ملیکا 119 | آینده روشن

شماره 119 نشریه ملیکا ویژه آبان ماه 1395 با مطالب متنوع برای کودکان منتشر شد.
در این شماره می‌خوانیم:

سلام، مهدی یار عزیز!
قرار است با یک چلچله پرواز کنیم، یک پرواز خیالی مثل
دوستهای خیالی خوبمان که گاهی با آ نها ماشین بازی یا
خاله بازی میکنیم. چلچله مهربان سفرهای زیادی میرود و
وقتی پرواز میکند خیلی سریع بال میزند، حاضری تا با هم
پرواز کنیم؟ پس محکم بشین.
ما همراه با چلچله مهربان پرواز میکنیم و به چند سال قبل
میرویم. به سالهایی که مامان و باباهای ما خیلی کوچک
بودند.
پر میزنیم و میرسیم به سال 1359 ، اینجا خوزستان است،
در جنوب کشور ما، هوا خیلی گرم است و آ نجا اتفاقهای
خیلی مهمی افتاده، دشمن حمله کرده و میخواهد همه مار ا
اذیت کند، آنها فکر میکنند میتوانند به راحتی وارد کشور
ما شوند. آن پایین را ببین، آن پسربچه را میبینی؟ آفرین
درست است خوب نگاه کن، آن پسربچه چند نارنجک دور
کمرش بسته است و ...
وای خدای من
تانک را میبینی؟ همان ماشین جنگی را میگویم، او تانک
را منفجر کرد.
چه خوب شد، دشمن ترسیده و دارد فرار میکند. من
این پسر را میشناسم، همان کسی است که امام خمینی او
را خیلی دوست دارد و به او احترام میگذارد. او حسین
فهمیده است؛ همانکه سالها بعد روز شهادتش را به اسم
روز دانش آموز نامگذاری کردند.
بیا باز هم پرواز کنیم، برو پرنده ی قشنگ من؛ باید برویم به
یک سال قبل، یعنی سال 1358 ،
رسیدیم، اینجا تهران است، همینجا باید بایستیم، صبر
کن. فاصله کمی زیاد است، باید یک دوربین به تو بدهم،
دوربینی که بتوانی با آن شهر را بهتر ببینی.
آن ساختمان آجری را میبینی که نردههای سیاه دارد؟ آ نجا
سفارت آمریکا هست، البته بعدها مامان و باباهای خوب ما
اسمش را تغییر دادند و به آن گفتند «لانه جاسوسی » چون
در آنجا کسانی کار میکردند که دوست نداشتند مردم ما
خوب زندگی کنند.

صد و نوزدهمین شماره ماهنامه ملیکا(ماهنامه فرهنگی کودکان ایران) ویژه آبان ماه 1395 به مدیرمسؤولی سید مسعود پورسیدآقایی از سوی مؤسسه آینده روشن(پژوهشکده مهدویت) و با قیمت 5000 تومان چاپ و روانه بازار شده است.