یکی از بحرانهای انسان معاصر بیمعنايی زندگی و اندیشههای پوچگرايی است که پیامدهای بسیاری همانند انحطاط خانواده، آسیبهای روحی و روانی و... را به دنبال داشته است و اندیشمندان امروزی نیز در تقابل با این بحرانها، هر راهی ـ جز ایمان دینی ـ را که به محک و سنجه تجربه زده است افادهای ننموده است و بشریت بیش از پیش در منجلاب این تباهی فرو رفته است این درحالی است که باورهای دینی از جمله اندیشه مهدویت میتواند سدی در مقابل این هجمه پدید آورد و بشر امروزی را از این بحران برهاند.
نگارنده در این نوشتار چگونگی تأثیرگذاری اندیشه مهدویت و مبانی آن را در عبور از نیهیلیسم و معناداری زندگی تبیین مینماید و رهآوردهای باورداشت حضور امام و انتظار سازنده را در رفع پیامدهای نیهیلیسم بیان میکند.