تحلیلی دینی بر فرهنگ انتظار در جامعه زمینهساز ظهور
(بررسی موردی در میان دانشآموزان پسر مدارس راهنمایی ناحیه 4 شهر شیراز)
(بررسی موردی در میان دانشآموزان پسر مدارس راهنمایی ناحیه 4 شهر شیراز)
نفیسه زروندی
جواد زروندی
حسین خنیفر
چکیدهجواد زروندی
حسین خنیفر
این پژوهش که به دنبال تحلیلی دینی درباره فرهنگ انتظار در جامعه زمینهساز ظهور است، جامعه آماری خود را دانشآموزان پسر مدارس راهنمایی ناحیه 4 شهر شیراز قرار داده است. روش پژوهش نیز به صورت نمونهگیری تصادفی طبقهبندی شده است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و روش آن، توصیفی و پیمایشی است. در این پژوهش، مباحث نظری با استفاده از منابع کتابخانهای و مقالههای مختلف مرتبط با موضوع پژوهش گردآوری شده است. در روش میدانی نیز پرسشنامه، جمعآوری و پس از آن، روی اطلاعات نهایی تجزیه و تحلیل صورت گرفته است.
برای تحلیل استنباطی دادههای به دست آمده، از ابزار اندازهگیری آزمون میانگین یک جامعه آماری برای مناسب بودن یا نبودن وضعیت فرهنگ انتظار و ابعاد آن در جامعه آماری مورد نظر استفاده شده است. همچنین آزمون فریدمن برای رتبهبندی ابعاد این موضوع و شناسایی اولویتبندی از نظر مخاطبان به کار رفته است. به طور کلی، نتایج تحقیق نشان میدهد
که وضعیت مؤلفههای فرهنگ انتظار در جامعه مورد نظر در حدّ متوسط
قرار دارد.
کلیدواژگان
دین، انتظار، فرهنگ، جامعه منتظر، مهدویت.
مقدمه
اعتقاد بشر به ظهور منجی موعود، نیازی فطری و جهانی است. به همین دلیل، ادیان و مذاهب مختلف جهان، سخن از انتظار و مهدویت را در کتابهای مقدس خود جای دادهاند. زبور داوود در این باره آورده است: «او قومها را به انصاف داوری خواهد کرد.» تورات اشاره میکند: «اگر چه تأخیر کند، منتظرش باش؛ زیرا حتما خواهد آمد.» انجیل میگوید: «آن گاه پسر انسان را ببینید که با قوت و جلال عظیم میآید.» این تأکید، در کتاب مقدس هندوان چنین بیان شده است: «کالکی، مظهر دهم ویشنو، در انقضای عصر آهن، سوار بر اسب سفید در حالی که شمشیر برهنه درخشانی به صورت ستاره دنبالهداری در دست دارد، ظاهر میشود و همه شریران را هلاک میسازد.» در کتاب مقدس مانویه نیز آمده است: «خرد شهر ایزد، در آخرالزمان ظهور میکند و عدالت را در جهان میگستراند.» کتاب مقدس زرتشتیان چنین بیان میدارد: «سوشیانت، دین را در جهان رواج خواهد داد.» (تونهای، 1383: 147)
انتظار ظهور مهدی موعود (عج) در آموزههای دین مبین اسلام به ویژه در مكتب تشیع نیز از جایگاه خاصی برخوردار است. امام خمینی در سخنان خود، انتظار فعال و زمینهساز را این گونه بیان میکند: «ما همه انتظار فرج داریم و باید در این انتظار خدمت کنیم. انتظار، قدرت اسلام است و ما باید کوشش کنیم تا قدرت اسلام در عالم تحقق پیدا کند و مقدمات ظهور ان شاءالله تهیه شود.» (امام خمینی، 1369: ج7: 255، به نقل از: حسنآبادی و راعی، 1389) این بیان نشان میدهد مفهوم انتظار از عنصر زمینهسازی، جداییناپذیر است.
انتظار در معنای اصطلاحی آن نزد شیعه عبارت است از ایمان استوار به امامت و ولایت حضرت ولی عصر(عج) و امید به ظهور حتمی آن واپسین حجت الهی و آغاز حکومت صالحان. (تونهای، 1385: 127) محمود حکیمی میگوید: «انتظار یعنی در درون تاریکیها و سردیها به دمیدن سپیدهدمان، چشم داشتن و به امید طلوع خورشید، زیستن. ... در جهان آکنده از ستم و بیداد، دست و پا زدن و از شادمانی طلوع طلیعه جهان آکنده از داد و دادگری، سرشار بودن. ... این است انتظار، شعار شعورآور منتظران، مقاومان و پایداران ... شیعیان و مهدیطلبان تاریخ.» (حکیمی، بی تا: 333)
به همین دلیل، راز اهمیت داشتن انتظار فرج را در روایات باید در تأثیر انتظار سازنده و مثبت در روح و جان آدمی جستوجو کرد. رسول اکرم (ص) میفرماید: «افضل العباده، انتظار الفرج»؛ برترین عبادت، انتظار فرج است. (شیخ صدوق، 1395: ج1: 287) امام کاظم (ع) نیز فرمود: «خوشا به حال شیعیان ما که در زمان غیبت قائم به ریسمان ما چنگ میزنند و بر دوستی ما و دشمنی با دشمنان ما ثابت میمانند. آنان از ما و ما از آنهاییم. آنها به امامت ما خشنودند و ما به پیروی آنان خرسندیم. خوشا به احوالشان، به خدا سوگند، آنان در روز قیامت، در مرتبه ما و با ما خواهند بود.» (همان: ج2: 361)
نگاهی اجمالی به روایاتی که فضیلت و اهمیت انتظار ظهور امام عصر(عج) و تحقق جامعه مهدوی را بیان کردهاند، نشان میدهد پیشوایان معصوم (ع) درصدد فرهنگسازی بودهاند. آنان در مقام ایجاد جامعهای بودند که منتظران ظهور امام زمان (عج)، خود را در شرایط ظهور و حضور در محضر آن حضرت احساس کنند و آرمانها و منویات مقدس و تعالیبخش او را نه صرفاً در ذهن و باور قلبی، بلکه در عینیت جامعه و صحنه عمل بجویند و اجرا کنند تا در پرتو آن، زندگی فردی و اجتماعی خویش را سامان دهند. تنها چنین نوعی از زندگی، تحققبخش فرهنگ انتظار خواهد بود. (ابراهیمزاده آملی، بی تا: 82-100) از این رو، مهمترین عامل اثرگذار در زمینهسازی جامعه برای ظهور حضرت مهدی (عج)، توجه به فرهنگ انتظار و رشد و ارتقای کمالات انسانی است.
بیان مسئله
امروزه، بشر نظارهگر تحولات و دگرگونیهای بیسابقهای در عرصههای مختلف فرهنگ، سیاست، اقتصاد و ارتباطات است که نتیجه توسعه روزافزون وسایل ارتباط جمعی و شبكههای ارتباطی در سطح جهانی است. در واقع، انسان امروز به سطح تازهای از امكانات مختلف دست یافته و چهره جهان مدرن، بیش از پیش، برایش آشکار شده است. با این وصف، وضعیت کلی جهان نشان میدهد در کنار این پیشرفتها، هنوز هم نابرابری، فساد، فقر و ظلم، جهان را تسخیر کرده است و مردم جهان در ترس و التهاب به سر میبرند. همه اینها بیانگر نبود معنویت و معرفت در جهان کنونی است. در این میان، دین با ارائه برنامهای جامع، نویدبخش آیندهای روشن و آرامشبخش برای نوع بشر در دورههای گوناگون است. دین، مجموعهای یکپارچه از دستورالعملهایی است که با حفظ حقوق انسانی، افزونطلبی ستمگران را سرکوب میکند و به موجب آن، بایدها و نبایدهای اخلاقی و ارزشی را در جامعه محقق میسازد. این بایدها و نبایدها در قالب فرهنگ جامعه نهفته است.
در این راستا، قویترین عاملی که میتواند ثبات فرهنگی جامعه را بیمه و استقرار و استحکام فرهنگ سالم را تضمین کند، اعتقاد و پایبندی جامعه به دین راسخ است. هر چه دین، معتقدات و انگیزههای دینی راسختر باشد، فرهنگ برخاسته از دین پابرجاتر و مؤثرتر خواهد ماند. کشف ارتباط میان دین و فرهنگ، ما را نسبت به این نکته واقف میسازد که
در یک جامعه متعهد و ملتزم به دین، عامل دین و انگیزههای دینی میتواند خاستگاه فرهنگ آن جامعه باشد. چنانچه دین از حاشیههای زندگی فردی و اجتماعی به متن زندگی وارد شود و بر روندها و فرآیندهای اجتماعی نظارت کند، هویت خود را باز خواهد یافت. در این صورت، دین میتواند نقش مهم خود را به عنوان عالیترین خاستگاه فرهنگ ایفا کند. (رهنما، بی تا: 129)
بسیاری از صاحبنظران غربی بر نقش دین و باورهای ارزشمدار در ایجاد انسجام اجتماعی و توسعه فرهنگی تأکید کردهاند، به عنوان نمونه ماکس وبر در اثر معروف خود، اخلاق پروتستان و روح سرمایهداری، فرهنگ دینی مسیحیت و نظام اخلاقی پروتستان را عامل شکلگیری سرمایهداری و رفاه اجتماعی دولتهای غربی دانسته است: «کل فرهنگ جدید یعنی سلوك عقلانی مبتنی بر ایدۀ تکلیف، از روحیۀ ریاضتگری مسیحی سر برون آورد.» (وبر، 1373: 15) این موارد، ارتباط دوسویه میان دین و فرهنگ جامعه را نشان میدهد. در دین اسلام و به طور ویژه، شیعه نیز ظرفیتهای بزرگ فرهنگی وجود دارد که میتواند تحولات جهانی را رهبری کند: «عناصر فرهنگ اسلامی مانند ایمان و اعتقاد واقعی به خدای یگانه و توانا، وجود معاد، عدالت، برادری و برابری و علم اخلاق ... میتوانند جامعه را از آسیبها و تنشهای دنیای شدیداً مادی و غیر اخلاقی مصون نگه دارند». (جعفری، 1388: 70)
نظریه تشكیل حكومتی واحد بر اساس قسط و عدل به رهبری امام معصوم (ع) نیز که با عنوان آموزه مهدویت ارائه شده، خاستگاه مهم فرهنگسازی برای جامعه اسلامی است. از دیدگاه هانری کربن، باور به اندیشه مهدویت، عنصر اصلی فکر شیعه است که باعث پویایی آن شده است. (ر.ک :کربن، 1382: 12) اعتقاد به مهدویّت، درک ما را نسبت به کرامت انسان بیدار میکند و این باور که زمین نه از آن ستمپیشگان و استعمارگران، بلکه از آن خداست و فرجام کار برای تقواپیشگان است. (صافی گلپایگانی، 1365: 134-187) این اعتقاد، سرمایهای معنوی است که سبکها و الگوهای سازندهای را در عرصههای مختلف تداعی میکند. افزون بر این، همچون انگیزهای امیدبخش، میل به حرکت و تلاش را برای اصلاح فراهم میسازد. به طور کلی، فرهنگ انتظار در متن جریان زندگی منتظران، منشأ آگاهی و هوشیاری و بیداری دایمی است و رویارویی فعال به شمار میرود، نه انفعالی و واکنشی که در درون خود، تغییر و تحول را به همراه دارد. (اصفهانی، 1372 : ج2: 152)
در سنت پیامبر اسلام (ص) و ائمه اطهار (ع)، انتظار نوعی عمل و گونهای پرستش و عبادت خدای جهان تلقی شده است؛ چون اساساً یکی از ویژگیهای ممتاز اسلامگرویدگان این است که به آن چه ایمان دارند و در قلب خود پذیرفتهاند و به عبارت دیگر، گرایش ذهنی به آن دارند، عینیت بخشند. (خلجی، 1384: 139) به همین دلیل، منتظر مصلح برای اصلاح خود میکوشد تا عنصری مفید و کارآمد برای جامعه ایمانی باشد. البته نکته مهم اینجاست که منتظر واقعی برای چنان برنامه مهمی هرگز نمی تواند نقش تماشاچی را داشته باشد، بلکه باید حتما در صف اصلاحطلبان قرار گیرد. چنین فردی مسئول آگاهسازی افراد و مجموعههایی است که از این امر مهم و حیاتی غافل هستند و بر اثر پندار باطل و توهم واهی، گرفتار منجلاب وضعیت موجود شده و از اصلاح و خودسازی فردی و اجتماعی عقب ماندهاند. (مکارم شیرازی، 1375: 105)
شهید محمدباقر صدر مینویسد: «همه مىدانند كه حضرت مهدى (عج)، كارش محدود به یك منطقه و یك بخش از جهان نیست و بایستى همه بشر را از تاریكى ستم به روشنایى عدل رهنمون گردد. براى اجراى چنین تحول بزرگى، تنها وجود رهبر صالح كافى نیست، وگرنه در همان زمان پیامبر این شرط وجود داشت. پس این تحول بزرگ، فضاى مناسب جهانی میطلبد که همه زمینههای خارجی لازم برای انقلاب عمومى در آن وجود داشته باشد.» (صدر، 1382: 108)
از سوی دیگر، فرهنگ انتظار در پرتو تعلیم و تربیت صحیح محقق خواهد شد؛ زیرا تعلیم و تربیت یکی از مهمترین مجاری جامعهپذیری و فرهنگسازی است كه به هدایت فكری و رفتاری میپردازد. در آیات و روایات نیز به اهمیت تعلیم و تربیت در زمینهسازی ظهور اشاره شده است.
امام هادی (ع) میفرماید: «اگر پس از غیبت قائم شما، کسانی از دانشمندان نباشند
که مردم را به سوی امام زمان (عج) بخوانند و به جانب او راهنمایی کنند و با برهانهای خدایی، از دینش پاسداری کنند و بندگان ضعیف خدا را از شبکههای ابلیس و یاران او و از دامهای دشمنان اهل بیت که زمام دل ضعیفان شیعه را گرفتهاند، نجات دهند، چنانکه سکان کشتی را رهایی بخشند، کسی به جای نمیماند، مگر اینکه از دین خدا برگردد. چنین دانشمندانی نزد خداوند از گروه برتران به شمار میآیند.» ( شهید ثانی، به نقل از فصل نامه انتظار موعود،1381: 208)
آموزش و پرورش یکی از نهادهای مهم و اثرگذار برای نهادینهسازی فرهنگ انتظار در جامعه اسلامی است. نهادهای آموزشی چون ارتباط نزدیک، زنده، همیشگی و منظم با مخاطبان خود دارند که خیل عظیمی از کودکان، نوجوانان و جوانان را در بر میگیرد، جایگاه مهمی در تعلیم و تربیت افراد دارند و در کنار دیگر نهادهای دیگر اجتماعی، مسئولیت اهتمام به امر تربیت دینی مردم را بر عهده دارند. تعلیم و تربیت انسانها کاملاً وابسته به آموزش و پرورش رسمی نیست، اما باید اذعان کرد که جریان تعلیم تربیت از طریق نهادهای رسمی یکی از مهمترین و هدفمندترین بخش تعلیم و تربیت آدمی است. (کشاورز، 1387: 100- 120 )
آموزش و پرورش، نهادی است که میتواند اصول و مفاهیم انتظار را در افراد درونی کند و به اصلاح رفتارهای آنها منجر شود. هرگونه تغییر اجتماعی و حرکت اصلاحطلبانه باید از طریق تعلیم و تربیت، آن هم معطوف به نسل جوان و نوجوان آغاز شود و آموزش و پرورش میتواند به عنوان نهاد پیشرو به این اهداف یاری برساند. (کریمی، 1380: 22)
این نظام دو دسته کارکرد اساسی دارد که عبارتند از:
1. مهارتآموزی، انتقال و تولید دانش؛
2. ایجاد و انتقال هنجارها و ارزشهای پیشنیاز تحول و تعبیه نظام شخصیتی متناسب با آن. (موسوی، 1388: 90)
در بند چهارم پیشگفتار کلیات طرح تغییر بنیادی نظام آموزش و پرورش آمده است: «چون وظیفه اصلی نظام آموزش و پرورش، تربیت انسانهای الهی و همجهت و هماهنگ با معیارهای اسلامی است، لازم است تزکیه و تربیت همچون نوری بر تمامی عناصر، اجزا و برنامههای نظام بتابد و به منزله بستری برای یکایک آنها باشد. توجه به این مهم که تزکیه نه تنها از تعلیم جدا نیست، بلکه به صورتی انفکاکناپذیر به آن پیوسته است و بر آن تقدّم رتبتی دارد، موجب میشود که در کلیه مراحل سازماندهی و اجرای نظام، تربیت متعادل و متوازن تمام ابعاد شخصیت انسان تا وصول به درجه انسان کامل، جهت اصلی حرکت باشد.» (طرح کلیات نظام آموزشی و پرورشی جمهوری اسلامی ایران، مصوب 1367 و 1368: 9)
در این زمینه بیان این نکته حائز اهمیت است که مدارس و معلمان و نظام آموزشی نقش بسیار مهمی را دارا می باشند ، واین کار نیازمند منابع درسی مناسب و معلمان آگاه می باشد، برتراند راسل نیز معتقد است ارزشهای اجتماعی باید از طریق نظام آموزشی گسترش یابد. از نظر وی، اگر خواهان نظامی از ارزشها هستیم، باید در نظام آموزشی، آن ارزشها را رعایت كنیم و آموزش دهیم. (راسل، ۱۳۶۳: ۳۴۵)
اعتقاد به انتظار ظهور مهدی موعود (عج) از جمله آرمانهای مهم در تعلیم و تربیت اسلامی است که باید در برنامههای آموزشی مدارس قرار گیرد؛ زیرا انتقال فرهنگ انتظار به نسل نو و تربیت آنها به عنوان منتظران ظهور مهدی موعود (عج) نیازمند بهرهگیری از شیوههای خاص تربیتی است. امروزه نظام تعلیم و تربیت در ترویج ایدئولوژی نقش مهمی دارد و در ترویج دین (چه به صورت برنامه آشکار یا صریح و چه به صورت برنامه ضمنی ) نقش مهم و کارآمدی بازی میکند. (خالقخواه و مسعودی، 1389: 122) با این حال، رواج بحرانهای اخلاقی و ناهنجاریهایی که نسل جوان را آماج حملات مختلف قرار داده است، به توجه و آگاهی افزونتر نسبت به فرهنگ انتظار نیاز دارد.
شناخت امام زمان(عج) به شناخت معیاری بستگی دارد که به سبب آن میتوان فهمید در سه ساحت مهم اعتقادی، اخلاقی و عملی چگونه باید بود. (شفیعی سروستانی، 1385: 90) بخشی از شناخت آن حضرت مربوط به شخص اوست مبنی بر اینکه پدر و مادرش چه کسانی هستند. بخشی مربوط به شخصیت حقوقی اوست مبنی بر اینکه او امامی از امامان معصوم(ع) از اهل بیت پیامبر اکرم(ص) و جانشینی از جانشینان راستین آن حضرت است. روشن است این جنبه از شخصیت امام زمان(عج) که از آن به «امامت خاصه» نیز تعبیر میشود، بخشی تفکیکناپذیر از اصل امامت یا امامت عامه است که به عنوان اصلی از اصول دین و مذهب شیعه مطرح است و به تصریح روایات معتبر، نشناختن جایگاه امامت امام _ در همه ابعاد آن _ همان است و مردن به مرگ جاهلیت و کفر همان. (ابراهیمزاده آملی، بی تا: 82-100) از این منظر، موضوع انتظار منجی، فراتر از بحثی صرفاً اعتقادی، فرآیندی جاری در نهادهای آموزشی و تربیتی است که باید بررسی شود. سؤال مهم این پژوهش آن است که فرهنگ انتظار در جامعه زمینهساز ظهور (در جامعه آماری مطرح شده) در چه سطحی از مطلوبیت قرار دارد؟
فرضیههای پژوهش
فرضیه اصلی
وضعیت فرهنگ انتظار در میان دانشآموزان پسر مدارس راهنمایی ناحیه 4 شهر شیراز از سطح متوسط بالاتر است.
فرضیههای فرعی
1. میزان ایمان و باور قلبی به حضرت مهدی(عج) در میان دانشآموزان پسر مدارس راهنمایی ناحیه 4 شهر شیراز از سطح متوسط بالاتر است.
2. میزان انتظار ظهور حضرت مهدی(عج) در میان دانشآموزان پسر مدارس راهنمایی ناحیه 4 شهر شیراز از سطح متوسط بالاتر است.
3. میزان علم و شناخت حضرت مهدی(عج) در میان دانشآموزان پسر مدارس راهنمایی ناحیه 4 شهر شیراز از سطح متوسط بالاتر است.
4. میزان آگاهی به فلسفه غیبت در میان دانشآموزان پسر مدارس راهنمایی ناحیه 4 شهر شیراز سطح متوسط بالاتر است.
5. میزان آگاهی به فلسفه ظهور در میان دانشآموزان پسر مدارس راهنمایی ناحیه 4 شهر شیراز از سطح متوسط بالاتر است.
ابعاد و مؤلفههای پژوهش
پژوهش حاضر، فرهنگ انتظار را در قالب ابعاد پنجگانه ایمان و باور قلبی به حضرت مهدی(عج)، انتظار ظهور، علم و شناخت به حضرت مهدی(عج)، آگاهی به فلسفه غیبت و آگاهی به فلسفه ظهور بررسی کرده است. ایمان و باور قلبی به حضرت مهدی(عج) به معنای اعتقاد به وجود و حضور امام و واسطه فیض بودن ایشان در نظام هستی به اذن خداوند متعال است. مؤلفههای آن را نیز میتوان چنین برشمرد: احساس همیشه حاضر و ناظر بودن حضرت مهدی(عج)، آرامش و امیدآفرینی یاد حضرت، احساس تضرع و گریه برای رسیدن به حضرت، دلتنگ بودن برای زیارت مسجد جمکران، وارسته و پاک دانستن منتظران آن حضرت، اثرپذیری از دعاهای خوانده شده برای حضرت.
انتظار ظهور حضرت مهدی(عج) با چنین مؤلفههایی مشخص میشود: خواندن همیشگی دعای فرج هنگام نماز یا در طول روز، تعمیق روحیه تعاون و همبستگی مسلمانان به موجب انتظار فرج، تلاش برای اصلاح رفتار و بهتر بودن به امید پذیرش در پیشگاه حضرت، آرزومندی شهادت در رکاب امام زمان(عج)، آگاهی از وظایف و تکالیف در عصر غیبت، خود را از منتظران امام زمان دانستن و داشتن احساس خوب به این موضوع.
علم و شناخت به حضرت مهدی(عج) نیز این موارد را در بر میگیرد: سال تولد حضرت مهدی(عج)، مکان تولد ایشان، القاب و صفات ایشان، زمان شروع غیبت ایشان، مقام معنوی حضرت مهدی(عج)، منظور از وقت معلوم که خدا مهلت داده و اینکه در زمان ظهور حضرت مهدی(عج)، کدام یک از پیامبران، وی را همراهی میکنند.
آگاهی به فلسفه غیبت، در واقع، آگاهی به علت و چرایی غیبت حضرت مهدی (عج) است. مؤلفههایی مانند: آزمایش مردم، حفظ ایمان و استقامت در دینداری، ایجاد امید به آینده، جلوگیری از شهادت زودهنگام ایشان، پر شدن جهان از ظلم و جور و بیعت نکردن با هیچ یک از طاغوتهای زمان در این قسمت بررسی میشود.
آگاهی به فلسفه ظهور به معنای واکاوی ویژگیهای ظهور است و چنین مؤلفههایی را شامل میشود مانند: رسیدن مردم به رفاه اقتصادی، تشکیل حکومت واحد جهانی، ایجاد امید به آینده، آشکار شدن حق و از بین رفتن باطل، رشد علم و اجرای دین خدا. (حسینزاده و همکاران، 1388: 150-129 )
قلمرو پژوهش
1. قلمرو موضوعی: مطالعه و بررسی وضعیت فرهنگ انتظار.
2. قلمرو زمانی: اطلاعات و دادههای مربوط به نیمه اول سال تحصیلی 93 _ 1392.
3. قلمرو مکانی: دانشآموزان پسر مدارس راهنمایی ناحیه 4 شهر شیراز.
روش و نوع پژوهش
این پژوهش از نظر هدف، از نوع کاربردی است و روش این پژوهش نیز توصیفی و از نوع پیمایشی است.
روش گردآوری اطلاعات
در این پژوهش برای جمعآوری اطلاعات از دو روش استفاده شده است:
الف) روش کتابخانهای: مباحث نظری با استفاده از منابع کتابخانهای و مقالات مختلف در ارتباط با موضوع پژوهش و نیز مراجعه به کتابخانه تخصصی گرد آمده است.
ب) روش میدانی: شامل جمعآوری اطلاعات، تست پرسشنامه در جامعه آماری، جمعآوری اطلاعات نهایی از جامعه آماری و تجزیه و تحلیل آن است.
جامعه آماری و نمونه آماری و روش نمونهگیری
در پژوهش حاضر، جامعه آماری مورد مطالعه شامل دانشآموزان پسر مدارس راهنمایی ناحیه 4 شهر شیراز در نیمه اول سال تحصیلی 93 _ 1392 میشود. نمونه آماری نیز از میان این افراد انتخاب شده است.
روش نمونهگیری نیز به صورت نمونهگیری تصادفی طبقهبندی شده است، به گونهای که از میان افراد، نمونهها به صورت تصادفی بررسی شدهاند.
ابزار گردآوری دادهها و اطلاعات
ابزار اصلی در این پژوهش، شامل پرسشنامه استانداردی است که حسینزاده و همکاران (1388) طراحی کردهاند. این پرسشنامه در پنج بخش شامل ایمان و باور قلبی به حضرت مهدی(عج)، انتظار ظهور حضرت مهدی(عج)، علم و شناخت حضرت مهدی(عج)، آگاهی به فلسفه غیبت، آگاهی به فلسفه ظهور، 24 پرسش دارد. برای بررسی روایی و محتوایی پرسشنامه از نظر چند تن از استادان حوزه علوم دینی و کارشناسان حوزه و دانشگاه استفاده شد که تأیید گردید. برای سنجش پایایی پرسشنامه، تعدادی از پرسشنامهها در میان جامعه آماری، توزیع و با استفاده از نرمافزار spss، ضریب آلفای کرونباخ آن اندازهگیری شد. با توجه به اینکه آلفای کرونباخ، عدد 85/0 شده است، پایایی پرسشنامه نیز تأیید میشود.
روشهای تجزیه و تحلیل دادهها
در این پژوهش، برای تحلیل استنباطی دادههای به دست آمده، با استفاده از ابزار اندازهگیری آزمون میانگین یک جامعه آماری از مناسب بودن یا نبودن وضعیت فرهنگ انتظار و ابعاد آن در جامعه آماری مورد نظر اطلاع کسب میکنیم. همچنین به منظور رتبهبندی ابعاد این موضوع و اینکه کدام بعد از نظر مخاطبان در اولویت است، از آزمون فریدمن استفاده شده است.
نتیجهگیری
انتظار فرج در تفکر اسلام ناب شیعی نوعی آمادگی است برای پاک شدن و حرکت پایدار همراه با خودسازی، دگرسازی و زمینهسازی. انتظار موعود در نگاه شیعی، انتظاری صرفاً ایدهآلی و آرمانی بدون آثار عینی و عملی نیست. انتظار موعود در این مفهوم، انتظار پیدایش جامعهای است که انسانها در پرتو آموزههای مهدوی در تمام ابعاد وجودی به تکامل علمی، عقلی و معنوی برسند و همه استعدادها و ظرفیتهای ذاتی و درونیشان شکوفا شود و در نتیجه، همگی به مراتبی از مقام انسان کامل به فراخور ظرفیت خود برسند.
از این رو، وظیفه مهم منتظران در عصر غیبت، فراهمسازی بستر و زمینه مناسب برای ظهور است. زمینهسازی ظهور یعنی فراهم ساختن و ایجاد مقدمات و اسباب و علل ظهور به گونهای كه شرایط برای تحقق ظهور و خارج شدن امام از پردۀ غیبت، هموار باشد تا امام بتواند حركت خود را آغاز کند و حكومت جهانیاش را تحقق بخشد. (پورسیدآقایی، 1388: 20)
آمادهسازی جامعه برای ظهور مهدی موعود (عج) نیازمند تربیت نیروهایی کارآمد و متعهد است و این امر جز در سایه تعلیم و تربیت درست به دست نمیآید. از این رو، امروزه تعلیم و تربیت، شاخصی اثرگذار در فرهنگ به شمار میرود. اگر هدف از تربیت دینی به معنای عام کلمه، پرورش انسانهای دینمدار و دیندار باشد، هدف از تربیت دینی یا اسلامی، پرورش انسانهایی است که ضمن باور قلبی به اصول اعتقادی اسلام، مطابق با موازین آن در عرصه فردی و اجتماعی عمل کنند. (شمشیری، 1387: 54)
نظامهای تعلیم و تربیت، در جوامع مختلف، آرمانها و اهداف ویژه و متناسب با نظام ارزشی و اعتقادی خود را دارد. باور به فلسفه «انتظار فرج» یا رویكرد «منجیگرا» از جمله آرمانهایی است كه در جامعه اسلامی به ویژه شیعی با اهداف نظام آموزشی باید هماهنگ باشد و در صدر برنامههای کلان تربیت دینی قرار گیرد. «فلسفه انتظار» از جمله ارزشمندترین و سرنوشتسازترین سرمایههای اجتماعی و معنوی است كه در حوزه تعلیم و تربیت باید به حفظ، گسترش و فرهنگسازی برای انتقال مطلوب و مناسب آن به نسل جدید توجه کرد. (مرزوقی، 1387: 127-137)
یکی از نهادهای مهمی که در این راستا نقش مهمی ایفا میکند، آموزش و پرورش است؛ زیرا مخاطب آن، دانشآموزان امروزند که اگر تربیت آنها مهدوی باشد، جامعۀ زمینهساز ظهور را در فردایی روشن رقم میزنند. با توجه به حاکم بودن رویکرد دینی بر نظام آموزشی کشور از یک سو و نقش تعیینكننده آموزش و پرورش در اعتلای فرهنگ انتظار از سوی دیگر، بسترسازی درست برای گسترش این امر اهمیت دارد.
با توجه به آنچه بیان گردید، پیشنهادهای زیر در این راستا ارائه میشود:
آموزش و پرورش برای نهادینهسازی فرهنگ انتظار و درونی سازی این مفاهیم باید از روشهای متنوع و مؤثر مبتنی بر اصول دینی و روانشناختی بهره گیرد. یكی از راهكارها، برگزاری جلسات مذهبی و برنامههای فرهنگی مانند مسابقات مطالعه و کتابخوانی به ویژه مراجعه به كتابهای اصیل اسلامی در این حوزه است. برای مثال، از آنجا که ولایتمداری و اماممحوری بخش اصلی فرهنگ انتظار است، پیگیری این کارها اهمیت مییابد.
بهره مندی از نظر متخصصان صاحبنظر و مربیان آگاه و باکفایت در موضوع مهدویت یکی از ضرورتهای تعلیم و تربیت است. از آنجا که برای تغییر و نوسازی جامعه، انسانها باید آموزش ببینند و آماده پذیرش تحول و نوسازی باشند، (روکس برو، 1370: 53) به نظر میآید معلمان و مربیانی که در این حوزه فعالیت میکنند، باید آموزش ببینند و با شیوههای نوین و اثرگذار آموزشی آشنا شوند.
به فرهنگ انتظار باید به عنوان یكی از اهداف مهم نظام تعلیم و تربیت توجه صورت گیرد و گفتمانهای تبلیغی و تشریح ادبیات مهدویت بررسی شود.
متن درسی باید تصویری صادق و کامل از آرمانهای تربیتی باشد. (معیری، 1364: 144) در واقع، کتاب درسی و محتوا، ابزار مهمی در انتقال دینی مفاهیم هستند. از این رو، موضوع انتظار باید در كتابهای درسی تجلی یابد و این امر نیازمند بازنگری و اصلاح مستمر کتابهای درسی بر اساس این شاخصهاست. همچنین این مفاهیم ارزشی باید بر اساس درک و فهم دانشآموزان در سطوح مختلف تحصیلی طراحی شود.
یکی از موانع مهم در تبلیغ فرهنگ انتظار این است که به گیرنده پیام توجه کافی نمیشود و ارسال پیام تنها یکطرفه است. این در حالی است که دیدگاه مخاطبان باید شناخته و تحلیل شود. در این راستا، روشهای تدریس باید ارزیابی شوند. تنها در این صورت میتوان امید داشت دین همچون فضایی برای برنامهریز درسی عمل کند که هدایتگر و انرژیبخش است و بدین ترتیب، محصولی تولید میشود که در فضای غیر دینی به دست نخواهد آمد. (موسیپور، 1382: 58)
فعالیتهای فوق برنامه در زمینه فرهنگ انتظار، گاهی به صورت موازی و همراه با اعمال سلیقه صورت میگیرد که پیآمدهای نامطلوبی دارد. این امر نیازمند سازماندهی و برنامهریزی مناسب است.
بنابراین، میزان موفقیت برنامههای درسی و آموزشی در آشناسازی دانشآموزان با مفاهیم مهدویت باید همواره ارزیابی و سنجش شود.
منابع
اصفهانی، محمدتقی (1372). مکیال المکارم، ج2، تهران: انتشارات بدر.
تونهای، مجتبی، (1385). موعودنامه، قم: میراث ماندگار، چاپ سوم.
جعفری، محمدتقی، (1388). فرهنگ پیشرو و فرهنگ پیرو، قم: مؤسسه تدوین و نشر آثار استاد علامه جعفری.
حکیمی، محمدرضا، (بی تا). خورشید مغرب، بی جا: بی نا.
خلجی، محمدتقی، (1384). تشیع و انتظار: شیعیان و انتظار ظهور حضرت مهدی (عج)، قم: انتشارات میثم تمار.
راسل، برتراند، (۱۳۶۳). قدرت، ترجمه: نجف دریابندری، تهران، بی جا .
روکس برو، یان، (1370). نظریههای توسعه نیافتگی، جامعهشناسی توسعه، ترجمه: مصطفی ازکیا، تهران: نشر توسعه.
شفیعی سروستانی، محمد (1385). شیعه، انتظار و وظایف منتظران، قم: مؤسسه فرهنگی انتظار نور.
شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، (1395هـ . ق). تهران: دارالکتب الاسلامیه.
صافی گلپایگانی، لطفالله (1365). امامت و مهدویّت، جلد 2 ، قم: دفتر انتشارات اسلامی ،وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه، بهار.
صدر، سید محمدباقر، (1382). رهبری بر فراز قرون (گفتوگو درباره امام مهدی (عج))، تحقیق: دکتر عبدالجبار شراراه، ترجمه: مصطفی شفیعی، تهران: انتشارات موعود.
کربن، هانری (1382). شیعه ، مذاکرات و مکاتبات با علامه طباطبایی ، ج 4 ، تهران ، موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه .
کریمی، عبدالعظیم (1380). سازههای تربیت و دموکراسی، تهران: پژوهشکده تعلیم و تربیت.
معیری، محمدطاهر (1364). مسائل آموزش و پرورش، تهران: نشر امیرکبیر.
مکارم شیرازی، ناصر (1375). حکومت جهانی مهدی (عج)، قم: علمیه.
موسیپور، نعمتالله (1382). مبانی برنامهریزی آموزش متوسطه، مشهد: آستان قدس رضوی.
وبر، ماکس (1373). اخلاق پروتستان و روح سرمایهداری، ترجمه: عبدالمعبود انصاری، تهران: سمت.
وزارت آموزش و پرورش (1368). طرح کلیات نظام آموزشی و پرورشی جمهوری اسلامی ایران، مصوب شورای تغییر بنیادی نظام آ.پ، تهران: وزارت آموزش و پرورش.
ابراهیمزاده آملی، عبدالله، (بی تا). «بالندگی اندیشه مهدویت در فرهنگ تشیع»، مجله مربیان، سال هشتم، شماره 28.
پورسیدآقایی، سید مسعود (1388). «زمینهسازی ظهور»، فصلنامه مشرق موعود، سال سوم، شماره 10.
حسنآبادی، سیاوش و جلال راعی (1389). «فرهنگ زمینهسازی ظهور»، مجله مطالعات راهبردی دفاعی، سال یازدهم، شماره 11.
حسینزاده، اکرم، رضا همایی و محمداحسان تقیزاده (1388). «بررسی باور به مهدویت در میان جوانان تهرانی»، فصلنامه مشرق موعود، شماره 12.
خالقخواه، علی و جهانگیر مسعودی (1389). «رویکرد تربیت دینی با توجه به دو مؤلفه عقلمحوری»، فصلنامه مطالعات تربیتی روانشناسی، سال یازدهم، شماره 2.
رهنما، سید احمد (بی تا). «آسیبشناسی فرهنگی (2) »، مجله معرفت، شماره 31.
شمشیری، بابک (1387). «جهانی شدن و تربیت دینی از منظر مدرنیسم، پست مدرنیسم و عرفان اسلامی»، مجله دانشور رفتار، سال پانزدهم، شماره 30.
زین الدین عاملی ( شهید ثانی) (1381)، منیه المرید ( به نقل از : فصلنامه انتظار موعود، شماره 5 ، پاییز ).
کشاورز، سوسن (1387). «شاخصها و آسیبهای تربیت دینی»، دوفصلنامه تربیت اسلامی، سال سوم، شماره 6.
مرزوقی، رحمتالله (1388). «سیمای مهدویت در برنامه های آموزشی مدارس :رویكردی به فلسفه تربیتی انتظار»، دوفصلنامه تربیت اسلامی، سال سوم، شماره 7.
موسوی، سید مهدی (1388). «مدرسه مهدوی، درآمدی بر فلسفه و نظام آموزش و پرورش زمینهساز ظهور»، فصلنامه مشرق موعود، سال سوم، شماره دهم.