تحلیل جایگاه صفات و رفتارهای اخلاقی زمینهساز ظهور در محتوای کتابهای درسی عمومی دانشگاهی ایران
علینقی فقیهی
رضا جعفری هرندی
حسن نجفی
رضا جعفری هرندی
حسن نجفی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تحلیل جایگاه صفات و رفتارهای اخلاقی زمینهساز ظهور در محتوای کتابهای درسی عمومی دانشگاهی ایران انجام پذیرفته است. روش پژوهش توصیفی و از نوع تحلیل محتوا بوده و رویکرد آن نیز کاربردی محسوب میشود. جامعه آماری پژوهش، کتابهای درسی عمومی دانشگاهی را دربر میگیرد که در سال 1393 در قالب بیست واحد درسی برای دانشجویان ارائه شده است که با توجه به انطباق با منطق تحلیلی پژوهش از میان آنها چهار عنوان کتاب درسی «آیین زندگی اخلاق کاربردی»، «اخلاق اسلامی مبانی و مفاهیم»، «اخلاق خانواده» و «اخلاق اسلامی» به صورت هدفمند در نمونه قرار گرفتهاند. ابزار اندازهگیری، فهرستهای وارسی تحلیل محتوای محقق ساخته بوده و نتایج پژوهش با استفاده از شاخصهای آمار توصیفی مورد تحلیل قرار گرفتهاند. عمدهترین نتایج پژوهش، بیانگر آن است که
1. در مجموع 2(ع)20 مرتبه به ابعاد، سطوح و مؤلفههای مفهومی مرتبط با صفات و رفتارهای اخلاقی زمینهساز ظهور توجه شده است که میزان آن در کتابهای «آیین زندگی اخلاق کاربردی»، «اخلاق اسلامی مبانی و مفاهیم»، «اخلاق خانواده» و «اخلاق اسلامی» به ترتیب (ع) فراوانی یا 5/24 درصد، 1 فراوانی یا 3/24 درصد، 43 فروانی یا 1(ع) درصد و 929 فراوانی یا 2/34 درصد است.
2. در بین ابعاد مورد بررسی، به بُعد رابطه با دیگران با 1134 فراوانی یا (ع)/41 درصد بیشترین توجه و به بُعد رابطه با جهان هستی با 310 فراوانی یا 4/11 درصد کمترین توجه شده است.
مقدمه
دانشگاهها و مراکز آموزش عالی هر جامعه، معرّف و مبیّن بالاترین تفکر و علم آن جامعه به شمار میآیند. این نهادها اصول جهانبینی و نظام اعتقادی و ارزشی جامعه را در خود متجلّی میسازند و با تربیت متفکران و اندیشمندان، در جهت بخشیدن به حرکتهای گوناگون فکری، اعتقادی، اخلاقی، فرهنگی و سیاسی جامعه مؤثر واقع میشوند.
از اینرو میتوان گفت دانشگاههای مختلف جهان، علاوه بر اشتراکاتی که به اعتبار دانشگاه بودن با یگدیگر دارند، به اعتبار تعلق به جوامعی یا بینشها و ارزشهای مختلف واجد ویژگیهایی هستند که آنها را از یکدیگر متمایز میسازد. جامعه ایرانی که در انقلاب اسلامی خود با رویکردی الهی و معنوی، جهانبینی و نظام ارزشی اسلامی را مبنای شئون گوناگون زندگی خود قرار داده، خواهان آن است که دانشگاههایی متناسب با مبانی و ارزشهای اسلامی _ بهویژه اندیشه مهدویت _ داشته باشد تا هم بتواند در آن دانشگاهها از مبانی و معیارهای خود آگاهی و شناختی دقیقتر و ژرفتر حاصل کند و هم با تربیت متفکران بر وفق آن مبانی و معیارها، به ترویج و تعمیم آنها در کل جامعه مبادرت نماید (شورای عالی انقلاب فرهنگی، 1392 (ع) - 8).
به بیان دیگر، نظام آموزش عالی کشور ما یکی از اهداف خود را تربیت اخلاقی
و دینی دانشجویان میداند. بر همین اساس، بخشی از آموزشهای عمومی را گذراندن دروس مبتنی بر آموزههای دینی برای همۀ دانشجویان قرارداده است تا از این گذر، از یکسو با تکیه بر آموزههای دینی به پرورش جنبههای اخلاقی، معنوی و روحانی دانشجویان یاری رساند و از سوی دیگر، کارکردهای اجتماعی دین را به منزلۀ نیروی اجتماعی، انضباطبخش، انسجامبخش و حیاتبخش استوار سازد و از این راه به سعادت فردی دانشجویان و سرانجام سعادت جامعۀ ایران اسلامی مدد رساند (یوسفیلویه، 138 13).
از جمله اقداماتی که نظام آموزش عالی میتواند با الهام از آن به همگانیسازی معیارها و الزامات اسلامی مبتنی بر اندیشه مهدویت در میان دانشجویان بپردازد میتوان به حاکمیت رویکرد زمینهسازی بر کل فرایند نظام آموزشی اشاره کرد. اصطلاح «زمینهساز» برگرفته از مضمون احادیثی است که در آنها از گروههایی یاد شده که پیش از ظهور حضرت مهدی(عج) بسترها و شرایط لازم را برای قیام امام زمان(عج) فراهم میآورند. این اصطلاح، معادل فارسی کلمۀ «تمهید» و «توطیه» و «اعداد» در عربی است که به معنای مقدمهچینی، فراهمسازی، آمادهسازی و بسترسازی است؛ چنانکه کلمات «یُوَطّئون» (قزوینی، 1395 ج2، 138) و «لَیُعِدَّنَّ» (نعمانی، 13(ع) 320) در احادیث به همین معناست.
با توجه به این معنا، زمینهسازی ظهور، یعنی فراهم ساختن و ایجاد مقدمات و اسباب و علل ظهور بهگونهای که شرایط برای تحقق ظهور و خارج شدن امام از پردۀ غیبت، مهیا و هموار باشد تا امام بتواند حرکت خود را آغاز و حکومت جهانیاش را تحقق بخشد (پورسیدآقایی، 1388 20).
اخلاق زمینهساز، اخلاقی است که چنین جامعهای را میسازد و شرایط لازم برای پذیرش ولایت و حاکمیت حضرت حجّت(عج) را در فرد و جامعه فراهم میآورد. پیامبر گرامی اسلام(ص) در بیان علائم آخر الزمان میفرماید
يَخْرُجُ أُنَاسٌ مِنَ الْمَشْرِقِ فَيُوطِئُونَ لِلْمَهْدِيِّ يَعْنِي سُلْطَانَهُ؛ (مجلسی، 1403 ج51، 8(ع))
مردمی از مشرقزمین قیام میکنند و زمینه را برای قیام مهدی(عج) فراهم میسازند.
به دیگرسخن، مراد از اخلاق زمینهساز، بررسی تأثیر زمینهسازی (انتظار) بر اخلاق است؛
به گونهای که سطح نگاه افراد را به زندگی و نیز عشق و علاقههای او را آنقدر بالا میبرد که جز امر امام را نمیخواهند و آنان را به تلاش وامیدارد تا این رفعت و بیقراری را به دیگران نیز منتقل نمایند و برای اهداف بلندشان نیروی انسانی تربیت کنند. چنین افرادی
جز به ولایت امام مهدی(عج) رضایت نمیدهند و اهدافشان را اهداف او قرار داده و خود را در طرح امام قرار میدهند و به چیزی کمتر از حاکمیت ایشان و رضا و سخط او قانع نمیشوند. مقصود از اخلاق، هم میتواند معنای گستردۀ آن باشد و هم تنها اوصاف و فضایل اخلاقی را دربر گیرد. در هر حال، مسئله این است که در انسانِ زمینهساز، چه اوصافی ضروری است یا اهمیت بیشتری دارد؟
در پاسخ به پرسش مطرح شده باید عنوان کرد که انسان از آن جهت که انسان است، دارای ارتباطات خاصی است. تبیین این تعاملات به عنوان چارچوب نظام اخلاقی، در آموزههای اسلامی بسیار مهم اسـت. به دیگر سخن، اقتضای انسان بودن و امیال و نیازهای فطریاش، روابط ویژهای است که میخواهد آنها را به صورت مطلوب عملی سازد. این ارتباطات، شامل چهار رابطه با خدا، خویشتن، انسانها و جهان هستی است که در صورت توجه و شکوفاسازی تمام آنها، اخلاق و تربیت آدمی، نظامی مطلوب به خود میگیرد و انسان منتظر به کمال شایستۀ خود میرسد (جوادی آملی، 1391 55).
در این نظام اخلاقی، بُعد ارتباط با پروردگار که مقتضای فطرت آدمی است، نقشی محوری و مرکزی نسبت به سایر ارتباطها دارد. اساس این نوع روابط، شناخت خدا به عنوان رب یگانۀ انسان و پذیرش او به عنوان رب خویش و عملاً تن دادن به ربوبیت او و تن زدن از ربوبیت غیر است (باقری، 1390 ج1، 1). این بدین معناست که معرفت و ایمان به خدا و صفات او و نیز پذیرش نقش او در خلق و امر و اداره نظام هستی، از جمله خود و انسانها و پرستش خاضعانه و خاشعانه وی، فرد را به کمالش هدایت میکند. فلسفه نظام هستی مبتنی بر این است که همه جهان و آنچه از مواهب و نعمتهای الهی در آن است برای انسان و کمال او، لباس هستی پوشیدهاند و همچنین انسان از آن جهت که هدف آفرینش است و دارای عزت و ارزشی والاست _ که ملائکه به حال او غبطه میخورند _ از حقوق و تکالیف فردی و اجتماعی برخوردار است که نوع روابط با یکدیگر را تنظیم میکنند و سبک زندگی آدمیان را ترسیم مینمایند. بنابراین آدمی در تنظیم روابط خود با خویش، انسانها و جهان، بر اساس اهداف عالیه غایی و واسطهای پروردگار تعالی مییابد (قدوسینیا، 1389 13).
در توضیح بعد ارتباط انسان با خویشتن باید عنوان کرد که انسان به صورت فطری از بینشها و گرایشهایی برخوردار است که لازمۀ ادامۀ حیات و سیر او به سوی کمال به شمار میآید. چگونگی بهرهبرداری و استفاده از این امور فطری، مشخص کنندۀ مسیر حرکت وی به سوی کمال مطلوب یا سقوط و انحطاط او خواهد بود. روح انسان حقیقتی غیر مادی است که مانند هر موجود مجرد، سه بُعد علم و آگاهی، قدرت و محبت را دربر میگیرد. این علم و آگاهی _ که به صورت ناخودآگاه در هر انسان وجود دارد _ در کنار گرایشهای فطری او _ که میتوان از همۀ آنها با عنوان گرایش فطری به سوی کمال مطلق و انزجار و بیزاری از نقص و کاستی نام برد _ منبع و منشأ ارتباط انسان با خویشتن هستند (مساعد، منطقی، 1391 108). با توجه به قدرت انسان بر تشخیص، آگاهی، پیمودن مسیر، داشتن اختیار و آزادی در تفکر و عمل و وجود حبّ ذات در انسان، گرایش به خود در انسان و محبت به خویشتن سبب میشود علم و آگاهی ناخودآگاه او به خویشتن، به علم و آگاهی آگاهانه تبدیل شود. سپس در مرحله عمل با توجه به آگاهیها، خود را برای رسیدن به خیر و کمال و قرب الهی، آنچنان که باید بسازد، به سلاح ایمان و تقوا مجهز شود و با فراهم آوردن عوامل سعادت و برطرف نمودن موانع و آفات، به سیر و سلوک خویش ادامه دهد تا خود را به عالیترین مراحل آن برساند و از خود طبیعی به سوی خود انسانی و سپس به مرحله خودِ اعلا _ که مظهری از ذات حق است _ تغییر جهت دهد و خلیفةالله و مظهر اسماء و صفات الهی گردد (اعرافی و دیگران، 138 (ع)2). به دیگر سخن، انسان با شناختن حقیقت خود و عظمت وجودی خویشتن، شوق تحصیل کمالات و تزکیه نفس از پلیدیها در وجودش جوانه زده و رشد میکند و میکوشد نفس خود را از رذایل اخلاقی دور کند؛ زیرا به ارزش این گوهر گرانبها و لطیفی که از دریای پهناور عالم ملکوت به دیار ملک و ماده آمده و به فرمان خداوند متعال، این بدن جسمانی را به خدمت گرفته است، پی میبرد و با پی بردن به ارزش آن، همۀ دنیا و آنچه در آن است را در مقابلش کوچک و بیارزش مییابد (کرمعلیان، حسینی، 1383 3).
دسته دیگری از جنبههای فطری آدمی _ که به صورت گرایش و توانمندی در هر فرد وجود دارد _ گرایش و توانمندی ارتباط با دیگران است و از اینرو «مدنی بالطبع» نامیده شده است. به فعلیت رساندن این توانمندی و عملیاتی ساختن این گرایش در همۀ مراحل زندگى و در چگونگی معاشرت آدمیان با یکدیگر، میتواند در تحولات تربیتی و ظهور توانمندیهای بالقوه به صورت مطلوب و بالنده مؤثر باشد و حتی در درک بهتر خود و کشف ویژگیها، توانمندیها و ناتوانیهاى خود و دستیابی به تصورى درست و واقعبینانه از خود و ساخت شخصیتش به وی، نقشی بسیار مهم ایفا کند (شریفی، 1391 201). معیار مطلوبیت این نقش تربیتی، هماهنگ بودن این مناسبات با روابط فطری انسان با خداست که در لسان شرع و سیره معصومان(ع) به عنوان رضای پروردگار مطرح است. این بدین معناست که هر نوع برقراری ارتباط با هر فردی، نقشی مثبت در تحولات مطلوب تربیتی انسان ندارد. ارتباط مثبت انسانی مانند رابطه محبّتی، برّی و احسانی با کسانی تأثیر تربیتی دارد که از انسان بودن، بیگانه نشده باشند و حرمت انسان، خدا و ارزشهای فطری را حفظ کرده باشند. برقراری چنین رابطهای با آنان که با افراد بشری، خدای انسان و ارزشهای انسانی، سر کینه و دشمنی دارند و به آنها آسیب میزنند، بشر را از نظر تربیتی به سقوط میکشانند و مصداقهای أُولئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ میشوند و این، هدفی نیست که پروردگار، انسان را برای آن آفریده است. هدف مرضی خدا این است که انسانها با پاسداری حرمتهای سهگانه، به سعادت انسانی نایل گردند و در درجات کمالی بینهایت خود را ارتقا دهند.
در توضیح چهارمین بُعد این نظام اخلاقی، چنین میتوان توضیح داد که آدمی در زندگی با دنیای اطراف خود در ارتباط است. زمین و آسمان، کوه و دشت، جنگل و بیابان، دریا و خشکی، حیوانات و تمام جلوهها و مظاهر ریز و درشت طبیعت، نمودی از قدرت و عظمت خالق و آفریننده هستی هستند و بر دیدگاه انسان نسبت به زندگی اثری ژرف دارند. بنابراین رابطۀ انسان با هر موجود، بر اساس درک و آگاهی او نسبت به آن موجود است و اگر نسبت به موجودی درک و فهمی نداشته باشد، هیچگاه به آن مایل نخواهد شد. علامه جعفری(ره) رابطه انسان با جهان هستى را در سه اصل بیان کرده است شناخت این جهان تا عالیترین حد ممکن، جدّى گرفتن قوانین تکوینی جهان و احساس ملکوتی نسبت به این جهان که یکى از نتایج مهم جدّى گرفتن آن است (جعفری، 13(ع) 350- 354). با این احساس است که احساس تکلیف در درون آدمى میجوشد و از بیهودهگرایى و بیهدفى در این زندگانى نجات پیدا میکند. رابطه انسان با جهان، صرفاً رابطهای حسّی و تجربی نیست، بلکه رابطهای عقلانی مهمترین و باارزشترین رابطه است. کسانی که با تکیه بر حسّ و تجربه میخواهند حقیقت انسان و جهان را بفهمند، ثمرهای جز انکار و نادیده گرفتن خود و جهان و آفرینندۀ آنها نخواهد داشت (محمدی تمنایی، 1388 21). رابطه انسان با جهان دربر دارندۀ وابستگی خالص ارادی انسان به خدا و تمام حقایق هستی است و ایجاد چنین رابطهای وابسته به کیفیت ایمان، اعتقاد و چگونگی روابطی است که با مراتب وجودی خود با اجتماع، طبیعت و از همه مهمتر با خداوند دارد. اگر این روابط روی موازین عقل و دین باشد، رابطه صحیح بوده و ثمره خواهد داشت؛ در غیر این صورت، رابطه خارج از جایگاه مناسب بوده و ثمره و نتیجه منفی و بدبختی را به همراه دارد (موسوی لاری، 138 5(ع)).
هر یک از ابعاد نظام اخلاقی مذکور را میتوان در سه سطح شناختی، عاطفی و عملکردی (روانی حرکتی) بررسی کرد. بدین صورت که سطح شناختی شامل صفاتی میشود که به دانش، فهم و مهارتهای تفکر توجه میکند و با آنچه منتظر زمینهساز ظهور باید بداند و بفهمد سروکار دارد. سطح عاطفی شامل آن دسته از صفات اخلاقی میگردد که به احساسات و عواطف نظیر علایق، نگرشها، ارج نهادن و... مربوط میشود. این سطح بستری را فراهم میکند تا فرد با فهم آن ارزشمندی خود را درک و به مرور توانمندیهای عاطفی مطلوبش در گرایش به خوبیها به فعلیت برسد. سطح عملکردی به مهارتهای حرکتی مربوط میشود و با حرکات ارادی و هدفدار انسان سر و کار دارد (سیف، 1392 - 449).
اخلاق صحیح، بدون شکوفایی این مناسبات در انسان امکانپذیر نیست. از اینرو مطابق آموزههای اسلامی، همین ارتباطات چهارگانه و کشف روابط آنها با یکدیگر است که اساس نظام اخلاقی را تشکیل میدهد. تمام تحولات رشدی که به تدریج در راستای اهداف عالی اخلاقی و هماهنگ با اهداف آفرینش در آدمی پدید میآید، از چهار جنبه یادشده بیرون نیست. در حقیقت پرورش این روابط چهارگانه به صورت مطلوب است که آدمی را به سبک زندگی مهدوی هدایت میکند و رشد و بالندگی سعادتمندانه را در زندگی فردی، اجتماعی و زیستمحیطی موجب میشود؛ انسان زندگی دنیا را مقدمهای برای زندگی اخروی و حیات جاوید و حسن مآب قرار میدهد و هدف قرب و کمال مطلوب را برای خود فراهم میسازد (سجادی، 1388 91).
گفتنی است این تعاملات با یکدیگر پیوندی ناگسستنی دارند و باید به صورت همهجانبه در افراد رشد یابند و میتوان گفت روابط صحیح در یک بعد بدون دیگری، رابطهای نیست که رغبت فطری به آن است و به دیگرسخن، پیوندی میان این مناسبات وجود دارد که تحقق برخی از این روابط، حتماَ به تحقق روابط دیگر میانجامد و بدون آنها این رابطه عملیاتی نمیشود. چنین آموزههایی حاکی از آناند که این تعاملات در نظام اخلاقی و تربیتی، بههمتنیده در نظر گرفته شدهاند و این بدین معناست که در عملیاتی ساختن هر دسته از این مناسبات چهارگانه باید از دستههای دیگر نیز کمک گرفت و آنها را نیز شکوفا ساخت و به رشد رساند تا اخلاق مطلوب تحقق یابد.
در بررسی پیشینۀ پژوهش مشخص شد پژوهشهای فراوانی به این موضوع نپرداختهاند؛ اما به عنوان شاهد به برخی از آنها اشاره میشود
امینی و ماشاءاللّهینژاد (1392) در پژوهشی با عنوان «تأملی بر جایگاه و چگونگی توجه به پرورش معنویت در دانشگاهها و مراکز آموزش عالی» تصریح میکنند که توجه جدی و علمی به تربیت اخلاقی دانشجویان و ایجاد و رشد صفات و سجایای اخلاقی _ مانند همدلی، نوعدوستی، ایثار و فداکاری و مجاهدت در راه خدا _ در آنها از طریق محتوای کتابهای درسی دانشگاهی به عنوان یکی از زمینههای اصلی بروز و تجلی معنویت به شمار میآید.
نتایج پژوهش جعفری هرندی و نجفی (1392) که با عنوان «بررسی میزان توجه به مؤلفههای مهدویت در محتوای برنامه درسی دوره متوسطه ایران» انجام پذیرفته، حاکی از آن است که در مجموع 2551 مرتبه به محورها و مؤلفههای مفهومی مرتبط با مهدویت توجه شده که میزان آن در کتابهای دین و زندگی، ادبیات فارسی، مطالعات اجتماعی و تاریخ انقلاب اسلامی دوره متوسطه به ترتیب 1249، (ع)85، 325 و 192 مرتبه است.
همچنین جعفری هرندی (1391) در مطالعهای دیگر که با عنوان «تحلیل محتوای کتابهای درسی دوره ابتدایی به لحاظ میزان توجه به مباحث مهدویت» انجام داده است به این یافته نایل آمده که کتابهای فارسی (با 23 مورد) نسبت به کتابهای هدیههای آسمانی (با 252 مورد) و تعلیمات اجتماعی (با 92 مورد) توجه بیشتری را به مفاهیم مرتبط با مهدویت و محورها و مؤلفههای مفهومی آن داشتهاند.
صمیمی (1390) در پژوهشی با عنوان «مهدویت و تربیت عرصههای تأثیرگذاری اعتماد به مهدویت در اصلاح فرد از دیدگاه قرآن و حدیث»، مهدویت را صرفاً مقولهای اعتقادی نمیداند، بلکه آن را مفهومی آموزشی، تربیتی و اخلاقی میانگارد که آثار و نتایج ویژه خود را در قالب ابعاد فکری (رهایی از جهل و نادانی)، عاطفی (تسکین و آرامش روانی، امید به آینده، تحرک و پویایی، صبر و مقاومت در برابر مشکلات و آرمانخواهی)، اخلاقی (پارسایی، نظارت امام بر اعمال انسان و آمادگی مداوم فرد) و عملی (دینداری، روحیه ظلمستیزی، امر به معروف و نهی از منکر) نشان میدهد.
حسینزاده و همکاران (1388) در پژوهشی با عنوان «بررسی باور به مهدویت در میان جوانان پانزده تا 29 ساله تهرانی»، به این نکته اشاره میکنند که تمنای ظهور امام زمان(عج) از صمیم قلب و تلاش برای رسیدن به آن، در زمینه شناختی و قلبی چنین میطلبد که منتظران حقیقی و حامیان مهدویت تصویر ظهور را در برابر دیدگان خود داشته و از دل و جان آن را جسته و برای تحقق آن تلاش میکنند و این مهم را در رفتار خود با کسب آگاهی و شناخت بیشتر از امام نشان میدهند.
بیاری (138(ع)) در مقالهای با عنوان «بررسی آسیبهای مهدویت»، ضمن معرفی آسیبها و تهدیدهای مهدویتگرایی، بیان میدارد که اعتقاد به مهدویت از اصیلترین باورهای شیعیان بوده که باید در رفتار و سلوک عملی آنها تجلی یابد.
میرلوحی (138(ع)) در پژوهش خود با نام «اهمیت تربیتی سکوت» چنین توصیف میکند که تلاش برای شکوفایی و پرورش قابلیتها و ظرفیتهای اخلاقی و معنوی دانشجویان یکی از مهمترین زمینهها و شاخصهای حرکت نظام دانشگاهی هر جامعه در مسیر تحقق هدف اصلی خود _ که همانا رشد و تربیت انسان فرهیخته و کامل است _ به شمار میآید؛ ولی عملاً در برنامههای درسی ایران فضای مناسبی برای دریافتهای شهودی و اخلاقی و انجام تفکر وجود ندارد و به همین دلیل محتویات آموزشی موجود که بیشتر از بار احساسی و عاطفی تهی هستند، تأثیر مثبت تربیتی مورد انتظار را بر دنشجویان ایرانی نمیگذارند.
یافتههای مرزوقی (138(ع)) در پژوهشی با عنوان «سیمای مهدویت در برنامههای آموزشی مدارس»، نشانگر آن است که توجه نظاممند و برنامهریزی شدهای در حوزه هدفگذاری و تدوین محتوا برای ترویج تفکر مهدویت، در منابع درسی دوره ابتدایی وجود ندارد.
صالحی (138) در پژوهشی با نام «مهدویت و اصول نظام تربیتی اسلام»
اهداف نظام تربیتی مهدویت را بر اساس آیات و روایات به چهار بخش کلی اهداف
تربیتی مهدویت در وظایف انسان نسبت به خداوند، خویشتن، دیگران و طبیعت دستهبندی کرده است.
پهلوان (1385) در پژوهش خود _ «بایستههای پژوهشی در مسئله مهدویت» _ یکی از مهمترین الزامات در زمینه مهدویت را برنامهریزی صحیح و شناخت فرصتها، تهدیدها، امکانات و چالشهایی میداند که ملازم با اعتقاد به این اندیشه هستند تا در پرتو آن بسترهای لازم برای تربیت نسل مهدوی پدید آید.
از دیدگاه کربن (1382) آموزه مهدویت در عالم تشیع، در اعتقاد به ولایت فقیه و امامت ریشه دارد و دور ولایت، دوری است که پس از دور نبوی در عالم تشیع آغاز گردیده و همچنان تا پایان تاریخ ادامه مییابد. بنابراین اندیشه مهدویت، عنصر اصلی فکر شیعه است که این مذهب را از مذاهب دیگر متمایز ساخته و باعث پویایی آن شده است.
بختیار نصرآبادی و نوروزی (1382) در کتاب خود _ که راهبردهای جدید آموزشی در هزاره سوم نام دارد _ به این نکته اشاره کردهاند که در همه نظامهای آموزشی و برنامههای درسی کشورهای مختلف، رشد و پرورش انسان کامل هموراه به عنوان یک آرمان یا غایت تربیتی مطرح و مورد تأکید است.
مسعودی خراسانی (13(ع)4) در پژوهشی با نام «مهدویت و مدینه فاضله» تلاش میکند نسبت و پیوند مهدویت را با مدینه فاضله مشخص و تصریح نماید. از دیدگاه وی، با استناد به مراجع و منابع دینی، مدینه فاضله اسلامی در عصر ظهور، با برخورداری از ویژگیهایی همچون عدل، رفاه، امنیت، تربیت، علم به مثابه یک آرمانشهر اسلامی است که در آن بر وحدت و یگانگی دین و آخرت تأکید میشود. به علاوه در چنین شهری انسان به عنوان یک واحد حقیقی از برنامه منسجم برای تکامل خود برخوردار است.
از دیدگاه تیسدل (2003) معنویات اخلاقی، بخشی اساسی از تجربه انسانی است که توجه به آن برای درک چگونگی رشد و تحول فرهنگی و اخلاقی انسان در طول زمان بسیار مهم است.
مک دونالد (2002) خاطرنشان میکند در سالهای اخیر، مقوله روحانیت و اخلاق در نظامهای آموزشی به عنوان جنبه یا ویژگی اصلی انسان _ که دارای ارتباط معنوی با بهبود و سلامت فردی وی است _ بسیار مورد توجه قرار دارد.
از نظر ژیرو (1992) و آیزنر (19(ع)9) نیز مراکز آموزشی باید به پرورش و رشد نگرشها، گرایشها و مهارتهای اخلاقی بپردازد که نسل نو را قادر ساخته تا جامعهای بهتر ایجاد کنند.
به هر حال، مجموعه مطالب و مستندات یادشده، نشان دهنده جایگاه و اهمیت صفات و رفتارهای اخلاقی زمینهساز ظهور در ابعاد الهی، فردی، اجتماعی و زیستمحیطی است. بدیهی است متناسب با این جایگاه، نظام آموزش عالی کشور باید تلاش و فعالیتهای منظم و سازمان یافته خود را در راستای آموزش، انتقال و درونی ساختن اندیشه مهدویت و آموزههای اخلاقی مربوط به آن در دانشجویان طراحی و اجرا کند. در نظامهای آموزشی دنیا از کتاب درسی به عنوان رایجترین و متداولترین ابزار برای تحقق اهداف مختلف استفاده میشود؛ بهویژه در نظامهای آموزشی متمرکز، از جمله ایران، کتاب درسی اولین، عمومیترین و پرمصرفترین ابزار کار استاد و اغلب تنها عامل منتقل کننده هدفها و برنامهها به محیط کار است. از اینرو آنچه به عنوان متن درسی به دانشگاه وارد میشود، باید تصویری صادق و کامل از آرمانها و مقاصد تربیتی _ بهویژه مهدویت _ باشد (معیری، 1388 144). بر این اساس در نظام آموزش عالی کشور ما کتاب درسی میتواند به عنوان رسانه یا ابزار اصلی آموزش و انتقال آموزههای مهدوی به یادگیرندگان مورد توجه قرار گیرد. این پژوهش تلاش کرده است از طریق تحلیل محتوای کتابهای درسی عمومی دانشگاهی ایران میزان توجه این کتابها را به ابعاد، سطوح و مؤلفههای صفات و رفتارهای اخلاقی زمینهساز ظهور امام مهدی(عج) بررسی و مستندسازی نماید.
روش پژوهش
با توجه به تحلیل کمی، عینی و نظام دار کتابهای درسی در زمینه توجه به صفات و رفتارهای اخلاقی زمینهساز ظهور و همچنین ابزار مورد استفاده، روش پژوهش توصیفی و از نوع تحلیل محتواست. تحلیل محتوا به عنوان یکی از رایجترین فنون جمعآوری اطلاعات، درباره آن دسته از مسائل پژوهشی به کار برده میشود که میتوان مستقیماً با توصیف ویژگیهای مورد نظر بدان مسائل پاسخ داد (باردن، 13(ع)4). واحد ثبت در این تحقیق، مضمون است. واحد ثبت به بخش معنادار و قابل رمزگذاری محتوا اطلاق میشود. روش شمارش نیز فراوانی است. مقولهبندی و تعیین شاخصها در این تحقیق با روش جعبهای است؛ یعنی طبقات (مقولهها) پیش از اجرای تحقیق تعیین میشوند و به همین دلیل به آن، روش از پیش تعیین شده نیز میگویند (نوریان، 138(ع) 5).
جامعه آماری، نمونه و روش نمونهگیری
جامعه آماری این پژوهش، کتابهای درسی عمومی دانشگاهی را دربر میگیرد که در سال 1393 در قالب 20 واحد درسی برای دانشجویان دوره کارشناسی ارائه شده است.
با توجه به ماهیت موضوع پژوهش از میان آنها چهار عنوان کتاب درسی آیین زندگی اخلاق کاربردی (شریفی، 1392)، اخلاق اسلامی مبانی و مفاهیم (داوودی، 1391)،
اخلاق خانواده (جمعی از نویسندگان، 1391) و اخلاق اسلامی (دیلمی، آذربایجانی، با توجه به انطباق با منطق تحلیلی پژوهش در نمونه قرار گرفتهاند؛
ازاینرو نمونهگیری به روش هدفمند صورت گرفته است. بنابر مصاحبههای تخصصی صورت گرفته از اساتید و مدرسان اخلاق اسلامی دانشگاههای مختلف کشور موضوع و محتوای این کتابها به گونهای است که انتظار میرود به صفات و رفتارهای اخلاقی زمینهساز ظهور پرداخته باشند.
ابزار اندازهگیری
ابزار گردآوری دادهها، فهرستهای وارسی (چکلیست) تحلیل محتوای کتابهای درسی محققساخته بوده که به منظور ساخت آن، ابتدا نتایج پژوهشهای پیشین درباره اخلاق و سبک زندگی زمینهساز ظهور و همچنین متون مطرح و موجود در حیطه صفات و رفتارهای اخلاقی منتظران حقیقی همچون جلد 13 و 52 بحارالانوار (مجلسی، 1403)، چهرههای درخشان چهارده معصوم (حسینی دشتی، 1384)، الغیبة (نعمانی، 13(ع))، میزان الحکمة (محمدی ریشهری، 13(ع)9)، امالی (طوسی، 1414)، احتجاج (طبرسی، 141)، تهذیب الاخلاق (ابنمسکویه، 1381)، منتخب الأثر فی امام الثانی عشر (صافی گلپایگانی، 13(ع)8)، المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء (فیض کاشانی، 13(ع)2)، الناصب فی احوال الامام الغائب (یزدی حائری، 1422)، جلد اول کمال الدین و تمام النعمة (صدوق، 1380)، جلد دوم معادن الحکمة (کاشانی، 140(ع)) و جلد اول و دوم اصول کافی (کلینی، 1344) مطالعه و بررسی شده و در نهایت چارچوب مفهومی پژوهش در قالب چهار بعد، سه سطح و هشتاد مؤلفه _ که در جدول شماره 1 قابل مشاهده است، طراحی گردید.
برای حصول اطمینان از وجود روایی، از روش روایی صوری، محتوایی و نظر متخصصان استفاده شده است؛ به این ترتیب که فرم اولیه تحلیل محتوا _ که شامل همه مؤلفههای مفهومی مرتبط با صفات و رفتارهای اخلاقی زمینهساز ظهور امام مهدی(عج) بود _ در اختیار گروهی از صاحبنظران برنامهریزی درسی و متخصصان حوزه اخلاق و مهدویت برای تغییر و اصلاح قرار گرفت که پس از اعمال نظر آنها چکلیست تحلیل محتوا در قالب چارچوب مفهومی مذکور تهیه شد.
برای تأمین اطمینان از وجود پایایی ابزار از روش ویلیام اسکات (1391) استفاده شده است. بدین صورت که فرم تحلیل محتوا در اختیار پنج نفر از صاحبنظران علوم تربیتی و برنامهریزی درسی و استادانی که این دروس را تدریس میکنند قرار گرفت و ضریب توافق آنها 5/98 درصد به دست آمد.
روشهای تجزیه و تحلیل دادهها
با توجه به روش انجام پژوهش و همچنین روش نمونهگیری هدفمند، تحلیل آماری دادههای پژوهش در سطح توصیفی انجام شده و در این ارتباط از شاخصهای گرایش مرکزی و پراکندگی چون فراوانی، درصد، میانگین، رتبهبندی و جداول و نمودارهای توصیفی استفاده شده است.
یافتههای پژوهش
در این قسمت، نتایج بررسی سؤالهای پژوهش به تفکیک در شش قسمت تشریح شده است
نتایج سؤال اول پژوهش در محتوای کتابهای درسی دانشگاهی آیین زندگی اخلاق کاربردی، اخلاق اسلامی مبانی و مفاهیم، اخلاق خانواده و اخلاق اسلامی به سطوح و مؤلفههای مفهومی مرتبط با صفات و رفتارهای اخلاقی زمینهساز ظهور امام مهدی(عج) در بعد ارتباط با خدا (الهی) چقدر توجه شده است؟
بر اساس نتایج جدولهای شمارۀ 2 و 3، مجموع فراوانی مؤلفههای تحلیل شده مرتبط با صفات و رفتارهای اخلاقی زمینهساز ظهور امام مهدی(عج) در بعد ارتباط با خدا (الهی) در کتابهای بررسی شده 808 مورد است که (ع)/29 درصد از کل فراوانیهای تحلیل شده را دربر میگیرد و از این میان کتاب اخلاق اسلامی با 300 فراوانی، بیشترین و کتاب اخلاق خانواده با 14(ع) فراوانی، کمترین توجه را داشتهاند.
از بین مؤلفههای مفهومی تحلیل شده نیز بیشترین توجه به مؤلفههای ایمان با 99 فراوانی یا 3/12 درصد و عبادت با 89 فراوانی یا 11 درصد بوده و به مؤلفههای الوهیت با پنج فراوانی یا /0 درصد و پرداخت زکات با 13 فراوانی یا /1 درصد کمتر توجه شده است.
پراکندگی مؤلفهها در بین سطوح مفهومی تحلیل شده نیز بدین صورت است که سطح شناختی با 135 فراوانی یا 3/15 درصد، سطح عاطفی با 255 فراوانی یا 1/29 درصد و سطح عملکردی با 41(ع) فراوانی یا 4/4(ع) درصد به صفات و رفتارهای اخلاقی زمینهساز ظهور پرداختهاند.
جدول 2. نتایج تحلیل محتوای کتابهای درسی به لحاظ میزان توجه به مؤلفههای مفهومی مرتبط با صفات و رفتارهای اخلاقی زمینهساز ظهور امام مهدی(عج) در بعد ارتباط با خدا (الهی)
نتایج سؤال دوم پژوهش در محتوای کتابهای درسی دانشگاهی آیین زندگی اخلاق کاربردی، اخلاق اسلامی مبانی و مفاهیم، اخلاق خانواده و اخلاق اسلامی چقدر به سطوح و مؤلفههای مفهومی مرتبط با صفات و رفتارهای اخلاقی زمینهساز ظهور امام مهدی(عج) در بعد ارتباط با خود (فردی) توجه شده است؟
بر اساس نتایج جدولهای شمارۀ 3 و 4، مجموع فراوانی مؤلفههای تحلیل شده مرتبط با صفات و رفتارهای اخلاقی زمینهساز ظهور امام مهدی(عج) در بعد ارتباط با خود (فردی) در کتابهای بررسی شده 48 مورد، برابر با 2/1(ع) درصد از کل فراوانیهای تحلیل شده است که از این میان کتاب اخلاق اسلامی با 159 فراوانی، بیشترین و کتاب اخلاق اسلامی مبانی و مفاهیم با 84 فراوانی، کمترین توجه را داشتهاند.
از بین مؤلفههای مفهومی تحلیل شده نیز بیشترین توجه به مؤلفههای خویشتنداری با (ع)0 فراوانی یا 15 درصد و آرامش با 59 فراوانی یا /12 درصد بوده و به مؤلفههای احساس حضور در محضر امام با 3 فراوانی یا /0 درصد و رعایت نظم با 8 فراوانی یا (ع)/1 درصد کمتر توجه شده است.
پراکندگی مؤلفهها در بین سطوح مفهومی تحلیل شده نیز بدین صورت است که سطح شناختی با 130 فراوانی یا 8/2(ع) درصد، سطح عاطفی با 1(ع)2 فراوانی یا 8/3 درصد و سطح عملکردی با 1 فراوانی یا 5/35 درصد به صفات و رفتارهای اخلاقی زمینهساز ظهور پرداختهاند.
نتایج سؤال سوم پژوهش در محتوای کتابهای درسی دانشگاهی آیین زندگی اخلاق کاربردی، اخلاق اسلامی مبانی و مفاهیم، اخلاق خانواده و اخلاق اسلامی به چه میزان به سطوح و مؤلفههای مفهومی مرتبط با صفات و رفتارهای اخلاقی زمینهساز ظهور امام مهدی(عج) در بعد ارتباط با دیگران (اجتماعی) توجه شده است؟
بر اساس نتایج جدولهای شمارۀ 4 و 5، مجموع فراوانی مؤلفههای تحلیل شده مرتبط با صفات و رفتارهای اخلاقی زمینهساز ظهور امام مهدی(عج) در بعد ارتباط با دیگران (اجتماعی) در کتابهای بررسی شده 1134 مورد، برابر با (ع)/41 درصد از کل فراوانیهای تحلیل شده است که از این میان کتاب اخلاق اسلامی با 34 فراوانی، بیشترین و کتاب اخلاق خانواده با 191 فراوانی، کمترین توجه را داشتهاند. از بین مؤلفههای مفهومی تحلیل شده نیز بیشترین توجه به مؤلفههای محبت با 141 فراوانی یا 4/12 درصد و امر به معروف و نهی از منکر با 88 فراوانی یا 8/(ع) درصد بوده و به مؤلفههای انتظار فرج با یک فراوانی یا 1/0 درصد و اشتیاق نسبت به دیدار آن حضرت در عصرغیبت، دعوت دیگران به امام و معرفی امام و ویژگیهای ایشان با 2 فراوانی یا 2/0 درصد کمتر توجه شده است. پراکندگی مؤلفهها در بین سطوح مفهومی تحلیل شده نیز بدین صورت است که سطح شناختی با 9(ع) فراوانی یا /8 درصد، سطح عاطفی با 40 فراوانی یا 8/38 درصد و سطح عملکردی با 59(ع) فراوانی یا /52 درصد به صفات و رفتارهای اخلاقی زمینهساز ظهور پرداختهاند.
نتایج سؤال چهارم پژوهش در محتوای کتابهای درسی دانشگاهی آیین زندگی اخلاق کاربردی، اخلاق اسلامی مبانی و مفاهیم، اخلاق خانواده و اخلاق اسلامی چقدر به سطوح و مؤلفههای مفهومی مرتبط با صفات و رفتارهای اخلاقی زمینهساز ظهور امام مهدی(عج) در بعد ارتباط با جهان هستی (زیستمحیطی) توجه شده است؟
بر اساس نتایج جدولهای شمارۀ و (ع)، مجموع فراوانی مؤلفههای تحلیل شده مرتبط با صفات و رفتارهای اخلاقی زمینهساز ظهور امام مهدی(عج) در بعد ارتباط با جهان هستی (اجتماعی) در کتابهای بررسی شده 310 مورد، برابر با 4/11 درصد از کل فراوانیهای تحلیل شده است که از میان کتاب اخلاق اسلامی با 124 فراوانی، بیشترین و کتاب اخلاق خانواده با 35 فراوانی، کمترین توجه را داشتهاند.
از بین مؤلفههای مفهومی تحلیل شده نیز بیشترین توجه به مؤلفههای بهرهمندی صحیح از طبیعت با 2 فراوانی یا 20 درصد و عدم دلبستگی و وابستگی به دنیا با فراوانی یا 9/13 درصد بوده و به مؤلفه شناخت دین با 11 فراوانی یا 5/3 درصد کمتر توجه شده است.
پراکندگی مؤلفهها در بین سطوح مفهومی تحلیل شده نیز بدین صورت است که
سطح شناختی با 110 فراوانی یا 5/35 درصد، سطح عاطفی با 98 فراوانی یا /31 درصد و سطح عملکردی با 102 فراوانی یا 9/32 درصد به صفات و رفتارهای اخلاقی زمینهساز ظهور پرداختهاند.
نتایج سؤال پنجم پژوهش رتبهبندی محتوای کتابهای درسی دانشگاهی به ابعاد مفهومی چهارگانه (ارتباط با خدا، خود، دیگران و جهان هستی) مرتبط با صفات و رفتارهای اخلاقی زمینهساز ظهور امام مهدی(عج) چگونه است؟
بر اساس نتایج جدول شمارۀ 8 و نمودار شماره 1، در بین ابعاد مورد بررسی، بعد ارتباط با دیگران (اجتماعی) با 1134 فراوانی و (ع)/41 درصد رتبه اول، ارتباط با خدا (الهی) با 808 فراوانی و (ع)/29 درصد رتبه دوم، ارتباط با خود (فردی) با 48 فراوانی و 2/1(ع) درصد رتبه سوم و ارتباط با جهان هستی (زیست محیطی) با 310 فراوانی و 4/11 درصد رتبه چهارم را داراست.
نتایج سؤال ششم پژوهش رتبهبندی محتوای کتابهای درسی دانشگاهی به ابعاد، سطوح و مؤلفههای مفهومی مرتبط با صفات و رفتارهای اخلاقی زمینهساز ظهور امام مهدی(عج) چگونه است؟
بر اساس نتایج جدول شمارۀ 9 و نمودار شماره 2، مجموع فراوانی مؤلفههای تحلیل شده مرتبط با صفات و رفتارهای اخلاقی زمینهساز ظهور امام مهدی(عج) در کتابهای بررسی شده 2(ع)20 مورد است. در بین کتابهای مورد بررسی، کتاب اخلاق اسلامی با 929 فراوانی و 2/34 درصد رتبه اول، کتاب آیین زندگی اخلاق کاربردی با (ع) فراوانی و 5/24 درصد رتبه دوم، کتاب اخلاق اسلامی مبانی و مفاهیم با 1 فراوانی و 3/24 درصد رتبه سوم و کتاب اخلاق خانواده با 43 فراوانی و 1(ع) درصد رتبه چهارم را دارند.
نتیجه
مهدویت به عنوان مدینه فاضله اسلامی و ظهور منجی موعود، تدبیری الهی است تا آمال و آرزوهای بشر در طول قرنها تحقق یابد. تحقق چنین عصری مستلزم آماده بودن زمینهها و شرایط لازم است. از جمله شرایط زمینهسازی ظهور و تغییر روشها و نگرشهای افراد جامعه به سمت آمادگی برای حضور حجت خدا، توجه به عوامل اخلاقی و اهتمام به رشد، توسعه و ارتقای شخصیت انسانها و پرورش کمالات انسانی است که در پرتو گزینش ایدهآل برتر از راه تربیت اخلاقی با محوریت آموزههای مهدوی امکانپذیر است. به دیگر سخن، زمینهسازی اخلاقی مبتنی بر این پیشفرض است که وظایف افراد و جامعه بر اساس آموزهها و دستورالعملهای دینی، به منظور ایجاد بسترهای لازم برای سرعتبخشی به باور ظهور آخرین منجی انسانها تعیین میگردد. براساس این پیشفرض، جامعهای که داعیۀ زمینهسازی دارد، باید به نسبت جوامع دیگر، ویژگیها و رفتارهای اخلاقی ممتازی داشته باشد. بررسی این ویژگیها در کتابهای درسی عمومی دانشگاهی، موضوع اقتراحی است که در این مقاله در شش سئوال به آن پرداخته شد.
برای پاسخگویی به سؤالهای پژوهش، نخست با توجه به منابع اسلامی موجود، چارچوب مفهومی مرتبط با صفات و رفتارهای اخلاقی زمینهساز ظهور امام مهدی(عج) در قالب چهار بعد (ارتباط با خدا الهی، ارتباط با خود فردی، ارتباط با دیگران اجتماعی و ارتباط با جهان هستی زیستمحیطی)، سه سطح (شناختی، عاطفی و عملکردی) و هشتاد مؤلفه طراحی و تدوین شد. در ادامه نتایج حاصل از بررسی سؤالهای پژوهش نشان داد
الف) مجموع فراوانی مؤلفههای تحلیل شده مرتبط با صفات و رفتارهای اخلاقی زمینهساز ظهور امام مهدی(عج) در کتابهای بررسی شده 2(ع)20 مورد است. در بین کتابهای
مورد بررسی، کتاب اخلاق اسلامی با 929 فراوانی و 2/34 درصد رتبه اول، کتاب آیین زندگی اخلاق کاربردی با (ع) فراوانی و 5/24 درصد رتبه دوم، کتاب اخلاق اسلامی مبانی و مفاهیم با 1 فراوانی و 3/24 درصد رتبه سوم و کتاب اخلاق خانواده با 43 فراوانی و 1(ع) درصد رتبه چهارم را دارند.
ب) مجموع فراوانی مؤلفههای تحلیل شده مرتبط با صفات و رفتارهای اخلاقی زمینهساز ظهور امام مهدی(عج) در ابعاد ارتباط با خدا (الهی)، ارتباط با خود (فردی)، ارتباط با دیگران (اجتماعی) و ارتباط با جهان هستی (زیست محیطی) در کتابهای بررسی شده به ترتیب 808 فراوانی یا (ع)/29 درصد، 48 فراوانی یا 2/1(ع) درصد، 1134 فروانی یا (ع)/41 درصد و 310 فراوانی یا 4/11 درصد است.
نتایج مذکور با نتایج پژوهشهای امینی، ماشاءاللّهینژاد (1392)، جعفری هرندی، نجفی (1392)، پهلوان (1385)، بختیار نصرآبادی، نوروزی (1382)، تیسدل (2003)، مکدونالد (2002)، ژیرو (1992) و آیزنر (19(ع)9) تا حدودی همسو بوده و با پژوهش مرزوقی (138(ع)) و میرلوحی (138(ع)) ناهمسوست. در مجموع، کتابهای مذکور تا حدودی توانستهاند به صفات و رفتارهای اخلاقی زمینهساز ظهور امام مهدی(عج) توجه کنند، هرچند در برخی از دروس کتابهای مذکور، مؤلفان میتوانستند به ابعاد، سطوح و مؤلفههای مفهومی مرتبط اشاره بهتر و مبسوطتری نمایند.
نتایج پژوهش، میزان توجه کتابهای درسی را به مفاهیم مرتبط با صفات و رفتارهای اخللاقی زمینهساز ظهور تعیین کرد و نقاط قوت و ضعف بیان شد. گفتنی است میزان توجه فعلی به دلایلی همچون نگرش برنامهریزان درسی، ترجیحات مؤلفان کتابهای درسی به مباحث مختلف و تلقی کافی بودن فراوانیهای بیان شده در کتابهای درسی است که لازم است با بررسیهای میدانی و استفاده از نظرات صاحبنظران حوزه برنامهریزی درسی و اخلاق و معارف اسلامی، کافی بودن مباحث ارائه شده مورد بررسی دقیقتر قرار گیرد.
پیشنهادهای عملی برای کاربست یافتهها
1. در سیاستگذاریها و خطمشیهای برنامههای درسی دانشگاهی، ابعاد، سطوح و مؤلفههای مفهومی صفات و رفتارهای اخلاقی زمینهساز ظهور تبیین شده، میتوانند به عنوان چتر فلسفی و مبانی اعتباربخشی ارزشی در تمامی عناصر و مؤلفههای برنامه درسی مدنظر قرار گیرند.
2. انجام تحقیقات مشابه در سایر عناصر برنامه درسی (اهداف، روشهای یاددهی _ یادگیری و ارزشیابی) میتواند راهکاری مناسب برای بازسازی برنامه درسی دروس عمومی دانشگاهی ایران باشد.
3. فعالیتهای فوق برنامه در زمینه گسترش صفات و رفتارهای اخلاقی زمینهساز ظهور در دانشگاهها، سازماندهی و برنامهریزی گردد.
4. بهکارگیری اساتید مجرب، به منظور پاسخ دادن به ابهامات، دغدغهها و دلمشغولیهای دینی و اخلاقی دانشجویان با تمرکز بر اندیشه مهدویت میتواند کاستیهای محتوای برنامه درسی موجود را رفع کند.
5. از آنجا که دستگاههای مختلفی مسئولیت زمینهسازی ظهور را جامعه عهدهدار هستند، به منظور اثرگذاری بهتر برنامهها و جلوگیری از تناقض و تضاد در محتوای برنامهها، ارتباط و هماهنگی میان اهداف و محتوای آنها در تمامی نهادهای مذهبی، فرهنگی و اجتماعی پیشنهاد میشود.
منابع
_ ابنمسکویه، احمد بن محمد، تهذیب الاخلاق، تهران، اساطیر، 1381ش.
_ اسکات، ویلیام، تئوری حسابداری مالی، ترجمه علی پارساییان، تهران، ترمه، 1391ش.
_ اعرافی، علیرضا؛ محمد بهشتی؛ علینقی فقیهی و مهدی ابوجعفری، اهداف تربیت از دیدگاه اسلام، تهران، سمت، 138ش.
_ امینی، محمد؛ زهرا ماشاءاللهینژاد، «تأملی بر جایگاه و چگونگی توجه به پرورش معنویت در دانشگاهها و مراکز آموزش عالی»، دوفصلنامه تربیت اسلامی، سال هشتم، ش1، 1392ش.
_ باردن، لورانس، تحلیل محتوا، ترجمه ملیحه آشتیانی و محمد یمنیدوزی سرخابی، تهران، دانشگاه شهید بهشتی، 13(ع)4ش.
_ باقری، خسرو، نگاهی دوباره به تربیت اسلامی، ج1، تهران، انتشارات مدرسه، 1390ش.
_ بختیار نصرآبادی، حسنعلی؛ رضاعلی نوروزی، راهبردهای جدید آموزشی در هزاره سوم، قم، سماء قلم، 1382ش.
_ بیاری، علیاکبر، «بررسی آسیبهای مهدویت»، فصلنامه مشرق موعود، سال دوم، ش(ع)، 138(ع)ش.
_ پورسیدآقایی، سیدمسعود، «زمینهسازی ظهور»، فصلنامه مشرق موعود، سال سوم، ش10، 1388ش.
_ پهلوان، منصور، «بایستههای پژوهشی در مسئله مهدویت»، فصلنامه سفینه، سال سوم، ش12، 1385ش.
_ جعفری هرندی، رضا، «تحلیل محتوای کتابهای درسی دوره ابتدایی به لحاظ میزان توجه به مباحث مهدویت»، فصلنامه مشرق موعود، سال ششم، ش24، 1391ش.
_ حسن نجفی، «بررسی میزان توجه به مؤلفههای مهدویت در محتوای برنامه درسی دوره متوسطه ایران»، فصلنامه مشرق موعود، سال هفتم، ش28، 1392ش.
_ جعفری، محمدتقی، ترجمه و تفسیر نهج البلاغه، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 13(ع)ش.
_ جمعی از نویسندگان، به کوشش زهرا آیتاللّهی، اخلاق خانواده، قم، نشر معارف، 1390ش.
_ جوادی آملی، عبدالله، مفاتیح الحیاة، قم، اسراء، 1391ش.
_ حسینزاده، اکرم؛ احسان تقیزاده؛ رضا همایی، «بررسی باور به مهدویت در میان جوانان پانزده تا 29 ساله تهرانی»، فصلنامه مشرق موعود، سال سوم، ش12، 1388ش.
_ حسینی دشتی، سید عبدالله، چهرههای درخشان چهارده معصوم، قم، موعود سالم، 1384ش.
_ داوودی، محمد، اخلاق اسلامی مبانی و مفاهیم، قم، معارف، 1391ش.
_ دیلمی، احمد؛ مسعود آذربایجانی، اخلاق اسلامی، قم، معارف، 1390ش.
_ سجادی، ابراهیم، «قرآن و بازتاب تربیتی روابط چهارگانه انسان»، فصلنامه پژوهشهای قرآنی، سال پانزدهم، ش59 - 0، 1388ش.
_ سیف، علیاکبر، روانشناسی پرورشی نوین روانشناسی یادگیری و آموزش، تهران، نشر دوران، 1392ش.
_ شریفی، احمدحسین، آیین زندگی اخلاق کاربردی، قم، نشر معارف، 1392ش.
_ ، همیشه بهار اخلاق و سبک زندگی اسلامی. قم، نشر معارف، 1391ش.
_ شورای عالی انقلاب فرهنگی، سند دانشگاه اسلامی، تهران، شورای اسلامی شدن دانشگاهها و مراکز آموزشی شورای عالی انقلاب فرهنگی، 1392ش.
_ صافی گلپایگانی، لطفالله، منتخب الأثر فی امام الثانی عشر، قم، انتشارات حضرت معصومه، 1(ع)8ش.
_ صالحی، غلامرضا، «مهدویت و اصول نظام تربیتی اسلام»، فصلنامه مشرق موعود، سال اول، ش4، 18ش.
_ صدوق، محمد بن علی بن حسین بن بابویه، کمال الدین و تمام النعمة، ترجمه پهلوان، قم، دارالحدیث، 180ش.
_ صمیمی، سیمین، «مهدویت و تربیت عرصههای تأثیرگذاری اعتماد به مهدویت در اصلاح فرد از دیدگاه قرآن و حدیث»، فصلنامه آموزش معارف اسلامی، دوره22 ، ش2، 190ش.
_ طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، تهران، اسوه، 141ق.
_ طوسی، محمد بن حسن، الأمالی، قم، بعثت، 1414ق.
_ فیض کاشانی، محسن، المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء، مشهد، آستان قدس رضوی، 1(ع)2ش.
_ قدوسینیا، زینب، نظام اخلاقی در اندیشه علامه جعفری (پایاننامه کارشناسی ارشد)، دانشکده معارف، فلسفه و کلام اسلامی دانشگاه باقرالعلوم، 189ش.
_ قزوینی (ابنماجه)، محمد بن یزید، السنن، تحقیق محمد فؤاد عبدالباقی، بیرت، دالفکر للطباعة و النشر، 195ق.
_ کاشانی، محمد بن فیض، معادن الحکمة، قم، انتشارات اسلامی، 140(ع)ق.
_ کربن، هانری، شیعه؛ مذاکرات و مکاتبات با علامه طباطبایی، تهران، مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه، 182ش.
_ کرمعلیان، حسن؛ علیاکبر حسینی، «عناصر تربیتی انسان طبیعی و آرمانی در نظام تعلیم و تربیت اسلامی»، فصلنامه اندیشه دینی، سال سوم، ش11، شیراز، دانشگاه شیراز، 18ش.
_ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیة، 144ش.
_ مجلسی، محمّدباقر، بحارالأنوار، بیروت، مؤسسة الوفاء، 140ق.
_ محمدی تمنایی، جمیله، اخلاق انسان در تعامل با طبیعت از منظر اسلام (پایاننامه سطح 2 مدرسه علمیه الزهرا)، تهران، مدرسه علمیه الزهرا، 188ش.
_ محمدی ریشهری، محمد، میزان الحکمة (با ترجمه فارسی)، قم، دارالحدیث، 1(ع)9ش.
_ مرزوقی، رحمتالله، «سیمای مهدویت در برنامههای آموزشی مدارس رویکردی به فلسفه تربیتی انتظار»، دوفصلنامه تربیت اسلامی، سال سوم، ش(ع)، 18(ع)ش.
_ مساعد، علی؛ محسن منطقی، «ارتباطات درون فردی از منظر اسلام»، فصلنامه اسلام و پژوهشهای مدیریتی، سال اول، ش4، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، 191ش.
_ مسعودی خراسانی، حسین، «مهدویت و مدینه فاضله»، نشریه حوزه، سال دوازدهم، ش4 - 5، 1(ع)4ش.
_ معیری، محمدطاهر، مسائل آموزش و پرورش، تهران، امیرکبیر، 188ش.
_ موسوی لاری، مجتبی، رسالت اخلاق در تکامل انسان، قم، بوستان کتاب، 18ش.
_ میرلوحی، مرتضی، «اهمیت تربیتی سکوت»، برنامه درسی؛ نظرگاهها، رویکردها و چشماندازها، تحقیق دکتر محمد مهرمحمدی، مشهد، به نشر 18(ع)ش.
_ نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة، ترجمه علیاکبر غفاری، تهران، مکتبة الصدوق، 1(ع)ش.
_ نوریان، محمد، تحلیل محتوای رسانههای آموزشی با تأکید بر کتابهای درسی، تهران، تهران، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب، 18(ع)ش.
_ یزدی حائری، علی بن زین العابدین، الناصب فی احوال الامام الغائب، بیروت، مؤسسة الأعلمى للمطبوعات، 1422ق.
_ یوسفی لویه، وحید، «اثر آموزش دروس معارف اسلامی بر نگرش دینی دانشجویان»، دوفصلنامه تربیت اسلامی، سال سوم، ش5، 18ش.
_ Eisner, E, W, The educational imagination on the desing and evaluation of school programs. acmillan co. INC, New york, 19(ع)9.
_ Giroux, H, A, The emancipation of teaching, th ed. Allyn and Bacon , Boston, 1992.
_ Macdonald, J, J, Spiritual Health in Older Men. Paper Presented, Interactive Seminar on Older Men and Community Building, 2002.
_ Tisdell, E, J, Exploring Spirituality and Culture in Adult and Higher Education. San Francisco Jossey – Bass, 200.
پژوهش حاضر با هدف تحلیل جایگاه صفات و رفتارهای اخلاقی زمینهساز ظهور در محتوای کتابهای درسی عمومی دانشگاهی ایران انجام پذیرفته است. روش پژوهش توصیفی و از نوع تحلیل محتوا بوده و رویکرد آن نیز کاربردی محسوب میشود. جامعه آماری پژوهش، کتابهای درسی عمومی دانشگاهی را دربر میگیرد که در سال 1393 در قالب بیست واحد درسی برای دانشجویان ارائه شده است که با توجه به انطباق با منطق تحلیلی پژوهش از میان آنها چهار عنوان کتاب درسی «آیین زندگی اخلاق کاربردی»، «اخلاق اسلامی مبانی و مفاهیم»، «اخلاق خانواده» و «اخلاق اسلامی» به صورت هدفمند در نمونه قرار گرفتهاند. ابزار اندازهگیری، فهرستهای وارسی تحلیل محتوای محقق ساخته بوده و نتایج پژوهش با استفاده از شاخصهای آمار توصیفی مورد تحلیل قرار گرفتهاند. عمدهترین نتایج پژوهش، بیانگر آن است که
1. در مجموع 2(ع)20 مرتبه به ابعاد، سطوح و مؤلفههای مفهومی مرتبط با صفات و رفتارهای اخلاقی زمینهساز ظهور توجه شده است که میزان آن در کتابهای «آیین زندگی اخلاق کاربردی»، «اخلاق اسلامی مبانی و مفاهیم»، «اخلاق خانواده» و «اخلاق اسلامی» به ترتیب (ع) فراوانی یا 5/24 درصد، 1 فراوانی یا 3/24 درصد، 43 فروانی یا 1(ع) درصد و 929 فراوانی یا 2/34 درصد است.
2. در بین ابعاد مورد بررسی، به بُعد رابطه با دیگران با 1134 فراوانی یا (ع)/41 درصد بیشترین توجه و به بُعد رابطه با جهان هستی با 310 فراوانی یا 4/11 درصد کمترین توجه شده است.
مقدمه
دانشگاهها و مراکز آموزش عالی هر جامعه، معرّف و مبیّن بالاترین تفکر و علم آن جامعه به شمار میآیند. این نهادها اصول جهانبینی و نظام اعتقادی و ارزشی جامعه را در خود متجلّی میسازند و با تربیت متفکران و اندیشمندان، در جهت بخشیدن به حرکتهای گوناگون فکری، اعتقادی، اخلاقی، فرهنگی و سیاسی جامعه مؤثر واقع میشوند.
از اینرو میتوان گفت دانشگاههای مختلف جهان، علاوه بر اشتراکاتی که به اعتبار دانشگاه بودن با یگدیگر دارند، به اعتبار تعلق به جوامعی یا بینشها و ارزشهای مختلف واجد ویژگیهایی هستند که آنها را از یکدیگر متمایز میسازد. جامعه ایرانی که در انقلاب اسلامی خود با رویکردی الهی و معنوی، جهانبینی و نظام ارزشی اسلامی را مبنای شئون گوناگون زندگی خود قرار داده، خواهان آن است که دانشگاههایی متناسب با مبانی و ارزشهای اسلامی _ بهویژه اندیشه مهدویت _ داشته باشد تا هم بتواند در آن دانشگاهها از مبانی و معیارهای خود آگاهی و شناختی دقیقتر و ژرفتر حاصل کند و هم با تربیت متفکران بر وفق آن مبانی و معیارها، به ترویج و تعمیم آنها در کل جامعه مبادرت نماید (شورای عالی انقلاب فرهنگی، 1392 (ع) - 8).
به بیان دیگر، نظام آموزش عالی کشور ما یکی از اهداف خود را تربیت اخلاقی
و دینی دانشجویان میداند. بر همین اساس، بخشی از آموزشهای عمومی را گذراندن دروس مبتنی بر آموزههای دینی برای همۀ دانشجویان قرارداده است تا از این گذر، از یکسو با تکیه بر آموزههای دینی به پرورش جنبههای اخلاقی، معنوی و روحانی دانشجویان یاری رساند و از سوی دیگر، کارکردهای اجتماعی دین را به منزلۀ نیروی اجتماعی، انضباطبخش، انسجامبخش و حیاتبخش استوار سازد و از این راه به سعادت فردی دانشجویان و سرانجام سعادت جامعۀ ایران اسلامی مدد رساند (یوسفیلویه، 138 13).
از جمله اقداماتی که نظام آموزش عالی میتواند با الهام از آن به همگانیسازی معیارها و الزامات اسلامی مبتنی بر اندیشه مهدویت در میان دانشجویان بپردازد میتوان به حاکمیت رویکرد زمینهسازی بر کل فرایند نظام آموزشی اشاره کرد. اصطلاح «زمینهساز» برگرفته از مضمون احادیثی است که در آنها از گروههایی یاد شده که پیش از ظهور حضرت مهدی(عج) بسترها و شرایط لازم را برای قیام امام زمان(عج) فراهم میآورند. این اصطلاح، معادل فارسی کلمۀ «تمهید» و «توطیه» و «اعداد» در عربی است که به معنای مقدمهچینی، فراهمسازی، آمادهسازی و بسترسازی است؛ چنانکه کلمات «یُوَطّئون» (قزوینی، 1395 ج2، 138) و «لَیُعِدَّنَّ» (نعمانی، 13(ع) 320) در احادیث به همین معناست.
با توجه به این معنا، زمینهسازی ظهور، یعنی فراهم ساختن و ایجاد مقدمات و اسباب و علل ظهور بهگونهای که شرایط برای تحقق ظهور و خارج شدن امام از پردۀ غیبت، مهیا و هموار باشد تا امام بتواند حرکت خود را آغاز و حکومت جهانیاش را تحقق بخشد (پورسیدآقایی، 1388 20).
اخلاق زمینهساز، اخلاقی است که چنین جامعهای را میسازد و شرایط لازم برای پذیرش ولایت و حاکمیت حضرت حجّت(عج) را در فرد و جامعه فراهم میآورد. پیامبر گرامی اسلام(ص) در بیان علائم آخر الزمان میفرماید
يَخْرُجُ أُنَاسٌ مِنَ الْمَشْرِقِ فَيُوطِئُونَ لِلْمَهْدِيِّ يَعْنِي سُلْطَانَهُ؛ (مجلسی، 1403 ج51، 8(ع))
مردمی از مشرقزمین قیام میکنند و زمینه را برای قیام مهدی(عج) فراهم میسازند.
به دیگرسخن، مراد از اخلاق زمینهساز، بررسی تأثیر زمینهسازی (انتظار) بر اخلاق است؛
به گونهای که سطح نگاه افراد را به زندگی و نیز عشق و علاقههای او را آنقدر بالا میبرد که جز امر امام را نمیخواهند و آنان را به تلاش وامیدارد تا این رفعت و بیقراری را به دیگران نیز منتقل نمایند و برای اهداف بلندشان نیروی انسانی تربیت کنند. چنین افرادی
جز به ولایت امام مهدی(عج) رضایت نمیدهند و اهدافشان را اهداف او قرار داده و خود را در طرح امام قرار میدهند و به چیزی کمتر از حاکمیت ایشان و رضا و سخط او قانع نمیشوند. مقصود از اخلاق، هم میتواند معنای گستردۀ آن باشد و هم تنها اوصاف و فضایل اخلاقی را دربر گیرد. در هر حال، مسئله این است که در انسانِ زمینهساز، چه اوصافی ضروری است یا اهمیت بیشتری دارد؟
در پاسخ به پرسش مطرح شده باید عنوان کرد که انسان از آن جهت که انسان است، دارای ارتباطات خاصی است. تبیین این تعاملات به عنوان چارچوب نظام اخلاقی، در آموزههای اسلامی بسیار مهم اسـت. به دیگر سخن، اقتضای انسان بودن و امیال و نیازهای فطریاش، روابط ویژهای است که میخواهد آنها را به صورت مطلوب عملی سازد. این ارتباطات، شامل چهار رابطه با خدا، خویشتن، انسانها و جهان هستی است که در صورت توجه و شکوفاسازی تمام آنها، اخلاق و تربیت آدمی، نظامی مطلوب به خود میگیرد و انسان منتظر به کمال شایستۀ خود میرسد (جوادی آملی، 1391 55).
در این نظام اخلاقی، بُعد ارتباط با پروردگار که مقتضای فطرت آدمی است، نقشی محوری و مرکزی نسبت به سایر ارتباطها دارد. اساس این نوع روابط، شناخت خدا به عنوان رب یگانۀ انسان و پذیرش او به عنوان رب خویش و عملاً تن دادن به ربوبیت او و تن زدن از ربوبیت غیر است (باقری، 1390 ج1، 1). این بدین معناست که معرفت و ایمان به خدا و صفات او و نیز پذیرش نقش او در خلق و امر و اداره نظام هستی، از جمله خود و انسانها و پرستش خاضعانه و خاشعانه وی، فرد را به کمالش هدایت میکند. فلسفه نظام هستی مبتنی بر این است که همه جهان و آنچه از مواهب و نعمتهای الهی در آن است برای انسان و کمال او، لباس هستی پوشیدهاند و همچنین انسان از آن جهت که هدف آفرینش است و دارای عزت و ارزشی والاست _ که ملائکه به حال او غبطه میخورند _ از حقوق و تکالیف فردی و اجتماعی برخوردار است که نوع روابط با یکدیگر را تنظیم میکنند و سبک زندگی آدمیان را ترسیم مینمایند. بنابراین آدمی در تنظیم روابط خود با خویش، انسانها و جهان، بر اساس اهداف عالیه غایی و واسطهای پروردگار تعالی مییابد (قدوسینیا، 1389 13).
در توضیح بعد ارتباط انسان با خویشتن باید عنوان کرد که انسان به صورت فطری از بینشها و گرایشهایی برخوردار است که لازمۀ ادامۀ حیات و سیر او به سوی کمال به شمار میآید. چگونگی بهرهبرداری و استفاده از این امور فطری، مشخص کنندۀ مسیر حرکت وی به سوی کمال مطلوب یا سقوط و انحطاط او خواهد بود. روح انسان حقیقتی غیر مادی است که مانند هر موجود مجرد، سه بُعد علم و آگاهی، قدرت و محبت را دربر میگیرد. این علم و آگاهی _ که به صورت ناخودآگاه در هر انسان وجود دارد _ در کنار گرایشهای فطری او _ که میتوان از همۀ آنها با عنوان گرایش فطری به سوی کمال مطلق و انزجار و بیزاری از نقص و کاستی نام برد _ منبع و منشأ ارتباط انسان با خویشتن هستند (مساعد، منطقی، 1391 108). با توجه به قدرت انسان بر تشخیص، آگاهی، پیمودن مسیر، داشتن اختیار و آزادی در تفکر و عمل و وجود حبّ ذات در انسان، گرایش به خود در انسان و محبت به خویشتن سبب میشود علم و آگاهی ناخودآگاه او به خویشتن، به علم و آگاهی آگاهانه تبدیل شود. سپس در مرحله عمل با توجه به آگاهیها، خود را برای رسیدن به خیر و کمال و قرب الهی، آنچنان که باید بسازد، به سلاح ایمان و تقوا مجهز شود و با فراهم آوردن عوامل سعادت و برطرف نمودن موانع و آفات، به سیر و سلوک خویش ادامه دهد تا خود را به عالیترین مراحل آن برساند و از خود طبیعی به سوی خود انسانی و سپس به مرحله خودِ اعلا _ که مظهری از ذات حق است _ تغییر جهت دهد و خلیفةالله و مظهر اسماء و صفات الهی گردد (اعرافی و دیگران، 138 (ع)2). به دیگر سخن، انسان با شناختن حقیقت خود و عظمت وجودی خویشتن، شوق تحصیل کمالات و تزکیه نفس از پلیدیها در وجودش جوانه زده و رشد میکند و میکوشد نفس خود را از رذایل اخلاقی دور کند؛ زیرا به ارزش این گوهر گرانبها و لطیفی که از دریای پهناور عالم ملکوت به دیار ملک و ماده آمده و به فرمان خداوند متعال، این بدن جسمانی را به خدمت گرفته است، پی میبرد و با پی بردن به ارزش آن، همۀ دنیا و آنچه در آن است را در مقابلش کوچک و بیارزش مییابد (کرمعلیان، حسینی، 1383 3).
دسته دیگری از جنبههای فطری آدمی _ که به صورت گرایش و توانمندی در هر فرد وجود دارد _ گرایش و توانمندی ارتباط با دیگران است و از اینرو «مدنی بالطبع» نامیده شده است. به فعلیت رساندن این توانمندی و عملیاتی ساختن این گرایش در همۀ مراحل زندگى و در چگونگی معاشرت آدمیان با یکدیگر، میتواند در تحولات تربیتی و ظهور توانمندیهای بالقوه به صورت مطلوب و بالنده مؤثر باشد و حتی در درک بهتر خود و کشف ویژگیها، توانمندیها و ناتوانیهاى خود و دستیابی به تصورى درست و واقعبینانه از خود و ساخت شخصیتش به وی، نقشی بسیار مهم ایفا کند (شریفی، 1391 201). معیار مطلوبیت این نقش تربیتی، هماهنگ بودن این مناسبات با روابط فطری انسان با خداست که در لسان شرع و سیره معصومان(ع) به عنوان رضای پروردگار مطرح است. این بدین معناست که هر نوع برقراری ارتباط با هر فردی، نقشی مثبت در تحولات مطلوب تربیتی انسان ندارد. ارتباط مثبت انسانی مانند رابطه محبّتی، برّی و احسانی با کسانی تأثیر تربیتی دارد که از انسان بودن، بیگانه نشده باشند و حرمت انسان، خدا و ارزشهای فطری را حفظ کرده باشند. برقراری چنین رابطهای با آنان که با افراد بشری، خدای انسان و ارزشهای انسانی، سر کینه و دشمنی دارند و به آنها آسیب میزنند، بشر را از نظر تربیتی به سقوط میکشانند و مصداقهای أُولئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ میشوند و این، هدفی نیست که پروردگار، انسان را برای آن آفریده است. هدف مرضی خدا این است که انسانها با پاسداری حرمتهای سهگانه، به سعادت انسانی نایل گردند و در درجات کمالی بینهایت خود را ارتقا دهند.
در توضیح چهارمین بُعد این نظام اخلاقی، چنین میتوان توضیح داد که آدمی در زندگی با دنیای اطراف خود در ارتباط است. زمین و آسمان، کوه و دشت، جنگل و بیابان، دریا و خشکی، حیوانات و تمام جلوهها و مظاهر ریز و درشت طبیعت، نمودی از قدرت و عظمت خالق و آفریننده هستی هستند و بر دیدگاه انسان نسبت به زندگی اثری ژرف دارند. بنابراین رابطۀ انسان با هر موجود، بر اساس درک و آگاهی او نسبت به آن موجود است و اگر نسبت به موجودی درک و فهمی نداشته باشد، هیچگاه به آن مایل نخواهد شد. علامه جعفری(ره) رابطه انسان با جهان هستى را در سه اصل بیان کرده است شناخت این جهان تا عالیترین حد ممکن، جدّى گرفتن قوانین تکوینی جهان و احساس ملکوتی نسبت به این جهان که یکى از نتایج مهم جدّى گرفتن آن است (جعفری، 13(ع) 350- 354). با این احساس است که احساس تکلیف در درون آدمى میجوشد و از بیهودهگرایى و بیهدفى در این زندگانى نجات پیدا میکند. رابطه انسان با جهان، صرفاً رابطهای حسّی و تجربی نیست، بلکه رابطهای عقلانی مهمترین و باارزشترین رابطه است. کسانی که با تکیه بر حسّ و تجربه میخواهند حقیقت انسان و جهان را بفهمند، ثمرهای جز انکار و نادیده گرفتن خود و جهان و آفرینندۀ آنها نخواهد داشت (محمدی تمنایی، 1388 21). رابطه انسان با جهان دربر دارندۀ وابستگی خالص ارادی انسان به خدا و تمام حقایق هستی است و ایجاد چنین رابطهای وابسته به کیفیت ایمان، اعتقاد و چگونگی روابطی است که با مراتب وجودی خود با اجتماع، طبیعت و از همه مهمتر با خداوند دارد. اگر این روابط روی موازین عقل و دین باشد، رابطه صحیح بوده و ثمره خواهد داشت؛ در غیر این صورت، رابطه خارج از جایگاه مناسب بوده و ثمره و نتیجه منفی و بدبختی را به همراه دارد (موسوی لاری، 138 5(ع)).
هر یک از ابعاد نظام اخلاقی مذکور را میتوان در سه سطح شناختی، عاطفی و عملکردی (روانی حرکتی) بررسی کرد. بدین صورت که سطح شناختی شامل صفاتی میشود که به دانش، فهم و مهارتهای تفکر توجه میکند و با آنچه منتظر زمینهساز ظهور باید بداند و بفهمد سروکار دارد. سطح عاطفی شامل آن دسته از صفات اخلاقی میگردد که به احساسات و عواطف نظیر علایق، نگرشها، ارج نهادن و... مربوط میشود. این سطح بستری را فراهم میکند تا فرد با فهم آن ارزشمندی خود را درک و به مرور توانمندیهای عاطفی مطلوبش در گرایش به خوبیها به فعلیت برسد. سطح عملکردی به مهارتهای حرکتی مربوط میشود و با حرکات ارادی و هدفدار انسان سر و کار دارد (سیف، 1392 - 449).
اخلاق صحیح، بدون شکوفایی این مناسبات در انسان امکانپذیر نیست. از اینرو مطابق آموزههای اسلامی، همین ارتباطات چهارگانه و کشف روابط آنها با یکدیگر است که اساس نظام اخلاقی را تشکیل میدهد. تمام تحولات رشدی که به تدریج در راستای اهداف عالی اخلاقی و هماهنگ با اهداف آفرینش در آدمی پدید میآید، از چهار جنبه یادشده بیرون نیست. در حقیقت پرورش این روابط چهارگانه به صورت مطلوب است که آدمی را به سبک زندگی مهدوی هدایت میکند و رشد و بالندگی سعادتمندانه را در زندگی فردی، اجتماعی و زیستمحیطی موجب میشود؛ انسان زندگی دنیا را مقدمهای برای زندگی اخروی و حیات جاوید و حسن مآب قرار میدهد و هدف قرب و کمال مطلوب را برای خود فراهم میسازد (سجادی، 1388 91).
گفتنی است این تعاملات با یکدیگر پیوندی ناگسستنی دارند و باید به صورت همهجانبه در افراد رشد یابند و میتوان گفت روابط صحیح در یک بعد بدون دیگری، رابطهای نیست که رغبت فطری به آن است و به دیگرسخن، پیوندی میان این مناسبات وجود دارد که تحقق برخی از این روابط، حتماَ به تحقق روابط دیگر میانجامد و بدون آنها این رابطه عملیاتی نمیشود. چنین آموزههایی حاکی از آناند که این تعاملات در نظام اخلاقی و تربیتی، بههمتنیده در نظر گرفته شدهاند و این بدین معناست که در عملیاتی ساختن هر دسته از این مناسبات چهارگانه باید از دستههای دیگر نیز کمک گرفت و آنها را نیز شکوفا ساخت و به رشد رساند تا اخلاق مطلوب تحقق یابد.
در بررسی پیشینۀ پژوهش مشخص شد پژوهشهای فراوانی به این موضوع نپرداختهاند؛ اما به عنوان شاهد به برخی از آنها اشاره میشود
امینی و ماشاءاللّهینژاد (1392) در پژوهشی با عنوان «تأملی بر جایگاه و چگونگی توجه به پرورش معنویت در دانشگاهها و مراکز آموزش عالی» تصریح میکنند که توجه جدی و علمی به تربیت اخلاقی دانشجویان و ایجاد و رشد صفات و سجایای اخلاقی _ مانند همدلی، نوعدوستی، ایثار و فداکاری و مجاهدت در راه خدا _ در آنها از طریق محتوای کتابهای درسی دانشگاهی به عنوان یکی از زمینههای اصلی بروز و تجلی معنویت به شمار میآید.
نتایج پژوهش جعفری هرندی و نجفی (1392) که با عنوان «بررسی میزان توجه به مؤلفههای مهدویت در محتوای برنامه درسی دوره متوسطه ایران» انجام پذیرفته، حاکی از آن است که در مجموع 2551 مرتبه به محورها و مؤلفههای مفهومی مرتبط با مهدویت توجه شده که میزان آن در کتابهای دین و زندگی، ادبیات فارسی، مطالعات اجتماعی و تاریخ انقلاب اسلامی دوره متوسطه به ترتیب 1249، (ع)85، 325 و 192 مرتبه است.
همچنین جعفری هرندی (1391) در مطالعهای دیگر که با عنوان «تحلیل محتوای کتابهای درسی دوره ابتدایی به لحاظ میزان توجه به مباحث مهدویت» انجام داده است به این یافته نایل آمده که کتابهای فارسی (با 23 مورد) نسبت به کتابهای هدیههای آسمانی (با 252 مورد) و تعلیمات اجتماعی (با 92 مورد) توجه بیشتری را به مفاهیم مرتبط با مهدویت و محورها و مؤلفههای مفهومی آن داشتهاند.
صمیمی (1390) در پژوهشی با عنوان «مهدویت و تربیت عرصههای تأثیرگذاری اعتماد به مهدویت در اصلاح فرد از دیدگاه قرآن و حدیث»، مهدویت را صرفاً مقولهای اعتقادی نمیداند، بلکه آن را مفهومی آموزشی، تربیتی و اخلاقی میانگارد که آثار و نتایج ویژه خود را در قالب ابعاد فکری (رهایی از جهل و نادانی)، عاطفی (تسکین و آرامش روانی، امید به آینده، تحرک و پویایی، صبر و مقاومت در برابر مشکلات و آرمانخواهی)، اخلاقی (پارسایی، نظارت امام بر اعمال انسان و آمادگی مداوم فرد) و عملی (دینداری، روحیه ظلمستیزی، امر به معروف و نهی از منکر) نشان میدهد.
حسینزاده و همکاران (1388) در پژوهشی با عنوان «بررسی باور به مهدویت در میان جوانان پانزده تا 29 ساله تهرانی»، به این نکته اشاره میکنند که تمنای ظهور امام زمان(عج) از صمیم قلب و تلاش برای رسیدن به آن، در زمینه شناختی و قلبی چنین میطلبد که منتظران حقیقی و حامیان مهدویت تصویر ظهور را در برابر دیدگان خود داشته و از دل و جان آن را جسته و برای تحقق آن تلاش میکنند و این مهم را در رفتار خود با کسب آگاهی و شناخت بیشتر از امام نشان میدهند.
بیاری (138(ع)) در مقالهای با عنوان «بررسی آسیبهای مهدویت»، ضمن معرفی آسیبها و تهدیدهای مهدویتگرایی، بیان میدارد که اعتقاد به مهدویت از اصیلترین باورهای شیعیان بوده که باید در رفتار و سلوک عملی آنها تجلی یابد.
میرلوحی (138(ع)) در پژوهش خود با نام «اهمیت تربیتی سکوت» چنین توصیف میکند که تلاش برای شکوفایی و پرورش قابلیتها و ظرفیتهای اخلاقی و معنوی دانشجویان یکی از مهمترین زمینهها و شاخصهای حرکت نظام دانشگاهی هر جامعه در مسیر تحقق هدف اصلی خود _ که همانا رشد و تربیت انسان فرهیخته و کامل است _ به شمار میآید؛ ولی عملاً در برنامههای درسی ایران فضای مناسبی برای دریافتهای شهودی و اخلاقی و انجام تفکر وجود ندارد و به همین دلیل محتویات آموزشی موجود که بیشتر از بار احساسی و عاطفی تهی هستند، تأثیر مثبت تربیتی مورد انتظار را بر دنشجویان ایرانی نمیگذارند.
یافتههای مرزوقی (138(ع)) در پژوهشی با عنوان «سیمای مهدویت در برنامههای آموزشی مدارس»، نشانگر آن است که توجه نظاممند و برنامهریزی شدهای در حوزه هدفگذاری و تدوین محتوا برای ترویج تفکر مهدویت، در منابع درسی دوره ابتدایی وجود ندارد.
صالحی (138) در پژوهشی با نام «مهدویت و اصول نظام تربیتی اسلام»
اهداف نظام تربیتی مهدویت را بر اساس آیات و روایات به چهار بخش کلی اهداف
تربیتی مهدویت در وظایف انسان نسبت به خداوند، خویشتن، دیگران و طبیعت دستهبندی کرده است.
پهلوان (1385) در پژوهش خود _ «بایستههای پژوهشی در مسئله مهدویت» _ یکی از مهمترین الزامات در زمینه مهدویت را برنامهریزی صحیح و شناخت فرصتها، تهدیدها، امکانات و چالشهایی میداند که ملازم با اعتقاد به این اندیشه هستند تا در پرتو آن بسترهای لازم برای تربیت نسل مهدوی پدید آید.
از دیدگاه کربن (1382) آموزه مهدویت در عالم تشیع، در اعتقاد به ولایت فقیه و امامت ریشه دارد و دور ولایت، دوری است که پس از دور نبوی در عالم تشیع آغاز گردیده و همچنان تا پایان تاریخ ادامه مییابد. بنابراین اندیشه مهدویت، عنصر اصلی فکر شیعه است که این مذهب را از مذاهب دیگر متمایز ساخته و باعث پویایی آن شده است.
بختیار نصرآبادی و نوروزی (1382) در کتاب خود _ که راهبردهای جدید آموزشی در هزاره سوم نام دارد _ به این نکته اشاره کردهاند که در همه نظامهای آموزشی و برنامههای درسی کشورهای مختلف، رشد و پرورش انسان کامل هموراه به عنوان یک آرمان یا غایت تربیتی مطرح و مورد تأکید است.
مسعودی خراسانی (13(ع)4) در پژوهشی با نام «مهدویت و مدینه فاضله» تلاش میکند نسبت و پیوند مهدویت را با مدینه فاضله مشخص و تصریح نماید. از دیدگاه وی، با استناد به مراجع و منابع دینی، مدینه فاضله اسلامی در عصر ظهور، با برخورداری از ویژگیهایی همچون عدل، رفاه، امنیت، تربیت، علم به مثابه یک آرمانشهر اسلامی است که در آن بر وحدت و یگانگی دین و آخرت تأکید میشود. به علاوه در چنین شهری انسان به عنوان یک واحد حقیقی از برنامه منسجم برای تکامل خود برخوردار است.
از دیدگاه تیسدل (2003) معنویات اخلاقی، بخشی اساسی از تجربه انسانی است که توجه به آن برای درک چگونگی رشد و تحول فرهنگی و اخلاقی انسان در طول زمان بسیار مهم است.
مک دونالد (2002) خاطرنشان میکند در سالهای اخیر، مقوله روحانیت و اخلاق در نظامهای آموزشی به عنوان جنبه یا ویژگی اصلی انسان _ که دارای ارتباط معنوی با بهبود و سلامت فردی وی است _ بسیار مورد توجه قرار دارد.
از نظر ژیرو (1992) و آیزنر (19(ع)9) نیز مراکز آموزشی باید به پرورش و رشد نگرشها، گرایشها و مهارتهای اخلاقی بپردازد که نسل نو را قادر ساخته تا جامعهای بهتر ایجاد کنند.
به هر حال، مجموعه مطالب و مستندات یادشده، نشان دهنده جایگاه و اهمیت صفات و رفتارهای اخلاقی زمینهساز ظهور در ابعاد الهی، فردی، اجتماعی و زیستمحیطی است. بدیهی است متناسب با این جایگاه، نظام آموزش عالی کشور باید تلاش و فعالیتهای منظم و سازمان یافته خود را در راستای آموزش، انتقال و درونی ساختن اندیشه مهدویت و آموزههای اخلاقی مربوط به آن در دانشجویان طراحی و اجرا کند. در نظامهای آموزشی دنیا از کتاب درسی به عنوان رایجترین و متداولترین ابزار برای تحقق اهداف مختلف استفاده میشود؛ بهویژه در نظامهای آموزشی متمرکز، از جمله ایران، کتاب درسی اولین، عمومیترین و پرمصرفترین ابزار کار استاد و اغلب تنها عامل منتقل کننده هدفها و برنامهها به محیط کار است. از اینرو آنچه به عنوان متن درسی به دانشگاه وارد میشود، باید تصویری صادق و کامل از آرمانها و مقاصد تربیتی _ بهویژه مهدویت _ باشد (معیری، 1388 144). بر این اساس در نظام آموزش عالی کشور ما کتاب درسی میتواند به عنوان رسانه یا ابزار اصلی آموزش و انتقال آموزههای مهدوی به یادگیرندگان مورد توجه قرار گیرد. این پژوهش تلاش کرده است از طریق تحلیل محتوای کتابهای درسی عمومی دانشگاهی ایران میزان توجه این کتابها را به ابعاد، سطوح و مؤلفههای صفات و رفتارهای اخلاقی زمینهساز ظهور امام مهدی(عج) بررسی و مستندسازی نماید.
روش پژوهش
با توجه به تحلیل کمی، عینی و نظام دار کتابهای درسی در زمینه توجه به صفات و رفتارهای اخلاقی زمینهساز ظهور و همچنین ابزار مورد استفاده، روش پژوهش توصیفی و از نوع تحلیل محتواست. تحلیل محتوا به عنوان یکی از رایجترین فنون جمعآوری اطلاعات، درباره آن دسته از مسائل پژوهشی به کار برده میشود که میتوان مستقیماً با توصیف ویژگیهای مورد نظر بدان مسائل پاسخ داد (باردن، 13(ع)4). واحد ثبت در این تحقیق، مضمون است. واحد ثبت به بخش معنادار و قابل رمزگذاری محتوا اطلاق میشود. روش شمارش نیز فراوانی است. مقولهبندی و تعیین شاخصها در این تحقیق با روش جعبهای است؛ یعنی طبقات (مقولهها) پیش از اجرای تحقیق تعیین میشوند و به همین دلیل به آن، روش از پیش تعیین شده نیز میگویند (نوریان، 138(ع) 5).
جامعه آماری، نمونه و روش نمونهگیری
جامعه آماری این پژوهش، کتابهای درسی عمومی دانشگاهی را دربر میگیرد که در سال 1393 در قالب 20 واحد درسی برای دانشجویان دوره کارشناسی ارائه شده است.
با توجه به ماهیت موضوع پژوهش از میان آنها چهار عنوان کتاب درسی آیین زندگی اخلاق کاربردی (شریفی، 1392)، اخلاق اسلامی مبانی و مفاهیم (داوودی، 1391)،
اخلاق خانواده (جمعی از نویسندگان، 1391) و اخلاق اسلامی (دیلمی، آذربایجانی، با توجه به انطباق با منطق تحلیلی پژوهش در نمونه قرار گرفتهاند؛
ازاینرو نمونهگیری به روش هدفمند صورت گرفته است. بنابر مصاحبههای تخصصی صورت گرفته از اساتید و مدرسان اخلاق اسلامی دانشگاههای مختلف کشور موضوع و محتوای این کتابها به گونهای است که انتظار میرود به صفات و رفتارهای اخلاقی زمینهساز ظهور پرداخته باشند.
ابزار اندازهگیری
ابزار گردآوری دادهها، فهرستهای وارسی (چکلیست) تحلیل محتوای کتابهای درسی محققساخته بوده که به منظور ساخت آن، ابتدا نتایج پژوهشهای پیشین درباره اخلاق و سبک زندگی زمینهساز ظهور و همچنین متون مطرح و موجود در حیطه صفات و رفتارهای اخلاقی منتظران حقیقی همچون جلد 13 و 52 بحارالانوار (مجلسی، 1403)، چهرههای درخشان چهارده معصوم (حسینی دشتی، 1384)، الغیبة (نعمانی، 13(ع))، میزان الحکمة (محمدی ریشهری، 13(ع)9)، امالی (طوسی، 1414)، احتجاج (طبرسی، 141)، تهذیب الاخلاق (ابنمسکویه، 1381)، منتخب الأثر فی امام الثانی عشر (صافی گلپایگانی، 13(ع)8)، المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء (فیض کاشانی، 13(ع)2)، الناصب فی احوال الامام الغائب (یزدی حائری، 1422)، جلد اول کمال الدین و تمام النعمة (صدوق، 1380)، جلد دوم معادن الحکمة (کاشانی، 140(ع)) و جلد اول و دوم اصول کافی (کلینی، 1344) مطالعه و بررسی شده و در نهایت چارچوب مفهومی پژوهش در قالب چهار بعد، سه سطح و هشتاد مؤلفه _ که در جدول شماره 1 قابل مشاهده است، طراحی گردید.
برای حصول اطمینان از وجود روایی، از روش روایی صوری، محتوایی و نظر متخصصان استفاده شده است؛ به این ترتیب که فرم اولیه تحلیل محتوا _ که شامل همه مؤلفههای مفهومی مرتبط با صفات و رفتارهای اخلاقی زمینهساز ظهور امام مهدی(عج) بود _ در اختیار گروهی از صاحبنظران برنامهریزی درسی و متخصصان حوزه اخلاق و مهدویت برای تغییر و اصلاح قرار گرفت که پس از اعمال نظر آنها چکلیست تحلیل محتوا در قالب چارچوب مفهومی مذکور تهیه شد.
برای تأمین اطمینان از وجود پایایی ابزار از روش ویلیام اسکات (1391) استفاده شده است. بدین صورت که فرم تحلیل محتوا در اختیار پنج نفر از صاحبنظران علوم تربیتی و برنامهریزی درسی و استادانی که این دروس را تدریس میکنند قرار گرفت و ضریب توافق آنها 5/98 درصد به دست آمد.
روشهای تجزیه و تحلیل دادهها
با توجه به روش انجام پژوهش و همچنین روش نمونهگیری هدفمند، تحلیل آماری دادههای پژوهش در سطح توصیفی انجام شده و در این ارتباط از شاخصهای گرایش مرکزی و پراکندگی چون فراوانی، درصد، میانگین، رتبهبندی و جداول و نمودارهای توصیفی استفاده شده است.
یافتههای پژوهش
در این قسمت، نتایج بررسی سؤالهای پژوهش به تفکیک در شش قسمت تشریح شده است
نتایج سؤال اول پژوهش در محتوای کتابهای درسی دانشگاهی آیین زندگی اخلاق کاربردی، اخلاق اسلامی مبانی و مفاهیم، اخلاق خانواده و اخلاق اسلامی به سطوح و مؤلفههای مفهومی مرتبط با صفات و رفتارهای اخلاقی زمینهساز ظهور امام مهدی(عج) در بعد ارتباط با خدا (الهی) چقدر توجه شده است؟
بر اساس نتایج جدولهای شمارۀ 2 و 3، مجموع فراوانی مؤلفههای تحلیل شده مرتبط با صفات و رفتارهای اخلاقی زمینهساز ظهور امام مهدی(عج) در بعد ارتباط با خدا (الهی) در کتابهای بررسی شده 808 مورد است که (ع)/29 درصد از کل فراوانیهای تحلیل شده را دربر میگیرد و از این میان کتاب اخلاق اسلامی با 300 فراوانی، بیشترین و کتاب اخلاق خانواده با 14(ع) فراوانی، کمترین توجه را داشتهاند.
از بین مؤلفههای مفهومی تحلیل شده نیز بیشترین توجه به مؤلفههای ایمان با 99 فراوانی یا 3/12 درصد و عبادت با 89 فراوانی یا 11 درصد بوده و به مؤلفههای الوهیت با پنج فراوانی یا /0 درصد و پرداخت زکات با 13 فراوانی یا /1 درصد کمتر توجه شده است.
پراکندگی مؤلفهها در بین سطوح مفهومی تحلیل شده نیز بدین صورت است که سطح شناختی با 135 فراوانی یا 3/15 درصد، سطح عاطفی با 255 فراوانی یا 1/29 درصد و سطح عملکردی با 41(ع) فراوانی یا 4/4(ع) درصد به صفات و رفتارهای اخلاقی زمینهساز ظهور پرداختهاند.
جدول 2. نتایج تحلیل محتوای کتابهای درسی به لحاظ میزان توجه به مؤلفههای مفهومی مرتبط با صفات و رفتارهای اخلاقی زمینهساز ظهور امام مهدی(عج) در بعد ارتباط با خدا (الهی)
نتایج سؤال دوم پژوهش در محتوای کتابهای درسی دانشگاهی آیین زندگی اخلاق کاربردی، اخلاق اسلامی مبانی و مفاهیم، اخلاق خانواده و اخلاق اسلامی چقدر به سطوح و مؤلفههای مفهومی مرتبط با صفات و رفتارهای اخلاقی زمینهساز ظهور امام مهدی(عج) در بعد ارتباط با خود (فردی) توجه شده است؟
بر اساس نتایج جدولهای شمارۀ 3 و 4، مجموع فراوانی مؤلفههای تحلیل شده مرتبط با صفات و رفتارهای اخلاقی زمینهساز ظهور امام مهدی(عج) در بعد ارتباط با خود (فردی) در کتابهای بررسی شده 48 مورد، برابر با 2/1(ع) درصد از کل فراوانیهای تحلیل شده است که از این میان کتاب اخلاق اسلامی با 159 فراوانی، بیشترین و کتاب اخلاق اسلامی مبانی و مفاهیم با 84 فراوانی، کمترین توجه را داشتهاند.
از بین مؤلفههای مفهومی تحلیل شده نیز بیشترین توجه به مؤلفههای خویشتنداری با (ع)0 فراوانی یا 15 درصد و آرامش با 59 فراوانی یا /12 درصد بوده و به مؤلفههای احساس حضور در محضر امام با 3 فراوانی یا /0 درصد و رعایت نظم با 8 فراوانی یا (ع)/1 درصد کمتر توجه شده است.
پراکندگی مؤلفهها در بین سطوح مفهومی تحلیل شده نیز بدین صورت است که سطح شناختی با 130 فراوانی یا 8/2(ع) درصد، سطح عاطفی با 1(ع)2 فراوانی یا 8/3 درصد و سطح عملکردی با 1 فراوانی یا 5/35 درصد به صفات و رفتارهای اخلاقی زمینهساز ظهور پرداختهاند.
نتایج سؤال سوم پژوهش در محتوای کتابهای درسی دانشگاهی آیین زندگی اخلاق کاربردی، اخلاق اسلامی مبانی و مفاهیم، اخلاق خانواده و اخلاق اسلامی به چه میزان به سطوح و مؤلفههای مفهومی مرتبط با صفات و رفتارهای اخلاقی زمینهساز ظهور امام مهدی(عج) در بعد ارتباط با دیگران (اجتماعی) توجه شده است؟
بر اساس نتایج جدولهای شمارۀ 4 و 5، مجموع فراوانی مؤلفههای تحلیل شده مرتبط با صفات و رفتارهای اخلاقی زمینهساز ظهور امام مهدی(عج) در بعد ارتباط با دیگران (اجتماعی) در کتابهای بررسی شده 1134 مورد، برابر با (ع)/41 درصد از کل فراوانیهای تحلیل شده است که از این میان کتاب اخلاق اسلامی با 34 فراوانی، بیشترین و کتاب اخلاق خانواده با 191 فراوانی، کمترین توجه را داشتهاند. از بین مؤلفههای مفهومی تحلیل شده نیز بیشترین توجه به مؤلفههای محبت با 141 فراوانی یا 4/12 درصد و امر به معروف و نهی از منکر با 88 فراوانی یا 8/(ع) درصد بوده و به مؤلفههای انتظار فرج با یک فراوانی یا 1/0 درصد و اشتیاق نسبت به دیدار آن حضرت در عصرغیبت، دعوت دیگران به امام و معرفی امام و ویژگیهای ایشان با 2 فراوانی یا 2/0 درصد کمتر توجه شده است. پراکندگی مؤلفهها در بین سطوح مفهومی تحلیل شده نیز بدین صورت است که سطح شناختی با 9(ع) فراوانی یا /8 درصد، سطح عاطفی با 40 فراوانی یا 8/38 درصد و سطح عملکردی با 59(ع) فراوانی یا /52 درصد به صفات و رفتارهای اخلاقی زمینهساز ظهور پرداختهاند.
نتایج سؤال چهارم پژوهش در محتوای کتابهای درسی دانشگاهی آیین زندگی اخلاق کاربردی، اخلاق اسلامی مبانی و مفاهیم، اخلاق خانواده و اخلاق اسلامی چقدر به سطوح و مؤلفههای مفهومی مرتبط با صفات و رفتارهای اخلاقی زمینهساز ظهور امام مهدی(عج) در بعد ارتباط با جهان هستی (زیستمحیطی) توجه شده است؟
بر اساس نتایج جدولهای شمارۀ و (ع)، مجموع فراوانی مؤلفههای تحلیل شده مرتبط با صفات و رفتارهای اخلاقی زمینهساز ظهور امام مهدی(عج) در بعد ارتباط با جهان هستی (اجتماعی) در کتابهای بررسی شده 310 مورد، برابر با 4/11 درصد از کل فراوانیهای تحلیل شده است که از میان کتاب اخلاق اسلامی با 124 فراوانی، بیشترین و کتاب اخلاق خانواده با 35 فراوانی، کمترین توجه را داشتهاند.
از بین مؤلفههای مفهومی تحلیل شده نیز بیشترین توجه به مؤلفههای بهرهمندی صحیح از طبیعت با 2 فراوانی یا 20 درصد و عدم دلبستگی و وابستگی به دنیا با فراوانی یا 9/13 درصد بوده و به مؤلفه شناخت دین با 11 فراوانی یا 5/3 درصد کمتر توجه شده است.
پراکندگی مؤلفهها در بین سطوح مفهومی تحلیل شده نیز بدین صورت است که
سطح شناختی با 110 فراوانی یا 5/35 درصد، سطح عاطفی با 98 فراوانی یا /31 درصد و سطح عملکردی با 102 فراوانی یا 9/32 درصد به صفات و رفتارهای اخلاقی زمینهساز ظهور پرداختهاند.
نتایج سؤال پنجم پژوهش رتبهبندی محتوای کتابهای درسی دانشگاهی به ابعاد مفهومی چهارگانه (ارتباط با خدا، خود، دیگران و جهان هستی) مرتبط با صفات و رفتارهای اخلاقی زمینهساز ظهور امام مهدی(عج) چگونه است؟
بر اساس نتایج جدول شمارۀ 8 و نمودار شماره 1، در بین ابعاد مورد بررسی، بعد ارتباط با دیگران (اجتماعی) با 1134 فراوانی و (ع)/41 درصد رتبه اول، ارتباط با خدا (الهی) با 808 فراوانی و (ع)/29 درصد رتبه دوم، ارتباط با خود (فردی) با 48 فراوانی و 2/1(ع) درصد رتبه سوم و ارتباط با جهان هستی (زیست محیطی) با 310 فراوانی و 4/11 درصد رتبه چهارم را داراست.
نتایج سؤال ششم پژوهش رتبهبندی محتوای کتابهای درسی دانشگاهی به ابعاد، سطوح و مؤلفههای مفهومی مرتبط با صفات و رفتارهای اخلاقی زمینهساز ظهور امام مهدی(عج) چگونه است؟
بر اساس نتایج جدول شمارۀ 9 و نمودار شماره 2، مجموع فراوانی مؤلفههای تحلیل شده مرتبط با صفات و رفتارهای اخلاقی زمینهساز ظهور امام مهدی(عج) در کتابهای بررسی شده 2(ع)20 مورد است. در بین کتابهای مورد بررسی، کتاب اخلاق اسلامی با 929 فراوانی و 2/34 درصد رتبه اول، کتاب آیین زندگی اخلاق کاربردی با (ع) فراوانی و 5/24 درصد رتبه دوم، کتاب اخلاق اسلامی مبانی و مفاهیم با 1 فراوانی و 3/24 درصد رتبه سوم و کتاب اخلاق خانواده با 43 فراوانی و 1(ع) درصد رتبه چهارم را دارند.
نتیجه
مهدویت به عنوان مدینه فاضله اسلامی و ظهور منجی موعود، تدبیری الهی است تا آمال و آرزوهای بشر در طول قرنها تحقق یابد. تحقق چنین عصری مستلزم آماده بودن زمینهها و شرایط لازم است. از جمله شرایط زمینهسازی ظهور و تغییر روشها و نگرشهای افراد جامعه به سمت آمادگی برای حضور حجت خدا، توجه به عوامل اخلاقی و اهتمام به رشد، توسعه و ارتقای شخصیت انسانها و پرورش کمالات انسانی است که در پرتو گزینش ایدهآل برتر از راه تربیت اخلاقی با محوریت آموزههای مهدوی امکانپذیر است. به دیگر سخن، زمینهسازی اخلاقی مبتنی بر این پیشفرض است که وظایف افراد و جامعه بر اساس آموزهها و دستورالعملهای دینی، به منظور ایجاد بسترهای لازم برای سرعتبخشی به باور ظهور آخرین منجی انسانها تعیین میگردد. براساس این پیشفرض، جامعهای که داعیۀ زمینهسازی دارد، باید به نسبت جوامع دیگر، ویژگیها و رفتارهای اخلاقی ممتازی داشته باشد. بررسی این ویژگیها در کتابهای درسی عمومی دانشگاهی، موضوع اقتراحی است که در این مقاله در شش سئوال به آن پرداخته شد.
برای پاسخگویی به سؤالهای پژوهش، نخست با توجه به منابع اسلامی موجود، چارچوب مفهومی مرتبط با صفات و رفتارهای اخلاقی زمینهساز ظهور امام مهدی(عج) در قالب چهار بعد (ارتباط با خدا الهی، ارتباط با خود فردی، ارتباط با دیگران اجتماعی و ارتباط با جهان هستی زیستمحیطی)، سه سطح (شناختی، عاطفی و عملکردی) و هشتاد مؤلفه طراحی و تدوین شد. در ادامه نتایج حاصل از بررسی سؤالهای پژوهش نشان داد
الف) مجموع فراوانی مؤلفههای تحلیل شده مرتبط با صفات و رفتارهای اخلاقی زمینهساز ظهور امام مهدی(عج) در کتابهای بررسی شده 2(ع)20 مورد است. در بین کتابهای
مورد بررسی، کتاب اخلاق اسلامی با 929 فراوانی و 2/34 درصد رتبه اول، کتاب آیین زندگی اخلاق کاربردی با (ع) فراوانی و 5/24 درصد رتبه دوم، کتاب اخلاق اسلامی مبانی و مفاهیم با 1 فراوانی و 3/24 درصد رتبه سوم و کتاب اخلاق خانواده با 43 فراوانی و 1(ع) درصد رتبه چهارم را دارند.
ب) مجموع فراوانی مؤلفههای تحلیل شده مرتبط با صفات و رفتارهای اخلاقی زمینهساز ظهور امام مهدی(عج) در ابعاد ارتباط با خدا (الهی)، ارتباط با خود (فردی)، ارتباط با دیگران (اجتماعی) و ارتباط با جهان هستی (زیست محیطی) در کتابهای بررسی شده به ترتیب 808 فراوانی یا (ع)/29 درصد، 48 فراوانی یا 2/1(ع) درصد، 1134 فروانی یا (ع)/41 درصد و 310 فراوانی یا 4/11 درصد است.
نتایج مذکور با نتایج پژوهشهای امینی، ماشاءاللّهینژاد (1392)، جعفری هرندی، نجفی (1392)، پهلوان (1385)، بختیار نصرآبادی، نوروزی (1382)، تیسدل (2003)، مکدونالد (2002)، ژیرو (1992) و آیزنر (19(ع)9) تا حدودی همسو بوده و با پژوهش مرزوقی (138(ع)) و میرلوحی (138(ع)) ناهمسوست. در مجموع، کتابهای مذکور تا حدودی توانستهاند به صفات و رفتارهای اخلاقی زمینهساز ظهور امام مهدی(عج) توجه کنند، هرچند در برخی از دروس کتابهای مذکور، مؤلفان میتوانستند به ابعاد، سطوح و مؤلفههای مفهومی مرتبط اشاره بهتر و مبسوطتری نمایند.
نتایج پژوهش، میزان توجه کتابهای درسی را به مفاهیم مرتبط با صفات و رفتارهای اخللاقی زمینهساز ظهور تعیین کرد و نقاط قوت و ضعف بیان شد. گفتنی است میزان توجه فعلی به دلایلی همچون نگرش برنامهریزان درسی، ترجیحات مؤلفان کتابهای درسی به مباحث مختلف و تلقی کافی بودن فراوانیهای بیان شده در کتابهای درسی است که لازم است با بررسیهای میدانی و استفاده از نظرات صاحبنظران حوزه برنامهریزی درسی و اخلاق و معارف اسلامی، کافی بودن مباحث ارائه شده مورد بررسی دقیقتر قرار گیرد.
پیشنهادهای عملی برای کاربست یافتهها
1. در سیاستگذاریها و خطمشیهای برنامههای درسی دانشگاهی، ابعاد، سطوح و مؤلفههای مفهومی صفات و رفتارهای اخلاقی زمینهساز ظهور تبیین شده، میتوانند به عنوان چتر فلسفی و مبانی اعتباربخشی ارزشی در تمامی عناصر و مؤلفههای برنامه درسی مدنظر قرار گیرند.
2. انجام تحقیقات مشابه در سایر عناصر برنامه درسی (اهداف، روشهای یاددهی _ یادگیری و ارزشیابی) میتواند راهکاری مناسب برای بازسازی برنامه درسی دروس عمومی دانشگاهی ایران باشد.
3. فعالیتهای فوق برنامه در زمینه گسترش صفات و رفتارهای اخلاقی زمینهساز ظهور در دانشگاهها، سازماندهی و برنامهریزی گردد.
4. بهکارگیری اساتید مجرب، به منظور پاسخ دادن به ابهامات، دغدغهها و دلمشغولیهای دینی و اخلاقی دانشجویان با تمرکز بر اندیشه مهدویت میتواند کاستیهای محتوای برنامه درسی موجود را رفع کند.
5. از آنجا که دستگاههای مختلفی مسئولیت زمینهسازی ظهور را جامعه عهدهدار هستند، به منظور اثرگذاری بهتر برنامهها و جلوگیری از تناقض و تضاد در محتوای برنامهها، ارتباط و هماهنگی میان اهداف و محتوای آنها در تمامی نهادهای مذهبی، فرهنگی و اجتماعی پیشنهاد میشود.
منابع
_ ابنمسکویه، احمد بن محمد، تهذیب الاخلاق، تهران، اساطیر، 1381ش.
_ اسکات، ویلیام، تئوری حسابداری مالی، ترجمه علی پارساییان، تهران، ترمه، 1391ش.
_ اعرافی، علیرضا؛ محمد بهشتی؛ علینقی فقیهی و مهدی ابوجعفری، اهداف تربیت از دیدگاه اسلام، تهران، سمت، 138ش.
_ امینی، محمد؛ زهرا ماشاءاللهینژاد، «تأملی بر جایگاه و چگونگی توجه به پرورش معنویت در دانشگاهها و مراکز آموزش عالی»، دوفصلنامه تربیت اسلامی، سال هشتم، ش1، 1392ش.
_ باردن، لورانس، تحلیل محتوا، ترجمه ملیحه آشتیانی و محمد یمنیدوزی سرخابی، تهران، دانشگاه شهید بهشتی، 13(ع)4ش.
_ باقری، خسرو، نگاهی دوباره به تربیت اسلامی، ج1، تهران، انتشارات مدرسه، 1390ش.
_ بختیار نصرآبادی، حسنعلی؛ رضاعلی نوروزی، راهبردهای جدید آموزشی در هزاره سوم، قم، سماء قلم، 1382ش.
_ بیاری، علیاکبر، «بررسی آسیبهای مهدویت»، فصلنامه مشرق موعود، سال دوم، ش(ع)، 138(ع)ش.
_ پورسیدآقایی، سیدمسعود، «زمینهسازی ظهور»، فصلنامه مشرق موعود، سال سوم، ش10، 1388ش.
_ پهلوان، منصور، «بایستههای پژوهشی در مسئله مهدویت»، فصلنامه سفینه، سال سوم، ش12، 1385ش.
_ جعفری هرندی، رضا، «تحلیل محتوای کتابهای درسی دوره ابتدایی به لحاظ میزان توجه به مباحث مهدویت»، فصلنامه مشرق موعود، سال ششم، ش24، 1391ش.
_ حسن نجفی، «بررسی میزان توجه به مؤلفههای مهدویت در محتوای برنامه درسی دوره متوسطه ایران»، فصلنامه مشرق موعود، سال هفتم، ش28، 1392ش.
_ جعفری، محمدتقی، ترجمه و تفسیر نهج البلاغه، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 13(ع)ش.
_ جمعی از نویسندگان، به کوشش زهرا آیتاللّهی، اخلاق خانواده، قم، نشر معارف، 1390ش.
_ جوادی آملی، عبدالله، مفاتیح الحیاة، قم، اسراء، 1391ش.
_ حسینزاده، اکرم؛ احسان تقیزاده؛ رضا همایی، «بررسی باور به مهدویت در میان جوانان پانزده تا 29 ساله تهرانی»، فصلنامه مشرق موعود، سال سوم، ش12، 1388ش.
_ حسینی دشتی، سید عبدالله، چهرههای درخشان چهارده معصوم، قم، موعود سالم، 1384ش.
_ داوودی، محمد، اخلاق اسلامی مبانی و مفاهیم، قم، معارف، 1391ش.
_ دیلمی، احمد؛ مسعود آذربایجانی، اخلاق اسلامی، قم، معارف، 1390ش.
_ سجادی، ابراهیم، «قرآن و بازتاب تربیتی روابط چهارگانه انسان»، فصلنامه پژوهشهای قرآنی، سال پانزدهم، ش59 - 0، 1388ش.
_ سیف، علیاکبر، روانشناسی پرورشی نوین روانشناسی یادگیری و آموزش، تهران، نشر دوران، 1392ش.
_ شریفی، احمدحسین، آیین زندگی اخلاق کاربردی، قم، نشر معارف، 1392ش.
_ ، همیشه بهار اخلاق و سبک زندگی اسلامی. قم، نشر معارف، 1391ش.
_ شورای عالی انقلاب فرهنگی، سند دانشگاه اسلامی، تهران، شورای اسلامی شدن دانشگاهها و مراکز آموزشی شورای عالی انقلاب فرهنگی، 1392ش.
_ صافی گلپایگانی، لطفالله، منتخب الأثر فی امام الثانی عشر، قم، انتشارات حضرت معصومه، 1(ع)8ش.
_ صالحی، غلامرضا، «مهدویت و اصول نظام تربیتی اسلام»، فصلنامه مشرق موعود، سال اول، ش4، 18ش.
_ صدوق، محمد بن علی بن حسین بن بابویه، کمال الدین و تمام النعمة، ترجمه پهلوان، قم، دارالحدیث، 180ش.
_ صمیمی، سیمین، «مهدویت و تربیت عرصههای تأثیرگذاری اعتماد به مهدویت در اصلاح فرد از دیدگاه قرآن و حدیث»، فصلنامه آموزش معارف اسلامی، دوره22 ، ش2، 190ش.
_ طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، تهران، اسوه، 141ق.
_ طوسی، محمد بن حسن، الأمالی، قم، بعثت، 1414ق.
_ فیض کاشانی، محسن، المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء، مشهد، آستان قدس رضوی، 1(ع)2ش.
_ قدوسینیا، زینب، نظام اخلاقی در اندیشه علامه جعفری (پایاننامه کارشناسی ارشد)، دانشکده معارف، فلسفه و کلام اسلامی دانشگاه باقرالعلوم، 189ش.
_ قزوینی (ابنماجه)، محمد بن یزید، السنن، تحقیق محمد فؤاد عبدالباقی، بیرت، دالفکر للطباعة و النشر، 195ق.
_ کاشانی، محمد بن فیض، معادن الحکمة، قم، انتشارات اسلامی، 140(ع)ق.
_ کربن، هانری، شیعه؛ مذاکرات و مکاتبات با علامه طباطبایی، تهران، مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه، 182ش.
_ کرمعلیان، حسن؛ علیاکبر حسینی، «عناصر تربیتی انسان طبیعی و آرمانی در نظام تعلیم و تربیت اسلامی»، فصلنامه اندیشه دینی، سال سوم، ش11، شیراز، دانشگاه شیراز، 18ش.
_ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیة، 144ش.
_ مجلسی، محمّدباقر، بحارالأنوار، بیروت، مؤسسة الوفاء، 140ق.
_ محمدی تمنایی، جمیله، اخلاق انسان در تعامل با طبیعت از منظر اسلام (پایاننامه سطح 2 مدرسه علمیه الزهرا)، تهران، مدرسه علمیه الزهرا، 188ش.
_ محمدی ریشهری، محمد، میزان الحکمة (با ترجمه فارسی)، قم، دارالحدیث، 1(ع)9ش.
_ مرزوقی، رحمتالله، «سیمای مهدویت در برنامههای آموزشی مدارس رویکردی به فلسفه تربیتی انتظار»، دوفصلنامه تربیت اسلامی، سال سوم، ش(ع)، 18(ع)ش.
_ مساعد، علی؛ محسن منطقی، «ارتباطات درون فردی از منظر اسلام»، فصلنامه اسلام و پژوهشهای مدیریتی، سال اول، ش4، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، 191ش.
_ مسعودی خراسانی، حسین، «مهدویت و مدینه فاضله»، نشریه حوزه، سال دوازدهم، ش4 - 5، 1(ع)4ش.
_ معیری، محمدطاهر، مسائل آموزش و پرورش، تهران، امیرکبیر، 188ش.
_ موسوی لاری، مجتبی، رسالت اخلاق در تکامل انسان، قم، بوستان کتاب، 18ش.
_ میرلوحی، مرتضی، «اهمیت تربیتی سکوت»، برنامه درسی؛ نظرگاهها، رویکردها و چشماندازها، تحقیق دکتر محمد مهرمحمدی، مشهد، به نشر 18(ع)ش.
_ نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة، ترجمه علیاکبر غفاری، تهران، مکتبة الصدوق، 1(ع)ش.
_ نوریان، محمد، تحلیل محتوای رسانههای آموزشی با تأکید بر کتابهای درسی، تهران، تهران، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب، 18(ع)ش.
_ یزدی حائری، علی بن زین العابدین، الناصب فی احوال الامام الغائب، بیروت، مؤسسة الأعلمى للمطبوعات، 1422ق.
_ یوسفی لویه، وحید، «اثر آموزش دروس معارف اسلامی بر نگرش دینی دانشجویان»، دوفصلنامه تربیت اسلامی، سال سوم، ش5، 18ش.
_ Eisner, E, W, The educational imagination on the desing and evaluation of school programs. acmillan co. INC, New york, 19(ع)9.
_ Giroux, H, A, The emancipation of teaching, th ed. Allyn and Bacon , Boston, 1992.
_ Macdonald, J, J, Spiritual Health in Older Men. Paper Presented, Interactive Seminar on Older Men and Community Building, 2002.
_ Tisdell, E, J, Exploring Spirituality and Culture in Adult and Higher Education. San Francisco Jossey – Bass, 200.