ماه میخواد تا جون داره به انتظارت بشینهتا شاید ببیندت یه شب، کنارت بشینهآسمون دلش میخواد کبوتر حرم بشهمث پیچکای عاشق رو دیوارت بشینهچی میشد چشمای من، جادهی زیر پات باشهگاهی با تو راه بیاد،...
خسته شدم بس که نگاهت رو باتسبیح بیبی استخاره کردمبس که لب غصهی حوض مغرببغضامو هر شب پاره پاره کردمبابا میگه کوچهی بنبست مااز عشق تو یه عالمه شهید دادیه شب تو خوابِ خادمای مسجدیه خانومی ...
والّا معصیت داره، از ستاره ترسیدنتو مرام مردی نیس، خواب ماه وُ دزدیدننصف این روزا تاره، نصف این شبا روشنآیههای سرگردون، هی بهونه میگیرنقصه از غم و درده، یک پلان و یک پردهچشمههای خشکیده، چشم...
بگو کدوم ستارهای سر زده از چشای تو؟کجای بغض آسمون گم شده رد پای تو؟این همه جمعه و غروب، این همه سقف و پنجرهدنبال تو یه شاعر دیوونه تا کجا بره؟حق نداره سر بذاره به دشت و کوهای کبود؟سراغتو بگیره از بنفشه...
باز عمو نوروز اومدهدوباره باز عید اومدهشکوفهها هزار هزارسیبای سرخ تو سبدههوا بَده، هوا بَدهبیتو هوا خوب نمیشههر روزمون بهار باشهزمستونه باز همیشهسفرههای هفت سینمونعطر شما رو کم دارهتا ...
میرم از باغچهی رؤیا گل نرگس بچینمتا تو خوابم پا بذاری وُ کنارت بشینمای تب رسیدنت، دلیل پیچ و تاب منعطر باغ پیرهنت، پیچیده توی خواب مندل من میخواد با تو پر بزنه، چیکار کنه؟اون بالا طرح کبوتر ...
نمیتونم برم از این قصه، عزیزم، چه کنم؟اگه نشم بارون غم، اگه نریزم، چه کنم؟نمیتونم برم از این قصه که سر سپردنهصد دفه جون گرفتن وُ آخر قصه مُردنهنمیشه به خیال تو موند وُ غزل غزل نمردبا غم تو قدم ...
تو همون میکدهای که عاقلا برات هلاکنصد تا دل، صد تا کبوتر، زیر پاهای تو خاکَنتو همون معبد عشقی که بلند و پر غُرورهمعبدی که بیپرستش، خالی از چراغ و نورهتو بلند هر صدایی رو نُتای گیج و خستهروی پلک انتظار ...
یه روزی از همین روزا، یکی باید طلوع کنهغروب تلخ رفتنو یکی باید شروع کنهقصهی عشق و زندگی که اوج خواهش منهتشنهی از تو خوندنه، حریصِ با تو رفتنهاز تو شکوفه میزنه روح کویر بیکسیخنده می...