از ديرباز انسانها به دنبال آرمانشهري بودند که با امنيت و آسايش کامل و بدون ترس و تبعيض، به زندگي روزمره و به کسب فضايل و سعادت و کمال بپردازند. افلاطون از جمله فيلسوفاني است که چنين تفکري را در سر ميپروراند. اما آيا مدينه فاضله وي تحققپذير بوده است؟ اين تفکر دستکم تاکنون تحقق نيافته و افلاطون هم اصرار به تحققش نداشته است.
اما جامعه ديني الهي و آرماني که فراگير و جهاني باشد و سعادت همه افراد جامعه را تأمين نمايد، وعده خداوند متعال در قرآن به انسانهاست.[1] راستي چنين جامعه ديني چه وقت تحقق خواهد يافت؟
با استناد به آيات و روايات، تحقق آرمانشهر ديني که در آن سعادت افراد جامعه تأمين ميشود، با ظهور امام عصر حضرت مهدي4 تعيين گرديده است. در اين مقاله، به بررسي و تطبيق مدينه فاضله افلاطون با جامعه ديني عصر ظهور پرداختهايم. اميدواريم که اين اثر سرآغاز پژوهشهاي کامل و دقيقتر گردد.
اللّهم عجّل في فرج مولانا صاحب الزمان واجعلنا من أعوانه و أنصاره و شيعته.