واژه معجزه در لغت به معناي ناتوان كننده و ضعيف كننده است و در عرف عام، براي اشاره به وقايع متنوعي به كار ميرود. برخي، اين لفظ را براي توصيف وقايع نامنتظره به كار ميبرند (همانند موفقيت در امتحان دشوار) و ديگران آن را به معناي محدودتري به كار ميبرند و آن را صرفاً بر وقايع نامتعارفي اطلاق ميكنند كه به حسب ظاهر با قوانين علمي شناخته شده تعارض دارند.
اما عرف بيشتر اوقات، معجزه را به جريانات فراطبيعي و فوق قدرت بشر، اطلاق ميكند، اين واژه در قرآن با الفاظ آيه و بينه و ... استعمال شده است.
اما چنانچه بخواهيم معجزه را در اصطلاح اهل علم تعريف نماييم بين متكلمين اسلامي و متفكران غربي، تفاوتهاي بسياري بين تعاريف آنها به چشم ميخورد.
الف: تعريف معجزه از ديدگاه متكلمان اسلامي
عمده متفكران اسلامي معجزه را كار خارق العادهاي ميدانند كه پيامبر، براي صدق ادعاي نبوتش به اذن خداوند ارائه ميدهد. ايشان كارهاي خارقالعاده ديگر اولياي الهي را كرامت ناميدهاند.