماني و احساسات روحاني و معنوي كه در آنجا بروز ميكند، انسانها از نظر روحي آمادگي بسياري براي پذيرش تبليغات ديني دارند.
3. اوقات فراغت
يكي از ظرفيتهاي حج اين است كه حاجيان در آنجا اوقات فراغت بسياري دارند و به دليل دوري از كار و شغل و زندگي و... خود به دنبال پر كردن اين اوقات فراغت هستند و از آنجا كه احساس ميكنند در شهر و ديار خود به دليل گرفتاريهاي زندگي نتوانستهاند به مسائل روحي و معنوي خود توجه كنند و احساس كمبود شديدي ميكنند، بسيار تمايل دارند با تبليغات ديني اوقات فراغت خود را پر كنند.
4. گستره پیامرسانی
مخاطبان حج از سراسر جهان اسلام در مراسم حج حضور مييابند و از آنجا كه هر نفر آنان از يك روستا و يك شهر و... هستند و به دليل آداب و رسوم اجتماعي از قبيل: زيارت و استقبال از زائران خانه خدا و... در بازگشت از سفر افراد بسياري به ديدن آنها ميآيند و از سؤالهاي ابتدايي آنان اين است كه در مكه چه خبر بود؟ بدينسان اگر به حاجيان پيامي منتقل شود، آنان به سرعت اين پيام را به سراسر جهان اسلام ميرسانند و به دليل آنکه گيرندگان پيام در هر دو جا، هم در مكه و هم در شهر و ديار حاجيان، از آمادگي روحي و انگيزه قوي براي دريافت پيام برخوردار هستند، پيام ميتواند تأثير بسيار خوبي داشته باشد.
5. تأثیر معنوی
شرايط زماني و مكاني از نظر تأثير بسيار متفاوت هستند. مراسم حج از تأثير ويژهاي برخوردار است، تا آنجا كه خداوند به آن سوگند خورده است:
وَالْفَجْرِ * وَلَيَالٍ عَشْرٍ * وَالشَّفْعِ وَالْوَتْرِ * وَاللَّيْلِ إِذَا يَسْرِ. (فجر: 1 - 4)
اين ايام را روزهاي دهه اول ذيحجه ميدانند كه آغاز مراسم حج است. (کاشانی، 1393: ج2، 815)
همچنين دستور به ياد كردن زياد خداوند در اين مراسم داده شده است:
لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَن تَبْتَغُواْ فَضْلاً مِّن رَّبِّكُمْ فَإِذَا أَفَضْتُم مِّنْ عَرَفَاتٍ فَاذْكُرُواْ اللّهَ عِندَ الْمَشْعَرِ الْحَرَامِ وَاذْكُرُوهُ كَمَا هَدَاكُمْ وَإِن كُنتُم مِّن قَبْلِهِ لَمِنَ الضَّآلِّينَ. (بقره: 198)
إِذَا قَضَيْتُم مَّنَاسِكَكُمْ فَاذْكُرُواْ اللّهَ كَذِكْرِكُمْ آبَاءكُمْ أَوْ أَشَدَّ ذِكْرًا فَمِنَ النَّاسِ مَن يَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا وَمَا لَهُ فِي الآخِرَةِ مِنْ خَلاَقٍ. (بقره: 200)
وَاذْكُرُواْ اللّهَ فِي أَيَّامٍ مَّعْدُودَاتٍ فَمَن تَعَجَّلَ فِي يَوْمَيْنِ فَلاَ إِثْمَ عَلَيْهِ وَمَن تَأَخَّرَ فَلا إِثْمَ عَلَيْهِ لِمَنِ اتَّقَى وَاتَّقُواْ اللّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ. (بقره:203)
و از آنجا كه ذكر خداوند تأثير خاصي ميگذارد و رحمت خداوند شامل حاجيان ميشود، اين رحمت زمينه هدايت بيشتر آنان را فراهم ميآورد؛ چنانكه در روايات بسياري آمده خداوند هر لحظه امواج هدايت خود را به سوي حاجيان گسيل ميدارد؛ به عنوان نمونه:
عن ابي عبدالله قال: انّ الله تبارك و تعالي جعل حول الكعبة عشرين و مأئة رحمة منها ستون للطائفين و أربعون للمصلين و عشرون للناظرين. (عاملی، 1410: ج13، 263)
6. فرو ریختن امتیازات طبقاتی
بعضي از مسلمانان در شهر و ديار خود به دليل امتيازات ويژهاي كه دارند از قبيل موقعيت اجتماعي، امتيازات اقتصادي و... خود را نسبتاً تافتهاي جدا بافته فرض ميكنند و حاضر نيستند در شهر و ديار خود در مراسم مذهبي شركت كنند. بدين سبب اين گروه از اطلاعات ديني كمتري برخوردارند و گاه به دليل همان ويژگيهاي اعتباري خجالت ميكشند با پرس و جو بر معارف ديني خود بيفزايند، ولي در مراسم حج به دليل فرو ريختن اين امتيازات، بهويژه حال احرام و سه روز حضور در مني و عرفات، آنان آمادگي بيشتري براي كسب معارف دارند كه اين خود از ظرفيتهاي حج است.
7. گستره زمانی یا رسانهای دائمی
مقصود ما از مراسم حج تنها حج واجب نيست، بلكه شامل عمره هم است. بنابراين يكي از ظرفيتهاي حج گستره زماني آن است؛ يعني در طول سال هميشه در آنجا زائر وجود دارد و ميتوان از اين ظرفيت استفاده كرد.
محدوديتها
مراسم حج با همه ظرفيتهايي كه دارد، داراي محدوديتهايي نيز است كه بيتوجهي به آنها از ظرفيتهاي آن ميكاهد. اين محدوديتها عبارتند از:
1. نداشتن زبان تفاهم
يكي از محدوديتهاي مراسم حج اين است كه مخاطبان از مناطق مختلف و داراي زبانهاي مختلف هستند و اين مسئله تعامل و ارتباط آنان را با يكديگر با مشكل روبهرو ميكند. گرچه ما بايد تلاش كنيم زبان عربي را به عنوان زبان مشترك امت اسلامي نهادينه كنيم، ولي تا رسيدن به آن نقطه راهي بسيار دور در پيش است و راه نزديكتر اين است كه زبانهاي مخاطبان را شناسايي و مبلّغاني مسلط به زبانهاي رايج در دنياي اسلام براي ارتباط با آنان تربيت كنيم، تا بتوانند فرهنگ مهدويت را تبليغ كنند.
2. فرهنگهای متفاوت
بخشي از افكار، عقايد، آداب و رسوم انسانها تحت تأثير فرهنگ محيط شكل ميگيرد و از طرفي حاجيان از مناطق مختلف و با فرهنگهاي مختلف در مراسم حضور مييابند كه اين مسئله همراهي كامل با يكديگر را دچار مشكل ميكند.
3. تفاوت حکومتها
حکومتها در شكلگيري افكار، عقايد، رفتار و... انسانها تأثير مهمي دارند؛ تا آنجا كه امام علي فرمود:
اذا تغيّر الزمان تغيّر السلطان. (شريف رضی، بيتا: نامه31)
وقتي حاكم تغيير ميكند گويا زمانه تغيير كرده است. از طرف ديگر، نوع حکومتها در كشورهاي اسلامي بسيار متفاوت است؛ از حکومتهاي سلطنتي گرفته تا ماركسيستي، جمهوري و... كه اين مسئله در نوع نگاه حاجيان آن كشورها به مسائل تأثيرگذار است و مخاطبان را با برداشتهاي متفاوت روبهرو ميكند.
4. تفاوت سطح آگاهی سیاسی
با توجه به مسئله پيشگفته، سطح شعور سياسي مخاطبان در مراسم حج نيز كاملاً متفاوت است، به گونهاي كه عدهاي دخالت در سياست را حرام و عدهاي غيرمفيد و عدهاي بيفايده ميدانند و عدهاي نيز به دلايل امنيتي از دخالت در مسائل سياسي هراس دارند. اين نيز از محدوديتهاي همراه كردن آنهاست.
5. تفاوت مذهبی
با توجه به اختلاف فقهي كه در دنياي اسلام وجود دارد، از مالكي، حنبلي، حنفي، شافعي، دباخي، زيدي، اسماعيلي، شيعه امامي، علوي و... اختلافات فقهي آنان، همراه كردن آنان را با يكديگر دچار مشكل ميكند.
6. عدم آشنایی با حضرت مهدی
يكي از محدوديتهاي مراسم حج اين است كه به جز شيعيان كمتر مسلماني را ميتوان يافت كه با مباحث مهدويت آشنا باشد و اگر آشنايي مختصري دارند با مدعيان مهدويت است كه اين نوع مدعيان در دنياي اهلسنت بيشتر از دنياي شيعه يافت ميشود.
7. حاکمیت وهابیت در عربستان
از جمله محدوديتهاي مهم در استفاده بهينه از مراسم حج براي گسترش فرهنگ مهدويت، حاكميت وهابيت در عربستان است كه مشكلات زيادي را براي حاجيان به وجود ميآورد.
8. تبلیغات ضدشیعه
به دليل نكته پيشگفته، تبليغات ضد شيعه توسط حكومت سعودي و عوامل وابسته به آنان در داخل و خارج عربستان به اندازهاي زياد است كه شيعيان را به عنوان گروهي مشرك به ديگران معرفي كردهاند كه بدين سبب همكاري ديگران با ما را با مشكل روبهرو ميكند.
9. احساس ناامنی
مسلماناني كه با ماهيت حكومت سعودي آشنا هستند، گرچه به دليل موضع ضداستكباري و ضدصهيونيستي جمهوري اسلامي به ارتباط با شيعيان ايراني و استفاده از افكار و انديشههاي آنان علاقهمند هستند، ولي با توجه به شناختي كه از وهابيان دارند از ارتباط با ايرانيان پرهيز ميكنند كه اين نيز محدوديت بزرگي براي ما محسوب ميشود.
10. نداشتن نیروی کارآمد
يكي از محدوديتهاي بزرگ ما در همه جا، كمبود متخصص در مباحث مهدوي است كه بتوانند در اينگونه اماكن و مراسم با آشنايي كامل نسبت به زبان، فرهنگ، مذهب و... مسلمانان، با آنان ارتباط برقرار كنند.
ب) عید فطر
يكي از مراسمي كه از آن به عنوان يك رسانه ميتوان استفاده كرد، ولي تا كنون مغفول مانده است، مراسم عيد فطر است كه در سراسر دنياي اسلام وجود دارد. عيد فطر نيز ظرفيتها و محدوديتهايي دارد كه به دليل رعايت حجم مقاله از طرح آنها خودداري ميكنيم.
ج) نماز جمعه
از جمله مراسمي كه ميتوان از آن به عنوان يك رسانه استفاده كرد، نماز جمعه است. اين مراسم نيز همانند عيد فطر در سراسر دنياي اسلام كم و بيش وجود دارد و به دليل پيشگفته، از طرح ظرفيتها و محدوديتهاي آن چشمپوشي ميكنيم.
د) نماز جماعت
از جمله مراسم قابل استفاده براي ترويج فرهنگ مهدوي، نماز جماعت است. اين مراسم نسبت به دو مراسم پيشگفته، گستره بيشتري دارد، ولي از محدوديتهاي بيشتري هم برخوردار است كه از طرح آنها خودداري ميكنيم.
هـ) جلسات مذهبي
اين نوع مراسم نيز كم و بيش در شهرها و روستاهاي همه كشورهاي اسلامي وجود دارد كه ميتوان به عنوان يك رسانه از آن استفاده كرد، ولي تاكنون مغفول مانده است و بيشك اين مراسم نيز داراي ظرفيتها و محدوديتهايي است.
2. اماكن
با توجه به تعريف رسانه كه پيشتر گفته شد، در دنياي اسلام اماكني وجود دارد كه از آنها به عنوان رسانه ميتوان استفاده كرد، ولي تا كنون مغفول مانده است. اين اماكن عبارتند از:
الف) كعبه
كعبه در دنياي اسلام خود رسانهاي بسيار قوي است. كعبه به دليل قداست خاصي كه دارد از جايگاه ويژهاي برخوردار است. خداوند در قرآن كعبه را سبب قيام مردم دانسته است:
جَعَلَ اللّهُ الْكَعْبَةَ الْبَيْتَ الْحَرَامَ قِيَامًا لِّلنَّاسِ. (مائده: 97)
ابنمنظور يكي از معاني قيام را ثبوت و پايداري ميداند. (ابنمنظور، 1363: ج12، 497) راغب اصفهاني ميگويد:
و القيام اسم لما يقوم به الشيء. (راغب اصفهانی، 1426: 690)
قيام اسم براي چيزي است كه باعث ماندگاري شيء ميشود. علامه طباطبايي با توجه به تعريف راغب درباره قيام ميگويد:
اگر انسان متفكري درباره جزئيات منافعي كه مردم از كعبه ميبرند از قبيل: صله رحم، ديدن دوستان، انفاق نسبت به فقرا، سود تجار، دوستي نزديكان و ناآشنايان، شناخت بيگانگان، نزديك شدن دلها، پاك شدن روحها، تقويت نيروها، پشتيباني ملتها، برافراشته شدن نشانههاي حق، زنده شدن دين و... بينديشد، بركات زيادي خواهد ديد و از اين همه بركت شگفتزده خواهد شد. (طباطبایی، 1974: ج6، 152)
و چنانكه ياد شد، در روايات نيز تأكيد شده است اين منافع به آخرت اختصاص ندارد؛
براي مثال، ابان بن تغلب ميگويد: از امام صادق درباره معناي آيه ياد شده پرسيدم،
حضرت فرمود:
جعل الله لدنيهم و معاشهم. (همو: 156)
شايد به دليل اهميت جايگاه رسانهاي كعبه باشد كه قيام جهاني امام عصر از كعبه آغاز خواهد شد و اين مسئله از مسلمات فرهنگ مهدويت است.
با توجه به اینکه ظرفيتها و محدوديتهاي كعبه تقريباً همان ظرفيتها و محدوديتهاي حج است، آن را تكرار نميكنيم.
ب) مدینه
مدينه به دليل بارگاه نوراني پيامبر اعظم، مراقد ائمه بقيع به رسانهاي بسيار قوي تبديل شده است كه ميتوان در بحث ترويج فرهنگ مهدويت از آن استفاده كرد.
ج) عراق
عراق نيز با داشتن مشاهد مهمي از قبيل: نجف، كربلا، كاظمين، سامرا و مراكز ديگر و با توجه به شرايط جديدي كه در عراق حاكم شده و دولت در اختيار مسلمانان است و اینکه بيش از 65% مردم عراق شيعه هستند، اين مراكز را ميتوان به رسانهاي قوي تبديل كرد.
د) ایران
ايران نيز با داشتن مشاهدي مانند بارگاه ملكوتي حضرت امام رضا، حرم حضرت معصومه در قم، مرقد شاه چراغ در شيراز، حرم حضرت عبدالعظيم در ري و... جايگاه مهمي دارد. بر اساس آمار منتشر شده تنها مشهد سالانه بيست ميليون زائر دارد و چه رسانهاي بالاتر از اين، اگر بتوانيم آن را درست مديريت كنيم. هر يك از اين مشاهد نيز داراي ظرفيتها و محدوديتهايي است.
افزون بر اين، در ايران به دليل حاكميت ديني ميتوان اماكن گردشگري را هم به رسانهاي قوي براي تبليغ مهدويت تبليغ كرد.
هـ ) مساجد
يكي از اماكني كه در سراسر دنياي اسلام وجود دارد و ميتوان آن را به عنوان رسانهاي مهم در تبليغ مهدويت به كار گرفت مساجد هستند. به دليل در دسترس و گسترده بودن مساجد به طرح محدوديتها و ظرفيتهاي آنها ميپردازيم. شايان يادآوري است در طرح ظرفيتها و محدوديتها نگاه ما به مساجد سراسر دنياي اسلام است.
مسجد به عنوان يك رسانه، داراي ظرفيتهايي است كه در صورت مديريت درست، ميتوان تحولي عميق در جامعه ايجاد كرد، رسول خدا به هنگام ورود به مدينه در اولين اقدام اجتماعي به تأسيس مسجد پرداختند. (ابناثیر، 1399: ج2، 110) انقلاب اسلامي در ايران با مركزيت مساجد شكل گرفت و با مديريت مسجديها به پيروزي رسيد. در هجوم بيگانگان در دوران جنگ هشتساله باز مساجد به كمك آمدند و جنگ را تدارك و پشتيباني كردند و آن را به پيروزي رساندند، چنانكه امام خميني درباره مساجد فرمود:
مسجد سنگر است، سنگرها را پر كنيد. (خميني، 1378: ج12، 393)
مسجد در طول تاريخ اسلام به عنوان رسانهاي قوي در خدمت نشر علوم اسلامي و معارف ديني بوده است و اگر در جايي مسجد اين كارآيي را ندارد از ضعف مديران آن است.
ظرفيتها
الف) قداست
مسجد مكاني مقدس است و بايد مقدس و پاك بماند. در فقه اسلامي نجس كردن مسجد، حرام، و پاك بودن آن، واجب است. (غروی، 1428: ج3، 256) قداست مسجد در جامعه اسلامي به قدري روشن است كه افراد لاابالي نيز قداست آن را قبول دارند.
ب) عدم وابستگی
يكي از ظرفيتهاي مسجد آن است كه هيچ نوع وابستگي به احزاب، گروهها و... ندارد تا در پيامرساني از منافع آنان پيروي كند و محدوديت آنان را داشته باشد.
ج) عدم پیروی از حکومتها
مسجد رسانهاي است كه از حکومتها پيروي نميكند و خط مشي پيامرساني آن را حکومتها تعيين نميكنند.
د) عدم سیاسیکاری
برخلاف رسانههاي مشهور كه بيشتر سياسي كاري ميكنند نه كار سياسي، مسجد رسانهاي است كه سياسيكاري نميكند.
ه ) تفاوت پیام
پيامي كه از مسجد منتشر ميشود پيام وحي و مفسران وحي يعني اهلبيت است، برخلاف رسانههاي مشهور كه با اين پيام يا در تضاد هستند و يا بيگانه با آن هستند.
و) کم هزینه بودن
مسجد رسانهاي است كه ارتباط برقرار كردن با آن هزينه ندارد.
ز) تفاوت پیامدهنده
در انديشه ديني پيام دهنده در مسجد بايد عالم و عادل باشد، برخلاف رسانههاي مشهور كه نهتنها اين ويژگي لزومي ندارد، بلكه در بيشتر موارد پيام رسانان به دور از اين ويژگي هستند.
ح) ارتباط چهره به چهره
از ظرفيتهاي مسجد آن است كه ارتباط ميان پيامدهنده و پيامگيرنده حضوري و چهره به چهره است، برخلاف رسانههاي مشهور كه يكسويه است.
ط) آرامبخشی پیام
مسجد رسانهاي است كه پيان آن آرامبخش است؛ زيرا در مسجد همه به ياد خدا هستند و ياد خدا آرامبخش است.
الَّذِينَ آمَنُواْ وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِكْرِ اللّهِ أَلاَ بِذِكْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ. (رعد: 28)
ي) همگانی بودن
مسجد رسانهاي همگاني است كه مخاطبان آن را طبقه، يا قشر خاص و يا گروه ويژهاي تشكيل نميدهد، بلكه همه مؤمنان ميتوانند در مسجد حضور يابند.
ك) تأثیر عمیق
با توجه به اینکه مسجد با جان و دل انسانها سروكار دارد و فطرت آنان را مورد خطاب قرار ميدهد، تأثيرگذاري پيام آن عميق است.
ل) اولویت پیام
مسجد رسانهاي است كه اولويت پيام آن ديني است. بنابراين از بهترين رسانههايي است كه ميتواند در تبليغ انديشه مهدوي به كار گرفته شود.
م) عامل اتحاد و همبستگی
با توجه به اینکه پيام مسجد پيام ديني است، مسجد ميتواند هر گونه اختلاف را به برادري و وفاق تبديل كند و عامل اتحاد مردم گردد.
آنچه بيان شد، بخش ناچيزي از ظرفيتهاي مسجد در مقايسه با رسانههاي مشهور
است كه با تأمل در كاركرد مسجد موفق ميتواند ظرفيتهاي ديگري هم برايش در نظر
گرفت.
محدوديتها
با اینکه مسجد ظرفيتهاي فراواني دارد، ولي در مقايسه با رسانههاي مشهور، داراي محدوديتهايي است كه در صورت برطرف كردن آنها كاركرد آن دوچندان ميشود. محدوديتهاي مسجد عبارتند از:
الف) ناهماهنگی در پیام
يكي از محدوديتها در رساندن پيام، ناهماهنگي پيامرساني در مساجد است؛ زيرا پيامرساني مساجد مركز خاص هماهنگكنندهاي ندارد، بلكه هر مسجدي پيامدهندهاي دارد كه آنچه او صلاح بداند منتشر ميكند.
ب) نداشتن بودجه مشخص
كار فرهنگي هزينهبر است. بنابراين يكي از نيازهاي اساسي براي پيامرساني مساجد تأمين بودجه مربوط است و با توجه به نداشتن بودجه مشخص نميتوان برنامه خاصي را پيشبيني و اجرا نمود.
ج) محدودة زمانی
يكي از محدوديتهاي رسانهاي مسجد، محدود بودن زمان استفاده از آن به اوقات نماز است كه با مديريت درست ميتوان اين ظرفيت را افزايش داد.
د) نداشتن تشکیلات منسجم
از جمله محدوديتهاي مسجد، نداشتن مديريت تشكيلاتي است كه در زمان خاص حضور داشته باشند، برنامهريزي كنند و برنامهها را تا رسيدن به اهداف خاص پيگيري كنند.
هـ) جامعیت نداشتن پیام
دين اسلام ديني همهجانبه و اجتماعي است، ولي متأسفانه مساجد به دلايل متعدد نتوانستند عامل انتقال اين جامعيت باشند و ابعاد اجتماعي، سياسي، اقتصادي دين را منتقل كنند و در مواردي اين نوع كاركرد را منافي با قداست مسجد ميدانند.
و) جذابیت نداشتن
يكي از محدوديتهاي مساجد ما آن است كه براي همه طبقات جامعه و همه سنين، اعم از كودك، نوجوان، جوان و... جذابيت ندارد؛ يعني ما نتوانستهايم مساجد را بهگونهاي مديريت كنيم كه اين رسانه براي همگان جذابيت داشته باشد.
ز) سنتی بودن
گرچه پيام مسجد هرچه ساده و بيپيرايه باشد تأثير بيشتري دارد، ولي در مقايسه با بقيه رسانهها سنتي بودن يك محدوديت تلقي ميگردد و امروزه بايد مسجد مدرن را به جامعه عرضه كرد. بيگمان محدوديتهاي ياد شده ذاتي نيست كه اصلاحپذير نباشد، بلكه عارضي است و ميتوان با مديريت و فكر و انديشه آنها را به ظرفيت تبديل كرد. همچنين بايد توجه داشت محدوديتهاي مساجد، تنها موارد ياد شده نيست، بلكه نكات ديگري هم وجود دارد كه طرح آنها لازم نيست. گذشته از آنكه بعضي از ظرفيتهاي ياد شده نيز از زاويهاي محدوديت تلقي ميشود كه بايد آنها را نيز درست مديريت كرد.
3. مناسبتها
يكي از رسانههاي مغفول در جهان اسلام «مناسبتها» است كه ميتوان از آنها در اين زمينه استفاده كرد. براي مثال، در پيروزي انقلاب اسلامي اين رسانه تأثير مهمي داشت؛ چنانكه با اولين كشتار در قم، اربعين اين شهدا در تبريز برگزار گرديد و اين مراسم، ضربهاي مهلك براي رژيم بود. اربعين شهداي تبريز در يزد و اربعين شهداي يزد در اصفهان برگزار گرديد كه با ايجاد حكومت نظامي در اصفهان و... زمينه سرنگوني حكومت را فراهم كرد.
مناسبتهاي مهمي كه در دنياي اسلام ميتوان از آنها به عنوان رسانه استفاده كرد
عبارتند از:
الف) عاشورا
عاشورا مهمترين مناسبتي است كه ميتوان از آن به عنوان يك رسانه استفاده كرد. عاشورا به دليل ويژگيهاي منحصر به فردش حادثهاي ماندني و فراموشنشدني است، چنانكه رسول خدا درباره شهادت امام حسين فرمود:
ان لقتل الحسين في قلوب المؤمنين حرارة لا تبرد ابداً؛ (بروجردی، 1410: ج12، 556)
بدون ترديد شهادت امام حسين آتشي در دل مؤمنان ايجاد ميكند كه هرگز خاموش نخواهد شد.
ظرفيتها
1. فعالیت سیاسی: حادثه كربلا به هر گونهاي تفسير شود حادثهاي سياسي است و با توجه اینکه يك طرف درگير حادثه امام حسين است، از اين ظرفيت در برابر جريان فكري كه دخالت در سياست را منافي با قداست دين ميداند، ميتوان به خوبي استفاده كرد؛ زيرا امام حسين فرمود:
و لكم في اسوة؛ (طبری، بيتا: ج4، 304)
عملكرد من سرمشق شماست.
2. ظلمستیزی: با توجه به نكته پيشگفته، يكي از ظرفيتهاي مهم حادثه كربلا ظلمستيزي آن است. از اين ظرفيت در برابر جريان فكري كه تقيه را بهانهاي براي سكوت در برابر جنايتكاران قرار دادهاند ميتوان استفاده كرد، چنانكه امام حسين فرمود:
فاني لا اري الموت الا سعادة و الا الحياة مع الظالمين الا برماً؛ (ابنشعبه، 1400: 174)
بدون ترديد من [با اين شرايط] مرگ را جز سعادت و زندگي با ستمكاران را جز رنج و ملال نميبينم.
3. سازشناپذیری: از جمله ظرفيتهاي حادثه عاشورا سازشناپذيري آن است. از اين ظرفيت ميتوان در برابر جريان فكري كه سازش با دشمن را مصلحتسنجي تلقي ميكند استفاده كرد؛ چنانكه امام حسين فرمود:
هيهات منا الذلّة؛ (خوارزمی، ج2، 7)
ما هرگز ذلت را نميپذيريم.
يا آنکه فرمود:
لا اعطيكم بيدي اعطاء و الذليل؛ (مفيد، 1414: ج2: 98)
من دست ذلت به شما نميدهم.
4. حاکمیت دینی: از ظرفيتهاي حادثه عاشورا تلاش براي برپايي حاكميت ديني است. آن حضرت یکی از اهداف خود را از اين ظرفيت در برپايي حاكميت دين دانسته، فرمود:
اللّهم... و نردّ المعالم من دينك؛ (ابنشعبه، 1400: 264)
خدايا تو ميداني كه ما... براي باز گرداندن نشانههاي دين تو در جامعه قيام كردهايم.
5. حمایت از مظلومان: از جمله ظرفيتهاي حادثه عاشورا حمايت از ستمديدگان است كه از اين ظرفيت در برابر جريان فكري كه حمايت از مظلومان و مستضعفان جهان را منافي با منافع ملي ميدانند ميتوان استفاده كرد، چنانكه آن حضرت فرمود:
اللّهم... و يأمن المظلومون من عبادك؛ (همو)
خدايا تو ميداني... براي حمايت از بندگان مظلومت قيام كردهايم.
6. پرداخت هزینه مبارزات: يكي از ظرفيتهاي حادثه عاشورا، پرداخت هزينه مبارزات در راه خداست. بسياري از كساني كه در مبارزه و جهاد شركت نميكنند از پرداخت هزينه آن وحشت دارند. از اين ظرفيت ميتوان براي از ميان بردن وحشت اينگونه افراد استفاده كرد. اين حادثه نمونههاي فراواني از اين ظرفيت دارد. براي مثال، حضرت سيدالشهدا در روز عاشورا بعد از شهادت همه نزديكان و ياران خويش، يكه و تنها، با بدن مجروح و در حالي كه صورتش روي خاك داغ كربلا بود فرمود:
هون عليّ انّه بصير الله؛ (مجلسی، 1983: ج45، 46)
همين كه خداوند ميبيند مشكلات برايم آسان است.
يا وقتي كه ابنزياد به حضرت زينب گفت:
كيف رأيت صنع الله بك؟
ايشان فرمود:
ما رأيْتُ الا جميلاً. (ابنطاووس، 1363: 160)
يا آنکه وقتي ابنزياد امام سجاد را تهديد به قتل كرد، حضرت فرمود:
ابا لقتل تهدّ وفي و القتل لنا عادة وكراً متنا الشهادة. (همو: 162)
محدوديتها
1. حادثه عاشورا: همانگونه كه ظرفيتهاي فراواني دارد، داراي محدوديتهايي نيز است كه در صورت بيتوجهي بسيار خطرناك است كه به دليل محدوديت حجم مقاله، تنها به نقلقولي اكتفا ميكنيم.
دكتر مايكل برانت ـ معاون ارشد رئيس سابق سيا و عضو ارشد بخش شيعهشناسي سازمان سيا كه چندي پيش به اتهام فساد مالي بركنار شد ـ از باب انتقامجويي، مصاحبه مفصلي درباره عملكرد سيا ترتيب داده است. او ضمن مصاحبه به بعضي از اسرار تكاندهنده سيا در برنامه براندازي تشيع اعتراف ميكند و ميگويد:
در اين سازمان 900 ميليون دلار براي سازماندهي مبارزه با تشيع اختصاص يافته است كه محور آن نابودي مرجعيت شيعه و عاشوراست.
او درباره عاشورا ميگويد:
در ميان شيعه مراسم عزاداري موسوم است. آنها به ياد واقعه كربلا جمع ميشوند و يك نفر سخنراني و واقعة كربلا را بيان ميكند و مستمعين هم گوش ميكنند. بعد از آن، طبقه جوان سينهزني و عزاداري ميكنند. اين سخنران و اين مستمعين براي ما از اهميت ويژهاي برخوردار هستند؛ زيرا از همين مجالس عزاداري است كه در ميان شيعه جوش و خروش، آزاديخواهي و جنگ با باطل به خاطر حق، به وجود ميآيد. ما به خاطر همين، دهها ميليون دلار از بودجه ويژه را براي در دست گرفتن سخنرانان و مستمعين اختصاص دادهايم و اين كار چنين تحقق ميپذيرد كه ابتدا دنبال افرادي از شيعه كه پولدوست و داراي عقايد سست و در عين حال داراي شهرت و قدرت تأثير و نفوذ باشند، ميرويم تا به واسطه آنها در عزاداريها نفوذ پيدا كنيم. (رنجبران، 1388: 174)
با دقت و تأمل در گفتار اين كارشناس سازمان سيا ميتوان به محدوديتهاي عاشورا دست يافت.
2. اربعین: يكي از مناسبتهايي كه ميتوان آن را به رسانهاي تبديل كرد مراسم اربعين حسيني است كه بر اساس آمار منتشره از سوي مسئولان عراقي در مراسم اربعين حدود 10 ميليون زائر شركت ميكنند كه بسيار مهم است. بيگمان مراسم اربعين به زائران كربلا اختصاص ندارد، بلكه در سراسر جهان اسلام هر جا كه شيعيان وجود دارند، اين مراسم برپاست.
ظرفيتها و محدوديتهاي اربعين با مناسبت عاشورا مشترك است.
3. فاطمیه: يكي از مناسبتهايي كه ميتوان آن را به رسانهاي براي تبليغ مهدويت تبديل كرد مراسم فاطميه است. ظرفيتها و محدوديتهاي فاطميه نيز با دو مناسبت عاشورا و اربعين مشترك است.
البته يكي از ظرفيتهاي برجسته فاطميه نسبت به عاشورا، اين است كه مديريت آن با حضرت زهرا و مبارزات آن با هيئت حاكمه بود و از آنجا كه حضور زنان را در مسائل سياسي به نمايش گذاشته است، ميتوان از آن در برابر جريان فكري مخالف حضور زنان در مسائل سياسي استفاده كرد.
4. شهادتها: يكي از مناسبتهايي كه در جهان اسلام ميتوان آن را به رسانه تبديل كرد، شهادت امامان شيعه است كه متأسفانه ما نهتنها چنين مناسبتهايي را به رسانه تبديل نكردهايم، بلكه نسبت به بعضي از ائمه چنان بيلطفي شده است كه اكثريت شيعيان حتي زمان شهادت آنان را نميدانند.
ظرفيتها و محدوديتهاي اين مناسبتها نيز همانند عاشوراست.
5. ولادتها: يكي از مناسبتهايي كه در جهان اسلام ميتوان از آنها به عنوان رسانه بهره گرفت، ولادتهاي معصومان و امامزادگان است كه در اين مورد نيز متأسفانه اكثريت شيعيان هم از زمان ولادت بعضي از ائمه بياطلاع هستند.
گرچه ظرفيتها و محدوديتهاي اين مناسبتها با شهادتها متفاوت است، ولي به دليل رعايت حجم مقاله از طرح آنها خودداري ميكنيم.
نتيجه
1. با توجه به تعريف رسانه كه عبارت از هر وسيله يا شيء يا شخصي كه عامل ارتباط و انتقال فكر و عقيده و فرهنگ باشد بايد رسانههاي دنياي اسلام را به دو بخش رسانههاي مشهور و مغفول تقسيم كرد.
2. رسانههاي مشهور گرچه ظرفيتهاي بسيار بالايي از قبيل: سرعت انتقال، جذابيت، تأثيرگذاري سريع و قوي، وسعت حوزه نفوذ، تنوع پيام و در دسترس بودن دارند، ولي به دليل محدوديتهايي همانند: وابستگي به احزاب، اشخاص، دولتها، نفوذ قدرتها، ضعف محتوا و... نميتوان در سطح بينالملل اميدي به استفاده مطلوب از آنها در راستاي تحقق جامعه و دولت زمينهساز ظهور منجي موعود داشت.
3. ايجاد رسانههاي مشهور به دليل مشكلات فراوان مانند: تأمين بودجههاي كلان، نياز به ابزار و وسایل پيشرفته و كمبود نيروي انساني متخصص و متعهد و ضعف مديريت، بسيار دشوار مينمايد و از اينرو نميتوان اميدي به ايجاد و گسترش آنها در حد رقابت با رسانههاي موجود داشت.
4. در برابر رسانههاي مشهور، رسانههايي مغفول داريم كه ميتوانيم از آنها در راستاي ترويج و ايجاد جامعه و دولت زمينهساز ظهور منجي موعود استفاده كنيم. اين رسانهها در سه بخش قابل شناسايي هستند:
الف) مراسم مذهبي، از قبيل: حج، نماز عيد فطر و قربان، نماز جمعه، نماز جماعت، جلسات مذهبي.
ب) اماكن مذهبي، از قبيل: كعبه، مشاهد مدينه، مشاهد عراق، مشاهد ايران و مساجد.
ج) مناسبتهاي مذهبي، از قبيل: عاشورا، اربعين، فاطميه، شهادتها و ولادتهاي معصومين.
5. هر يك از اين رسانههاي مغفول داراي ظرفيتها و محدوديتهايي هستند كه در استفاده بهينه از آنها بايد مورد توجه قرار گيرند.
منابع
1. ابناثير، عزالدين علي بن ابيالكرم، الكامل فيالتاريخ، بيروت، دارصادر، 1399ق.
2. ابنشعبه، حسن بن علي، تحف العقول عن آل الرسول، تهران، كتابفروشي اسلاميه، 1400ق.
3. ابنطاووس، علي، اللهوف علي قتلي الطفوف، ترجمه: سيداحمد فهري، تهران، جهان، چاپ اول، 1363ش.
4. ابنقدامه، عبدالله بن احمد، المغني في فقه الامام، احمد بن حنبل، بيروت، دارالفكر، 1405ق.
5. ابنمنظور، جمالالدين، محمد، لسان العرب، قم، ادب حوزه، 1363ش.
6. بروجردي، سيدحسين، جامع احاديث الشيعه، قم، مهر، 1410ق.
7. حكيم، سيدمحسن، مستمسك العروة الوثقي، بيروت، داراحياء التراث العربي، 1397م.
8. حلّي، حسن بن يوسف، تذكرة الفقهاء، قم، مؤسسة آلالبيت لاحياء التراث، 1414ق.
9. جزيري، عبدالرحمن، الفقه علي المذاهب الاربعة، بيروت، داراحياء التراث العربي، 1406ق.
10. خميني، سيد روحالله، تحرير الوسيله، قم، اسماعيليان، 1390ق.
11. صحيفه امام، تهران، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني، 1378ش.
12. خوارزمي، موفق بن احمد، مقتل الحسين، قم، مكتبة المفيد، بيتا.
13. رنجبران، داود، جنگ نرم، تهران، ساحل انديشه، چاپ دوم، 1388ش.
14. راغب اصفهاني، حسين، مفردات الفاظ القرآن، تحقيق: عدنان داودي، قم، طليعه نور، چاپ اول، 1426ق.
15. زمخشري، محمود، الكشاف عن حقائق غوامض التاويل و عيون الاقابيل في وجوه التاويل، قم، نشر البلاغه، 1415ق.
16. شريف رضي، محمد بن حسين، نهج البلاغه، قم، دارالهجرة، بيتا.
17. صدوق، محمد بن علي، كمال الدين و تمام النعمة، ترجمه: پهلوان، قم، دارالحديث، 1382ش.
18. طوسي، محمد بن حسن، المبسوط في فقه الاماميه، قم، مؤسسة النشر الاسلامي، 1428ق.
19. طباطبايي، سيدمحمدحسين، الميزان في تفسير القرآن، بيروت، مؤسسة الاعلمي، 1974م.
20. طبري، محمد بن جرير، تاريخ الامم الملوك، بيروت، مؤسسة الاعلمي، بيتا.
21. عاملي، محمد بن مكي، البيان، قم، مجمع الذخائر الاسلامية، بيتا.
22. عاملي، محمد بن حسن، وسائل الشيعه، قم، مؤسسة آلالبيت، 1412ق.
23. عاملي، محمدعلي، مدار الاحكام في شرح شرايع الاسلام، قم، مؤسسة آلالبيت، 1410ق.
24. غروي، ميرزاعلي، المستند في شرح العروة الوثقي، قم، مؤسسة احياء آثار الامام الخوئي، 1428ق.
25. قمي، عباس، سفينة البحار و مدينة الحكم و الآثار، تهران، دارالاسوه، چاپ سوم، 1422ق.
26. فيض كاشاني، محسن، الصافي في تفسير القرآن، تهران، كتابفروشي اسلاميه، چاپ چهارم، 1393م.
27. كليني، محمد بن يعقوب، اصول كافي، ترجمه مصطفوي، تهران، كتابفروشي اسلاميه، بيتا.
28. كركي، علي بن حسين، جامع المقاصد، في شرح القواعد، قم، مؤسسة آلالبيت، 1408ق.
29. مجلسي، محمدباقر، بحارالانوار، بيروت، مؤسسة الوفاء، 1983م.
30. مفيد، محمد بن محمد بن نعمان، الارشاد، بيروت، دارالمفيد، چاپ دوم، 1414ق.
31. مقدسي شافعي، يوسف بن يحيي، عقد الدرر في اخبار المنتظر، تحقيق: دكتر عبدالفتاح، قم، نصايح، 1416ق.
32. يزدي، محمدكاظم، العروة الوثقي، بيروت، مؤسسة الاعلمي، 1988م.