مقصدِو نمیبینیم مابینگاه روشن توباد کجاس تا که بیارهعطری از پیراهن تو؟مث مجنون، مث لیلاسر زدیم واحه به واحهنفسی باقی نموندهپاهامون خستهی راههسر خورشیدو بریدنکه غروب، دریای خونهماهو کشتن پشت ابرا(همه جا عاشق کُشونه)بینگاهت آسمون همصبحش آفتابی نمیشههر چقد، روشو بشورهنگاهش آبی نمیشهکو مسیح نفس تو؟قحطی هواست اینجازندگی، یه مرگ محتومواسه آدماست اینجاتوی نبض آسمونهاستاره سوسو ندارههر گلی بیتو شکفتهکاغذییه، بو نداره!واسه پرواز و پریدنآسمون محاله بیتوروی دوش هر پرندهبال و پر، وَباله بیتو!یه روزی که دور و نزدیکیه روزی روز رهاییدل من روشن روشنمیگه که یه روز میآیی...