امام، حافظ شریعت
محسن ميرزاپور
چکیده
برهان «حافظ شریعت» از براهین ضرورت وجود فعلی امام معصوم است. بر اساس این برهان، ثابت میشود شریعت خاتم به حافظی معصوم نیاز دارد. از کلمات متکلمان امامیه درمییابیم مراد از شرع و شریعت در این بحث، تکالیف و احکام الهی است، اگر چه بُعدی ندارد که مجموعه معارف و احکام و تکالیف الهی را نیز در نظر داشته باشند.
متکلمان امامیه، در معنای «حفاظت» توسعه دادهاند و برای آن دو مصداق معرفی کردهاند:
1. حفاظت از آنچه پیامبر اکرم (ص) بیواسطه برای مردم بیان فرموده است؛
2. بیان آنچه حضرت رسول (ص) نتوانسته بیواسطه به امت ابلاغ کنند.
اصل برهان نیز چنین خواهد بود: شریعت پیامبر خاتم، شریعتی ابدی است و تمام مکلفان در تکالیف خود، وظیفه یکسانی دارند. پس به ناچار باید حافظی معصوم باشد تا تکالیف الهی را بدون کم و زیاد به مکلفان متأخر از عصر رسالت ابلاغ کند. در غیر این صورت، یا اهمال در امر شریعت «مالایطاق» و یا مخالفت اجماع لازم میآید که هر سه امر باطل است. در نتیجه، وجود حافظی معصوم برای شریعت خاتم ضروری خواهد بود.
گفتنی است، برهان مزبور حفاظت شأنی را برای امام معصوم ثابت میکند، نه حفاظت فعلی را؛ یعنی دین خاتم باید حافظی معصوم داشته باشد، اما آیا بالفعل حفاظت صورت میگیرد یا نه؟
مصادیقی که برای حافظ شرع مطرح شده، عبارتند از: کتاب، سنت قطعی، اجماع، اخبار آحاد، قیاس، برائت و امام معصوم.
به جز امام معصوم، مصادیق دیگر پذیرفته نیستند و آنچه توان حفاظت از شریعت را دارد، تنها امام معصوم است.
برخی چنین نقد میزنند که نتیجه برهان مزبور با امام غایب سازگاری ندارد؛ چرا که امام غایب فعلاً از شریعت خاتم حفاظت نمیکند. در پاسخ به آنان میتوان گفت بر اساس این برهان، امام معصوم حافظ شأنی به شمار میرود؛ یعنی دین خاتم چنین اقتضا میکند که خداوند حافظی معصوم ـ که تنها مصداقش امام است ـ برای او قرار دهد. اما آیا تبهکاران و ظالمان مانع از کار او میشوند یا نه، سخن دیگری است.
سخن آخر این است که حجت بالغه پروردگار همیشه وجود دارد؛ ولی این حجت بالغه مانع اختیار انسان نخواهد بود. انسان با سوءاستفاده خود، مانع بهرهوری از حجج الهی میشود، چنانکه امتهای پیشین با انبیای عظام اینگونه برخوردهایی میکردهاند.
برهان «حافظ شریعت» از براهین ضرورت وجود فعلی امام معصوم است. بر اساس این برهان، ثابت میشود شریعت خاتم به حافظی معصوم نیاز دارد. از کلمات متکلمان امامیه درمییابیم مراد از شرع و شریعت در این بحث، تکالیف و احکام الهی است، اگر چه بُعدی ندارد که مجموعه معارف و احکام و تکالیف الهی را نیز در نظر داشته باشند.
متکلمان امامیه، در معنای «حفاظت» توسعه دادهاند و برای آن دو مصداق معرفی کردهاند:
1. حفاظت از آنچه پیامبر اکرم (ص) بیواسطه برای مردم بیان فرموده است؛
2. بیان آنچه حضرت رسول (ص) نتوانسته بیواسطه به امت ابلاغ کنند.
اصل برهان نیز چنین خواهد بود: شریعت پیامبر خاتم، شریعتی ابدی است و تمام مکلفان در تکالیف خود، وظیفه یکسانی دارند. پس به ناچار باید حافظی معصوم باشد تا تکالیف الهی را بدون کم و زیاد به مکلفان متأخر از عصر رسالت ابلاغ کند. در غیر این صورت، یا اهمال در امر شریعت «مالایطاق» و یا مخالفت اجماع لازم میآید که هر سه امر باطل است. در نتیجه، وجود حافظی معصوم برای شریعت خاتم ضروری خواهد بود.
گفتنی است، برهان مزبور حفاظت شأنی را برای امام معصوم ثابت میکند، نه حفاظت فعلی را؛ یعنی دین خاتم باید حافظی معصوم داشته باشد، اما آیا بالفعل حفاظت صورت میگیرد یا نه؟
مصادیقی که برای حافظ شرع مطرح شده، عبارتند از: کتاب، سنت قطعی، اجماع، اخبار آحاد، قیاس، برائت و امام معصوم.
به جز امام معصوم، مصادیق دیگر پذیرفته نیستند و آنچه توان حفاظت از شریعت را دارد، تنها امام معصوم است.
برخی چنین نقد میزنند که نتیجه برهان مزبور با امام غایب سازگاری ندارد؛ چرا که امام غایب فعلاً از شریعت خاتم حفاظت نمیکند. در پاسخ به آنان میتوان گفت بر اساس این برهان، امام معصوم حافظ شأنی به شمار میرود؛ یعنی دین خاتم چنین اقتضا میکند که خداوند حافظی معصوم ـ که تنها مصداقش امام است ـ برای او قرار دهد. اما آیا تبهکاران و ظالمان مانع از کار او میشوند یا نه، سخن دیگری است.
سخن آخر این است که حجت بالغه پروردگار همیشه وجود دارد؛ ولی این حجت بالغه مانع اختیار انسان نخواهد بود. انسان با سوءاستفاده خود، مانع بهرهوری از حجج الهی میشود، چنانکه امتهای پیشین با انبیای عظام اینگونه برخوردهایی میکردهاند.