مقدمه انحراف و ناهنجاري، سابقه ديرينهاي در زندگي بشر دارد. در قرآن و آيات خلقت آدم آمده است که فرشتگان، آفرينش موجود زميني را مايه خونريزي و فساد در زمين ميدانستند، به گونهاي كه پس از هبوط حضرت آدم ابوالبشر به زمين، تاكنون شاهد انواع جنايت، فساد، تباهي و انحراف هستيم. از سوي ديگر، پروردگار حكيم هنگام خلقت بشر، خوب و بد را به نفس او الهام كرد: «فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَیهَا». خداوند در عين اینکه انسان را به وجدان و فطرت متنعم كرد (رسول باطني)، رسولاني براي او فرستاد تا به واسطه آنان، سعادت دنيا و آخرتش را در دفتري به نام «دين» در دست وی قرار دهد تا بتواند رفتار فردي و اجتماعي خويش را سامان بخشد. بنيآدم به جاي لبيك گفتن به نداي باطني و فطري خویش، از نفس اماره پيروي كرد و راه انحراف را در پيش گرفت. روشن است كه ساختار جامعه با كژيها و انحرافها، متزلزل ميشود و نميتواند سعادت و كمال بشر را تضمين كند. از اينرو، كنترل و مراقبت در رفتار فردي و اجتماعي انسانها، امری ضروري است. بنابراین، خداوند عليم و حكيم، دستورها و قوانین خاصي را بیان فرموده است تا، افراد جامعه بر يكديگر نظارت کنند. راهكارهاي ديني كنترل اجتماعي، همواره آثار چشمگير خود را در زمينه مهار جرم و کجروی بر جا نهاده و توجه متفکران علوم اجتماعي را به خود جلب كرده است. «انتظار فرج» يكي از آموزههاي ديني به شمار میآید كه نقش مهمی در كنترل ناهنجاريهاي اجتماعي و اصلاح جامعه دارد و در واقع، نوعي آمادگي براي پاك شدن، پاك زيستن، پویش همیشگی همراه با خودسازي، ساختن دیگران و زمينهسازي براي ايجاد حكومت صالح مهدوي است. به طور کلی، انتظار فرج، با نظارت اجتماعي، سبب همبستگي اجتماعي و تشکیل جامعه اخلاقي ميگردد. «منتظران» براي تحكيم اهداف متعالي فرهنگ مهدوي، از هيچ كوششی دريغ نميكنند و با احساس مسئوليت و تعهد در برابر سرنوشت جامعه، با روحي سرشار از عزت ديني، به وظيفة عمومي خود برای امر به معروف و نهي از منكر، عمل ميكنند. آنان با معرفی الگوهاي رفتاري مناسب با هنجارهاي ديني و حس کردن خود در پرتو نظارت حضرت ولي عصر(عجّل الله تعالی فرجه الشریف)، ساختار بازدارندگي انتظار را به روشني در جامعه نهادينه ميكنند و «اصلاح طلبي» در حوزة روابط اجتماعي را سرلوحه فعاليتشان قرار ميدهند. ضرورت وجود هنجارها صفت اصلی انسانها، اجتماعي بودن و زندگي گروهي آنها است. انسان از لحظه تولد تا دم مرگ به ديگران نياز و وابستگی دارد و به ناچار براي رفتار و كنش در چارچوبهاي معين و براساس الگوهايي نسبتاً همساز با يكديگر، نيازمند قواعد رفتار خاص خود است تا يگانگي اجتماعي محفوظ بماند. همّت هر جامعهای نیز همواره صرف پديد آوردن عوامل حفظ، استمرار و استحكام بخشيدن به این مسئله ميشود. «هنجارها»، مرجع عمل هستند؛ زیرا هنجار، اصل، قاعده يا قانون محسوب میشود كه بايد رفتار را هدايت و راهبري کند و به يك معنا، فرمول رفتار است و سبب همسازي با محيط و انتظارات جامعه ميشود. از آنجا كه هنجارهاي اجتماعي، تعيينكننده رفتار و واكنشهاي انسان در جامعهاند و مشخص ميكنند فرد بايد چه بگويد و از چه اجتناب ورزد تا جامعه او را به عضويت خود بپذيرد، بحث جامعهپذيري انسانها مطرح میشود. ايجاد مقررات، سنتها و قوانين، براي حفظ و يكپارچگي جامعه لازم است. ما از قواعد اجتماعي يا هنجارها پيروي ميكنيم؛ زيرا در نتيجه اجتماعي شدن، اين كار براي ما به صورت عادت در آمده است. ما با اعتقاد آگاهانه به اینکه رفتاري را كه هنجارها دربرميگيرند، موّجه است، از هنجارها پيروي ميكنيم. ممكن است رفتار افراد از هنجارهاي اجتماعي فاصله بگيرد و با آن متفاوت و حتي مخالف باشد. بنابراین، جامعه براي مقابله با اين نوع مشكلات، با استفاده از ابزارهاي متعدد، درصدد جلوگيري و كاهش اين نوع ناهنجاريها است تا انسجام اجتماعي حفظ شود و نظم آن محفوظ بماند. پس متفکران به دنبال عواملي براي همنوا شدن افراد هنجارشكن با جامعه و كاهش پيآمدهاي هنجارشكني هستند. اهميت انتظار فرج انتظار فرج، راهكاري براي كاهش ناهنجاريها، عاملي براي همنوايي و الگويي براي بازدارندگي كژيهاست. هر مسلماني در پرتو فرهنگ غني انتظار، وظيفه دارد ظلم و فساد و ناهنجاري ديني را در جامعه محكوم کند و براي تحقق هدفهاي متعالي اسلام بكوشد تا به سهم خود، به اسلام و جوامع انساني كه به دلیل نداشتن رهبران شایسته و الگوهاي مناسب زندگي، در سرگرداني به سر ميبرند، خدمتي انجام دهد. شایسته نیست منتظران بنشیند و تسليم ناهنجاريها و كژيها شوند یا نظارهگر صحنههاي ناهنجار و انحطاط اخلاقی جامعه باشند. چنین کاری با انتظار مصلح موعود و فلسفه انتظار همآهنگی ندارد: «وَقُلْ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ وَسَتُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ». و بگو: [هر کاری میخواهید] بکنید که به زودی خدا و پیامبر او و مؤمنان در کردار شما خواهند نگریست، و به زودی به سوی دانای و آشکار بازگردانیده میشوید؛ پس شما را به آنچه انجام میدادید آگاه خواهد کرد. عدالت كه يكي از آموزههاي انتظار است، عاملي براي استحكام نظم اجتماعي، رعايت هنجارهاي ديني و جلوگيري از ناهنجاري و کجروی به شمار میآید. انتظار فرج، راهكاري است كه نهادينه و فراگير شدنش در جامعه، سبب همبستگي اجتماعي است و فرا تئوري و دكترينی است كه معضلات كنوني جوامع انساني را پاسخ میگوید. تئوريهاي كنترل اجتماعي با وجود مكانيسمهاي مختلف، جوابگوي نيازهاي جامعه انسانی نیست و هر روز بر تعداد هنجارشكنان افزوده ميشود و کاستی این تئوریها بر همگان روشن شده است. پس اگر انتظار فرج، به طور صحيح در جوامع بشري رواج يابد، میتواند در كنترل ناهنجاريها و كاهش کجرویها نقش مؤثری ایفا کند. مفهوم شناسی 1. هنجار اصل، قاعده يا قانوني است كه بايد رفتار را هدايت و راهبري نمايد؛ ـ نوع عيني يا فرمول مجرد، آنچه بايد باشد؛ ـ هر آنچه قضاوتي ارزشي را ميپذيرد، نظير قاعده، هدف و حتي مدل. 2. بيهنجاريااا وضعيتي كه در امور اجتماعي ـ بدون امكان در نظر گرفتن هر گونه هنجاري ـ صورت ميپذيرد و در آن چيزي باقي نميماند جز اشتهاي فردي و كنترلناپذير اشخاص كه بيحد و حصر و اشباعناپذير است؛ ـ وضعيت و حالتي است كه زماني اتفاق ميافتد كه انتظارات فرهنگي با واقعيات اجتماعي ناسازگار باشد؛ ـ گاه در مفهوم، مترادف با کجروی و به معناي تخلف از ارزشها و هنجارهاي حاكم بر روابط اجتماعي است؛ ـ گاه در مفهوم كلي یعني ابعاد و ويژگي و حتي رفتارهاي غيرمتعارف و غيرمعمول به کار میرود. 3. کجروی رفتار ناسازگار و غيرمنطبق با انتظارات جامعه يا يكي از گروههاي مشخص درون آن و دوري جستن و فرار از هنجارهاست؛ ـ ناهمنوايي با هنجار يا هنجارهاي معيني است كه تعداد بسیار زیادی از مردم، در اجتماع يا جامعهاي پذيرفتهاند. 4. نابهنجاري اجتماعي نابهنجاري يا اختلالی كه در روابط فرد يا گروه با محيط اجتماعي خود يا ساخت كاركرد جامعه پديد ميآيد. 5. انحراف اجتماعي سرپيچي مدلهاي رفتاري و هنجارهاي نهادي از حركت در مسیر تعيين شده است. این مدلها و هنجارها، رفتار جمعي را رهبري ميكنند؛ ـ رفتاري كه به طريقي با انتظارهاي مشترك اعضاي جامعه سازگاري ندارد و بيشتر افراد، آن را ناپسند و نادرست ميدانند. پس شخص تا آن حد «بهنجار» تلقي ميشود كه با ضوابط اخلاقي و فرهنگي جامعهاش سازگار و همآهنگ باشد. بنابراین، بهنجاري، با رعايت قواعد اجتماعي و «نابهنجاري» با «سلوك ضد اجتماعي» يكسان انگاشته ميشود. پس کجروی و ناهنجاري اجتماعي به يك معنا، ناهمنوايي با هنجارهاي جامعه است. 6. انتظار ـ مصدر متعدي: چشم داشتن، چشم به راه بودن؛ ـ اسم مصدر: چشمداشت، چشمداشتگي؛ ـ نگراني. ـ انتظره: ترقّبه و توقّعه و تأنّي عليه؛ ـ منتظرش ماند، انتظارش را كشيد؛ ـ الفرج (فرج): گشايش. انتظار فرج، انتظار گشايش و پيروزي حكومت عدل علوي، بر حكومتهاي كفر و بيداد، به رهبري ولي عصر(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) است. پس انتظار فرج، انتظار تحقق يافتن آرمانهاي بزرگ عدالتخواهي، اصلاحطلبي و ظلمستيزي محسوب میشود. «انتظار يا آيندهنگري به حالت كسي گفته ميشود كه از وضع موجود ناراحت است و براي ايجاد وضع بهتري تلاش ميكند.» نگرشهاي جامعه شناسي به کجروی (ناهنجاري اجتماعي) بررسي و تفسير رفتارهاي كجروانه در ارتباط و نسبت با نيروهایي اجتماعي يا فرهنگي است كه خارج از افراد قرار دارد؛ نيروهايي كه چون از طبقات و ساختارهاي اجتماعي نشئت ميگيرد، بر گروههاي وسيعي از افراد اثر ميگذارد. بدين گونه ويژگي اساسي اين نگرش به ناهنجاري و کجروی، التزام به ماهيت اجتماعي و فرافردي آن است، ناهنجاري و کجروی به منزله مفهومي مورد توجه قرار ميگيرد كه متغيرهاي موجود در تعريف آن، با مفهوم جامعه و ساختار و نهادهاي فراگير اجتماعي مرتبط است؛ مفهومي كه نه تنها آن را در قالبي محدود به فرد يا افرادي خاص مطالعه میکند، بلكه فهم دقيق و صحيح آن، در كنار فهم اين ساختارها و نهادها و در قالب تحليل كلان آن ممكن خواهد بود: الف) تعبيرهاي ساختي اين نگرش، جامعه را نظامي متشكل از اجزاي سازگار با يكديگر ميداند و اعتقاد دارد ضامن سازگاري ميان اين اجزا، وجود نوعي وفاق ميان اعضاي جامعه در زمینه ارزشهاي مشترك است. در اين نگرش، هنجارها، نمودهاي عملي و تفصيلي ارزشها و اهداف مبتني بر آن به شمار ميآيد و کجروی و ناهنجاري نيز رفتار شكننده و نقض كننده آن هنجارهاست. ب) تعبيرهاي خرده فرهنگي محور اصلي در اين تعبيرها، متعارض قلمداد كردن هنجارها و ارزشهايي است كه گروههاي متفاوت قومي يا طبقاتي يا خرده فرهنگهاي موجود در جامعه بدان پایبند هستند. از ماهيت اين رفتارها، با تعبیرهایی نظیر رفتار منطبق با الگوهاي فرهنگي يا واكنشهاي جانشین در برابر هنجارها ياد ميشود. شيوه اين مقاله، از اينگونه تحليلها، عموميتر و جامعتر است؛ چون معتقديم كه خود افراد، نقش مهمی در كاهش و كنترل ناهنجاري دارند، گرچه نظام ساختاري جامعه هم نقش خاص خود را دارد. پس به نظر ما، فرد و ساخت و نهاد جامعه در كاهش ناهنجاري، مكمل و متمم يكديگرند. ملاكهاي تشخيص ناهنجاري و کجروی کجروی و ناهنجاري اجتماعي، رفتاري است كه به طريقی با انتظارهاي مشترك اعضاي جامعه سازگاري ندارد و بيشتر افراد آن را ناپسند و نادرست ميدانند. انديشمندان براي تشخيص ناهنجاريهاي اجتماعي، ملاكهايي به شرح ذیل ذكر كردهاند: 1. ملاك آماري يكي از روشهاي متداول براي تشخيص رفتار نابهنجار، روش توزيع فراواني ویژگیهای متوسط است كه انحراف از آن، غيرعادي بودن را نشان ميدهد. در اين روش، يك حد متوسط وجود دارد كه افراد بهنجار را شامل میشود. پس كساني كه بيرون از اين حد قرار دارند، «نابهنجار» خواهند بود. هنجارها یا معيارهاي اجتماعي، مواردي هستند كه اكثريت افراد جامعه آن را پذيرفتهاند. پس یک رفتار تنها هنگامي رفتار «نابهنجار» ناميده ميشود كه نشاندهنده «ناهمنوايي» فرد با هنجارهاي اجتماعي باشد. 2. ملاك اجتماعي انسان، موجودي اجتماعي است كه در قالب الگوهاي فرهنگي و اجتماعي زندگي ميكند. همين قالبها و الگوها، معيار تشخيص این نکته هستند که رفتار فرد تا چه حد با هنجارها، سنتها و انتظارات جامعه مغايرت دارد و جامعه چگونه درباره او قضاوت ميكند. بدين ترتيب، رفتاري كه مورد قبول جامعه نباشد، «نابهنجار» تلقي ميشود. 3. ملاك فردي يكي از ملاكهاي تشخيص رفتار «نابهنجار»، درجة ناراحتي و اختلال مانند افسردگي، ترس، اظطراب و است كه موجب آسيب رساندن به رفاه فرد و اجتماع میگردد. دستهبندی مختلف انحرافات و ناهنجاريها الف) نوعي همنوايي فردي كه سبب ناهنجاري ميشود، ناشي از علل جسماني ـ رواني است كه امکان دارد بر اثر نارضايتي، ناهمآهنگی و سركشي، سبب پیدایش نگرشها و رفتارهاي متخالف يا منظم (ضد قواعد رفتار و ارزشهاي يك محيط خاص) شود. ب) نپذیرفتن يك نظم جا افتاده با رژيمي كه نامطلوب تلقي ميشود، ميتواند رفتارهاي انحرافي را پدیدار سازد. در اين صورت، فرد منحرف، سلسله مراتب پذيرفته ارزشي را طرد ميكند، افعال ديگر را مطرح ميسازد و میکوشد تا نظمي ديگر را كه «برتر» ميشناسد، اعمال کند. ج) انحرافات اجتماعی كه ماهيت جمعي و علت اجتماعي دارند. اين انحرافات بدان دلیل رخ میدهد كه سازمان اجتماعي موجود به مسائل اجتماعي را نمیتواند حل کند. مثلاً جوانان، بيكاران يا كارگراني وجود دارند که جامعه، حيات آنان را به رسميت نميشناسد. بنابراین، جایی جذب نمیشوند. این گروهها، منزلت اجتماعی ندارند. در این حالت، در رفتار اجتماعي اين گروهها تجلي مينمايد. نظريههاي جامعه شناسي انحرافات و ناهنجاريها نظريههای جامعهشناسي مربوط به ناهنجاري و کجروی از دو جهت سودمندند: 1. اين نظريهها به درستي بر پيوستگيهاي ميان رفتار نابهنجار و آبرومندانه تأكيد ميورزند؛ زمينههايي كه در آن، انواع خاص فعاليت «ناهنجار» و تبهكارانه، بسيار متغيرند و قانون برای این نوع رفتار، مجازات در نظر گرفته است. 2. همه ميپذيرند كه زمينهاي نيرومند، در وقوع فعاليتهاي نابهنجار و كجرو وجود دارد. اینکه شخصي به كاري نابهنجار و انحرافي بپردازد، از يادگيری اجتماعي و موقعيتهاي اجتماعي متأثر است كه افراد، خود را در آنها مييابند. در این زمینه، صاحب نظران را ميتوان به دو گروه بزرگ تقسيم كرد: الف) آناني كه كج رفتاري و ناهنجاري را پديدهاي «واقعي» و داراي صفاتي ميدانند كه میتوان از رفتارهاي «بهنجار»، مشخص و تفكيك کرد. اينان را اثباتگرا، واقعيتگرا، عينگرا، مطلقگرا، جبرگرا و ساختارگرا مينامند. ب) آناني كه كج رفتاري و ناهنجاري را لزوماً واقعي نميدانند، بلكه ذهني ميپندارند. کجروی در نظر آنان، نوعي فرآورده اجتماعي به حساب میآید كه جامعه به برخي رفتارها نسبت داده است. اينان را «برساختگرايان»، انسانگرا، ذهنگرا، نسبتگرا، اختيارگرا، فردگرا، تعريفگرا، انتقادي و «پست مدرن» خواندهاند. پارادیم اثباتگرا در پارادايم «اثباتگرا» نظريههاي زیر مطرح است: 1 . نظريههاي فشار الف) مرتن: علت ناهنجاري مردم، شكاف بين اهداف و ابزار مقبول اجتماعي است. ب) كوئن: علت ناهنجاري مردم، شكاف بين اهداف و ابزار مقبول اجتماعي بر اساس ناكامي منزلتي افراد است. پ) كلوار دوالين: متغير «فرصتهاي نامشروع افتراقي»، شكاف و كج رفتاري افراد را پدید میآورد. 2. نظريههاي يادگيري اجتماعي الف) سادرلند: از پيوند افتراقي بحث میکند و علت ناهنجاري را تعداد بيشتر تماسهاي انحرافي ميداند. ب) گليزد: هويتپذيري افتراقي را مطرح میکند و مدعي است كه صرف پيوند افتراقي، كسي را ناهنجار نميكند. وی علت اصلي كج رفتاري را دخالت و تأثير هويت پذيري از كجروان و هنجارشكنان ميداند. پ) برگس و ايكرز: با طرح موضوع «تقويت افتراقي»، اين نكته را عنوان كردهاند كه اگر كج رفتاري و هنجارشكني (در برابر به همنوايي) با میزان فراواني و احتمال بيشتر «رضايتبخشتر» باشد، افراد آن را بر همنوايي ترجيح ميدهند. 3. نظريههاي كنترل اجتماعي الف) هرشي: مهمترين نظريهپرداز در اين زمينه به شمار میآید و مدعي است پيوند ميان فرد و جامعه، مهمترين عامل همنوايي و عامل اصلي كنترل رفتارهاي فرد است و ضعف اين پيوند يا نبود آن، سبب هنجارشكني میشود. ب) بريتويت: معتقد است جامعه با شرمندهسازي متخلف و هنجارشكن افراد، ميتواند ناهنجاري و کجروی را كنترل كند. پارادیم برساختگرا در پارادايم «برساختگرا» نظريههاي زیر مطرح است: 1. انگزني: كج رفتاري و ناهنجاري، نتيجه اعمال قوانين و مجازاتهاي مربوط به فردی است كه آن رفتار را انجام داده است. كجرو و هنجارشكن، كسي است كه اين «انگ»، به طور موفقيتآميزي در مورد او به كار رفته و كج رفتاری، عملي است كه ديگران آن را چنين تعريف كرده باشند. 2. پديدارشناسان: اينان بر بازگشت به ذهن كجرفتار و هنجارشكن و پيروي آن تاكيد ميورزند و مدعياند كنش اجتماعي، تنها تأثير فشار نيروهاي بيرونی نيست، بلكه كنشگران در زندگي روزانه خود، واقعیات اجتماعي را لمس و مرتب آن را بازسازي ميكنند. آنان در كنش متقابل با يكديگر، جهاني ميسازند كه هركس ميتواند در آن، خود را به جاي ديگري قرار دهد و از آن منظر، به ديگران نگاه كند و وقتي در وضعیت مشابهي قرار گرفت، راهحلهاي مشابهي انتخاب کند. 3. تضادگرايان: مدعياند كه توزيع افتراق قدرت در جوامع متكثر، موجب ناهنجاري و كج رفتاري است. اینان بر تضادهاي اجتماعي و فرهنگ تكيه ميكنند. عوامل ناهنجاري عوامل اجتماعي و محيطي بسياري وجود دارد كه در زندگي افراد، به ويژه جوانان، نقش عميقي بر جاي ميگذارد؛ زیرا جوانان از اجتماع خويش، ارزشهايي را فرا ميگيرند كه رفتار آنان را هدايت ميكند. مطالعات اجتماعي نشان ميدهد كه بيشتر هنجارشكنان و كجروان، آسيب ديدگان بهنجار يك جامعه نابهنجارند؛ يعني افرادياند كه از نظر رواني و طبيعي، بهنجارند، ولي به علت وضعیت نابهنجار جامعه، دست به کجروی ميزنند و آستانة مقاومتشان در مقابل مسائل و عوامل اجتماعي، كم است. عوامل اجتماعي موثر در ايجاد ناهنجاري و کجروی اتوكلاين برگ میگوید: «امروزه اين اعتقاد رواج دارد كه هيچ عقلي به تنهايي براي رفتار پيچيده و متنوعي مانند بزه عموماً و بزه جوانان خصوصاً كافي نيست.» اوضاع نامساعد اجتماعي، ضعف كنترل اجتماعی، آموزشهاي نادرست، وسايل ارتباط جمعي، وضع بد اقتصادي و فقر فرهنگي، جمعيت زياد، روابط نامناسب خانوادگي، وجود ارزشهاي غيراخلاقي و معيارهاي ضد اجتماعي تغييرات پيوسته وضع زندگي، دشواري چگونگي زندگي، مادهپرستي و مسئوليتناپذیری افراد در روابط اجتماعي، برخی از عوامل کجروی است. جامعه شناسان معتقدند كه کجروی و ناهنجاري، از محيط اجتماعي ناشي میشود و تغييرات اجتماعي انديشيده و حساب شده، ميتواند جلوي رشد آن را بگيرد. تغییرات پیوسته وضع زندگی، دشواری چگونگی زندگی، مادیپرستی، عدم مسئولیت افراد در روابط اجتماعی، عوامل شیوع فساد و کجروی به شمار میروند. پيآمدهاي کجروی و ناهنجاري جامعهشناسان در تبيين پيآمدهاي کجرویهاي اجتماعي و ناهنجاريها، معمولاً از برداشتي كاركردي استفاده ميكنند. ديدگاه كاركردي، به جاي اینکه به فرد توجه كند، بيشتر در جستوجوي خاستگاه کجروی و ناهنجاري در جامعه است و براي ماهيت زيستشناختي و روانشناختي آن اهميّت چنداني قائل نيست. 1. از بين بردن تمايل به همنوايي بد نام شدن هنجارشكن و مجازات او، انگيزه مهمي است براي ديگران تا با هنجارها، همنوايي كنند. در مقابل، مردم با مشاهده رهایی هنجارشكنان و قانونگريزان از زير بار تنبيه و مجازات اجتماعي، نقش خود را در فعاليتهاي روزانه با ميل و اشتياق انجام نخواهند داد. 2. ايجاد سردرگمي در ارزشها و هنجارها وقوع ناهنجاري و کجروی در سطحي گسترده، تشخيص اين امر را براي مردم دشوار ميكند كه رفتار مورد انتظار جامعه كدام است و آنان را در سرگرداني نگه ميدارد. 3. ايجاد تغيير در جهت منابع و امكانات كنترل ناهنجاري و کجرویها، نيازمند نيروها و امكانات گستردهای است كه امكان به كار گرفتن آنها در موارد ديگر و مفيدتر، وجود دارد. 4. سلب اعتماد عمومي شكلگيري و پايداري روابط اجتماعي ميان افراد مبتني بر اين فرض است كه هر يك از آنان بر اساس هنجارهاي مورد قبول، رفتار خواهند كرد به این شرط كه ديگران نقض پيمان نكنند. وقوع کجروی و فراواني آن، اعتماد را از همنوايان و كجروان سلب خواهد كرد. 5. از هم گسيختن نظم اجتماعي شكسته شدن هنجارهاي مهم جامعه در سطح گسترده، زندگي اجتماعي را دشوار و پيشبينيناپذير ميكند و نوعي تضاد و كشمكش را ميان دو گروه همنوا و كجرو و هنجارشكن پديد ميآورد. انتظار فرج و ناهنجاريها احكام اسلامي، شيوههاي خاصي را براي تنبيه هنجارشكنان و كجروان و اصلاح آنان و كنترل جرايم و ناهنجاريها تدوين كرده است. به یقین، هرگاه اين موازين در اجتماع مسلمانان رعايت شود، در نظم و انسجام اجتماعي و كنترل جامعه تأثير كلي خواهد گذاشت. مكتب انسانساز اسلام، انسان را چنان تربيت ميكند كه از جرم و گناه و کجروی بيزار باشد، به همين دليل، احكام تربيتي و تعليماتي اسلام، گسترده، دقيق و فراوان است، ولي قوانين جزايي آن زياد و پرحجم نيست. يكي از آموزههاي ديني كه نقش زيادي در اصلاح فرد و جامعه دارد، انتظار فرج است. ما معتقديم تنها «درمان» دردهاي بشر، رو آوردن به اسلامي است كه در آن، امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف)، به روشني «الگوي رفتاري» تلقی شوند و همه دعوتها، كوششها و خروشها در جهت احيای تعاليم كتاب خدا و عترت پيامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) قرار گيرد. به انتظار فرج و درخواست ظهور حضرت وليعصر(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) توصيه و ترغيب شده است تا مؤمنان همواره چشم به راه او باشند و اين تشويق، تحقق همان پيوستگي روحي و وابستگي منتظران ظهور و رهبرشان است. در آموزههاي ديني اسلام، واژه انتظار مفهومي بس ژرف و پر ارج دارد. گويا زيباترين و كاملترين جلوه حق تعالي است، به گونهاي كه رسول خدا(صلّی الله علیه و آله و سلّم) ميفرمايد: أفضل العبادة، انتظار الفرج؛ انتظار فرج، برترين عبادات است. انتظار فرج، چونان منشوري چند ضلعي است كه زواياي متعددي دارد و نسخة شفابخش دردهاي اجتماعي و فردي امروز ماست. اگر این مفهوم به درستي تبيين و تحليل شود، كارايي آن در همه ابعاد زندگي، به ويژه در نظارت اجتماعي و كاهش ناهنجاريها و کجرویها بر همگان روشن خواهد شد. منتظران بر اساس «فلسفه انتظار» نميتوانند تماشاگر صحنههاي تباهي و فساد و انحطاط اخلاقي جامعه باشند؛ زیرا آنان، خود را متعهد به اصلاح ميدانند و جامعه را با نشر ارزشها و هنجارهاي انتظار، از کجروی بيمه ميكنند و از ناهنجاري پاك ميسازند. آنان براساس «دگرخواهي»، موظفند مهرورزي را حتي از هنجارشكنان دريغ نكنند تا زمينه رواني ناهنجاري را از بين ببرند. فضيلت انتظار فرج اهلبيت(علیهم السلام) از آن جهت به انتظار فرج، تأكيد، توجه و توصيه کردهاند كه در انسان منتظر، اميد به آينده ايجاد میشود و همين اميد، نقش بزرگي را در تلاش و كوشش او برای سازندگی اجتماعی ايفا ميكند. حضرت علي(علیه السلام) ميفرمايد: انتظروا الفرج ولا تیأسوا من روح الله فإنّ أحبّ الأعمال عند الله عزّوجلّ انتظار الفرج؛ انتظار فرج داشته باشيد و از لطف الهي ناامید نشويد. به درستي كه محبوبترين اعمال نزد خدا انتظار فرج است. اگر كسي به آينده اميدوار باشد و بداند كه دير يا زود، حكومت زمين به صالحان خواهد رسيد و امور جامعه اصلاح خواهد شد و ستم رخت بر خواهد بست، براي رسيدن به آن، نه تنها «خودسازي» خواهد كرد، بلكه تلاش ميكند تا با «دگرسازي»، زمينه تشكيل آن دولت كريمه را فراهم آورد. امام سجاد(علیه السلام) در تجليل و فضيلت منتظران ميفرمايد: إنّ أهل زمان غيبته، القائلون بإمامته، المنتظرون لظهوره، أفضل أهل كلّ زمان.... اولئك المخلصون حقّاً و شيعتنا صدقاً والدعاة إلي دين الله سرّاً وجهراً؛ همانا اهل زمان غیبت او، کسانی که به امامتش معتقد و منتظر ظهورش هستند اینان برترین مردم همه زمانهایند ...آنان مخلصان حقیقی و شیعیان راستین ما و دعوتگران به سوی دین خدا در نهان و آشکار هستند. منتظران ظهور، با فضیلتترين، با اخلاصترين و صادقترينمردم هستند. آنان در آمادهباش كامل به سر ميبرند و مشتاق ديدار وليعصرند. حتي اگر به ديدارش هم نرسند، باز پاداش مجاهدان در ركابش را خواهند داشت. امام صادق(علیه السلام) ميفرمايد: من مات منكم علي هذا الأمر، منتظراً له،كان كمن كان في فسطاط القائم(عجّل الله تعالی فرجه الشریف)؛ هركس از شما با اعتقاد به اين امر بميرد، در حاليكه منتظر او باشد، مانند كسي است كه در خيمه قائم حضور دارد. راهكارهاي انتظار فرج در كاهش ناهنجاريها 1. انتظار و احياي روابط عاطفي هدف تمام روشهايي كه براي پيشگیري از کجروی جوانان به كار برده ميشود، برقراري مجدد روابط عاطفي و سازگاري از دست رفته كجروان و هنجارشكنان جامعه است. انتظار فرج، روح تازهاي است كه اگر در کالبد جوانان دمیده شود، آنان را پايبند ارزشها و هنجارهاي ديني ميكند. در پرتو انتظار سازنده، الگوي رفتار مناسبی براي جوانان معرفي ميشود و «گروه مؤمنان» با سعة صدر و اخلاق حسنه، بارقههاي اميد را در دل نااميدان روشن ميكنند. بدین ترتیب، آنان به زندگي همراه با معنويت در پيوند با امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) ترغيب ميشوند و انگيزه لازم براي متعهد شدن به هنجارهاي جامعه دينی را به دست میآورند. همچنین با برخورداری مهرورزي و واكنشهاي عاطفي، زمينه بازگشت آنان به دامان پر مهر مهدوي فراهم میشود و به نداي مولای خويش، امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) كه آنان را به تلاش فراميخواند، پاسخ مثبت ميدهند. فيعمل كلّ امرئ منكم بما يقرب به محّبتنا؛ پس هر يك از شما بايد كاري کنید تا به محبت و دوستي ما نزديك شوید. وظيفه منتظران، پيوند دادن و آشنا كردن مردم با امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) و گوشزد كردن دوستي و محبت حضرت به آنان است تا خود را در جهت پيوند معنوي با امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف)، متعهد و پايبند به هنجارهاي ديني گردانند و از هنجارشكني و کجروی دست بردارند. منتظر واقعي كسي است كه به خود سازي بپردازد، معارف، ارزشها و محبت آنان را نشر دهد و به ديگران بياموزد تا مكتب اهلبيت(علیهم السلام) احيا شود: امام صادق(علیه السلام) ميفرمايد: رحم الله عبداً اجترّ مودّة الناس إلینا، فحدّثهم بما يعرفون و ترك ما ينكرون؛ خداوند رحمت کند بندهای را که مودت مردم را به سوی ما کشاند و به آنچه میشناسند با آنان سخن بگوید و آنچه را منکرند واگذارد. بنابراین، منتظران براساس شفقت بر همنوعان، احسان به خَلق و مهرورزي و رعایت قوانين اجتماعي، به وحدت انساني در سطح جهاني با همنوعان ميانديشند آنان تكيهگاه مردمند و ديگران به ايشان اميدوارند. مردم براي حل معضلات فردي و اجتماعي خويش، به منتظران، چشم اميد دارند و به آنان اعتماد میکنند. امام عسکري(علیه السلام) ميفرمايد: أولی الناس بالمحبّة منهم من أمّلوه؛ سزاوارترين شخص به دوستي كسي است كه مردم به او اميد دارند. نظريه بريتويت در كنترل اجتماعي، شرمندهسازي كجروان بود. به اعتقاد او، با شرمندهسازي متخلف، ميتوان ناهنجاري را كنترل كرد. در راهكار انتظار كه مبتني بر عزت و كرامت انساني است، حتي هنجارشكنان نيز شرمنده نميشوند، بلكه در درياي كرم و مهر مهدوي، با رغبت و ارادة خويش، از هنجارشكني و کجروی، دست بر ميدارند و با مهرورزي و حمايت عاطفي و اميد به زندگي سالم، در پرتو فرهنگ انتظار، به گروه منتظران ميپيوندند. همچنین براي ارزشهاي متعال جامعه مهدوي، ارزش قائل ميشوند و نه تنها هنجارهاي مؤمنان را ناديده نميگيرند، بلكه با فراگيري هنجارها، برای نهادينه كردن آنها در جامعه ميكوشند. 2. انتظار و كنترل اجتماعي كنترل اجتماعي، سبب میشود فرد به واسطه تعلق به گروههای اجتماعی، و از ارزشهاي آنها پیروی کند. كنترل اجتماعي، ادامه فرآيند جامعهپذيري است. جامعهپذيري، همنوايي داوطلبانه و اختياري به شمار میآید. وقتي همنوايي صورت نگيرد، مكانيسمهاي كنترل اجتماعي براي انتقال و تحميل و اجراي هنجارها و انتظارات اجتماعي به كار ميروند. در واقع، در جامعهپذيري، ارزشها و هنجارهاي اجتماعي به فرد آموخته ميشود و سپس رفتار او به وسيله «كنترل اجتماعي» زیر نظارت قرار ميگيرد. مكانيسمهاي مختلفي براي تنظيم رفتارهاي مقبول و جلوگيري از بينظمي در جوامع وجود دارد که عبارتند از: ـ مكانيسمهاي رسمي: مبتني بر عنصر حقوقي و قانوني كنترل اجتماعي است كه سرپيچي از آنها كيفر به دنبال دارد. ـ مكانيسمهاي غير رسمي: در عرصه رويارويي اجتماعي اعضاي جامعه و در خانواده، مدرسه، محل كار و ... تحقق مييابد؛ در این حالت حفظ آبرو و ترس از بيآبرويي يا بياحترامي، فرد را از هنجارشكني باز ميدارد. مکانیسمهای غیررسمی عبارتند از: الف) بيروني و دروني (وجداني)؛ ب) ارزشي، عاطفي، اقتصادي؛ ج) انتظامي، ارشادي. در همه جوامع انساني، نوعي كنترل اجتماعي مبتني بر هنجارهاي مقبول و سنتهاي متداول بر چارچوب رفتارهاي اجتماعي مردم نظارت میکند و گرچه همنوايان را تشويق ميكند، بیشتر بر تنبيه هنجارشكنان و مخالفان تأكيد ميورزد. هرشي يكي از مهمترين نظريهپردازان كنترل اجتماعي است که علت ناهنجاري را سست شدن رابطه فرد با جامعه ميداند. «دين» به طور عام و «انتظار فرج» به طور خاص، ارزشهاي خود را به مردم عرضه میکند تا به صورت هنجار درآيد و از طريق تقويت آنها، نقش خود را در كنترل رفتار افراد به شكل مؤثري ايفا كند. انتظار فرج، يكي از مهمترين ابزارهاي كنترل اجتماعي غيررسمي است؛ چون مؤمنان براساس آن، همواره خود را در محضر حضرت وليعصر(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) ميبينند و ترديد ندارند كه امام، شاهد و ناظر ايشان است. حضرت مهدي(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) میفرماید: فإنّا یحیط علمنا بأنبائكم ولا يعزب عنّا شیء من أخباركم؛ ما بر اخبار و احوالتان آگاهيم و هيچ چيزي از اوضاع شما بر ما پوشيده نیست. تمام همت منتظران، انجام دادن وظايفي است كه در برابر آن حضرت بر عهده دارند. موليالموحدين، حضرت علي(علیه السلام) میفرماید: إن غاب عن الناس شخصه فی حال هدایتهم، فإنّ علمه و آدابه فی قلوب المؤمنین مثبتة، فهم بها عاملون؛ اگر شخص او [وليعصر(عجّل الله تعالی فرجه الشریف)] از مردم در حال صلح و متاركه با مخالفان، غايب ماند، به راستي كه علم و آداب او در دلهاي مؤمنان ثبت است كه به آن عمل ميكنند. منتظران واقعي معتقدند «حضرت بقيهالله، شاهد و ناظر است» و آنان را براي ايفاي نقش خويش در جامعه و انجام دادن رسالت امر به معروف و نهي از منكر آماده ميكند. در جامعهاي كه «فرهنگ انتظار» در آن رواج داشته باشد و به درستی نهادينه شود، افراد در برابر سرنوشت همديگر احساس مسئوليت ميكنند و مسئوليتپذيري، وظيفهای ديني تلقي ميگردد. امام صادق(علیه السلام) میفرماید: يجب للمؤمن علي المؤمن النصيحة؛ نصيحت كردن مؤمن، بر مؤمن [دیگر]، واجب است. امام باقر(علیه السلام) در اهمیت امر به معروف ميفرمايد: إنّ الأمر بالمعروف و النهي عن المنكر سبيل الأنبياء و منهاج الصلحاء فریضة عظیمة بها تقام الفرائض وتأمن المذاهب و تحلّ المكاسب و ترّد المظالم و تعمر الأرض و ينتصف من الأعداء و يستقيم الأمر؛ بيترديد، امر به معروف و نهي از منكر، طريق انبیا و صالحان و وظيفهاي سترگ و عظيم است و دیگر واجبات ديني به واسطه آن انجام ميپذيرد؛ راهها به وسيله آن امنيت مييابد و درآمدها (كسبها) به واسطه آن مشروع و حلال ميشوند و مظالم دفع ميگردند و زمين، آباد میشود و از دشمنان انتقام گرفته ميشود و امور سامان مييابد. تسليم بودن، كنارهگيري و بیاعتنایی در برابر تباهي و فساد اجتماعی، با فلسفه انتظار سازگاری ندارد؛ چون همه، روزي اعمال خود را ميبينند و خود را در محضر خدا ميدانند: «وَقُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ». منتظران چون خود را در برابر سرنوشت جامعه، مسئول ميدانند، پيوند افراد با آرمانهاي متعالي را مستحكم ميكنند تا از گسستن و سست شدن پيوند افراد با جامعه و شكلگيري ناهنجاري جلوگيري کنند. آنان نه تنها براساس احساس نظارت وليعصر(عجّل الله تعالی فرجه الشریف)، به اصلاح خويش مشغولند، بلكه در راه اصلاح ديگران نيز تلاش ميكنند. این برنامه، فردي نيست بلکه تمام عناصر تحول، بايد در آن شركت جويند و كار به صورت دسته جمعي و همگاني باشد. عمق و وسعت اين همآهنگي، بايد به عظمت همان برنامه انقلاب جهاني باشد كه انتظار آن را دارند. بنابراین، هيچ فردي نباید از حال ديگران غافل بماند، بلكه موظف است هرگونه ضعف و کاستی را در همه جا اصلاح كند و با ترمیم هر موضع آسيبپذيري، و هر ناتواني را تقويت كند. پيامبر اعظم(صلّی الله علیه و آله و سلّم) ميفرمايد: عليكم بالنّصح لله في خلقه فلن تلقّاه بعمل أفضل منه؛ بر شما باد به نصیحت و خیرخواهی کردن مردم برای رضایت خدا، که خدا را به عملی بهتر از آن ملاقات نکنی. علامه مجلسي در توضيح روايت ميفرمايد كه مراد از نصیحت مؤمن، ارشاد و راهنمايي او به مصالح دينش، و آموزش او، هرگاه جاهل بوده و تنبيه او، هرگاه غافل باشد. پس انتظار فرج با نصيحت و كنترل و نظارت اجتماعي همآهنگ است. 3. انتظار و معناداري زندگي یکی از پيآمدهاي گسترش ناهنجاري و کجروی در جامعه، بيمعنا شدن زندگي است. در جامعهاي كه افراد به ارزشها و هنجارها پايبند نباشند و سنتها و مقررات جامعه به طور گسترده ناديده گرفته شود، نظم اجتماعي مختل میگردد، و زندگي كردن در آن محيط ناخوشآيند ميشود. به نظر مرتن افراد مشاهده کنند بين اهداف متعالي زندگي و ابزار مقبول اجتماعي، فاصله و شكاف است همين، مسئله سبب فشار و ايجاد ناهنجاري و کجروی در بقيه افراد ميشود. انتظار به حالت كسي گفته ميشود كه از وضع موجود، ناراحت است و براي ايجاد وضع بهتر تلاش ميكند. در واقع موضوع انتظار حكومت حق و عدالت مهدوي و قيام مصلح جهاني، مركب از دو عنصر است: الف) عنصر منفي كه همان بيگانگي با وضع موجود است؛ ب) عنصر مثبت كه خواهان وضع بهتر است. علاقة انسان به پيشرفت و تكامل، دانايي و زيبايي و نيكي و عدالت، علاقهاي اصيل و جاوداني است که انتظار ظهور مصلح بزرگ جهاني، نقطه اوج اين علاقه به شمار میآید. اگر اعتقاد و انتظار حكومت جهاني مهدي(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) به صورت صحيح در جامعه نهادينه شود، سرچشمه دو رشته اعمال دامنهدار خواهد شد: یکی؛ ترك هرگونه همكاري و همآهنگي با عوامل ظلم و فساد و حتي مبارزه با آنها و دیگری، خودسازي، خودياري و جلب آمادگيهاي جسمي، روحي، مادي و معنوي براي شكلگیری حكومت واحد جهاني. همانگونه كه ميدانيم، يكي از پيآمدهاي کجروی و ناهنجاريها و عوامل تداوم و شيوع آنها در جامعه، نااميد شدن ناهنجاران از بازگشت به زندگي سالم و به تعبير دقيقتر، جامعهپذير شدن مجدد و پذیرش عضویت آنها در جامعه است. معمولاً بعضی از افراد كجرو مثل معتادان پس از ترك اوليه و بعد از مدت كوتاهي، درمييابند زندگي آبرومندانه برايشان مهيا نيست. بنابراین، برای رسیدن به زندگي متعادل، دچار سرخوردگي و در برابر سرنوشت جامعه، بيرغبت ميشوند. این نااميدي، آنها را به ادامه دادن به ناهنجاري گذشته تشويق ميكند. در اين ميان، به تعبير امام صادق(علیه السلام)، منتظران، هدايت يافتگانند: طوبي لمن تمسّك بأمرنا في غيبة قائمنا فلم يزغ قلبه بعد الهداية؛ خوشا به حال كسي كه در زمان غيبت قائم ما، به امر ما چنگ زند؛ زيرا پس از هدايت شدن، قلبش نخواهد لغزيد. این گروه به وظيفة خود در مهرورزي عمل میکنند و با معرفي راه بازگشت كجروان به جامعه ديني، اميد به زندگي را در وجود آنها شكوفا ميكنند و آنان را به «خودآگاهي» ميرسانند. در این صورت، هنجارشكنان به دامان پر مهر جامعه ديني برميگردند و ميفهمند كه وجود و سرنوشتشان در جامعه، براي ديگران مهم است. اين آگاهي از هويت اجتماعي که خود را عضوي از جامعه میدانند، آنان را در جبران اعمال گذشته، ياري میکند و مانع از هنجارشكني مجددشان ميشود. بدین ترتیب، شيوه زندگي صحيح را ميآموزند و در پیوند مسحکم با جامعه، هنجارهاي زندگي ديني را رعایت میکنند. به تعبير امام صادق(علیه السلام): ... من سرّه أن يكون من أصحاب القائم فلينتظر و ليعمل بالورع و محاسن الأخلاق و هو منتظر؛ هر کس دوست دارد از اصحاب قائم باشد باید انتظار بکشد و با پرهیزکاری و اخلاق نیک رفتار کند در حالیکه منتظر باشد. منتظران با تقوا و حسن خلق، در جهت حفظ نظم اجتماعي ديني، تلاش میکنند و در جهت همنوا كردن اجتماعي مؤمنان با آرمانهاي مهدوي میکوشند. همين مسئله سبب كاهش ناهنجاري و آسيبهاي ناشي از آن ميشود. كه برگرفته از اعتقادات اصيل مذهبي است و انتظار فرج پاداشهاي معنوي به فرآیند تقويت دروني افراد و متغيرهاي موجود در فرآيند تقويت اجتماعي دين یاری میرساند. انتظار و تحكيم هدف در علوم اجتماعي، گرايشهای نظري و تجربي با مطالعه علل زيربنايي پيشگيري از وقوع جرم و کجروی، به درك و توضيح گونههای پيشگيري از وقوع جرم و كنترل آن میپردازند. دو تكنيك براي پيشگيري خودآگاهانه عبارتند از: 1. «نظارت»، یعنی كنترلهاي رسمي و غيررسمي كه به وسيله مردم در زندگي روزانه اعمال ميشوند. 2. «تحكيم هدف» كه با استحكام و امنيت سازي وسايل فنآوري، ارتكاب جرم و کجروی را دشوارتر ميكند. انتظار، دو بعد فكري (اعتقادي) و عملي (اجتماعي) دارد؛ «انتظار اعتقادي»، معرفت امام و شرط صحت انتظار واقعي است. «انتظار اجتماعي» نیز همان انتظار در مقام عمل و محصول انتظار اعتقادي است. منتظران از رحمت الهي برخوردار میشوند؛ چون همواره تلاش ميكنند، وظايف اعتقادي خود را بشناسند و هر آنچه را براي رسيدن به اهداف حكومت مصلح جهاني، لازم باشد، فراهم كنند تا زمينههاي گناه و ناهنجاري ديني را از بين ببرند. امام عصر(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) میفرماید: فيعمل كلّ امرئ منكم بما يقرب به من محبّتنا و يتجنّب ما يدنيه من كراهیتنا و سخطنا...؛ هر يك از شما ]منتظران[ بايد كاري بكند كه وي را به محبت و دوستي ما نزديك كند و از آنچه خوشآيند ما نیست و مایه كراهت و خشم ماست، دوري گزيند... . انتظار، تعهد آفرين و تحرك بخش است و منتظران را به تكاپو و تلاش وا ميدارد تا در برابر جامعه، احساس مسئوليت داشته باشند و زمينههاي ناهنجاري ديني را از بين ببرند. آنان با نظارت بر رفتار افراد و تهيه ابزارهاي لازم جهت سالمسازي محيط اجتماعي، انجام دادن ناهنجاري را دشوار میكنند تا هزينه ناهنجاري زياد شود و كسي به این کار رغبت نداشته باشد. در بازدارندگي، فرض اصلي اين است كه انسانها اساساً عقلاني عمل ميكنند و از ارتكاب کجروی، چنانچه هزينه ارتكاب بيش از منفعت آن باشد، پرهيز خواهند كرد. انتظار فرج در روزگار غيبت، نه تنها نيازمند بينشي است كه مؤمن در پرتو آن بتواند در برابر تحريفها، تزلزلها و سركوفتها، حوزه دين را از درون و بيرون نگه دارد، بلكه با هيچ يك از اين عوامل کجروی، خلوص ديني و دينداري را در فكر و عمل از دست ندهد. انتظار و همبستگي اجتماعي انتظار فرج در جامعه، موجب وحدت خواهد شد و آنچه اين وحدت را خدشهدار كند، اعم از کجروی و ناهنجاري منتظران، طرد ميشود. دستهای از جامعهشناسان، ريشه کجروی و ناهنجاريها را در جامعه جستوجو ميكنند و نه افراد. بنابراین، به دنبال راهحلهايي هستند تا از ارتكاب روزافزون کجروی و جرايم جلوگيري كنند. آنان معترفند كه مجازات و شكنجه جلوي ارتكاب جرايم را نگرفته است و آموزش، در كنترل و مهار جرايم نقش اصلي را دارد. برخي ديگر از جامعهشناسان، براي تبيين عوامل مؤثر بر رفتار انحرافي بر اساس اجتماعي شدن نارسا معتقدند كه يكي از شيوههاي برخورد با موضوع انحراف، تبيين نتيجه نارساييهاي موجود بين فرهنگ و ساختار اجتماعي جامعه است. جامعه نه فقط به لحاظ فرهنگي، داراي هدفهاي مجاز و معيني است، بلكه افزون بر آن، به لحاظ اجتماعي نيز داراي ابزارهاي تأييد شدهاي براي رسيدن به آن اهداف است. هر گاه فرد به اين وسايل دست پيدا نكند، احتمال بروز رفتار انحرافي و کجروی را او وجود خواهد داشت و در نتيجه، همبستگي جامعه از بين ميرود. اگر فرهنگ انتظار به طور صحيح در مدارس و مؤسسات علمي و آموزشي و به طور كلي، در جامعه، تبليغ و نهادينه شود و ارزشهاي آن از حوزه نظري به متن جامعه منتقل گردد، «جامعه منتظر» میتواند نهادها و ساختار خود را متناسب با فرهنگ غني انتظار، سامان بخشد و نظام اجتماعي خود را با انتظار، همسو و و همراه سازد. چنین جامعهای، ابزارهاي رسيدن به جامعه موعود و مطلوب را در اختيار افراد جامعه قرار دهد، آرمانهاي انتظار در اجتماع نهادينه ميشود و پيش رفتن به سوي همبستگي تفرقه از جامعه رخت برميبندد. برای نمونه، يكي از آموزههاي انتظار، رعايت عدالت و اجراي قوانين به صورت عادلانه براي همه است که از آرمانهاي موعود مهدوي به شمار میآید. حضرت علی(علیه السلام) ميفرمايد: الحادي عشر من وُلدي هو المهدي الّذي يملأ الأرض عدلاً و قسطاً كما ملئت جوراً و ظلماً؛ یازدهمین فرزند من، مهدی است. او کسی است که زمین را از عدل و داد پر میکند پس از آنکه از ستم و ظلم پر شده است. احساس «عدالت اجتماعي»، انگيزه مناسبي براي جلوگيري از ارتكاب جرم و ناهنجاري است. همچنین با گسترش «فرهنگ انتظار» در جامعه، ميتوان به همنوايي رسيد؛ زیرا اگر ارزشهاي متعالي آن فراگير شود و منتظران گروه اکثریت در جامعه باشند، ارزشهاي انتظار نيز فراگير و همنوايي حاصل ميگردد. همنوايي، فرآيندي است رواني ـ اجتماعي كه از طريق آن، شخص همان نگرشها، كردارها و عادات و آداب زندگي و انديشهاي را ميپذيرد كه افراد مسلط در محيط اجتماعي پيرامونش پذيرفتهاند. هنجارها و مدلهاي رفتاري غالب، زمینه همنوايي را فراهم ميسازد. كنترل اجتماعي نيز كه در جهت رعايت ارزشهايي يكسان و رفتاري مشابه اعمال ميشود، عامل مهمي در ايجاد همنوايي است. انتظار، افراد امت اسلامي را به سوي وضعيت آمادهباش هميشگي براي پيوستن به سپاه وليعصر(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) و كسب آمادگي كامل جهت جانبازي و فداكاري در راه تثبيت تسلط حضرت بر اوضاع و گسترش قلمرو حكومت وي فرا ميخواند. بنابراین، بر تعمیق روحية تعاون و انسجام و همبستگي مؤمنان میافزاید. نتیجه همت هر اجتماع انساني، همواره مصروف پديد آوردن عوامل همنوايي و استمرار و استحكام بخشيدن نظم و سلامت اجتماعي است. بنابراین، نيازمند چارچوبهاي معين رفتاري و الگوهاي روشن براي همسازي با يكديگر است. در اين ميان، بحث نظارت و كنترل رفتار افراد، اهميت خاصي دارد. ناهنجاري كه گاه مترادف با کجروی و تخلف از ارزشها و هنجارهاي حاكم بر روابط اجتماعي يا به معناي ابعاد و ويژگيهاي غيرمتعارف و غيرمعمول است، همواره م مورد توجه متفکران اجتماعي بوده است و براي مهار، كنترل و كاهش آن ناهنجاريها، دیدگاهها و راهكارهاي متعددي بیان کردهاند. در مكتب تشيع هم فرهنگ انتظار به منزله فرا تئوری و دكتريني بازدارنده به شمار میآید كه به همه ابعاد فردي و اجتماعي این مسئله توجه كرده و خود، راهكاري براي كنترل و كاهش ناهنجاري است. آموزههاي مذهبي، شناساندن ارزشهاي اخلاقي و توجه به انتظار فرج و كاهش توجه به امتيازات مادي، مهمترين وسيله براي جلوگيري از کجروی به حساب میآید. البته این کار مستلزم آن است كه از كودكي، عشق و ايمان به خدا و امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) و اسوهها و الگوهاي رفتاري مطلوب منتظران واقعي را در فرزندانمان ايجاد كنيم. وقتی همه افراد جامعه به سلاح «ايمان» و «انتظار» مسلح شوند، ميتوانيم بسياري از ناهنجاريها را ريشهكن كنيم. يكي از ويژگيهاي منتظران، عنصر تقواست كه آنان را نه تنها از ارتكاب گناه و ناهنجاري ديني باز ميدارد، بلكه عاملي براي نظارت و كنترل ديگران نيز محسوب میشود؛ زیرا منتظران، همواره خود را در پرتو نظارت وليعصر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) ميدانند. اميد خدمت در جوار حضرتش، از آنان افرادي متعهد ساخته است كه ضمن اصلاحطلبي و ديگرخواهي، با حفظ آمادگي خويش، جامعه را از ناهنجاري به سوي ارزشهاي مهدوي و اجراي هنجارهاي ديني سوق میدهند و ديگران را با آن آرمانها، همنوا و همبستگي اجتماعي ايجاد ميكنند. آنان براي تحكيم اهداف متعالي مهدوي، از هيچ كوششي فروگذار نميكنند و در سايه عمل بخردانه و انجام وظيفه، با روحي سرشار از عزت، زندگي جمعي ديني را تجربه میکنند. اینان با واكنشهاي مناسب و سنجيده خويش، در روح و روان هنجارشكنان نيز كه از زندگي نااميد شدهاند، بارقههاي اميد را زنده و آنان را به جامعهپذيري مجدد تشويق ميكنند. منتظران، خودسازي و اصلاحطلبي خود را براي کمک به دیگران به کار میگیرند و مصداق این روايت هستند. امام صادق(علیه السلام) فرمود، از پيامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) سؤال شد: من أحبّ الناس إليالله قال(صلّی الله علیه و آله و سلّم): أنفع الناس للناس؛ محبوبترين انسان نزد خدا کیست؟ فرمود: كسي كه سودش به مردم بيشتر باشند. منتظران نه تنها تحت تأثیر فساد محیط قرار نميگیرند، بلكه چون خود را موظف به از بين بردن کجروی ميدانند، از هنجارشكني بيزاري ميجويند و با اجرای امر به معروف و نهي از منكر، كنترل اجتماعي در جامعه مسلمانان را برپا ميكنند. گوهر اصلي بازدارندگي انتظار، در مهرورزي منتظران و نظارت امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) در زندگي اجتماعي این دسته نهفته است كه با احيا و گسترش و فراگير شدن آن، معيارهاي روشني براي راهنمايي رفتار صحيح در زندگي اجتماعي وجود خواهد داشت. بنابراین، سردرگمي و سرگرداني در الگوهاي رفتاري كه زمينة ناهنجاري و کجروی است، از بين خواهد رفت و ناهنجاري در سايه انتظار سازنده و متعهدانه، كاهش خواهد یافت و جامعه به سوي سعادت پيش خواهد رفت. در اينجا توجه و تأكيد، بیشتر به جامعهپذيري مردم با فرهنگ غني انتظار است كه از آنان، منتظراني راستين خواهد ساخت و زمينه ظهور را فراهم خواهد کرد. پس باید به وظايف خويش در قبال امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) وفادار باشيم تا به سعادت ديدار برسيم. حضرت مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) میفرماید: لو أنّ أشياعنا ـ وفّقهم الله لطاعته ـ علي اجتماع من القلوب في الوفاء بالعهد عليهم، لما تأخّر عنهم اليمن بلقائنا و لتعجّلت لهم السعادة بمشاهدتنا علي حقّ المعرفة و صدقها منهم بنا؛ اگر شيعيان ما ـ كه خدا توفيق طاعتشان دهد ـ در راه ايفاي پيماني كه بر دوش دارند، همدل ميشدند، ميمنت ملاقات ما از ايشان به تأخير نميافتاد و سعادت ديدار ما زودتر نصيب آنان ميگشت؛ ديداري بر مبناي شناختي راستين و صداقتي از آنان به ما.